رسانه نقش پررنگی در ساخت تصویر مثبت یا منفی از دین دارد. به ویژه این تأثیرگذاری از دهه 70 در کشور ما مشهود بوده و چهبسا مورد غفلت هم قرارگرفته است. بهطوریکه در آن سالها در فیلمهای روی پرده سینماها مسائلی مطرح میشد که نگاه جامعه بهویژه دانشجویان که به لحاظ فکری و ذهنی فعالتر بودند را نسبت به برخی مفاهیم ازجمله غیرت، عشق و ازدواج و روابط بین دختر و پسر و... تغییر داد. این در حالی است که آن ایام، نگاه مردم به مسائل مثل امروز نبود و بدین ترتیب یک درام اجتماعی، تبدیل به تراژدی شد. جهل ما نسبت به رسانه، توانست سیمای دین را مخدوش کند و طرح برخی مسائل و بیان واژههای کلیدی و تأثیرگذار، عرصه دین و مسائل دینی را به چالش کشید.
درواقع بسیاری از چالشهای فرهنگ دینی از دهه 70 آغاز شد و از سینما که قویترین رسانه در آن زمان بود و مجلات هفتگی و ماهانه که بهعنوان رسانههای نوینی در کنار روزنامهها و تلویزیون تولید محتوا داشتند. حتی فیلمهای سینمایی و زنجیرههایی که توسط تلویزیون ساخته میشد، نقش به سزایی در هدایت افکار عمومی و ایجاد ذهنیت متفاوت نسبت به دین و فرهنگ اسلامی داشتند. ازاینرو میتوان با تأکید گفت، نقش رسانه در ساخت تصویر مثبت یا منفی از دین بسیار بالاست و شخصاً همواره با آغاز دوران طلبگی، همواره دغدغه تأثیر رسانهها بر ذهن مردم را داشتهام. زیرا از همان دهه 70 رسانه حتی بر بیان شعارهای سیاسی ازجمله آزادی بیان اثر گذاشت. بهویژه با برگزاری انتخابات سال 76 تأثیر رسانه در تغییر مفاهیم خود را نشان داد و ذهنیتها را نسبت به برخی مفاهیم عوض کرد. با رویکرد تبلیغی و اثرگذار آینده از آن رسانههاست.
امروز با گستردگی اینترنت و فعالیت گسترده شبکههای اجتماعی و وجود گوشیهای هوشمند، نباید روی حسینیه و مسجد برای تبلیغ دین مانور داد، بلکه باید حسینیه در ماهوارهها ایجاد شود و واقفین ماهواره وقف کنند، زیرا گرایش مردم به ماهواره به اوج رسیده است. باید با کنار هم قرار دادن اساتید دانشگاه، در کنار اساتید حوزه و کمک گرفتن از متخصصین در حوزه IT، اینترنت و تولید محتوا، تیمی تشکیل داد و از هرجایی که قصد برداشتن قدمی برای توسعه، حفظ و تبلیغ دین برمیدارد تا مفاهیم دینی را بهدرستی در جامعه مطرح کند، حمایت شود تا به شکل بسیار قوی در رسانهها تولید محتوا صورت گیرد. ما در اوایل دهه 80 نیاز مبرمی به تولید محتواهای رسانهای داشتیم اما خبری از چنین تولیداتی نبود و البته هنوز هم این خلأ کم و بیش وجود دارد.
باید یک شاخه سینما در حوزه علمیه تأسیس شود و طلبهها و مبلغان دینی پای درس اساتید بزرگ سینما و هنرمندان قوی این عرصه بنشینند تا طلبهها متواضعانه از آنها هنر رسانه را یاد بگیرند و بعد وارد عرصه تولید محتوا شوند. پر چالشترین فعالان دینی، فعالان حوزه رسانه هستند، زیرا هم با ضعفها و نقصهای خودشان و هم واکنشهای غیراستاندارد مردم و نخبگان، دانشمندان علوم دینی و علما و هم غیراستاندارد بودن محتواهایی که تولید میکنند، مواجه هستند.
در واقع پر چالشترین بخش توسعه دین، بخشی است که در فضای رسانه کار میکند، حال آنکه نباید اینگونه میشد و باید قویترین بخش تبلیغ دین، بخش رسانهای آن میبود. در حال حاضر تأثیر شبکههای اجتماعی، شبکه فیلم و سریالهای خانگی را میبینیم، بهویژه آنکه مشخص نیست موضوع این فیلمهای سینمایی و سریالها نشاندهنده فرهنگ مردم و چالشهای پیش روی آنهاست یا خودشان فرهنگساز بوده و چالشزا هستند و افکار عمومی را هدایت و تحت تأثیر قرار میدهند.
البته در این حوزه نقش مخاطبان هم مهم است. زیرا مخاطبان خود می توانند ظرفیتهای علمی را توسعه دهند از این رو باید مخاطب را فهمید، به او احترام گذاشت و به آنها بها داد.
بله میتوانند. رسانههای نوین پر از خزعبلات است، اما میتوان همچون شهید مطهری عمل کرد. وقتی در مجله زن مقالاتی را در خصوص گفتمان اسلام مطرح میشود و ایشان در همان مجله پاسخ میدهند برخی به ایشان انتقاد میکنند که چرا در یک مجله ضد دین صحبت کرده است، اما ایشان پاسخ میدهند ما باید به مخاطب این مجله که ضد دین هستند پاسخ صحیح ارائه دهیم. لذا باید واقعبین باشیم و با درک فضای امروز رسانه و گستردگی فعالیت آنها، از رسانههای نوین برای ترویج اخلاق اسلامی بهره ببریم. محتوای رسانهها گاهی برخاسته از کف جامعه و گاهی اینگونه نیست و جامعه را مدیریت نمیکند. همانطور که در حوزه سیاست، رسانهها افکار عمومی را هدایت کرده و در چند دهه اخیر این مسئله را بهوضوح دیدهایم، بر دین داری مردم هم رسانه تاثیر می گذارد.
هم محتوا و هم چارچوب باید صحیح باشد. رسانههای جدید تیغ دولبه هستند و هم بدترین و هم بهترین استفاده را میشود از آنها داشت. برای اینکه در جوامع مختلف تصویر اسلام را بازنمایی کنیم باید زبان و فرهنگ جوامع مختلف آسیایی، اروپایی، آفریقایی و آمریکایی، را بشناسیم باید آنها را از منظر مردمشناسی مطالعه کنیم تا بتوانیم تصویر بهتری از اسلام به آنها نشان دهیم. گفتمان ما گاهی اوقات به درد کف جامعه اسلامی خودمان هم نمیخورد چه برسد جوامع دیگر.
در بازنمایی صحیح اسلام از طریق رسانههای اجتماعی از یک سو این چالش وجود دارد که مجموعههای رسانهای که در حوزه دین کار میکنند خود دارای ضعفها و نقصهایی هستند و به لحاظ ارائه محتوا از منظر علمی اشکال دارند و از سوی دیگر پشتیبانی هم نمیشوند. در واقع یکی از مهمترین چالشهای پیش روی رسانهها برای تبلیغ دین عدمحمایت از آنهاست. این رسانهها تنهایند و هرکسی که در حوزه اسلام و تبلیغ دین کاری انجام داده، با جان و دل خود انجام داده و بدون حمایت و در تنهایی کارکرده است.
شبکههای اجتماعی نقش مؤثری در ترویج هم آموزههای اسلامی و هم ضداسلامی دارند. در جهان امروز ما بدون استفاده از شبکههای اجتماعی نمیتوانیم به حفظ و توسعه دین و ارائه تصویر مثبت از آن دست یابیم. استفاده از بستر شبکههای اجتماعی و تولید محتوای مطلوب در آنها میتواند به عنوان یک ظرفیت برای تعالی جامعه با رویکرد اسلامی و دینی به حساب آید.
میتوان از رسانههای نوین برای مقابله با اسلامهراسی استفاده کرد، مشروط بر آنکه معرفی اسلام بهصورت استاندارد بدون افراط و تفریط باشد. گاهی ما تعریفهای عالی از دین میکنیم و طرف مقابل را میترسانیم. باید دین بماهو دین را با استانداردها خود معرفی کنیم، در این میان قالبها در رسانههای نوین باید توسط اهلفن تعریف و طراحی شود مدلهای مختلف کلیپها فیلمها و عکس نوشتهها و... اصطلاحات گستردهای در فضای مجازی داریم که حتی برخی از ما نام آنها را هم نمیدانیم تا اینکه بخواهیم قالببندی در آنها انجام دهیم، لذا فعالان دینی باید متواضعانه قالبها را از نخبگان و طراحانی که فضای مجازی را میشناسند، بگیرند و محتوا تولید کنند.
بهیقین، استفاده از رسانههای نوین میتواند به تقویت گفتوگو بین ادیان کمک کند. دانشمندان، جامعهشناسان، روانشناسان و نخبگان در دنیا از رسانههای جدید استفاده میکنند و میتوان با آنها ارتباط گرفت. در واقع کارهای بسیاری میتوان انجام داد تا افراد مختلف جهان را برای تقویت گفتوگو بین ادیان دعوت کرد.
استراتژی مشخص است و باید همراه با خلوص باشد و مبنای کار بر راستی گذاشته شود. همانطور که پیامبر(ص) و ائمه معصومین خالصانه در گسترش دین اقدام میکردند تا فعالیت تبلیغی شان جذاب و تأثیرگذار باشد. این نگاه صرفاً معنوی نیست بلکه لازم است با مخاطبان از سر راستی و خلوص گفتوگو کرد تا بر او اثر گذاشت. واقعبینی، واقعگرایی و احترام به انسانها بدون تعصب در تولید محتوای جذاب مؤثر است. انبیاء به انسانها بسیار احترام میگذاشتند و وقتی میخواستند راجع به مردم و اندیشههای مختلف با آنان سخن بگویند خیلی حرمت میگذاشتند. مناظرات امام رضا(ع)، شیوه برخورد امام صادق(ع) با اندیشههای مختلف خود نمونههایی از روشهای تبلیغی جذاب و اثرگذار است. امام صادق(ع) بعد از پیامبر بزرگترین فعالیت تبلیغی برای تشیع را داشتند که این برای ما درس بزرگی است و این نکته قابلتأمل است که در دورهای که اوج تقابل اندیشه است و بیشترین چالشهای فکری و درگیری اندیشهها وجود دارد و فرقههای مختلف چندگانه مذاهب اعم از حنبلی، شافعی، حنفی، مالکی و... از همان دوران به وجود آمده و لائیکها و کفار و زندیقها و فلاسفه غرب در اوج فعالیت خود بودند امام صادق(ع) توانستند محبوبیت زیادی کسب کنند.
انتهای پیام