وی ادامه داد: دین در چنین شرایطی، ارائهدهنده نقشه راه معنایی و عقلانی برای سلامت دنیایی و سعادت اخروی است. در خصوص تقابل میان ایمان و کفر، از منظر دین به یک واقعه نگاه میکنیم. در این جهانبینی، انسان موجودی فعال، انتخابگر و مسئول در تعامل با هستی است و مخلوقی صرفاً منفعل نیست.
مدیرعامل خانه خلاقیت و نوآوری اشراق بیان کرد: ما در قبال یکدیگر مسئولیم و در تعامل با هستی قدرت انتخاب داریم؛ بنابراین موجودی فعال و دارای عقلانیت و اندیشه هستیم، در حالی که دیگر موجودات حیاتی صرفاً حیوانی و نباتی دارند. جامعه بستر تحقق ارزشها، رشد فردی و جمعی و عرصه کنش فعالانه است؛ به عبارت دیگر، جامعه میدانی برای تبیین تعاملات میان انسانهاست.
وی افزود: ما انسانها با هم زندگی نمیکنیم، بلکه در جامعهای معین در حال تعامل متقابل با یکدیگر هستیم؛ بنابراین قواعد فقهی در میان انسانها حاکم است، بهطوری که نسبت به یکدیگر تکالیف و حقوق فردی و جمعی داریم. از منظر این جهانبینی، بحران پدیدهای پیچیده با سطح گوناگون مادی، معنوی، روانی و اجتماعی است که شرایط حادی در جامعه ایجاد میکند.
قطبی تصریح کرد: با توجه به مطالبی که بیان شد، حلقههای میانی، تشکلهای معنوی هستند که در فضای بحرانی در راستای ایجاد آرامش و معنویت میکوشند؛ همچنین آموزههای دینی را با رویکرد خیرخواهانه در سطح جامعه جاری میکنند. این دیدگاه ما نسبت به نقش خود در موقعیت اجتماعی خاص و حادی مثل جنگ است. حال پس از شناخت نقش خود، باید تکالیف و حقوق آن را هم در نظر بگیریم و به آنها عمل کنیم.
وی درباره سطوحی که حلقههای میانی میتوانند در آنها فعالیت کنند، گفت: اولین سطح، تقویت بنیادهای معرفتی جامعه است؛ به این معنا که تشکلها باید در جامعه ارزشآفرینی و الهامبخشی کنند که این نیز دو بخش دارد؛ در بخش اول ارزشهای معنوی مانند تقویت توکل، ایمان، امید و... و در بخش دوم، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی از جمله ترویج همکاری و نوعدوستی و ایجاد روحیه صبر، ایثار و... باید ترویج پیدا کند.
مدیرعامل خانه خلاقیت و نوآوری اشراق ادامه داد: هر یک از این مسئولیتها جنبه اجرایی و عملیاتی نیز دارد؛ برای نمونه فعالیتهای عبادی، آیینها، مناسک و... از جمله این مسئولیتهاست که میتواند در جامعه امید و آرامش ایجاد کند. مرحله بعد از تقویت بنیادهای معرفتی در جایگاه تکلیف که امری زیربنایی است، سطح دوم، جهاد تبیین، یعنی روشنگری سیاسی و امنیتی است.
وی تأکید کرد: در شرایط بحرانی مثل جنگ، طبیعتاً مردم فاقد اطلاعات عمیق هستند و توان کسب آن را نیز ندارند؛ حتی شاید توانایی تحلیل اطلاعاتی را که کسب میکنند نیز نداشته باشند؛ بنابراین حلقههای میانی، بهویژه حلقههایی که سطح نخبگانی دارند و این کار را بهطور تخصصی آموختهاند، باید در سطح جامعه روشنگری سیاسی و امنیتی انجام دهند؛ برای نمونه اهداف دفاعی و حقانیت جامعه را تبیین یا اخبار صدق را از کذب مشخص کنند.
قطبی گفت: تشکلها و حلقههای میانی در سطح سوم باید مشارکت اجتماعی را تقویت کنند. اطلاع و آگاهییافتن مردم از شرایط موجود جامعه کافی نیست، بلکه باید در امور گوناگون اجتماعی دخالت و مشارکت داشته باشند. لازمه این کار، ایجاد حس تعلق و تعهد در میان مردم نسبت به سرنوشت جامعه است.
وی افزود: به این ترتیب نیروهای داوطلب محلی و ملی را برای مشارکت، تأمین امنیت، امدادرسانی، فعالیتهای اجتماعی و... سازماندهی میکنیم. جامعه ایرانی در دورههای گوناگون این تجربه را به دست آورده که با ورود مردم به عرصه فعالیتهای اجتماعی در بحرانها و مشکلات متفاوت، ضریب موفقیت افزایش یافته است. مدیریت و اجرای چنین اموری بر عهده حلقههای میانی و تشکلهای اجتماعی قرار دارد.
مدیرعامل خانه خلاقیت و نوآوری اشراق تصریح کرد: تشکلها تعداد محدودی دارند و نمیتوانند همه مشکلات جامعه را حل کنند؛ در نتیجه باید به سازماندهی نیروهای مردمی بپردازند و از مشارکت آنان برای تقویت قدرت و توان خود در حل مشکلات بهره ببرند. سطح چهارم فعالیت این گروهها، ورود به مراحل عملیاتیتر با عنوان کمکرسانی و مددکاری فرهنگی است.
وی توضیح داد: در بحرانهای جدی همچون انفجار، سازماندهی نیروهای محلی برای امدادرسانی، خروج مردم از زیر آوار، حملونقل به بیمارستان و مراکز امدادی، آبرسانی، تقویت روحیه مردم آسیبدیده و... از جمله وظایف تشکلها و حلقههای میانی است که علاوه بر ظرفیت نیروهای خود، میتوانند از مشارکت مردم نیز بهره ببرند.
قطبی در خصوص حوادثی که بخش وسیعی از یک شهر را درگیر میکند، بیان کرد: در چنین شرایطی، سطح وظیفه تشکلها و حلقههای میانی مدیریت بحران و مداخله فعالانه در شرایط حاد است. در این سطح، فعالیتهایی از جمله راهاندازی سامانههای هشدار و اعلام سریع، برقراری و تسهیل ارتباط مردم و مسئولان، بسیج منابع و ظرفیتها و... اهمیت بسیاری دارد.
وی سطح ششم را مقاومت در برابر ناکامی دانست و اضافه کرد: جنگ دو طرف دارد و دلیلی ندارد که فکر کنیم همیشه ما پیروز میدان هستیم؛ شاید در شرایطی دشمن دست برتر را داشته باشد. وقایع جنگ لحظهای است و هر لحظه ممکن است پیروز یا بازنده باشیم. فراز و نشیبهای جنگ میتواند ناکامیهای پیدرپی برای جامعه به دنبال داشته باشد، در این میان باید به سوی مقاومت و ایجاد سپر دفاعی، فرهنگی و اجتماعی حرکت کنیم؛ زیرا امکان تضعیف روحیه اجتماعی، ناامیدی وسیع، تفرقهافکنی، کاهش تابآوری اجتماعی و... وجود دارد.
مدیرعامل خانه خلاقیت و نوآوری اشراق گفت: در چنین شرایطی، وظیفه حلقههای میانی ایجاد سپر دفاعی و تقویت هویت دینی و ملی است تا بتوانیم با تفرقههای دشمن مقابله کنیم، الگوهای مقاومت و تابآوری را بهطور دائم زنده نگه داریم و نظامهای خودیاری و استمرار و پایداری فرهنگی را فراهم کنیم یا هر گاه که نیاز بود، عقبنشینی کنیم. این شرایط به آمادگی ذهنی و تقویت میانفردی برای پیشگیری از فروپاشی جامعه، تشتت، تفرقه و چنددستگی نیاز دارد.
وی سطح هفتم را صیانت از داراییها نامید و ادامه داد: در شرایط جنگی شاید دچار شکست کوتاهمدت یا جدی شویم؛ در این شرایط بعضی از داراییهای انسانی، سرمایهای، اماکنی، فرهنگی و... در معرض از دست رفتن و نابودی قرار میگیرد. در چنین شرایطی باید بتوانیم سرمایههای خود را نگه داریم تا بتوانیم دوباره به سرعت خود را بازسازی کنیم.
قطبی با بیان اینکه وظیفه حلقههای میانی در چنین شرایطی کمک به حفظ و صیانت از سرمایههاست، افزود: تعداد نیروهای امنیتی و نظامی کشور به اندازهای زیاد نیست که بتوانند پهنه بزرگی از شهر را پوشش دهند؛ همین امروز هر منطقه بزرگ در کشور یک پاسگاه با حداکثر 10 نیروی نظامی دارد؛ اگر تمام شهر در شرایط جنگی درگیر آسیب شود، این نیروها نمیتوانند از سراسر آن صیانت کنند؛ بنابراین برای این کار به کمک حلقههای میانی و مردم نیاز است.
وی گفت: سطح هشتم، بازیابی پس از بحران است. پس از همه هفت مرحله پیشین، جامعه باید دوباره از نظر فیزیکی، خدمات و... بازسازی و بازیابی شود، بهطوری که همه عناصر جامعه به وضعیت پیشین خود بازگردند و بتوانند فعالیتهای خود را از سر بگیرند. چنین امری به مشارکت وسیع اعضای جامعه به سرگروهی تشکلها و حلقههای میانی نیاز دارد؛ شهرداری یا هر دستگاه دولتی در زمان بحران نمیتواند پهنه وسیعی از جامعه را مدیریت کند.
مدیرعامل خانه خلاقیت و نوآوری اشراق تصریح کرد: اگر پس از بحرانی مانند جنگ به سرعت بازسازی صورت نگیرد، جامعه دچار استحاله و دستگاههای خدماتی و تجهیزات فرسوده میشود؛ برای نمونه اگر تجهیزات و امکانات بیمارستانی که بهدلیل جنگ کنار گذاشته شده، به سرعت بازسازی و بازیابی نشود، در اثر خاک و گرد و غبار فرسوده میشود.
وی گفت: بنابراین بخشهای گوناگون شهر باید به سرعت به چرخه فعالیت بازگردند و جوامعی که بتوانند با مشارکت مردم این کار را انجام دهند، سرعت بازیابی بیشتری پس از بحران دارند؛ ولی اگر صرفاً به خدمات دولتی اکتفا کنیم، در فرصت بازیابی کوتاهی که در دست داریم، به استحاله و فرسودگی مبتلا میشویم که باعث بدترشدن شرایط میشود. این فعالیتها به سردبیری تشکلهای اجتماعی و همکاری مردم نیاز دارد؛ اگر سردبیری تشکلها شکل نگیرد، امکان آسیبدیدن مردمی که برای کمکرسانی گرد یکدیگر جمع شدهاند، وجود دارد.
قطبی تأکید کرد: نکته نهایی، امتداد سیر هشتگانه فعالیتها در سالیان بعد از یک بحران است. جامعه امروز ما بیش از هر چیزی به اصل امید نیاز دارد که خاستگاه آن توکل و توسل به خداوند است؛ بنابراین امروز یکی از وظایف حلقههای میانی تزریق امید بر پایه توکل است. وظیفه دیگر این گروهها و تشکلها، تزریق آرامش عمیق و واقعی بر پایه معرفت و معنویت به جامعه است، همانطور که آیه «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» به این نکته اشاره میکند.
وی وظیفه سوم را حفظ انسجام بر پایه روحیه حماسه و سلحشوری خواند و اضافه کرد: در جامعه کنونی، علاوه بر توسعه توکل و توسل به معنای ایمان و توسعه معرفت و معنویت به معنای عبادت، باید روحیه سلحشوری را نیز تقویت کنیم. در نهایت میتوان گفت که مهمترین نیاز امروز جامعه ما در رویارویی تمامقد ایمان و کفر، دو کلمه استغاثه و سلحشوری است؛ استغاثه نماینده امید و آرامش و سلحشوری نماینده حماسه و انسجام بهشمار میرود.
مدیرعامل خانه خلاقیت و نوآوری اشراق گفت: در استغاثه باید بر ایمان تکیه داشته باشیم و از خداوند موفقیت بخواهیم و از سوی دیگر، در سلحشوری، استقامت و انسجام داشته باشیم. ناامیدی ما در زمان حملات اسرائیل و غرور ما در زمان حملات ایران باید با کلیدواژه استغاثه و سلحشوری ترکیب شود، نمادها و نشانههای آن مانند شعارهای واحد در زمان حملات در تمام شبکههای تلویزیونی و همه استانهای کشور، مارش نظامی و... نیز در این راستا اهمیت زیادی دارد؛ برای نمونه در زمان جنگ ایران و عراق، «جنگ، جنگ تا پیروزی» شعار همه ملت ایران بود.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام