صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۴۳۱۱۲
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۵
حجت‌الاسلام مهاجرنیا مطرح کرد

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اجتهاد نه تنها به‌عنوان یک ضرورت دینی بلکه به‌عنوان نیروی محرکه‌ای برای حفظ پویایی و روزآمدی دین در جامعه محسوب می‌شود، گفت: اجتهاد دینی و مشارکت فعال مردم دو ستون اصلی مردم‌سالاری دینی هستند که می‌توانند به تحقق عدالت اجتماعی و پیشرفت جامعه اسلامی کمک کنند.

به گزارش ایکنا از قم، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه در هجدهمین نشست از دوازدهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی که با عنوان «نظریه مشارکت در نظام مردم‌سالاری دینی» به‌ همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، صبح امروز، 28 مهرماه در دانشگاه طلوع مهر قم به‌صورت حضوری و مجازی برگزار شد، با اشاره به تحلیل نظریه مشارکت در مردم‌سالاری دینی پرداخت و اظهار کرد:  مشارکت در دنیای جدید به یکی از ارکان اصلی نظام‌های دموکراتیک تبدیل شده است. در این نظام‌ها، مشارکت مردم به‌عنوان عامل اصلی در تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت جامعه شناخته می‌شود. اما در سنت تاریخی ما، به‌ویژه در دوران پادشاهی‌ها و دیکتاتوری‌های امویان، عباسیان و حتی صفویه، مردم نقش زیادی در تصمیم‌گیری نداشتند. مشارکت عمومی به معنای دخالت مردم در سرنوشت خود، در این دوران‌ها به حاشیه رانده شده بود.

وضعیت تاریخی مشارکت در جوامع اسلامی

وی با اشاره به بررسی وضعیت تاریخی مشارکت در جوامع اسلامی ادامه داد: در طول تاریخ اسلامی، بسیاری از حکومت‌ها با شرایط سختی مانند دیکتاتوری و تقیّه مواجه بودند که باعث شده بود مردم از مشارکت در امور حکومتی محروم شوند. این شرایط، برخی از متفکران اسلامی را به این باور رساند که در دوران غیبت امام معصوم(ع)، نیازی به تشکیل حکومت اسلامی نیست؛ به عبارت دیگر، تشکیل حکومت دینی را ضروری ندانستند و از خیر آن گذشتند.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: اما انقلاب اسلامی ایران این سنت تاریخی را شکست و امام خمینی(ره) نظریه‌ای نوین با عنوان «حکومت اسلامی» مطرح کرد. امام(ره) برای اولین بار پس از قرن‌ها، مفهوم حکومت اسلامی را با رویکرد مردم‌سالارانه ارائه و نشان داد که حکومت اسلامی باید بر پایه مشارکت مردم و با رعایت اصول دینی شکل گیرد و تأکید داشتند که مردم باید در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند و این دخالت نه تنها یک حق بلکه یک وظیفه دینی است.

مؤلف کتاب گفتمان انقلاب اسلامی با اشاره به نظریه امام خمینی(ره) درباره حکومت اسلامی تصریح کرد: احکام اسلامی مانند جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و قصاص همگی نیازمند یک حکومت قوی و کارآمد هستند، اجرای این احکام به‌صورت فردی امکان‌پذیر نیست و نیازمند ساختار حکومتی است. امام خمینی(ره) با استدلال عقلی و دینی به این نتیجه رسید که اسلام بدون حکومت نمی‌تواند اجرا شود و حکومت اسلامی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای تحقق حاکمیت الهی است.

وی با اشاره به نقش مردم در حکومت اسلامی گفت: براساس نظریه امام خمینی(ره)، مشروعیت حکومت اسلامی را مردم نیز باید بخواهند و تأیید کنند. این به آن معناست که حتی اگر حاکم از نظر دینی مشروعیت داشته باشد، بدون حمایت و تأیید مردم نمی‌تواند حکومت تشکیل دهد. این دیدگاه نوین که در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت، اساس نظریه «مردم‌سالاری دینی» است.

استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: امام خمینی(ره) با بازسازی نظریه حکومت اسلامی، ساختاری نوین ارائه داد که براساس آن، مردم در تمامی مراحل حکومت‌داری نقش محوری دارند. این ساختار جدید نه تنها براساس تجربیات گذشته نبود بلکه به نوعی نوآوری در حکومت‌داری اسلامی محسوب می‌شد. در این مدل، استقلال قوا، رأی مردم و سازوکار‌های مدرن دموکراتیک جایگاه ویژه‌ای داشتند. امام خمینی(ره) بر جمهوریت تأکید کرد و مدلی از حکومت اسلامی ارائه داد که همزمان با رعایت اصول اسلامی، مردم را در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی دخیل می‌کرد. در واقع در این مدل، مشارکت مردم در حکومت اسلامی ابزاری برای تضمین عدالت، شایسته‌سالاری و جلوگیری از استبداد است.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر اظهار کرد: مقام معظم رهبری با نظریه‌پردازی دقیق، مردم‌سالاری دینی را به‌عنوان یک جوهره واحد درون‌دینی معرفی کردند و تأکید داشتند که این نظریه چیزی از غرب و دموکراسی غربی نگرفته است بلکه جمهوریت و اسلامیت در کنار هم و از دل دین اسلام استخراج شده‌اند و این نشان می‌دهد که مردم‌سالاری دینی، یک امر اصیل و عمیقاً دینی است که با شرایط زمانه تطبیق داده شده است.

نقش اجتهاد دینی در انقلاب اسلامی

مهاجرنیا در ادامه به نقش اجتهاد دینی در انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: اجتهاد دینی در جمهوری اسلامی دو رویکرد اصلی دارد: رویکرد اخباری‌گری که تنها به ظاهر آیات و روایات اکتفا می‌کند و رویکرد اجتهادی که عقل را به‌عنوان یک منبع مهم در تفسیر دین می‌پذیرد. امام خمینی(ره) با استفاده از این رویکرد اجتهادی، نظریه حکومت اسلامی را مطرح کرد و نشان داد که حکومت اسلامی باید با عقلانیت و توجه به مقتضیات زمان و مکان اداره شود.

وی ادامه داد: در این اجتهاد جدید، حکومت به‌عنوان وسیله‌ای برای اجرای احکام الهی مطرح شد و ساختار و شکل آن باید با توجه به شرایط زمانه تغییر کند. به‌عنوان مثال اگر در گذشته اسب به‌عنوان بهترین وسیله حمل‌ونقل بود، امروز ماشین و هواپیما به‌عنوان ابزار‌های جدید مورد استفاده قرار می‌گیرند. به همین ترتیب، حکومت نیز باید با توجه به شرایط زمانه شکل گیرد و مردم در این حکومت نقشی فعال داشته باشند.

مهاجرنیا در ادامه سخنان خود به ضرورت مردم‌سالاری دینی در دنیای امروز اشاره کرد و گفت: جوامع امروز بسیار گسترده و متنوع شده‌اند و بدون مشارکت مردم، امکان مدیریت و کنترل جامعه وجود ندارد. در دنیای مدرن، بهترین شکل حکومت، حکومتی است که مردم‌سالار باشد و مردم به‌صورت فعال در امور اجتماعی و سیاسی دخالت کنند؛ این دخالت در حکومت اسلامی نه‌تنها یک حق بلکه یک وظیفه دینی است و از اصول اساسی مردم‌سالاری دینی محسوب می‌شود.

وی به اهمیت اجتهاد پویا در تطبیق احکام دینی با مقتضیات زمان و مکان اشاره کرد و یادآور شد: اجتهاد نه تنها به‌عنوان یک ضرورت دینی بلکه به‌عنوان نیروی محرکه‌ای برای حفظ پویایی و روزآمدی دین در جامعه محسوب می‌شود. اجتهاد مستمر باعث می‌شود که حکومت اسلامی بتواند با چالش‌ها و نیاز‌های نوظهور روبرو شده و راه‌حل‌های مناسبی براساس اصول و مبانی دینی ارائه کند. اجتهاد دینی و مشارکت فعال مردم دو ستون اصلی مردم‌سالاری دینی هستند که می‌توانند به تحقق عدالت اجتماعی و پیشرفت جامعه اسلامی کمک کنند.

انتهای پیام