در مبحث بیستوچهارم «پرواز تا ملکوت» به مروری بر خطبه دوم امام حسین(ع) در عاشورا و وقایع کلیدی پس از آن شامل تأکید بر عزت، دعوت به تقوا، توبه حر و آغاز نبرد با سپاه کوفه پرداخته شده است که خلاصه آن را میخوانیم و میشنویم.
امام حسین(ع) در روز عاشورا پس از دعوت به صلح، خطاب به لشکر عمر بن سعد فرمودند: عبیدالله مرا میان دو راهی شمشیر یا ذلت قرار داده و هیهات که ما به ذلت تن دهیم. خدا، پیامبر و مؤمنان برای ما زبونی را نمیپذیرند و پاکدامنی و غیرتمندی هرگز اجازه چنین کاری نمیدهد. من با همین اندک یاران با شما خواهم جنگید، حتی اگر همه مرا تنها گذاشته باشند.
سپس امام(ع)، عمر بن سعد را خواست و به او هشدار داد که آرزوی حکومت ری و گرگان برایش برآورده نخواهد شد و پس از کشتن ایشان هرگز کامیابی در دنیا و آخرت نخواهد دید. عمر بن سعد پس از ناراحتی دستور حمله داد.
امام حسین(ع) رو به سپاه دشمن قرار گرفت و فرمود: خدا را شاکرم که دنیا را زوالپذیر قرار داده است. فریب دنیا باعث شقاوت میشود و دنیا امید و طمع وابستگانش را ناکام میگذارد. اینان افرادی هستند که پس از ایمان کافر شدند و از رحمت الهی دور شدند.
در این میان شمر از امام(ع) دلیل سخنانش را پرسید و حضرت فرمود که شما را به تقوا دعوت میکند و از کشتن خود برحذر میدارد، چراکه او فرزند دختر پیامبر(ص) است و حدیث پیامبر(ص) درباره فضیلت حسن و حسین(ع) را یادآور شد. در این لحظه سپاه کوفه آماده حمله شد و حُر بن یزید ریاحی که احساس پشیمانی و تردید داشت، پس از گفتوگو با عمر بن سعد، به سوی امام حسین(ع) آمد، توبه کرد و در رکاب امام(ع) قرار گرفت.
حر پیش سپاه کوفه ایستاد و آنان را به سبب عهدشکنی و محاصره امام(ع) و اهل بیت ایشان و محرومیت از آب سرزنش کرد. پس از آن به امام(ع) بازگشت و دفاع کرد.
در این زمان گروهی با تیر به سوی امام حسین(ع) و یارانش حمله کردند و حر در مقابل امام(ع) ایستاد. سیدالشهدا(ع) او را دعا کرد و عمر بن حجاج لشکر کوفه را هشدار داد که دشمنانشان آماده شهادتاند و بهتر است بهتنهایی وارد نبرد نشوند.
در پایان، امام(ع) فرمود: همانطور که رسول خدا و پیامبران پیشین با کفار مواجه بودند، خودش نیز برای حفظ شرافت و اصول دین حاضر است جان دهد و تسلیم ظلم نشود.