صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۶۱۸۳۹
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۱
غزلی از ذاکر اردهالی در غم شهادت امام موسی کاظم(ع)

امیر محمودی (ذاکر اردهالی) شاعر اهل بیت(ع) همزمان با سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) در غم و رثای امام هفتم شیعیان غزلی سروده و به خوانندگان ایکنا پیشکش کرده است.

به گزارش ایکنا؛ همزمان با ایام سوگواری سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) در بیست‌وپنجمین روز ماه رجب؛ امیر محمودی (ذاکر اردهالی) شاعر اهل بیت(ع) غزلی در حزن، سوگ، ماتم و رثای شهادت امام هفتم شیعیان سروده و به شرح زیر به خوانندگان ایکنا تقدیم کرده است:

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا مولا یا حضرت امام موسی بن جعفر(ع)

 

بسوخت از زهر کین یارب به زندان جسم و جان من

که گویی از شرارش شعله زد تا استخوان من

درون این سیه‌چال ستم روز و شبم یکسان

به جز تاریکی مطلق نبیند دیدگان من

کجا زندان یوسف بوده چون این محبسِ تاریک

که غُل بر گردن و سجاده خاک آشیان من

کنم با سیلی و شلآق زندانبانِ خود افطار

که خلّصنی الها زین قفس ورد زبان من

کجا یوسف نگهبانی چو این سندی ملعون داشت

که از ظلمش رود تا عرش حق آه و فغان من

گواه سندی سفآک و بی دینِ جنايتکار

تن زخمی و خونین وکبودِ ناتوان من

غُل و زنجیر بگرید گوئیا برجسم مجروحم

چو شمعی سوزم و از تن رود هرلحظه جان من

گهی با یاد معصومه(س)، گهی هم بر رضا(ع) گریم

که باشد مونس وهمدم مرا اشک روان من

کنون چون مرغ بی‌بال و پَری در دام صیادم

نداند جز خدا قعر سجون گشته مکان من

ملاقاتی ندارد این امام گشته زندانی

اجل آمد به دیدارم که گردد مستعان من

مرا راحت نمود آخر زَهرِ کینه دشمن

شدم همچون گلی پَرپَر که شد فصل خزان من

کنون سوی جنانم با دلی ‌بشکسته و محزون

که جَدِ اطهرم بیند به تن صدها نشان من

اگر کشتند این مظلوم عالم سبط طاها را

سرم بر نِی نکردند پیش چشم خاندان من

سیه‌چال ستم گر قتلگتاهم شد در این غربت

کسی درقتلگه سیلی نزد بر دختران من

شفاعت می‌کنم در روز محشر از محبانم

بگیرد ذاکر عاصی همی خط امان من

ملتمس دعا

امیرمحمودی (ذاکراردهالی)

انتهای پیام