در همین خصوص، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی، طی گفتوگویی با سیدمحسن موسوی گرمارودی، پژوهشگر و نویسنده آثار مرتبط با زیارت پیاده، به بررسی تجربهها، پژوهشها و کتابهای وی، در این زمینه پرداخته است که در ادامه میخوانیم؛
ماجرای پرداختن به موضوع زیارت پیاده از آنجا آغاز شد که همراه با جمعی از دوستان در مشهد مشاهده کردیم هر ساله گروهی از زائران پیاده به مشهد مشرف میشوند و این موضوع برای ما تازگی داشت. تصمیم گرفتیم در جادهها به این زائران خدمترسانی کنیم. آن سالها مربوط به اواخر دهه هفتاد بود و در آن زمان هیچگونه امکاناتی برای زائران پیاده وجود نداشت. بهتدریج سعی کردیم امکاناتی فراهم کنیم و خدماتی که بهصورت متفرق ارائه میشد، شکل منظمتری به خود بگیرد.
در این مسیر، مشورتهایی با بزرگان، از جمله حضرت آیتالله سیدان داشتیم و در ادامه دوستانم جمعیتی را به نام «جمعیت خدمتگزار زائران پیاده حضرت رضا(ع)» تأسیس کردند. بنده نیز بهعنوان مسئول فرهنگی این جمعیت دعوت شدم. فعالیت رسمی جمعیت از سال ۱۳۸۱ آغاز شد؛ البته دو سال قبل از آن نیز خدمترسانی وجود داشت، اما بهصورت پراکنده و غیررسمی بود.
این کار در ابتدا بسیار دشوار بود؛ زیرا هیچ اداره، سازمان یا نهاد دولتی با ما همکاری نمیکرد. اگر بعدها و پس از چند سال همکاریهایی صورت گرفت، صرفاً به دلیل علاقه شخصی مدیران برخی ادارات بود، نه یک حمایت سازمانی. هنوز فراموش نمیکنم که برای کاروان نیشابور نیاز داشتیم در مسیر بین نیشابور و ملکآباد که سراسر سربالایی است و کاروان حوالی ظهر به آن نقطه میرسید فضایی داشته باشیم که موکب، سایهبان و یک تانکر آب برای وضو و اقامه نماز و صرف ناهار فراهم باشد تا کاروان بتواند استراحت کند و سپس حرکت را ادامه دهد. از یکی از مسئولان دولتی درخواست کمک کردیم، اما او پاسخ داد: «من همه این امکانات را دارم، اما در اختیارتان نمیگذارم و هیچ کمکی به ما نکرد.
این تجربهها موجب شد به این نتیجه برسیم که فلسفه زیارت پیاده برای بسیاری از مردم و مسئولان ناشناخته است. همین امر باعث شد که من، بهعنوان فردی با سابقه پژوهشی و تدریس در حوزه اسماعیلیهشناسی و تألیف چند کتاب در این زمینه، تصمیم بگیرم به دنبال یافتن اسناد و منابعی بروم که فلسفه زیارت پیاده را روشن کند. کتاب خاصی در این زمینه نیافتم، اما همین امر علاقه مرا بیشتر کرد و به جد دنبال تحقیق رفتم.
به همین دلیل، آیات و روایات و سیره اهلبیت(ع) را بررسی کردم تا دریابم آیا این کار صحیح است یا خیر. در نهایت روشن شد که زیارت پیاده سابقهای تاریخی و دینی دارد؛ بهگونهای که به حضرت آدم(ع) بازمیگردد. در نقلها آمده است که حضرت آدم(ع) پیاده به زیارت خانه کعبه میرفت. در ادامه نیز همین سنت وجود داشته است. در آیه ۲۷ سوره حج خداوند متعال به حضرت ابراهیم(ع) فرمان میدهد: «مردم را به حج دعوت کن، تا پیاده و سواره به سوی خانه خدا بیایند.» همه مفسران نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که تقدم «پیاده» بر «سواره» در آیه به دلیل اهمیت ویژه آن و ثواب بیشتر آن است.
همچنین در آیات دیگری از قرآن، مانند خطاب خداوند به حضرت موسی(ع) که میفرماید: «کفشهایت را بیرون بیاور، که تو در سرزمین مقدس هستی»، این نکته روشن میشود که مکانهای مقدس وجود دارند و درآوردن کفش نشانه احترام و بندگی است. این موارد همگی نشان میدهد که زیارت پیاده ریشه در آموزههای دینی دارد.
در روایات نیز مطالب فراوانی آمده است. بهویژه درباره زیارت امام حسین(ع) نقل شده که امام صادق(ع) میفرمایند: «هر گامی که به سوی زیارت سیدالشهدا(ع) برمیدارید، ثواب یک حج مقبول برای شما نوشته میشود» و در برخی روایات، این ثواب تا هزار حج و عمره ذکر شده است. درباره زیارت امام رضا(ع) نیز چنین روایاتی وجود دارد. تفاوت در میزان ثوابها به ظرفیت افراد بازمیگردد؛ زیرا هرکس به اندازه ظرف وجودی خود از اقیانوس فیض امام معصوم بهرهمند میشود.
این یافتهها موجب شد کتاب «سفر عشق؛ زیارت پیاده» را بنویسم. در جلد نخست، ابتدا آیاتی که به پیاده بودن و ثواب زیارت پیاده اشاره دارند گردآوری کردم و سپس روایات مربوط به زیارت را ذکر نمودم. برای نمونه، همان روایت امام صادق(ع) درباره هر گام در مسیر کربلا که معادل یک حج و عمره مقبول است. همچنین روایاتی درباره زیارت پیاده امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه(ع) آوردهام و هر آنچه توانستم با اسنادش ارائه کردم.
در فصل بعدی، به سیره اهلبیت(ع) پرداختم و نشان دادم که زیارت پیاده در زندگی آنان جایگاه ویژهای داشته است. بهعنوان مثال، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در حالی که همراهان و امکانات سفر بسیاری داشتند، ترجیح میدادند پیاده به خانه خدا بروند. همچنین در روایات مربوط به حجةالوداع آمده است که پیامبر اکرم(ص)، پس از سوار کردن اهلبیت(ع) بر کجاوه، خودشان پیاده به سوی مکه حرکت کردند، در حالی که تمام امکانات سفر برایشان فراهم بود.
پس از بررسی سیره اهلبیت(ع)، به زندگی بزرگان پرداختم؛ کسانی که در طول تاریخ نیز به زیارت پیاده اهتمام داشتهاند. برخی از آنان در دوران معاصر ما میزیستند؛ همچون مرحوم ابوترابی(ره) که بیش از صد سفر پیاده از نجف به کربلا داشتند و از پرچمداران زیارت پیاده در عصر حاضر بهشمار میروند.
در جلد دوم کتاب «سفر عشق؛ زیارت پیاده» مباحث تکمیلیتری را مطرح کردم؛ از جمله معنای پابرهنه بودن در فرهنگ دینی و جایگاه زیارت پیاده در ادبیات فارسی. در متون ادبی ما بارها به زیارت پیاده و پابرهنه اشاره شده است؛ به اینکه پیاده نزد بزرگی رفتن نشانه عشق، علاقه، احترام و تواضع است و گاهی نیز در مواقع استیصال و درماندگی به کار میرفته است. هدفم این بود که نشان دهم این سنت در طول تاریخ جلوههای مختلفی از عشق و بندگی را نمایان کرده است.
افزون بر این، به نکتهای زبانی نیز پرداختم. متأسفانه در سالهای اخیر اصطلاح «پیادهروی» برای این سنت معنوی رواج یافته است، در حالی که واژه «پیادهروی» بیشتر یادآور ورزش یا گردش در پارک است. ما به «زیارت پیاده» میرویم؛ یعنی هدف، زیارت است، اما مسیر را پیاده طی میکنیم. از اینرو، همواره در جمعیت خدمتگزار زائران پیاده حضرت رضا(ع) که هر سال توفیق خدمترسانی به بیش از صد هزار زائر را دارد و خدماتی همچون اسکان، پذیرایی، چاپ روزنامه و مجله و… ارائه میدهد تأکید کردهایم که از اصطلاح صحیح «زیارت پیاده» استفاده شود. به همین دلیل میگوییم «زیارت پیاده اربعین» یا «زیارت پیاده مشهد»، نه «پیادهروی اربعین» یا «پیادهروی مشهد».
پس از نگارش دو جلد کتاب «سفر عشق؛ زیارت پیاده»، احساس کردم که هنوز برخی نیازها و ابعاد دیگر این موضوع باقی مانده است و باید در قالب آثار جدیدی به آن پرداخته شود. یکی از این ابعاد، مسئله «خدمت به زائران پیاده» بود، چرا که زیارت پیاده یک پیشخوانی دو سویه دارد؛ از یک سو زائرانی که با عشق و اخلاص مسیر را پیاده طی میکنند و از سوی دیگر خدمتگزارانی که در طول راه به آنان خدمت میرسانند. همین نگاه باعث شد که کتاب «خدمت به زائران» را تألیف کنم. این اثر با استقبال گستردهای روبهرو شد و در آن کوشیدم روایاتی را گردآوری کنم که ارزش و اهمیت خدمت به دیگران را بیان میکنند.
ما در این زمینه روایات متعددی داریم؛ از جمله اینکه امام سجاد(ع) در سفرهای حج خود، به صورت ناشناس همراه کاروانها حرکت میکردند تا بتوانند در مسیر به زائران خدمت کنند؛ زیرا اگر مردم ایشان را میشناختند، هرگز اجازه خدمت نمیدادند. یا روایت دیگری که فردی خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: در سفر حج همراه کاروان بودم و بیشتر اوقات کفشهای دیگران را نگه میداشتم تا آنان به زیارت بپردازند. حضرت در پاسخ فرمودند: «ثواب تو از دیگران بیشتر است.» چنین روایاتی نشاندهنده جایگاه رفیع خدمت در فرهنگ دینی ماست.
در ادامه و با توجه به نیازهایی که در جمعیت احساس میشد، کتاب دیگری با عنوان «در مسیر عاشقی» تألیف کردم. کتابی در قطع جیبی که در واقع یک «راهنمای زیارت پیاده» برای کاروانها و حتی افرادی است که بهصورت فردی قصد زیارت پیاده دارند. در این اثر، به نکاتی اشاره کردهام از جمله اینکه چه وسایلی لازم است همراه داشته باشند، چگونه بار خود را حمل کنند، چه آمادگیهای جسمی و معنوی داشته باشند، اصول ایمنی در مسیر، تغذیه مناسب و حتی شیوه صحیح حرکت در جاده. این موارد، حاصل تجربههای کارشناسان و خدمتگزارانی است که سالها در جمعیت فعالیت کردهاند. بهطور مثال، برخلاف پیادهروی اربعین که شبروی در آن متداول است، در مسیر مشهد بههیچوجه توصیه نمیکنیم شب حرکت کنند؛ زیرا هم خطر برخورد خودروها وجود دارد و هم حیوانات وحشی در جادهها دیده میشوند. چنین نکاتی در «در مسیر عاشقی» گردآوری شد تا زائران آمادگی کاملتری داشته باشند.
از سوی دیگر، به دلیل مسئولیت فرهنگی که در جمعیت داشتم، نیاز به انتشار نشریه و انعکاس اخبار و رویدادها همواره احساس میشد. به همین دلیل، پس از چند سال، از مسئولیت فرهنگی کنار رفتم و عهدهدار گروهی شدم با عنوان «حفظ و نشر آثار زائران پیاده». رسالت اصلی من از آن زمان، تألیف کتابها و تولید محتوا در این زمینه شد. یکی از کارهای ماندگار در این حوزه، انتشار سالانه مجلهای با عنوان «راهیان حرم» بود؛ نشریهای که تلاش کردم در شأن حضرت رضا(ع) باشد و ضمن حفظ کیفیت قلم و محتوا، مجموعهای جامع از گزارشها، مقالات، تصاویر و مستندات مربوط به زیارت پیاده را ارائه کند.
در سالهای آغازین، حتی برای ثبت تصاویر ناچار بودم شخصاً عکاس به مسیر ببرم؛ اما با گذشت زمان و جلب توجه رسانهها، این روند تغییر کرد. به یاد دارم در یکی از سالها، به خبرگزاری فارس گله کردم که چرا موضوع زیارت پیاده در رسانههای کشور اینقدر کمرنگ بازتاب داده میشود. خوشبختانه این پیگیریها سبب شد که صدا و سیما و دیگر رسانهها به این موضوع بیشتر بپردازند و انعکاس گستردهتری داشته باشند. نقطه عطف این روند، زمانی بود که استاندار وقت خراسان رضوی، آقای صلاحی، با عشق و علاقه ویژهای به این موضوع ورود کرد. پس از ارائه گزارشی که به درخواست ایشان تدوین و در شورای استان قرائت شد، دستور دادند که تمامی دستگاههای دولتی در خدمت زائران پیاده امام رضا(ع) باشند. از آن زمان، ورق برگشت و حمایتهای گستردهای شکل گرفت.
یادم نمیرود صبحی که همراه همسرم از حرم بازمیگشتم و در مسیر تابلوی بزرگی از سوی شهرداری مشهد دیدم که روی آن نوشته شده بود: «زائران پیاده امام رضا(ع)، خوش آمدید.» همانجا اشک در چشمانم جمع شد و با خود گفتم این تابلو یعنی قدردانی از ده سال زحمتی که بیوقفه کشیده بودیم.
با رونق گرفتن این جریان، عکاسان، خبرنگاران و رسانهها بهطور گسترده وارد میدان شدند و دیگر نیازی نبود من شخصاً برای ثبت لحظات اقدام کنم. همین موضوع سبب شد که اکنون یکی از غنیترین آرشیوهای تصویری زیارت پیاده مشهد از دهه هفتاد تاکنون گردآوری شود. بخشی از این گنجینه در قالب کتاب «راهیان سفر عشق» منتشر شد؛ اثری که ترکیبی از عکس و متن است. در این کتاب، تصاویر منتخب همراه با متون مرتبط اعم از روایت، شعر یا توضیحاتی فرهنگی ارائه گردید تا هم ارزش هنری عکسها حفظ شود و هم پیام آموزشی و معنوی منتقل گردد.
در کنار این فعالیتها، به فکر انتشار سالنامهای در قالب روزنامه نیز افتادم تا بتوانم مخاطب عام را بیشتر پوشش دهم. این روزنامه بهصورت رنگی چاپ میشد و در آن علاوه بر گزارش کاروانهای باسابقه، مصاحبهها و عکسها، به نکات آموزشی نیز پرداخته میشد؛ مانند لزوم رعایت حقالناس در مسیر زیارت، پرهیز از آسیب به املاک و مزارع مردم، جلوگیری از آتشسوزی و رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی در سفر. همچنین در این روزنامه، احادیث و فضایل زیارت امام رضا(ع) و دیگر معصومین(ع) درج میشد تا ابعاد معنوی سفر نیز تقویت شود.
از دیگر فعالیتهایم، تألیف کتاب «زیارت پیاده در ایران» بود. در این اثر، به مستندسازی آیینهای زیارت پیاده در نقاط مختلف کشور پرداختم. در بسیاری از شهرهای ایران، بهویژه در مناطقی که قدمگاههای امام رضا(ع) وجود دارد، مردم هر ساله در سالروز شهادت یا مناسبتهای خاص، بهصورت پیاده از شهر خود تا قدمگاه حرکت میکنند. برخی از این زیارتهای پیاده سابقهای چندصدساله دارند؛ برای نمونه، زیارت پیاده قدمگاههای امام رضا(ع) در برخی مناطق سابقهای بیش از پانصد سال دارد. تمامی این موارد را با اسناد و منابع معتبر گردآوری کردم. آخرین اثری که تاکنون منتشر کردهام، کتابی در حوزه «آسیبشناسی زیارت پیاده» است. در این کتاب، آسیبهای معنوی و مادی این حرکت معنوی را بررسی کرده و راهکارهایی برای بهبود و رفع آنها ارائه دادهام.
در کنار این آثار، چندین کتاب دیگر نیز در دست تألیف دارم که مهمترین آنها اثری درباره «نقش بانوان در زیارت پیاده» است. این موضوع برای من اهمیت ویژهای دارد؛ چرا که بر اساس آمار واحد آمار جمعیت، در برخی سالها تعداد بانوان زائر حتی بیش از آقایان بوده است. نقش پررنگ بانوان در این عرصه، ادامهدهنده سیره حضرت زهرا(ع) و حضرت زینب(س)؛ بانوانی که در حساسترین لحظات تاریخ اسلام با حضور اجتماعی و روشنگریهای خود مسیر ولایت را یاری کردند. در تاریخ معاصر نیز بانوان ما در زیارتهای پیاده حضوری چشمگیر داشتهاند. به عنوان نمونه، کاروانی متشکل از هشت هزار بانوی نیشابوری که در ایام دینی به سمت مشهد حرکت میکنند، تصویری ماندگار از این حضور مؤثر است. در واقع، تاریخ زیارت پیاده بدون اشاره به نقش و جایگاه بانوان، ناقص خواهد بود و من امیدوارم با نگارش این اثر بتوانم حق مطلب را در این زمینه ادا کنم.
انتهای پیام