بخش فرهنگی جهاددانشگاهی بهعنوان یکی از مهمترین بازوان مأموریتی این نهاد در طول این سالها با طراحی و اجرای برنامههایی متنوع و خلاقانه به دنبال تعمیق گفتمان انقلاب اسلامی، ارتقای آگاهی اجتماعی، تقویت هویت ملی و دینی و پرورش نسل جوان دانشگاهی بوده است. از راهاندازی خبرگزاریها و رسانههای دانشجویی گرفته تا برگزاری رویدادهای ملی، جشنوارهها، طرحهای فرهنگی و تربیتی، دورههای مهارتی و اجرای پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی همگی نشان از گستره فعالیتهایی دارد که با هدف جریانسازی فرهنگی، ایجاد همافزایی در فضای دانشگاهی و تقویت پیوند علم و فرهنگ انجام شده است.
ایکنا در سالروز تشکیل جهاددانشگاهی در رابطه با مهمترین دستاوردها و افق پیش روی معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی به گفتوگو با محمود علیگو، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید و میبینید.
رسالت جهاددانشگاهی در تمامی بخشهای مربوط به این نهاد انقلابی، رسالتی فرهنگی است. جهاددانشگاهی نهادی است که نقش آن در سپهر فرهنگی کشور نه تنها مسئلهای قابل توجه، بلکه ضرورتی بنیادین است که باید مورد تأمل و توجه عمیق قرار گیرد. نباید نقش این نهاد را صرفاً در چارچوب معاونت فرهنگی آن محدود دانست، بلکه جهاددانشگاهی در تمام ابعاد و حوزههای فعالیت خود، رسالتی فرهنگی دارد. فرهنگ محور اصلی در تمامی فعالیتهای جهاددانشگاهی است. این نگاه نه تنها از دیدگاه شخصی بیان میشود، بلکه بر مبنای فرمایشات مقام معظم رهبری، مفاد اساسنامه این نهاد و نیز سیر مشی و عملکرد تاریخی آن کاملاً مشهود است. به بیان دیگر، جهاددانشگاهی به عنوان نهادی فناورانه، فرهنگی و علمی، مهمترین فناوری خود را طراحی و توسعه مدلهای تولید نیروی انسانی متعهد، متخصص و کارآمد دانشگاهی تعریف میکند.
برای تبیین بهتر این مسئله میتوان به نقشهای مختلف معاونتهای جهاددانشگاهی اشاره کرد. معاونت پژوهشی مسئول تولید نیروی متخصص است؛ معاونت فرهنگی وظیفه دارد تعهد و کارآمدی این نیروها را در بستر فرهنگی کشور پیگیری و تقویت کند، معاونت آموزشی تعالیبخش توانمندیهای علمی و مهارتی آنان است و معاونت اشتغال و تجاریسازی فناوری نیز با رویکردی دانشبنیان به تولید و توسعه سازوکارهای فناورانه برای بهرهگیری از این نیروی انسانی میپردازد. این فرآیند یک چرخه کامل از تربیت، توانمندسازی، جهتدهی فرهنگی و نهایتا بهکارگیری مؤثر نیروی انسانی متعهد و متخصص در جامعه را فراهم میکند. شخصیتهایی نظیر شهید کاظمی آشتیانی، نمونهای روشن از ثمرات این فرآیند در جهاددانشگاهی هستند. همچنین، در رخدادهای اخیر، شهادت دانشمندانی را شاهد بودیم که آغاز مسیر علمی و فرهنگیشان در بستر جهاددانشگاهی شکل گرفت و آنان بعدها به جایگاههای برجسته علمی و ملی دست یافتند. این موضوعات، گواهی بر رسالت فرهنگی جهاددانشگاهی است.
در این مسیر دو محور اصلی در نگاه جهاددانشگاهی برجسته هستند. نگاه نخست، الگوسازی در سپهر فرهنگی کشور و نگاه دوم، باور به جوانان، جوانگرایی و تکیه بر نیروی عظیم دانشجویی. تحقق این دو محور منوط به فراهمسازی بسترهای ساختاری مناسب است. نمونههایی همچون ایجاد خبرگزاری ایسنا، سازمان فعالیتهای قرآنی، سازمان دانشجویان، سازمان گردشگری دانشجویان و... همگی ناشی از همین نگاه الگوسازانه و اعتقاد به ظرفیت دانشجویان بودهاند. در حوزههای پژوهشی نیز نمونههای روشنی از این الگوسازی قابل مشاهده است. از جمله مرکز تحقیقات رویان، مرکز ابنسینا، پژوهشگاه علوم انسانی، پژوهشکده فرهنگ و هنر و ... که تنها نام بردن از این مراکز میتواند زمانی طولانی را به خود اختصاص دهد؛ چراکه هریک نمود عینی از همین رسالت فرهنگی - دانشگاهی هستند.
مقام معظم رهبری در سال ۱۳۶۹ در دیدار با جهادگران دانشگاهی تصریح فرمودند: «جهاددانشگاهی نهادی است که باید دانشجو را در دانشگاهها هدایت کند و او را به کمال و پختگی لازم برساند». این بیان، سندی روشن از جایگاه فرهنگی و هدایتی جهاددانشگاهی در سپهر فرهنگی کشور است. در ادامه این مسیر، جهاددانشگاهی همچنان به ایجاد ساختارهای نوآورانه با همان الگوهای پیشگفته ادامه میدهد. از جمله این طرحها میتوان به پروژه «شهر دانشجو» اشاره کرد، ابتکاری با هدف بهرهگیری مؤثر دانشجویان از ظرفیتهای فضای مجازی و دانشجویی که هر مرحله از توسعه آن، خدمات جدیدی به دانشجویان ارائه میدهد.
همچنین، «اندیشکده تحکیم انسجام اجتماعی» نیز در حال شکلگیری است، نهادی که با مشارکت معاونت فرهنگی و جهاددانشگاهی واحد الزهرا(س) فعالیت خواهد کرد و به تولید گزارشهای سیاستی، راهبردی و رصدی در حوزه انسجام اجتماعی میپردازد. به فضل الهی در ماههای آینده خبرهای امیدبخشتری نیز از این فعالیتها و ایجاد ساختارهای جدید در مجموعه معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی منتشر خواهد شد. این مسیر نشاندهنده عمق و وسعت نقش جهاددانشگاهی در طراحی، توسعه، تبیین و اجرای مدلهای فرهنگی مبتنی بر دانش و نوآوری در کشور است.
یکی از مهمترین و ارزشمندترین دستاوردهای فرهنگی جهاددانشگاهی، تربیت دانشجویی است که در این فضا به رشد، بلوغ و کمال لازم میرسد. دانشجویی که پس از طی این مسیر، یا در مجموعه باقی میماند و یا به سایر حوزهها ورود پیدا میکند و منشأ اثر، تحول و خدمت در جامعه میشود. این دستاورد، فراتر از هر فعالیت فرهنگی دیگر، نماد تحقق رسالت اصلی جهاددانشگاهی در تربیت نیروی انسانی مؤمن، متعهد و توانمند است. فراتر از این دستاورد انسانی و تربیتی، جهاددانشگاهی در عرصه فعالیتهای فرهنگی، مجموعهای از نهادهای تخصصی و مؤثر را نیز پایهگذاری کرده است. در حال حاضر سه خبرگزاری معتبر شامل ایسنا(خبرگزاری دانشجویان ایران)، ایکنا(خبرگزاری قرآنی) و سینا(خبرگزاری علمی) در حوزه فرهنگی این نهاد فعالیت دارند. همچنین، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) بهعنوان یکی از مهمترین و جدیترین مراکز نظرسنجی در سطح کشور، در مجموعه فرهنگی جهاددانشگاهی جای دارد. این مرکز در تحلیل افکار عمومی، تصمیمسازیهای فرهنگی و اجتماعی و ارائه تصویر دقیقی از دغدغهها و نگرشهای مردم، نقشی مؤثر ایفا میکند.
از دیگر افتخارات فرهنگی جهاددانشگاهی، یکی از بزرگترین انتشارات علمی کشور است که بهصورت تخصصی در این مجموعه فعالیت دارد. افزون بر آن، جهاددانشگاهی دارای مراکز تخصصی فرهنگی متعددی است که هر یک در حوزه مأموریت خود، فعالیتهایی جدی و مؤثر انجام میدهند. برای نمونه، مرکز ملی گفتوگو وابسته به سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی، مسئول برگزاری مسابقات مناظره دانشجویی در سطح کشور است. همچنین، مرکز گردشگری دانشجویان ایران با سابقه بیش از ۲۵ سال فعالیت، هدایت و اجرای اردوهای فرهنگی و علمی را بر عهده دارد. این مرکز با راهاندازی برندهایی نظیر «ایران سرای جاوید»، بستری مناسب برای شناخت ایران و ترویج هویت ملی فراهم کرده است. در کنار این موارد، مرکز فرهنگی امام و انقلاب اسلامی نیز با سابقهای بالغ بر ۲۵ سال، برنامههایی چون «طریق جاوید» و «جشنواره طریق جاوید» را با هدف تبیین اندیشههای امام خمینی(ره) برگزار میکند.
مجموعه فرهنگی جهاددانشگاهی از این جهت دارای ویژگی ممتاز و کمنظیری است که اتصال فرهنگی و تمامی فعالیتهای آن براساس نقشهای کلان و منسجم در حوزه فرهنگ طراحی و اجرا میشود. این نقشه فرهنگی، نتیجه بیش از چهار دهه تلاش مستمر و پیوسته در مسیر گسترش فرهنگ دینی، انقلابی و ملی است. در واقع، هر یک از اقدامات فرهنگی در این نهاد، بخشی از یک پازل بزرگتر و هدفمند است که همراستایی و همافزایی درونی آن بهخوبی قابل مشاهده است. در چارچوب این نگاه کلان، رسالت اصلی ما در حوزه فرهنگی، ایجاد و تعمیق ارتباط با دانشجو تعریف شده است. این ارتباط باید در ابعاد مختلفی از جمله ارتباط دانشجو با خود، خالق، خلق، خلقت، مخلوق و نیز با سپهر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی شهر و جامعه خود توسعه پیدا کند. این روابط، زیربنای شکلگیری هویت فردی و اجتماعی دانشجو را تشکیل میدهد و تمام سازمانهای فرهنگی وابسته به جهاددانشگاهی براساس این چارچوب عمل میکنند. لذا نقشه کلان فرهنگی در جهاددانشگاهی وجود دارد.
در این راستا، فعالیتهای متعددی طراحی و اجرا شدهاند. برای موضوعات مرتبط با اقوام، مجموعهای از برنامههای اختصاصی برگزار میشود. در حوزه اندیشهورزی، نشستها و کارگاههایی با هدف تقویت تفکر انتقادی و تعمیق مباحث نظری برگزار میشود. در حوزه سیاسی، رویدادهای آموزشی و تحلیلی برگزار میشود و برای مسائل فردی و بین فردی نیز کارگاهها و برنامههای متنوعی در نظر گرفته شده است. برای نمونه، در ایام جنگ و بحرانهای اجتماعی، بروشورها و محتوای مجازی در حوزه تابآوری تهیه و در اختیار دانشجویان قرار گرفته است. این اقدامات نشان میدهد که ما معتقدیم باید برای دانشجو، زمینه تجربه یک زندگی بهتر فراهم شود، محیطی که در آن آرامش روانی و اعتماد به توانمندی فردی رشد یابد و دانشجو خود را فردی مؤثر، مفید و امیدوار به آینده بداند.
در نهایت، جهاددانشگاهی در حوزه فرهنگی ارزشهایی چون خودباوری، وطندوستی، امیدآفرینی، قانونمداری، مسئولیتپذیری اجتماعی، مبارزه با استکبار، ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی و توسعه مدنیت را بهعنوان سرفصلهای محوری برنامههای خود تعریف کرده است. این مجموعه با ماهیت ترکیبی و منحصربهفرد خود در حوزه فرهنگی بیش از پیش از این ظرفیت بهره میبرد و با نگاهی جامع و نظاممند، مسیر توسعه فرهنگی را با اقتدار ادامه میدهد.
نخستین و اساسیترین الزام در مسیر تقویت فعالیتهای فرهنگی جهاددانشگاهی، حفظ و تداوم ارتباط مستمر با بدنه دانشجویی و دانشگاهی کشور است. در واقع اگر بتوانیم این پیوند را بهدرستی حفظ کنیم، بخش قابل توجهی از چالشها و مسائل موجود (شاید حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از آنها) بهطور طبیعی حل و فصل خواهد شد. نکته دوم که باید به آن توجه داشت، ضرورت دیده شدن و شنیده شدن فعالیتهای فرهنگی جهاددانشگاهی است. ممکن است این امر تاکنون بهدلیل نبود سیاستگذاری مناسب یا محدودیت فرصتها به درستی محقق نشده باشد. برای نمونه، مسابقات ملی مناظره دانشجویان ایران که اکنون بیش از ۱۴ یا ۱۵ سال از عمر آن میگذرد، هنوز جایگاه واقعی و شایسته خود را در فضای فرهنگی و دانشگاهی کشور نیافته است. اگرچه نمیتوان انتظار داشت این رویداد در سطح لیگهای پرمخاطب ورزشی دیده شود، اما قطعا باید تأثیری همسنگ با بسیاری از رویدادهای مهم فرهنگی کشور داشته باشد و در میان دانشجویان به عنوان یک جریان اثرگذار فرهنگی شناخته شود.
الزام دیگر، توسعهدادن مدل فعالیتهای فرهنگی جهاددانشگاهی است. برای مثال اگر در سال جاری موفق به برگزاری مسابقات مناظره در سطح بینالمللی شدهایم، گام بعدی باید حرکت بهسمت بینالمللیسازی جدیتر این رویدادها و طراحی مفاهیم و مدلهای مفهومی جدید برای فعالیتهای فرهنگی باشد. این مدلها باید نهتنها طراحی، بلکه در ادامه نیز توسعه یافته و بهروز شوند تا همراستا با نیازهای روز جامعه و دانشجویان حرکت کنند. یکی از موانع جدی در مسیر توسعه فعالیتهای فرهنگی، عدم ارزیابی اثربخشی هزینهکرد منابع فرهنگی در کشور است. منابع مالی قابل توجهی در حوزه فرهنگ در سطح ملی صرف میشود، اما پرسش اینجاست که آیا اثرگذاری واقعی این هزینهها سنجیده میشود؟ برای نمونه، بنده ادعا میکنم که مسابقات مناظره دانشجویان یکی از اثرگذارترین فعالیتهای فرهنگی در کشور است. آیا کسی میتواند بهطور مستند خلاف این را اثبات کند؟ بهنظر میرسد که پاسخ منفی است.
بر همین اساس، ضروری است که سنجش اثرگذاری فعالیتها در دستور کار قرار گیرد و منابع مالی به سمت فعالیتها و مراکزی سوق داده شوند که واقعاً اثرگذار هستند، خواه این مرکز جهاددانشگاهی باشد یا هر نهاد فرهنگی دیگر. تخصیص صحیح منابع بهویژه در شرایط محدودیتها، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
زمانی در یکی از برنامههای بینالمللی شرکت کرده بودم که به من گفته شد تنها یک دقیقه و سی ثانیه برای سخنرانی فرصت دارم. ابتدا گمان کردم موضوع جدی نیست، اما در جریان برنامه مشاهده کردم که حتی در سطح رئیسجمهور، معاون نخستوزیر و وزرا نیز همین میزان زمان اختصاص داده شده است. این موضوع باعث شد تا محتوای سخنان خود را بارها خلاصه و فشرده کنم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که میتوان مهمترین نکات را در یک دقیقه و سی ثانیه بیان کرد. این تجربه موجب شد تا ما نیز در همین راستا مسابقاتی طراحی کنیم با عنوان «دفاع سه دقیقهای» که در حال حاضر بسیار مورد استقبال دانشجویان قرار گرفته است. این نوع مسابقات شرکتکنندگان را وادار میکند که به بیان اصل و جانمایه مطالب بپردازند، نه حاشیهها. در واقع، این قالبها میتوانند مهارت تبیین دقیق و موجز را در افراد تقویت کنند.
از دیگر عواملی که مانع توسعه فعالیتهای فرهنگی میشود، عدم شناخت صحیح از بدنه جامعه بهویژه جامعه دانشجویی است. ممکن است ما فعالیتهایی را طراحی و اجرا کنیم، اما چون با نیازهای واقعی دانشجویان هماهنگ نیست، تأثیر لازم را نخواهد داشت. بنابراین، لازم است برنامههای فرهنگیمان را با محتواهای نو و مدلهای جدید براساس زبان دانشجو و توسط خود دانشجویان طراحی و اجرا کنیم. متأسفانه در برخی موارد، ارتباط ما با نیازهای دانشجویان قطع میشود؛ در حالیکه نباید این روال متوقف شود. شناخت مداوم از نیازهای دانشجویان و طراحی مدلهای فرهنگی براساس این نیازها باید بهعنوان یک اصل بنیادین و همیشگی در دستور کار قرار گیرد. خواه این طراحی را خود ما انجام دهیم یا برونسپاری کنیم، در هر صورت نباید این فرآیند به امری تصنعی و غیرواقعی تبدیل شود، بلکه باید در دسترس، واقعگرا و اصیل باشد و در صدر اولویتهای جهاددانشگاهی قرار گیرد.
در حوزه فرهنگی سه محور اساسی را بهعنوان دستور کار آینده تدوین و در دستور کار قرار دادهایم که افق برنامههای پیشرو را مشخص میکند. نخستین محور، ارتقای فعالیتهای دانشجویی و دانشگاهی در تمامی حوزههاست. این ارتقا تنها محدود به حوزه فرهنگی نیست، بلکه در تمامی زمینهها باید دانشجومحور و نقطه آغاز حرکت باشد. باور ما بر این است که گام اول در توسعه پایدار و عمیق در کشور توجه واقعی به نقش و ظرفیت دانشجویان است.
گام دوم، ارتقای جایگاه دانشجو و دانشگاه بهعنوان گروه مرجع در فضای عمومی جامعه است. در سالهای گذشته دانشجو و دانشگاه جایگاه مرجعیت فکری، فرهنگی و اجتماعی در میان عموم مردم را دارا بودند. برای نمونه، در گذشته زمانی که فردی وارد دانشگاه میشد، این اتفاق نه تنها برای خود او بلکه برای خانواده، محله و اطرافیانش نیز اهمیتی ویژه داشت و سخنان او از وزن و اعتبار خاصی برخوردار بود. باید دانشجو را به آن جایگاه مرجعیت و اثرگذاری اجتماعی بازگردانیم. البته، بازگشت به آن فضا صرفاً با نیت و شعار محقق نمیشود، بلکه نیازمند طراحی مدلهای تعالیبخش و متناسب با شرایط روز جامعه است تا این هدف بهصورت واقعی و مؤثر محقق شود.
محور سوم برنامههای آتی، ارتقای ساختارهای فرهنگی است. بدون برخورداری از ساختار مشخص و کارآمد فرهنگی، تحقق ارتقا و توسعه فرهنگی نهتنها دشوار، بلکه اساسا ناممکن است. همانطور که در تاریخ اسلام، پیامبر اکرم(ص) برای تحقق و گسترش پیام الهی، مسجد را بهعنوان یک نهاد ساختاری و مرکز فرهنگی، اجتماعی تأسیس کردند، ما نیز برای پیشبرد اهداف فرهنگی نیازمند زیرساختهایی منسجم و هدفمند هستیم. حوزه فرهنگ بدون ساختار نه قابلیت بقا دارد، نه توسعه. لذا ایجاد و تقویت ساختارهای جدید فرهنگی یکی از اصلیترین دستورکارهای ما در آینده خواهد بود. این سه محور کلیدی یعنی ارتقای فعالیتهای دانشجویی، احیای جایگاه مرجعیت دانشگاه و دانشجو و توسعه ساختارهای فرهنگی، چشمانداز و افق برنامههای فرهنگی پیشرو را ترسیم میکنند. این برنامهها باید براساس شناخت دقیق از نیازهای دانشجو و الزامات تحقق آن نیازها طراحی شوند. هدف نهایی فراهم کردن بستری است که دانشجو بتواند در آن ابراز وجود، ایفای نقش مؤثر و مشارکت فعال در فضای عمومی جامعه داشته باشد. اگر بتوانیم فضای علمی کشور را به جایگاه مرجعیت واقعی در سطح ملی ارتقا دهیم، بسیاری از چالشهای ما نیز بهصورت علمی، دقیق و منطقی و از طریق گفتگو قابل حل خواهد بود. زمانی که دانشگاه و فضای علمی کشور نقش مرجع را در جامعه ایفا کند، حل مسائل و اختلافات نیز با گفتوگو و تبادل نظر علمی میسر خواهد شد. این مسئله از اهمیت بالایی برخوردار است و میتوان آن را یکی از مسائل کلان کشور دانست که توجه جدی به آن ضروری است.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام