برخی سرمایههای کلی و زیر بنایی از منظر پیامبر اعظم(ص) خطاب به ابوذر در انسان شناسی اسلامی چنین بیان شده است: «یا أباذرٍّ، اِغتَنِمْ خَمسا قَبلَ خَمسٍ: ۱- شَبابَکَ قَبلَ هَرَمِکَ ۲- و صِحَّتَکَ قَبلَ سَقَمِکَ ۳- و غِناکَ قَبلَ فَقرِکَ ۴- و فَراغَکَ قَبلَ شُغلِکَ ۵- و حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ». «اى ابوذر! پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمار: جوانیت را پیش از پیریت و تندرستیت را پیش از بیماریت و توانگریت را پیش از تهى دستیت و آسودگیت را پیش از گرفتاریت و زندگیت را پیش از مردنت.»
با توجه به سرمایههای معرفی شده برای یک مسلمان در جامعه اسلامی که حفاظت از آنها عامل جامعه سازی و تمدن آفرینی میگردد پیش نیازی به نام قلب سلیم را نیاز دارد که با حفظ تمام جانبه از آن ارتباط با ملکوت جهان و انسان کامل برای ایشان برقرار گردیده و از مزاحمتهای وساوس شیطان و نیز زیاده خواهی نفس در امان باشد چراکه انسان به تنهایی قادر نیست از این سرمایههای ۵ گانه خود حراست کند به دلیل آنکه فقر باطنی و ظاهری ایشان در حدی است که بدون حمایت آموزههای وحی و مفسر حقیقی آن به بیراهه و بن بستهای ذلت بار دچار میگردد.
بشر مشتاق به پرورش حیوانات در جهان صنعتی امروز که در متروها و پارکهای اروپا و امریکا به شدت به بن بست انسان شناختی رسیده و آثار مهیب و مخرب انحرافی آن اکنون در پیش چشم جهانیان لحظه به لحظه به نمایش گذارده میشود که در غزه مقتدر قتل اطفال با روش گرسنگی دادن و نیز آتش زدن بی پناهان و کنهسالان و همچنین خبرنگاران نه اینکه از سوی برخی مسئولان جهان محکوم و مردود شناخته نمیشود بلکه یک برتری علمی و نژادی به حساب میآید؛ بله اقتصاد در نزد این گروه انسان نما مشخص است که فقط از طریق خونریزی و تجارت فساد امکان اظهار وجود دارد.
سرمایه گذاری حقیقی در خلقت انسان از آن خداوند متعال است که آن هم برای جود میباشد نه جهت سود؛ چراکه نعمت اختیار به ایشان افاضه کرده تا جانشین او در زمین باشد و اگر این داده الهی برای آدمی فهم نگردد همیشه خداوند هستی را بدهکار خود دانسته و در برابر او ادعای خداوندی خواهد کرد که از علائم مشهور آن عدم خدمت به دیگران و استخدام محرومان به نفع مادی و بردگی خویش در نزد آنان میباشد.
در سوره مبارکه انسان آمده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس (۳ دهر) امام صادق علیه السلام ذیل آیه فرمودند: «عرفناه، اما آخذ و، اما تارک» «تفسیر کنزالدقائق.» ما راه را به او معرفى کردیم، یا آن را مىگیرد و یا رها مىکند. بزرگترین سرمایه برای یک انسان؛ آزاد بودن ایشان از همه مخلوقات و هر چه غیر خداوند متعال است میباشد و این قدرت انتخاب گری افاضه شده از سوی خالق یکتا است که بشر را از حیوانات و سایر موجودات هستی تفکیک و ممتاز میکند و به ایشان اجازه میدهد در جهان اقدام به سرمایه گذاری مادی و معنوی داشته و در عالم ماوراء برداشت را از آن خود کند و در انتظار پاداش بی پایان باشد.
این نکته تربیتی بسیار حائز اهمیت است که درک و دریافت تمامی سود ثمره سرمایه گذاری شده توسط انسان در آن سرایی است که ظرفیت پاسخگویی به مقام و منزلت سرمایه گذاری انسان را داشته باشد تا تبادل صورت گیرد چراکه به مقدار وسعت قلب آدمی سرمایه گذاری حقیقی به ایشان پرادخت میگردد، از همین رو در آیه ۸۸ و ۸۹ شعرا آمده است «یَومَ لا یَنفعُ مالٌ و لا بَنون • إلّا مَن أتى اللّهَ بِقَلبٍ سَلیم» روزی که نه دارایی و نه فرزندان سودی نمیبخشد، مگر هر کس «قلبی سلیم» را نزد خداوند، بیاورد. سود حقیقی آن است که آبادگر قلب بی نهایت طلب انسان باشد، زیرا سود مادی در دنیا موقتی و مقطعی تاریخ مصرف محدود دارد؛ آن سودی که مانا و موسع است از جنس قلب بی نهایت طلب آدمی است که قدرت میهمان کردن خداوند عالم هستی را در قلب خود دارد.
«الحَجُّ أَشهُرٌ مَعلوماتٌ فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلا فُسوقَ وَلا جِدالَ فِی الحَجِّ وَما تَفعَلوا مِن خَیرٍ یَعلَمهُ اللَّهُ ۗ وَتَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوىٰ وَاتَّقونِ یا أُولِی الأَلبابِ؛ حج، در ماههای معینی است و کسانی که (با بستن احرام، و شروع به مناسک حج) حج را بر خود فرض کردهاند، (باید بدانند که) در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را میداند؛ و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است و از من بپرهیزیدای خردمندان.» (البقرة آیه ۱۹۷)
از حکمتهای زیر ساخت ساز برنامههای عبادی حج میتواند اصلاح الگو اقتصادی برای بشر باشد، زیرا آنچه سبب اقتصاد سرمایه داری فقیر ستیز میگردد همان تحریمهایی است که حاجی در حج ملزم به رعایت آن میباشد که از محسوسترین آن خود بینی است و به دستور شارع مقدس حاجی در مدت معین اعمال حج حق ندارد خود را در آیینه مشاهده کند؛ این سبک تربیتی اگر در سرمایه گذاریهای اقتصادی پایه و بنیادی دریافت کند و انسان را از خود پرستی و خود بینی مطلق نجات بخشد و دست شیطان را از وسوسه گریها و نیز زیاده خواهیهای نفس اماره در سرمایه گذاریهای تجاری جهت سود ظالمانه به سهولت خالی و خلاص میگرداند.
معنای اصطلاحی «ایمان»: «ایمان در اصطلاح عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از نـاحیه نـفس نسبت به آنچه که قبول کرده؛ قبولی که باعث شود که نفس در بـرابر آن ادراک و آثاری که اقتضا دارد، تسلیم شود» (علامه طباطبائی، المیزان، ج ۱۱، ص ۳۹۰). علاّمه طباطبائی این مفسر کبیر با تأکید بر اینکه عمل جـزء ایمان است و اگر جزء یعنی عمل صالح نباشد کل یا همان ایمان تشکیل نمیگردد، در مورد علامت تسلیم و قبول میفرماید: «علامت چنین قبولی؛ این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قـبول نـموده و مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود» (همان).
هرگاه این ایمان نسبت به خدا باشد، آن را «ایمان به خدا» میگویند. این ایمان به خدا، که همان اعتقاد قلبی و انجام دادن اعمال صالح است و نیز صفات دیگری را در روح مؤمن نسبت به دانش و سیاست و هنر و از همه مشهودتر اقتصاد و امور معیشتی او به وجود میآورد که با بودن ایمان، آنها نـیز خواهند بود و شدت و ضعف آنها که تعیینکنندۀ رفتارهای انسان هستند، به شدت و ضعف خود ایمان بستگی دارد. این صفات را میتوان از ارکان ایمان بـه حساب آورد و جهت اصلاح اقتصاد و آفت زدایی از آن لازم و ضروری است که از این گلوگاه اعتقادی لازم و ضروری اقدام گردد.
حضرت علی(ع) درخصوص سرمایهگذاری توحیدی که جامعه بشری را از اقتصاد مشرکانه و ظالمانه میرهاند میفرماید: «ایمان (اعتقاد) بر چهار رکن و پایه قـرار داده شـده اسـت: صبر، یقین، عدل و جهاد.»«صبر» یعنی پایداری بر انجام واجبات، خودداری از معاصی و بردباری در مقابل ناملایمات و سختیها. «یقین» یعنی یقین به وجود خدا، روز جزا، ثواب و عقاب و مـعارف حق. «عدل» یعنی اعتدال در اخلاق، اعمال، دادگری و عدم تعدّی به حقوق دیگران. «جهاد» یعنی کوشش و فداکاری در راه ترویج خداپرستی، ارشاد و هدایت انسانها و جلوگیری از بیدینی، دنیاپرستی، ظلم و بیدادگری (کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص ۵۰).
بنابراین، ایمان مجموعهای از اعتقادات، اعمال صالح و صفات اخلاقی و دوری از رذایل اخلاقی را در برمی گیرد. بر این اساس، ایمان یعنی اعتقاد قلبی به خدا (مبدأ) و قیامت (معاد) و رسالت پیامبران که لازمه چنین اعتقاداتی، تسلیم شدن در برابر اوامر الهی و دستورات رسولان او و تلاش برای آباد کردن جهان ابدی میباشد که بدون آبادکردن جهان مادی و الگوهای اقتصادی آن بی تردید محروم شدن از اقتصاد خدا بیناد را به همراه دارد که آن الگوها در زیست انبیاء و اولیای الهی بصورت عملی برای بشر ابلاغ گردیده است.
با نگاهی هر چند گذرا به آموزههای دینی، درخواهیم یافت که پیوند عمیق و تأثیر متقابلی میان اعتقاد و اقتصاد برقرار است و این بدان معنی که همه از یک قدرت اطاعت و تبعیت دارند. به عنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خداوند در آیه ۹۶ از اعراف، لازمه فتح برکات از آسمان و زمین (که نتیجه آن شکوفایی اقتصاد است) را ایمان و تقوای اهل جامعه معرفی میکند وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ و یا در آیات ۱۲-۱۰ سوره نوح، نتیجه استغفار و طلب بخشش از خداوند (که لازمه ایمان است) را نزول مستمر باران و کمک به وسیله اموال و فرزندان و ... بیان میدارد: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً، وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً. اصلاح امور اقتصادی را از مهمترین رسالت انبیاء میشمارد: یا قَومِ اعبُدُوا اللهَ ما لَکُم مِن إلهٍ غَیرُهُ وَ لا تَنقُصُوا المِکیالَ وَالمیزانَ. (هود/۸۴) از ترازو و میزان کم نگذارید؛ و دستورات و آیات دیگری که به رابطه مستقیم ایمان و اقتصاد اشاره دارند. قرآن یک کتاب اقتصادی نیست بلکه کتابی اقتصاد ساز است.
بر اساس قانون اساسی کشور ترسیم و ابلاغ سیاستهای کلی نظام و جهتگیری کشور بر عهده رهبری نظام است. یکی از روشها و شیوههای ترسیم جهتگیری کلی نظام و مسئولان که حضرت آیتالله خامنهای حفظه الله آن را مطرح و دنبال کردهاند انتخاب شعار و نامگذاری برای سالهای مختلف توسط معظم له و نیز واکاوی دلائل انتخاب شعار سالهای اخیر توسط معظم له از سال ۱۳۹۵-۱۴۰۲ تعداد هشت شعار سال میباشد که هرسال یک شعار توسط مقام معظم رهبری دامت برکاته انتخاب شده که این شعارها شامل شاخص گذاریها و ابعاد کلان است.
شعار سال بیشتر به منظور جهت دادن برای «سیاستهای اجرایی و توجه افکار عمومی» به عملکرد مسئولان دولتی و مسئولان حکومتی وتلاش مسئولان برای رفع نقیصههای مهم اجرایی کشور و نیز استقبال مردم به الگوی اقتصاد ساز تمدنی از سوی معظم له انتخاب شده که برخی از افراد به سبب عدم آشنایی به زیربناهای اقتصاد اسلامی برای مشکلات اقتصادی آدرس غلط و بن بست ساز را میدهند.
در این راستا همه ساله اقداماتی نیز از سوی سازمانها و نهادهای دولتی صورت میگیرد و لکن مع الأسف پردازش و گرایش تمام ساحتی را کمتر شاهد هستیم؛ به همین سبب مراکز آموزشی مانند حوزههای علیمه و دانشگاههای کشور و نیز آموزش و پرورش این سیاستهای حکیمانه را جزء ارکان پژوهشی و آموزشی خود باورمندانه آن طور که در تراز آرمانهای انقلاب اسلامی باشد تعبیه نکردهاند و همچنین صدا و سیما با سیل مخاطبانی که دارد و نیز ظرفیت عمیق فضای رسانه برای هم افزایی جهت اسلامی سازی اقتصاد برنامهایی ندارند.
انتهای پیام