صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۷۳۱۷۸
تاریخ انتشار : ۰۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۳

تذکرةالاولیاء کتابی عرفانی است به نثر ساده و در قسمت‌هایی مسجع، که در شرح احوال بزرگان اولیاء و مشایخ صوفیه توسط فریدالدین عطار نیشابوری به فارسی نوشته شده‌ است. در ذیل برشی از این کتاب با ترجمه و تصحیح محمد استعلامی را با هم می‌خوانیم.

آن سلطان ملت مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن عالم صدیق، آن عالم تحقیق، آن میوه‌ دل اولیا، آن گوشه جگر انبیا، آن ناقل علی، آن وارث نبی، آن عارف عاشق، ابو محمد جعفرصادق رضی‌الله‌عنه.
گفته بودیم که اگر ذکر انبیا و صحابه و اهل‌ بیت کنیم، یک کتاب جداگانه می‌باید و این کتاب شرح حال این قوم خواهد بود، از مشایخ، که بعد از ایشان بوده‌اند. اما به سبب تبرک به صادق-رضی‌الله‌عنه- ابتدا کنیم که او نیز بعد از ایشان بوده است و چون از اهل‌ بیت بیشتر سخن طریقت او گفته است و روایت از او بیش آمده، کلمه‌ای چند از آن حضرت بیارم که ایشان همه یکی‌اند. چون ذکر او کرده آمد ذکر همه بود. نبینی که قومی که مذهب او دارند، مذهب دوازده امام دارند. یعنی یکی دوازده است و دوازده یکی.

اگر تنها صفت او گویم به زبان عبارت من راست نیاید که در جمله علوم و اشارات و عبارات بی‌تکلف به کمال بود و قدوه جمله مشایخ بود و اعتماد همه بر او بود و مقتدای مطلق بود و همه الهیان را شیخ بود و همه محمدیان را امام بود هم اهل ذوق را پیشرو بود و هم اهل عشق را پیشوا.

هم عباد را مقدم بود و هم زهاد را مکرم، هم در تصنیف اسرار حقایق خطیر بود هم در لطایف‌ و اسرار تنزیل و تفسیر بی‌نظیر بود و از باقر رضی الله عنه بسی سخن عظیم نقل کرده است.

عجب می‌دارم از آن قوم که جماعت ایشان را خیال بندد که اهل سنت و جماعت را با اهل بیت چیزی در راه است که اهل سنت و جماعت اهل بیتند به حقیقت و من آن نمی‌دانم که کسی در خیال باطل مانده است اصل دستورش، آن می‌دانم که هر که به محمد(ص) ایمان دارد و به فرزندان و یارانش ایمان ندارد او به محمد(ص) ایمان ندارد. تا به حدی که امام اعظم شافعی در دوستی اهل بیت به غایتی بوده است که به رفضش نسبت کرده‌اند و محبوس داشتند و او در این معنی شعری گفته و یک بیت از آن این است شعر:
لو کان رفضا حب آل محمد
فلیشهد الثقلان انی رافض

یعنی: «اگر دوستی آل محمد رفض است گو جمله جن و انس گواهی دهید به رفض من»؛ و اگر آل و اصحاب رسول دانستن از اصول ایمان نیست، بسی فضولی که به کار نمی‌آید، می‌دانی. اگر این نیز بدانی زیان ندارد، بلکه انصاف آن است که چون پادشاه دنیا و آخرت محمد را می‌دانی وزرای او را به جای خود می‌باید شناخت، و صحابه را به جای خود، و فرزندان او را به جای خود می‌باید شناخت تا سنی پاک باشی و با هیچ کس از پیوستگان پادشاهت کار نبود. چنان که از ابو حنیفه رضی الله عنه پرسیدند: «از پیوستگان پیغامبر صلی الله علیه کدام فاضل‌تر؟»

انتهای پیام