صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۹۵۷۱۳
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۹
پرواز تا ملکوت/ ۱۹

در روز هفتم و هشتم محرم به دستور عبیدالله بن زیاد، آب فرات بر امام حسین(ع) و اهل‌بیتش بسته شد و تشنگی به اوج رسید؛ در این ایام، تلاش‌های مذاکره و حتی پیشنهاد آشتی امام(ع) راه به جایی نبرد و عمر بن سعد، میان وعده دنیوی و آخرت گرفتار ماند.

به گزارش ایکنا از مازندران، در ایام ماه محرم، سلسله مباحث «پرواز تا ملکوت» با موضوع «بررسی قصه کربلا» از سوی محمدهادی یدالله‌پور، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی بابل در قالب پادپخش (پادکست) با همکاری ایکنا منتشر شد. 

مبحث نوزدهم «پرواز تا ملکوت» به تشریح تشکیل حلقه محاصره، تشدید عطش و آخرین تلاش‌های مذاکره امام حسین(ع) با فرمانده دشمن در آستانه روز عاشورا پرداخته که خلاصه آن را می‌خوانیم و می‌شنویم.

در روز هفتم ماه محرم، عبیدالله‌ بن زیاد به عمر بن سعد، فرمانده سپاه دشمن امام حسین(ع) دستور داد که دسترسی امام(ع) و یارانش به آب فرات را قطع کند. به همین دلیل عمرو بن حجاج با ۵۰۰ نفر کنار شریعه‌ فرات مستقر شد و امام(ع) و اصحابش را از آب محروم کردند؛ این کار سه روز پیش از شهادت امام سوم شیعیان انجام شد و تشنگی به ویژه کودکان را بسیار آزار داد.

یزید بن حصین همدانی، صحابی زاهد امام، از حضرت اجازه خواست برای مذاکره نزد عمر بن سعد برود. او بی‌سلام، وارد خیمه‌ عمر بن سعد شد و پرسید: چگونه با ادعای اسلام، قاتل خاندان پیامبر(ص) و مانع آب هستی؟ عمر بن سعد پاسخ داد که می‌داند این کار حرام است، اما برای رسیدن به حکومت ری مجبور شده و نمی‌داند بین دنیا و آخرت کدام را انتخاب کند.

در روز هشتم محرم دستور محاصره آب شدیدتر شد. امام حسین(ع) مأموریتی به عباس‌ بن علی، برادرش داد تا با گروهی در دل شب آب تهیه کند. آن‌ها با تدبیر و درگیری کوتاه، موفق شدند مشک‌ها را پر کنند و آب به خیمه‌ها برسانند.

همچنین امام(ع) شبانه درخواست دیدار با عمر بن سعد را داد و با علی‌اکبر و عباس(ع) در جلسه‌ای محرمانه شرکت کرد. امام از عمر بن سعد خواست دست از جنگ بکشد و به امام(ع) ملحق شود و وعده داد خانه و اموال او را جبران خواهد کرد، اما عمر‌ بن سعد با بهانه‌هایی مثل ترس از دست دادن خانه و خانواده و اموال خودداری کرد. امام(ع) ناامید شد و پیش‌بینی کرد او به آرزوی والی‌ ری نخواهد رسید.

پس از این دیدار، عمر بن سعد به عبیدالله نوشت که امام حسین(ع) حاضر است به یکی از سه راه‌حل (بازگشت به شهرش، رفتن به مرزی دیگر یا رفتن نزد یزید) رضایت دهد، اما عقبه بن سمعان نقل کرد که امام(ع) هیچ وقت تسلیم نشد و تنها مطالبه‌اش این بود که به حال خود گذاشته شود.

عبیدالله بن زیاد با بدبینی به نامه پاسخ داد و شمر بن ذی‌الجوشن را به‌عنوان جایگزین عمر بن سعد تعیین کرد و دستور داد اگر امام حسین(ع) تسلیم نشد، به شدت با ایشان بجنگد و حتی پس از شهادت پیکر حضرت را زیر سم اسبان ببرند.

انتهای پیام