وی ادامه داد: به نظر میرسد آنچه برای امامت مطرح است صبری است که بتواند او را در بستر اجتماع حفظ کند؛ صبری است که او بتواند در فضای فعالیتهای اجتماعی به نحو شایسته خود را نگه دارد و استقامت داشته باشد. پس آنچه که به نظر میرسد بر اساس آیات قرآن میتوانیم به عنوان توصیههای به صبر مطرح کنیم صبرهای اجتماعی است. امشب چند مورد از این صبرهای اجتماعی را مطرح میکنم تا نقش پیامبر(ص) و نقش ائمه در موضوع صبری که آنها را به رهبران جامعه تبدیل میکند، روشن شود.
بهجتپور گفت: خداوند میفرماید: «فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ» (شوری، 15) اولین مسئلهای که پیامبران باید به آن توجه داشته باشند این است که در بیان احکام الهی کاملا استوار باشند، تقیه نکنند و مواضع خود را محکم حفظ کنند؛ هر چند جریان مخالف فشار بیاورد و قدرت خود را به رخش بکشد، او تابع خواست آنها نشود. این سنگ بنای بسیار مهم در مسئله امامت است. امامی که بترسد، خود را به خاطر فشار دشمن سانسور کند یا بخواهد نرمش کند نمیتواند رهبری جامعه را به عهده بگیرد. چنین امامی نمیتواند احکام دین را به مردم برساند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: لذا قرآن از همان ابتدای نزول، به پیغمبر(ص) دستور میدهد که در برابر همه فشارهایی که به تو میآورند کوتاه نیا. سوره قلم دومین سورهای است که بر پیغمبر عزیز ما نازل شد. خدای متعال در اینجا به ایشان میفرماید: «فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ» (قلم، 8) از اینان که تو را تکذیب میکنند و نسبت جنون میدهند اطاعت نکن. اینها به دنبال این هستند که تو حرف دین را نزنی و دوست دارند نرمش کنی تا آنها هم نرمش کنند. رهبری که اهل مجامله باشد، رهبری که در وقتش نتواند سخن دین را بگوید نمیتواند رهبر اجتماعی باشد.
وی ادامه داد: دومین مطلبی که به عنوان صبر اجتماعی از آن تعبیر میکنم صبر در برابر عذاب کفار ستمگر است. قرآن در سوره احقاف آیه سی و پنج میفرماید: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ» خداوند میفرماید همانطور که پیامبران اولوالعزم صبر کردند، تو نیز صبر کن. وقتی شما در مقابل یک جریان قرار میگیرید نباید انتظار داشته باشید به محض این که وارد درگیری شدید خدای متعال ورود کند و آن جریان را از بین ببرد.
این مفسر قرآن گفت: امام باید پیش قراول تحمل مشکل باشد، آنها که ارادههای قوی دارند باید در برابر دشمن و ماندگاری دشمن صبر باید داشته باشند. خدای متعال در سوره قلم به پیغمبر میفرماید من این کافران را الان نابود نخواهم کرد. بعد میفرماید برای این حکم پروردگارت که فرمود اینها تا روز قیامت باید باشند، صبر کن: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ» مثل یونس نشوی که سی و سه سال زحمت کشید و بعد از مردمش قهر کرد و ما او را تنبیه کردیم. پیامبری که مؤسس است و امامی که بنا است دین را برپا کند اینها باید بتوانند در کنار خود، دشمن مستمر را بپذیرند. خدای متعال در انتهای سوره قلم به پیغمبر(ص) میفرماید دشمنی اینها با تو تمام شدنی نیست. چرا؟ تحلیلش جای دیگر است. اگر بنا بود خدای متعال جلوی این موضوع را(دشمنی دشمنان) بگیرد، اول کسی که باید جلوی ضربات او را میگرفت ابلیس بود. وقتی میخواهند استاندارد چیزی را بسنجند ضربه متناسب با آن را وارد میکنند. کسانی که وارد این مبارزه میشوند میدانند دشمنیها با آرزو از بین نخواهد رفت، باید در میدان ورود کرد و پذیرفت این جریان طولانی است و در طولانی مدت باید به تدریج آن را تضعیف کرد تا جریان حق رشد کند. خدای متعال میفرماید من با یک اقدام کسی را از بین نمیبرم.
این استاد حوزه با بیان اینکه بر اساس آیات اولیه نازل شده میشود دانست خداوند از اول، خمیر دین و رهبری دین را با مقاومت عجین کرده است، گفت: کسی که میخواهد رهبری را به دست بگیرد مسألهاش نتانیاهو یا ترامپ نیست، مسألهاش، جبهه استکبار و صهیونیست است. صهیونیستها باید نابود شوند، کلیت داعش باید زمین بخورد و عجله هم نباید کرد. این صبر میخواهد. این گونه است که عمود دین برپا میشود.
صاحب «تفسیر همگام با وحی» خاطرنشان کرد: محور سوم، صبر در همراهی با مؤمنان است. خدای متعال در سوره کهف میفرماید «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» (کهف، 28) یکی از مشکلاتی که ممکن است رهبران داشته باشند اين است که همراهانش آن چنان که باید استانداردهای او را نداشته باشند یا دشمن به واسطه آنها، ایشان را تحقیر کند و به رهبر فشار آورد. در قرآن سورهای به نام عبس داریم که بیست و سومین سوره نازل شده بر پیغمبر(ص) است. چندنفر از ثروتمندان بنی امیه جمع شده بودند که پیغمبر(ص) میخواستند آنها را جذب اسلام کنند، مشغول حرف زدن با آنها بودند که «ابن ام مکتوم» که فردی نابینا و فقیر بود جلو آمد و رسول الله(ص) را صدا کرد. اینها روترش کردند و برگشتند. گفتند پیروان تو اینها هستند!؟ خداوند به پیامبر(ص) میفرماید نکند به خاطر چند نفر از اشراف، به مردم پشت کنی. ارزش اینها بسیار بالاتر از آنها است.
این مفسر قرآن گفت: امام راحل میفرمود موی کوخ نشینان بر همه کاخ نشینان برتری دارد. خط قرمز همه برنامهها باید متدینین باشد. حسین بن علی (ع) است که در شب عاشورا فرمود من بهتر از شما سراغ ندارم. هیچ وقت متدینین و انقلابیون را از خودمان نرانیم. این حوزه سوم از صبری است که رهبران باید داشته باشند.
بهجتپور گفت: حوزه چهارم، صبر در برابر توطئههای کافران است. خداوند فرمود: «اصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ» (نحل، 127) ای پیغمبر صبر کن و به خاطر رفتارشان محزون نشو. به خاطر توطئه چینیهایی که علیه تو میکنند در تنگنا قرار نگیر. اینها بخشی از زمینههای رشد است. اینها ندانسته دارند به دین کمک میکنند. اینها باید بیایند تا ما قوی شویم. اگر هشت سال دفاع مقدس نبود، امروز را میدیدیم تا برای توطئههای دراز مدت دشمن فکر کنیم؟ چه قدر این فشار باعث شد رشد کنیم؟ غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل. لذا خداوند میفرماید از طعن اینها نگران نباش. کسی که در برابر مکرها کوتاه بیاید و نقشهای برای آنها نداشته باشد نمیتواند رهبر باشد و جامعه را مدیریت کند.
وی گفت: اینها را توضیح دادم تا روشن شود آیه «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا» یعنی چه. خداوند فرمود ائمهای را قرار دادم که به امر ما هدایت میکنند، زیرا صابر بودند. این گونه میشود رهبر اسلامی را تشخیص داد و بعد فرمود اهل یقین هستند، زیرا تا کسی اهل یقین نباشد نمیتواند وارد این میدان شوند. این گونه است که میشود رهبر اسلامی را تشخیص داد. اینجاست که فرق حسین بن علی(ع) و دیگران مشخص میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنانش با طرح این پرسش که امامت قرار است چه کار کند، گفت: در کنار کارهای متنوع امام، دو کار برجسته هستند؛ یکی تبیین شریعت است (نه تفسیر یا تعلیم شریعت). تبیین خیلی مهم است. خدای متعال در سوره قیامت به پیامبر(ص) میفرماید من قرآن را کم کم بر تو نازل میکنم هر چه نازل کردم همان را بر مردم بخوان سپس میفرماید: «ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ» (قیامت، 19) بیان قرآن هم کار ما است. در سوره نحل که هفتادمین سوره نازل شده است این کلمه را توضیح میدهد: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (نحل، 44) ما ذکر را بر تو نازل کردیم تا آن را برای مردم تبیین کنی. این وحی تبیینی است که ما به آن سنت میگوییم. این وحیهای تبیینی متناسبت با شرایط مسلمانان، توضیح داده میشوند. در زمان پیغمبر(ص) قدری توضیح داده شد. در زمان ائمه هم همین طور. عمده تبیین آیات در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) صورت گرفت. ایشان آنقدر تبیین کرد که مذهب ما را جعفری مینامند.
این مفسر قرآن گفت: پس اولین و مهم ترین نیاز ما به امام این است که ناگفتهها را در وقت خود در اختیار ما قرار دهد. آن زمانی که نیاز داریم به ما ارائه دهد. دومین کاری که امام میکند مقابله با تحریف دین به نام دین است. رشد دین بسته به اعتماد و اعتقاد و همراهی مردم دارد. اگر مردم همراهی نکنند، دین کارش جلو نمی رود: «هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ» (انفال، 62) یکی از تلاشهایی که میشود برای منحرف کردن مردم و پراکندن مردم از گرد دین انجام داد، گسترش فساد بین مردم است. اگر کمی غفلت صورت بگیرد این اتفاق میافتد. امام است که جلوی این انحرافات را میگیرد. به دنبالش علما میتوانند مرزبانی کنند. بسیاری از مشکلاتی که جوامع بعد از پیامبر دچار آن میشوند از همین نقطه است. امام است که در برابر تحریف میایستد؛ تحریفی که به نام دین به مردم ارئه میشود. اینها که عرض شد نشان میدهد امامت چه قدر مهم است و امامت است که دین را ماندگار میکند و استمرار میدهد. اگر نیاز به حفظ دین باشد و نیاز باشد رهبر، بهترینها را جمع کند به میدان بیاورد و فدا کند، چنین کاری انجام خواهد داد؛ کاری که حسین بن علی(ع) انجام داد.
انتهای پیام