به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین حسین صدیقی؛ استاد حوزه علمیه، 21 مردادماه در نشست علمی «الهیات عاشورا» با بیان اینکه عاشورا همانند قرآن بازتاب آموزههای جهانشمول الهی است، گفت: این سؤال پیش روی ما هست که چرا عاشورا اقبال فراقومی و فرامذهبی دارد؟ الهیات عاشورا به گفتمان جهانشمول تبدیل شده است زیرا پیام آن فراگیر است.
وی با بیان اینکه قیام حره ایستادگی در برابر فسق و فجور یزید بود که البته جای قیام و اعتراض داشت ولی امام حسین(ع) ظلم و جور یزید را هدف قرار گرفت و در سطحی بالاتر مفاهیمی چون عدالتطلبی و حقطلبی را مدار و محور قرار داد، افزود: الهیات عاشورا، الهیات حقیقت است و حقطلبی مورد پسند فطرت همه انسانها است؛ امام حسین(ع) هم با قیام خود بر این نکته کانونی یعنی روح حقیقتجویی بشر تمرکز کرده است.
صدیقی با بیان چرایی حق و حقیقت و با بیان اینکه به تعبیر آیتالله جوادی آملی قیام امام حسین(ع) نشان داد باطل کدام و حق کدام است،، اظهار کرد: آن حضرت برای تبیین حق و حقیقت چارهای جز بذل همه هستی و دارایی خود اعم از فرزند و مال و ... نداشت چون آنقدر رسوبات جاهلی بنیامیه زیاد بود که فرصتی برای حل آن با گفتوگو نبود؛ این رسوبات جاهلی کم کم بین امت اسلامی نفوذ کرد تا جایی که کشتن نوه رسول خدا کاری صواب و با ثواب معرفی شد و در بردن این ثواب با هم رقابت کردند.
استاد حوزه علمیه کرمانشاه افزود: در آیات شریفه داریم: و الوزن یومئذ الحق؛ در آیه هشتم اعراف فرموده است که در روز قیامت همه چیز با حق سنجیده میشود؛ اینجا نمیگوید وزن کردن اعمال مردم حق است بلکه میفرماید حق همان وزن است، یعنی خود حق ملاک سنجش است یا در آیه دیگر داریم که و نضع الموازین القسط؛ راوی پرسیده است معنای آیه چیست؟ یکی از بیانات زیبا در پاسخ این است که وقتی ما دنبال ابزار سنجش و میزان هستیم با دو کفه مواجهیم اگر جنس از وزن کفه دیگر بیشتر یا کمتر باشد، ناهمگن است و وقتی بخواهند انسان را بسنجند با حق میسنجند و اینکه چقدر از حق برخوردار هستند. نقطه اوج حق و حقیقت، انبیاء و اوصیاء هستند لذا ما را با این بزرگان میسنجند.
وی اضافه کرد: امام حسین(ع) نماد حقیقت و عاشورا، الهیات حقیقت است و امام(ع) با حماسه خود حقیقت را به ما نشان داد و ترازوی حقیقت برپا کرد تا بقیه خود را با آن بسنجند؛ کلمه حق بارها در قرآن آمده و مقالات زیادی در مورد این واژه کار شده است. یکی از راهکارها برای شناخت واژه در قرآن این است که ببینیم در کجای قرآن آمده است و کلمات همنشین آن چیست و یا چه کلماتی رابطه جانشینی و تضاد دارد.
وی با بیان اینکه معنای حق استحکام و استواری و ثبات است، ادامه داد: پس حق یک واقعیت وجودی است؛ ما ممکن است به اعتبارات مختلف به آن بنگریم و معنای دیگری از آن برداشت کنیم ولی حق همان واقعیت ثابت است. این واقعیت ثابت را اگر از لحاظ ارزشگذاری ببینیم، حقوق دیگران تعریف خواهد شد ولی اگر در مطابقت مفاهیم با خارج به کار رفت، به معنای صدق و در تضاد کذب به کار خواهد رفت، مانند اینکه این برخورد شما با من حق نبود که از عدل هم به جای آن استفاده میشود.
صدیقی با بیان اینکه در مقابل حق، کلماتی مانند لغو، کذب، ریب و باطل و ... به کار رفته است، اظهار کرد: بنابراین حق یک واقعیت ثابت و حقیقت صادق است. قرآن حق را در مورد خود خدا و قرآن و واژگان دیگر به کار برده است. پس سه مسئله پیرامون حق وجود دارد؛ یکی حقیقتبینی و جلوه حق، دوم حقپذیری و سوم حقطلبی و کسی تا حق را نبیند، چه چیزی را باید بپذیرد و مطالبهگر حق باشد و نقطه اوج حق، خدایابی است و باطل یعنی چیز غیر ثابت و نابودشدنی؛ در قرآن کریم داریم: ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ. یا «کلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ؛ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ.
باطل مانند کف روی آب
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه ثبوت و ثبات هر حقی به وجود خداوند است، اضافه کرد: حق و حقیقت زوالناپذیر است؛ در آیه 17 رعد أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ فرموده است که سیلاب وقتی به سنگ بخورد یا آبشاری راه بیفتد، روی آن کف میگیرد که جلوه زیادی در چشم مخاطب دارد ولی آن چه به درد ما میخورد، آب است نه کف روی آب. بعد از مدتی در همین سیلاب، کف رفته و فقط آب باقی خواهد ماند. خداوند در این آیه فرموده است: كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ. خداوند این گونه حق و باطل را مثال میزند یعنی چیزی که باقی میماند، حق است و باطل نابودشدنی است.
صدیقی ادامه داد: موانع حق و حقیقتبینی مانند هوا و هوس گاهی ممکن است سبب شود حق را نبینیم ولی حق سر جای خودش قرار دارد. در سبک زندگی حسینی(ع) باید این موانع را شناخت که البته متعدد است؛ از جمله هوا و هوس، جهل و تکبر؛ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ، چنان متکبرانه به آیات قرآن پشت میکنند که گویی چیزی در گوششان است و صدای حق را نمیشنوند، همچنین تعصبات کور از موانع مهم است؛ به تعبیر قرآن وقتی به آنان گفته شود از حق تبعیت کنید، میگویند ما همان چیزی را که اجدادمان گفتهاند، حق میدانیم.
رئیس مرکز کلام و تفسیر حوزه کرمانشاه با بیان اینکه زندگی غافلانه از دیگر موانع حقطلبی و حقجویی است، تصریح کرد: مردم سرنوشت اقوام پیشین و وضعیت مردگان را در دور و اطراف خود میبینند ولی از آن غافل هستند؛ خیلی اوقات حقیقت پیش روی ما هست ولی آن را نمیبینیم. دیدیم کسانی که مال حرام و حلال جمع کردند و رفتند ولی یکی نام نیک و دیگری نام بد از خود برجا گذاشت.
صدیقی با بیان اینکه به تعبیر حضرت علی(ع) حقیقت خیلی از اوقات با باطل آمیخته میشود و اینجاست که افراد لغزش پیدا میکنند، افزود: اینجا کار الهیات عاشورا، این است که امام حسین(ع) با نثار جان، پرده غفلت را کنار بزند و محدود به آن زمان هم نیست و هنوز هم که هنوز است، اشک بر اباعبدالله(ع) گاهی پردهها را کنار میزند. البته شکمهایی که از حرام پر شده بود، مهر غفلت بر آن خورده بود و خدا نکند ما هم با برخی بیمراقبتیها، گرفتار ندیدن حق شویم.
صدیقی با اشاره به حقپذیری، بیان کرد: گاهی اوقات ما ادعای زیادی داریم که حق هستیم ولی گاهی در زندگی روزمره در پذیرش حق بهخصوص جایی که بر خلاف منافع ما هست، مشکل داریم. خیلی از کسانی که در جامعه ما با چالش دینی و رفتاری مواجهند، به خاطر این است که حق برای آنان جلوه نکرده است و امام زمان(عج) چون حق را جلوهگر میکند، مردم دنبال او راه میافتند.
حقطلبی مستلزم حقشناسی و حقپذیری است
استاد حوزه علمیه با اشاره به بحث حقطلبی بعد از حقیابی و حقپذیری، افزود: مگر ممکن است کسی حق را بشناسد و بپذیرد ولی نسبت به حق مطالبه نداشته باشد؟ یعنی اگر دید که برخی به دیگران ظلم میکنند آیا میتواند سکوت کند؟ الان در غزه چه خبر است؟ روزانه دهها تن از افراد بیگناه و زنان و مردان و کودکان دختر و پسر را میکشند، همه باید حقطلب باشند و از حق دفاع کنند.
وی افزود: وقتی از امام(ع) بیعت خواستند ولی ایشان همراهی نکرد، فرمودند عدم بیعت من برای این بود که مفاسد را اصلاح کنیم تا بندگان مظلوم تو در آسایش و آرامش باشند و تو را بندگی کنند.
صدیقی با تأکید بر اینکه الهیات عاشورا الهیات حق است، تصریح کرد: سبک زندگی حسینی یعنی زندگی بر مدار حقیقتبینی، حقپذیری و حقطلبی؛ به همین دلیل هم جهانی و فراگیر است و مردم دنیا براساس فطرتشان آن را پذیرا هستند. آسیب بسیاری از محبان حسینی، این است که به خاطر غفلت گاهی حق را نمیبینند و گاهی حق را نمیپذیرند لذا حق را طلب نمیکنند و ممکن است دوام نداشته باشند.
انتهای پیام