صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۱۱۳۰
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۲:۴۴

استادیار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) گفت: اگر تمدن را به‌عنوان آغاز شهرنشین شدن و جامعه‌پذیر کردن مردم بپذیریم، در آن باید اصول اخلاقی و انسانی رعایت و در نظام شهروندی حقوق انسان‌ها محترم شمرده شود بنابراین در کنار سایر جوامع می‌توانیم بپذیریم که تمدن اسلامی با هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه آغاز شده است و حضرت محمد(ص) ایجادکننده تمدن اسلامی هستند.

برخی از صاحب‌نظران مسلمان بر این باور هستند که تمدن اسلامی از زمان هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه آغاز شده است. به مناسبت رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) خبرنگار ایکنا از قزوین با جمشید قاسمی، دانشیار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) گفت‌وگویی کرده است که در ادامه آن را می‌خوانیم.

ایکنا_ پیامبر اکرم(ص) در آغاز و شکل‌گیری تمدن اسلامی چه نقشی داشتند؟

اگر تمدن را به‌عنوان آغاز شهرنشین شدن و جامعه‌پذیر کردن مردم بپذیریم، در آن باید اصول اخلاقی و انسانی رعایت و در نظام شهروندی حقوق انسان‌ها محترم شمرده شود بنابراین در کنار سایر جوامع می‌توانیم بپذیریم که تمدن اسلامی با هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه آغاز شده است و حضرت محمد(ص) ایجادکننده تمدن اسلامی هستند.

اما نظرات دیگری هم وجود دارد که اشاره می‌کند پیامبر اسلام(ص) ایجادکننده تمدن نبودند و بهتر است ایشان را احیاکننده تمدن اسلامی بنامیم. افرادی که به این موضوع باور دارند،‌ آغاز تمدن اسلامی را از زمان حضرت ابراهیم(ع) می‌دانند. جامعه دوران حضرت ابراهیم(ع) در دوره‌های بعد دچار آسیب‌ها و ضعف‌هایی می‌شود بنابراین حضرت محمد(ص) چهاردهمین نسل از حضرت ابراهیم(ع) بودند که در زمان بعثت برای احیا و زنده کردن جامعه‌ای که حضرت ابراهیم(ع) بنا کرده بود اقدام کردند برهمین اساس موضوعاتی چون پاکسازی مکه و شهرسازی مطرح می‌شود.

عده‌ای بر این باورند که تمدن اسلامی به دوران حضرت نوح(ع) و طوفان آن زمان بازمی‌گردد. بعد از فروکش کردن آب دریاها اولین خشکی که از آب سر بیرون آورد، سرزمین مکه بود که امروزه در آداب عبادت ما با عنوان روز دحوالارض شناخته می‌شود. حضرت نوح این سرزمین را مکانی جهت استقرار و عبادت خود قرار می‌دهد برای همین در آنجا بنایی ساخته می‌سازد. پس پیروان این نظر براین باورند که تمدن اسلامی از زمان حضرت نوح(ع) شکل گرفته و تا زمان حضرت ابراهیم(ع) انحرافاتی در آن به‌وجود آمده که البته این هم نظری تأیید نشده است. 

عمده از مورخان اسلامی معتقدند که تمدن اسلامی با هجرت پیامبر گرامی اسلام از مکه به مدینه آغاز شده است، این در حالی است که عده‌ای به شکل‌گیری تمدن اسلامی اعتقاد ندارند. افرادی که این نظر را عنوان می‌کنند معتقدند تمدن اسلامی، حاصل ارتباط و آشنایی مسلمانان با ملت‌ها و تمدن‌هایی مانند ایران و روم است.

افرادی مانند شهید مطهری معتقدند تمدن اسلامی با هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه آغاز شد اما در زمان فتوحات و آشنایی سایر سرزمین‌ها با فرهنگ و جامعه اسلامی و اقوام مسلمان بر یکدیگر تأثیر داشتند یعنی تمدن اسلامی بر تمدن ایران اثر گذاشت و اثر پذیرفت همچنین تمدن اسلامی بر تمدن روم اثر گذاشت و اثر پذیرفت. امروزه خیلی از آداب و رسوم جامعه ما به قبل از اسلام بازمی‌گردد و متعلق به تمدن ایران باستان است و احکام و آیین اسلام هم با آن هیچ مخالفتی است. 

ایکنا_ نقطه عطف تمدن اسلامی کجاست؟

جامعه‌پذیر شدن و جامعه‌پذیر بودن مردم در شکل‌گیری تمدن نقش دارد. در خصوص نقطه عطف تمدن اسلامی نیز باید گفت که طی ۱۳ سال حضور پیامبر گرامی اسلام(ص) در مکه به‌دلیل عدم پذیرش و مقابله با ایشان، جامعه‌ای شکل نگرفت زیرا مردم با هر موضوعی که پیامبر(ص) بر اساس وحی ابلاغ می‌کردند مخالفت داشتند برای همین پیامبر به مدینه هجرت کردند.

ایکنا_ پیامبر گرامی اسلام(ص) چه زیرساخت‌هایی را ایجاد کردند؟

هر تمدن باید شاخصه و مؤلفه‌های تشکیلاتی داشته باشد که پیامبر(ص) تمامی زیرساخت‌های لازم را در مدینه ایجاد کردند. مسجد که یکی از زیر ساخت‌های تمدن اسلامی پیامبر(ص) است و می‌توان آن را نماد عبادت و ‌بندگی ایشان دانست. حضرت امور اجتماعی خود را در مسجد انجام می‌دادند که این‌ امر بیانگر نقش و حضور مردم در تشکیل حکومت، جامعه و تمدن است. 

پیامبر با انتخاب افرادی به عنوان نماینده که کاتب و نامه‌رسان برای بیش از ۱۲۰ حاکم و فرمانروا نامه نوشتند و آن را ارسال کردند پیامبر در جامعه‌ای که تشکیل دادند نه تنها حصاری ایجاد نکردند بلکه با دولت‌ها و حکومت‌ها ارتباط داشتند.

منشور حکومتی پیامبر(ص) بیش از 40 اصل دارد که در واقع همان قانون اساسی جامعه پیامبر(ص) است و همگان را به رعایت منشور حکومتی خود ملزم می‌کند. بر اساس همین منشور حکومتی همه اقوام حتی یهودی‌ها و غیرمسلمانان می‌توانند در کنار هم زندگی کنند ولی ملزم به رعایت قوانین هستند.

ازجمله بندها و اصول این قانون اساسی پیامبر این است که پیروان سایر ادیان برای انجام آداب عبادی در جامعه محدودیتی ندارند؛ همچنین آمده است اگر مدینه مورد تهاجم قرار بگیرد باید همه اقوام و ادیان حاضر در مدینه از این شهر دفاع کنند و یا اینکه اگر یکی از اقوام ساکن در مدینه با قبیله‌ای صلح کند بقیه اقوام هم باید آن را بپذیرند بنابراین می‌توان منشور حکومتی پیامبر(ص) را مهم‌ترین زیرساخت جامعه پیامبر در مدینه دانست.

در خصوص وسعت و جغرافیای تمدنی جامعه اسلامی باید گفت در زمان پیامبر(ص) اسلام تا سوریه، لبنان، شامات، اردن، فلسطین و جنوب ترکیه امروزی گسترش پیدا کرد اما بعد از پیامبر، از شرق تا شمال هند، مرز چین و شمال دریای خزر و از غرب تا شمال مصر، جنوب اروپا، اسپانیا، اندلس و شرق اقیانوس اطلس گسترش یافت. 

ایکنا_ ائمه اطهار(ع) چگونه راه پیامبر گرامی اسلام(ص) را ادامه دادند؟

بعد از پیامبر(ص) موضوع امامت ائمه اطهار(ع) مطرح شد که متأسفانه مردم به طبق سفارش ایشان در واقعه غدیر خم عمل نکردند و حضرت علی(ع) 25 سال خانه‌نشین شدند، پس از این مدت حضرت علی(ع) تنها چهار سال و چند ماه خلافت جامعه را بر عهده گرفتند که طی این مدت نیز جنگ‌هایی بر حضرت تحمیل شد بنابراین حضرت علی(ع) با مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بدعت‌ها و انحرافاتی که در جامعه به وجود آمد، فرصت نکردند به مقوله تمدن پیامبر(ص) بپردازند.

بعد از حضرت علی(ع)، حکومت امام حسن(ع) هم تحت شرایط خاص منجر به صلح شدند و بعد از ایشان هم که قیام امام حسین(ع) مطرح شد بنابراین حکومت اسلامی به معنای واقعی شکل نگرفت.

در زمان پیامبر اسلام (ص) حکومتی تشکیل شد که دارای ساختار، تشکیلات و منشور حکومتی بود اما در زمان ائمه اطهار(ع) اینگونه نبود ولی ائمه اطهار همان مسیر پیامبر(ص) را طی کردند. تفاوت بین ائمه اطها(ع) و پیامبر(ص) این بود که بر ائمه وحی نازل نمی‌شد ولی سیاست‌ها، مشی، سیره و سنت ائمه اطهار(ع) همانند پیامبر(ص) بود. بعد از خداوند و پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) سومین مفسر قرآن کریم هستند بنابراین مفسرین قرآن به قرآن، سنت و سیرت پیامبر(ص) عمل می‌کنند.

ایکنا_ ائمه چگونه بدون تشکیل حکومت به تمدن‌سازی و شکوفایی جامعه اسلامی پرداختند؟

هر امام با توجه به شرایط زمانی خودش به تمدن‌سازی پرداخت. بنا به درخواست خلفای راشدین حضرت علی(ع) در بحث فکری و هدایتگری به آنان مشورت می‌دادند و مشکلات را حل می‌کردند؛ ائمه دیگر نیز با وجود اینکه حکومت نداشتند ولی ارتباط خود را با مردم قطع نکردند و بر اساس شرایط زمانی و مکانی، به آنچه که بر آنان تکلیف می‌شد عمل می‌کردند.

برای مثال امام سجاد(ع) با زبان دعا به تکلیف خود عمل کردند چون بعد از قیام امام حسین(ع)، توابین گفتند که برای خونخواهی امام حسین(ع) قیام کنند. امام سجاد(ع) چون خونخواهی برخی از این افراد و چهره‌ها را تایید نکردند این قیام را رد کردند. امام سجاد(ع) با زبان دعا با مردم در ارتباط بودند. ایشان با مناجات‌ و دعاهایی که می‌خواندند شرایط جامعه را برای افراد خاص و نزدیک به خود ترسیم می‌کردند. بعد از امام سجاد(ع)، سایر ائمه با توجه به شرایط جامعه بیشتر به مباحث علمی و تربیت دانشمندان پرداختند و در حقیقت نمایندگان و وکلای ائمه اطهار(ع) در سایر ملل رابط امام با مردم بودند.

در دوران خلفای عباسی مثل منصور، مأمون و هارون‌الرشید فضای بازتری ایجاد شد و دانشمندان مسلمان به سراغ دانشمندان علوم غیراسلامی ‌رفتند که همین امر باعث گسترش علم شد. در زمان امام باقر(ع) مکان‌هایی تحت عنوان «خانه دانشمندان» گسترش یافت و افراد عالم در منزل خود به افرادی آموزش علمی می‌دادند در حقیقت خانه دانشمندان به محل تحصیل علم تبدیل شد. امام باقر(ع) هم از این شرایط استفاده و محل زندگی خود را به مکانی برای آموزش تبدیل کردند و به تربیت صدها دانشمند پرداختند که رابط امام با کشورشان شدند.

در دوران امام صادق(ع) هم فضا بازتر شد و بیش از 4500 نفر در مرکز علمی، آموزشی و دانشگاهی امام صادق(ع) تحصیل کردند، این افراد پس از تحصیل به کشورهای خود باز‌گشتند و به عنوان رابط امام به سوالات دینی، سیاسی و اجتماعی مردم پاسخ می‌دادند بنابراین جامعه اسلامی با مباحث دینی آشنا شد.

قرن‌های سوم و چهارم دوران طلایی و عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی است، ائمه اطهار(ع) با وجود اینکه تحت نظر خلفا قرار داشتند به تبلیغ علم، دانش و فرهنگ تمدن اسلامی پرداختند و آنچه که از سیره پیامبر(ص) نقل شده بود را به مردم انتقال دادند. در حقیقت تمدن نوین اسلامی نیز احیای جامعه اسلامی، علوی و نبوی است که باید به آن برسیم؛ ما هم باید به تکلیف خود در جامعه اسلامی آشنا شویم و به آن عمل کنیم.

انتهای پیام