وی با اشاره به اینکه یکی از نمونههای برجسته این امتناعها، تعارض میان آزادی و امنیت است، افزود: آزادی ذاتاً مطلوب است اما اجرای بیضابطه آن میتواند به ناامنی، فساد و برخی جرائم همچون بیحجابی منجر شود و همین موضوع باعث دوقطبی شدن جامعه و تضعیف وفاق اجتماعی میشود؛ اگرچه جمهوری اسلامی توانسته تعادلی میان تغییر انقلابی و ثبات ایجاد کند اما در سطح جامعه این تعادل به نحو کامل اجرایی نشده و این ناهماهنگی مانعی برای وفاق اجتماعی است.
مهاجرنیا با اشاره به اینکه یکی از موانع مهم وفاق، رقابت و تضاد شدید میان گروههای سیاسی است، اظهار کرد: اصولگرایان و اصلاحطلبان بهصورت متقابل همدیگر را کنار میگذارند و در این فضا، جریان سومی هم در تلاش است دو جناح سنتی را به حاشیه براند که این وضعیت به سختی امکان وحدت را فراهم میکند.
وی ادامه داد: موضوع نابرابری و تنوع فرهنگی مدیریتنشده نیز از دیگر مشکلات است؛ پس از ۴۶ سال از انقلاب، هنوز فرهنگ اسلامی انقلابی به فرهنگ غالب تبدیل نشده است و شکافهای فرهنگی میان اقشار مختلف، اقوام و مذاهب به بیاعتمادی و بیعدالتی منجر شده که مانع وحدت ملی است.
مهاجرنیا با اشاره به اینکه تعارض میان منافع فردی و جمعی یکی دیگر از موانع وفاق است، بیان کرد: اختلاف فاحش حقوقها و امکانات بین مدیران و برخی از وزارتخانهها و اقشار اثرگذاری مانند معلمان امر حائز اهمیت است و این نابرابریها اعتماد عمومی را کاهش داده و انسجام ملی را تضعیف میکند.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه یکی دیگر از چالشهای جدی جامعه را تضاد میان نسلها دانست و گفت: نسل جدید با ارزشهای دینی و سنتی نسل گذشته بیگانه شده و آزادی را بدون قید و شرط میطلبد، در حالیکه نسل پیشین بر پایه باورهای مذهبی رشد یافته است و این شکاف باعث کاهش همدلی و وفاق شده است.
وی افزود: فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، با سرعت تغییر ارزشها و کمرنگ کردن مرزهای اخلاقی، شکاف فکری میان نسلها را افزایش داده است، همچنین مرجعیتهای سنتی مانند پدر و مراجع دینی، جایگاه خود را از دست دادهاند و نسل جدید تصمیمات خود را مستقل میگیرد که این مسئله موجب فاصله نسلی و تعارض ارزشها شده و مانعی برای وفاق شده است.
استاد حوزه و دانشگاه تفاوت انتظارات مردم از حکومت را نیز از موانع مهم وفاق اجتماعی برشمرد و بیان کرد: در دوران طاغوت همه بر سر تغییر نظام و ایجاد نظام اسلامی توافق داشتند اما امروز هر فرد آرمان و خواسته متفاوتی دارد که باعث پراکندگی و اختلاف شده است.
وی با بیان اینکه فضای بیاعتمادی میان مردم و دولت از دیگر مشکلات اساسی است، اظهار کرد: دولت از مردم انتظار همراهی دارد اما مردم به آن بدبیناند یا دولت مردم را متهم به کارشکنی میکند که این چرخه بیاعتمادی باعث بیاعتمادی دو طرف و مانع وحدت و وفاق شده است؛ راهکار عبور از این وضعیت، جایگزینی حس برادری و همدلی بهجای بدبینی است، همانگونه که در صدر اسلام وحدت با پیمان اخوت میان مهاجران و انصار شکل گرفت.
مهاجرنیا تنوع هویتی در کشور، بهویژه اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی و تمایزات قومی را یکی دیگر از موانع جدی وحدت ملی دانست و تأکید کرد: در دوران انقلاب این اختلافات در سایه هدف مشترک کمرنگ شده بود اما امروز نیازمند پذیرش این تنوع و تقویت هویت ملی مشترک هستیم.
وی با اشاره به اینکه دولت نقش حیاتی در تحقق وحدت دارد، گفت: باید با حل مشکلات اقتصادی، گرانی و کاهش ارزش پول، آموزش فرهنگ همزیستی، احترام متقابل و مسئولیتپذیری، زمینه وحدت فراهم شود و حل این مسائل نیازمند مدیریت و برنامهریزی جدی است، نه شعارهای صرف.
مهاجرنیا بیان کرد: ایجاد ساز و کارهای گفتوگوی بین نسلی و تعامل میان اقوام، بازتعریف نقش احزاب سیاسی بهمنظور خدمت به منافع ملی، آموزش عمومی درباره احترام متقابل، رعایت حقوق دیگران و پایبندی به قانون، بازسازی شبکههای ارتباطی اجتماعی و تقویت مهارتهای حل اختلاف، مدیریت هوشمندانه تنوع فرهنگی و شکلدادن به هویت ملی مشترک و همچنین مسئولیتپذیری دولت در پاسخگویی به مطالبات اقتصادی و اجتماعی مردم ازجمله راهکارهای تحقق وفاق اجتماعی است.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر ضمن تبیین چالشهای اصلی وحدت اجتماعی در کشور، تصریح کرد: برنامهریزی دقیق، گفتوگوی میاننسلی، کاهش نابرابریها، پذیرش تنوع فرهنگی و نقش محوری دولت در بازسازی اعتماد عمومی و شکلگیری هویت ملی مشترک ضرورت دارد.
وی در پایان تأکید کرد: وفاق اجتماعی نیازمند بازسازی عمیق در بنیانهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور است و اگر قرار است جامعهای متحد و مقاوم شکل بگیرد، باید به جای شعار، صداقت، برادری، اعتماد و عدالت واقعی در رفتارهای روزمره نظام و نخبگان جاری شود.
انتهای پیام