دوره دوم عصر خلافت عباسی، در واقع آغاز دورانی از خلافت طولانی عباسیان است که نشانههای قدرت درونی عباسیان کمرنگ شده و نقش دست نشاندههای ترک زبان بیش از نقش خلفا نمايان میشود.
چیره شدن حقیقی غلامان و فرماندهان ترک زبان دقیقا از زمانی آغاز شد که مدعیان خلافت برای حذف رقبا و یا خلفای موجود از ابزار قدرت آنان استفاده کردند.
آغازگر این روند را میتوان به خلیفه المستعین بالله نسبت داد، وی با کمک سرداران ترک، برادرش المعتز که ولیعهد بود، را کنار زد و بهخلافت رسید، ولی قدرت حکومت در دست سرداران ترک بود حتی برای خلیفه از خودشان وزیر انتخاب میکردند. وی در نهایت به دستور المعتز به قتل رسید.
بخش جوانی حیات مبارک امام عسکری(ع) در ظل امامت پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) در زمان همین خلیفه عباسی سپری شد. این بدین معنی است که ایشان به خوبی رویدادها و آغاز گسترش نفوذ ترکان را در لایههای مختلف حکومت مشاهده میکرد.
اساسا امام عسکری(ع) در دوران ۶ ساله امامت خویش با ۳ خلیفه مواجه شد؛ خلفایی که یکی پس از دیگری دایره ظلم و استبداد را بر امام و شيعيان تنگتر و شرایط سیاسی و اقتصادی را بر عموم مردم بحرانیتر کردند.
شهادت امام هادی(ع) در سال ۲۵۴ هجری به دست خلیفه المعتز بالله رخ داد. المعتز که بیشتر از ۳ سال یعنی از سال ۲۵۲ تا ۲۵۵ خلافت نکرد، قریب به یک سال و در دوران جوانی امام عسکری (ع) سعی کرد پیش از آنکه امام عسکری (ع) تحرکی را آغاز کرده، او را کنترل کرده به زندان بیندازد و حتی به فکر کشتن ایشان نیز افتاده بود.
شرایط آشفته دوران المعتز و تبدیل شدن خلیفه عباسی به یک ابزار در دستان ترکان را میتوانیم در روایت ابن الطقطقی پیدا کنیم: روزی «معتز» گروهی از همفکران و محرمان اسرار خود را در مجلسی گرد آورد سپس ستاره شناسی را احضار کردند تا مدت خلافت وی را تعیین کند. در این موقع ظریفی که در مجلس بود گفت: من بیش از ستاره شناس، از مدت خلافت و عمر او آگاهم. آن گاه نظریه خود را چنین بیان کرد: تا روزی که ترکان هوادار خلیفه هستند و دوام حکومت او را بخواهند، او بر مسند خلافت مستقر خواهد بود و روزی که مورد خشم آنان قرار گیرد و علاقه آنان از او قطع شود، آن روز پایان حکومت او خواهد بود!(الفخری ، ابن الطقطقی صفحه 221)
خلافت مهتدی از سال ۲۵۵ هجری قمری آغاز شد و یکسال بیشتر دوام نیاورد، اما بنابر تاریخ این یکسال به سختی بر امام عسکری (ع) گذشت و خلیفه برای دفعات مکرری ایشان را حبس و تحت نظر قرار داد. پس از خلافت مهتدی که به شکل شکنجه و قتل او توسط ترکان پایان پذیرفت، معتمد بالله عباسی زمام امور را ۲۳ سال در دست گرفت و میتوان گفت ۵ سال از دوران امامت آن امام همام با این خلیفه شقی النفس و السیره سپری شد و در آخر نیز در سال ۲۶۰ هجری توسط او به شهادت رسید.
به عبارتی در دوران خلافت معتمدبالله حکومت در دستان ترکان رها شده بود، او که از نتیجه و عاقبت خلیفه پبش از خودش بسیار هراس داشت، به اطاعات از ترکان میپرداخت. به نظر میرسد دوران معتمد دورانی پرتلاطم و سرشار از جنبشها و انقلابهای متعدد بوده باشد ولی حجم درگیری حکومت با جنبشهای ضد خلافت، هیچگاه باعث نشد که دوران سهلی برای امام عسکری رقم بخورد. انقلاب علی بن زید علوی در کوفه، انقلاب حسن بن زید و انقلاب بزرگ زنگیان در بصره که ۱۵ سال طول کشید عمده درگیریهای خلافت عباسی بود که معتمد آنها را تجربه کرد.
دوایت دونالدسن اسلام شناس سرشناس نیز معتقد است سخت ترین دوران زندگانی امام عسکری(ع) در همین دوران معتمد رخ داده است.
یادداشت از محمد سلمانی عبیات
انتهای پیام