وی ادامه داد: بنابراين شوق، هم میتواند مؤثر و کارا باشد و هم ايجاد ناکارآمدی کند. اگر بنا باشد حرارت شوق، وجود آدمی را بسوزد و بگدازد، او به موفقيتی که در پی آن است، نخواهد رسيد. برای مثال در حديثی قدسی که عالمان برای تشويق و تهييج طالبان علم، آن را بيان میکنند، آمده است: «إنِيِّ وَضَعْتُ العْلِمَْ وَ الحِْكْمَةَ فيِ الجُْوع وَ هُمْ يطَْلبُوُنَ فيِ الشِّبَعِ؛ به راستی من علم و حکمت را در گرسنگی قرار دادم اما مردم، آن را در سيری طلب میکنند.»
انصاری بیان کرد: رسيدن به بلندای علم مشروط به سختی است، حال آنکه مردم در لذت و آسانی آن را طلب میکنند. انسان بايد فراقها، سختیها، ناخوشیها و تألمها را تاب بياورد تا در پناه حمايت الهی به آنچه میخواهد دست يابد.
این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: برای محروم نماندن از فيوضات و عنايات و برکات بیبديل حضرت حق نيز بايد به عبادت وی، رغبت و اشتياق فراوان داشته باشيم و هرگز آداب بندگی را با کراهت و تکلف و بیميلی انجام ندهيم. بايد دانست که اگر دل انسان، لبريز از شوق و شور و علاقه به پروردگار متعال باشد، ذات آدمی، آن به آن، از لطف و کرامت الهی بهرهمند میشود. علاوه بر اين، عبد صادق، از مواجهه با دشواریهای مسير پرفراز و فرود بندگی خدا، خم به ابرو نمیآورد، بلکه پذيرای رنج و مشقت میگردد و استوار و ثابت قدم بر مواضع راستين خود، پای میفشارد.
وی گفت: انسان بايد رنجپذير باشد و سختیهای وادی عبوديت را به جان خريد و مشقتهای جاده پرپيچ و خم سلوک الیالله را بر خود، هموار ساخت. چرا که تن دادن به اين سختیهاست که مانع از مواجهه انسان با مشکلات بزرگ میشود. کوتاه سخن اينکه «اقبال»، «رغبت» و «انتصاب»، سه شاه کليد طلايی برای گشودن خزانه لايزال لطف الهی هستند.
انتهای پیام