کیومرث یزدانپناه، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به توافق اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای واگذاری دالان زنگزور به پیمانکاری شرکتهای آمریکایی و تهدیدات امنیتی آن برای ایران، این رخداد را یکی از مهمترین تحولات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی در دهههای اخیر دانست و نسبت به پیامدهای راهبردی آن هشدار داد.
وی گفت: بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد خلأ قدرت در نظام جهانی، آمریکا تلاش ویژهای برای نفوذ در اعماق ژئوپلیتیکی شوروی سابق و روسیه متزلزل آغاز کرد. این اقدامات، بهرغم هزینههای فراوان، نقش بسزایی در پیشبرد اهداف جهانی و منطقهای هر دو قدرت داشته است؛ از رقابت سخت بر سر هندوکش در افغانستان گرفته تا پایگاههای نظامی در عمق آسیای مرکزی و از اقیانوس اطلس شمالی تا گرجستان و انقلابهای مخملی.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: در میان همه این جدالهای ژئوپلیتیک، قرارداد ۹۹ ساله بر سر دالان زنگزور بهترین و کاربردیترین اقدام آمریکا در منطقه استراتژیک قفقاز جنوبی محسوب میشود که دارای اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برای روسیه، ایران، آمریکا و تا حدودی ترکیه است. این اتفاق که توسط دولت ترامپ در حال شکلگیری است، پیامها و پیامدهای خاصی برای ایران دارد که باید با دقت بررسی شود.
وی با بیان اینکه این موضوع را میتوان در چند محور مورد توجه قرار داد، گفت: نخستین محور، نقش جغرافیایی این منطقه حیاتی در آینده قدرت جهانی است؛ منطقهای فعال، اثرگذار و بازیگرپرور که حتی ممکن است اهمیت آن از آلاسکا برای آمریکا بیشتر شود و به همین دلیل میتوان آن را «آلاسکای قفقاز» نامید.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: محور دوم، حضور ۹۹ ساله آمریکا در این گذرگاه مهم است که به منزله انزوای روسیه و محاصره ژئوپلیتیکی دو کشور ایران و روسیه تلقی میشود. در چنین شرایطی، ایران از یک بازیگر حداقلی به بازیپذیر ثانوی تبدیل خواهد شد و با توجه به برنامههای پیچیده اقتصادی آمریکا، ممکن است تمام مناسبات قدیمی ایران با قفقاز از بین برود و ورود و خروج هر کالایی از این گذرگاه مشمول تعرفههای مدنظر آمریکا شود و نقش ترانزیت مرزهای ایران به حاشیه برود.
یزدانپناه افزود: محور سوم، از بین رفتن خطوط قرمز ژئوپلیتیکی حال حاضر ایران در سطح منطقهای است که در چنین شرایطی، ایران برای جلوگیری از انزوای ژئوپلیتیکی ناچار به پذیرش شرایط و قواعد جدید خواهد بود و در غیر این صورت باید تنشهای ژئوپلیتیکی بیشتری را در آینده تحمل کند.
وی محور چهارم را چنین تشریح کرد: اقدام مشترک جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید، به منزله فعال شدن یکی دیگر از گسلهای ژئوپلیتیکی ایران است. این مسئله، در کنار سایر گسلهای فعال داخلی، منطقهای و جهانی، پیام خوبی برای ایران ندارد و گفتمانهای تهدیدآمیز نسبت به این اقدام نیز راهگشا نیست. از نظر حقوقی، بر اساس کنوانسیونهای بینالمللی و قوانین مرزی، ایرادی به این توافق وارد نیست اما این مسئله یک اتفاق معمولی هم به شمار نمیرود.
این استاد دانشگاه در تشریح محور پنجم گفت: مشکل اصلی، سطح پایین درک سیاسی نسبت به نوع و اهمیت بلندمدت این رخدادهاست. ما معمولاً مثل بسیاری از رخدادهای پیشین، با سادهانگاری به موضوع نگاه میکنیم و برای پوشاندن ضعف سیاستها، اهمیت آن را ناچیز جلوه میدهیم. این در حالی است که تجربههای گذشته، اثرات مخرب و هزینهزای چنین بیتوجهیهایی را نشان داده است؛ از سادهانگاری تحریمها و رژیم حقوقی دریای خزر گرفته تا تجاوز اسرائیل به خاک ایران و بیتوجهی به چاههای مشترک نفتی و گازی.
یزدانپناه ادامه داد: محور ششم به رویش ریشههای ضد ژئوپلیتیکی در نوار مرزی شمالغرب ایران مربوط میشود؛ عواملی مانند تقویت نفوذ حوزه آناتولی، فعال شدن بازیگران ضدایرانی از جمله اسرائیل و گروههای واگرای ایرانی، و احتمال شکلگیری اتحاد «چهار برادران» زیر سایه خیمه خان آمریکایی در زنگزور.
وی افزود: محور هفتم نیز به این واقعیت اشاره دارد که هرگونه تغییر در وضع موجود با حضور آمریکا، ضمن تقویت حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی، سازمان اکو را تحت تأثیر جدی قرار میدهد. برخلاف ادعای برخی که میگویند دغدغههای ایران لحاظ شده، این یک تاکتیک برای غافلگیر کردن ایران است. توافق اخیر بدون تردید موازنه منطقهای را به ضرر ایران تغییر میدهد و یکی از مسیرهای کلیدی ارتباطی ایران را از دسترس خارج میکند که این مسئله، نقشی کلیدی در انزوای ژئوپلیتیکی کشور خواهد داشت.
این کارشناس مسائل ژئوپلیتیک در جمعبندی سخنان خود گفت: در شرایط کنونی، ایران باید شرایط جدید را با الزامات منطقهای و جهانی درک کرده و پیش از آنکه دیر شود، راهبردهای منسوخ و ناکارآمد خود را تغییر دهد تا از آسیبهای بیشتر جلوگیری کند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام