صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۳۴۹۲
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۴

پیاده‌راه فردوسی سنندج، امروز نه فقط یک گذرگاه، که تابلویی زنده از وحدت، همدلی و شور ایمان بود. اینجا، در آغوش دیار دارالاحسان، جشن بزرگ «امت احمد(ص)» به مناسبت میلاد پربرکت پیامبر اکرم (ص) و آغاز هفته وحدت، با چنان عطر و بویی از صمیمیت و برادری برپا شده بود که هر رهگذری را مجذوب خود می‌کرد.

به گزارش ایکنا از کردستان، پیاده‌راه فردوسی امروز، موزه‌ای از موکب‌های خودجوش و مردمی از جای‌جای ایران بود. از هر گوشه این سرزمین پهناور، رنگی، طعمی و روایتی به این بزم نورانی آورده بودند. انگار که سنندج، امروز میزبان یک «ایران کوچک» شده بود؛ ایرانی که تمام اقوام و طوایفش، حول محور عشق به رسول‌الله(ص) گرد هم آمده بودند.

تصور کنید؛ از شیراز، با شربت‌های بهارنارنج خنک و خوش‌عطرشان از میهمانان پذیرایی می‌شد، عطری که یادآور باغ‌های نارنج شیراز بود و جان را تازگی می‌بخشید. کمی آن‌طرف‌تر، اهالی خونگرم سنقر کلیایی، با چای دارچینی داغ و دبش، خستگی را از تن‌ها می‌زدودند و با لبخندی گرم، مهمانان را به نوشیدن دعوت می‌کردند. و از بانه، دست‌پخت‌های محلی‌شان را آورده بودند؛ نان کلانه که عطرش در فضا پیچیده بود، بلال‌های داغ و خوش‌طعم و آش دوغ سنتی که در این هیاهو، مزه‌ای دلچسب داشت. هر موکب، پنجره‌ای بود رو به فرهنگ و مهمان‌نوازی یک گوشه از این خاک پرگهر.

با گذر ساعت، پیاده‌راه فردوسی دیگر تنها یک مسیر عبور نبود؛ به اقیانوسی مواج از انسان‌ها تبدیل شده بود که هر قدم در آن، دشوارتر از پیش می‌شد. گویی شور و اشتیاق حضور، موجی بی‌کران آفریده بود. در این میان، هر کسی به زبانی و شیوه‌ای، عشق و ارادت خود را به نمایش می‌گذاشت. گوشه‌ای، نوای پرطنین دهل و سرنا، با ریتمی شاد و حماسی، فضای جشن را پر می‌کرد؛ هنرمندانی که با حرکات موزون و رقص‌های آیینی، عید را با تمام وجود فریاد می‌زدند و شور و شعف را تا اوج آسمان سنندج می‌رساندند. آن‌سوتر، شیرزنان کُردی با لباس‌های رنگین و اصیل، با زمزمه اشعاری آراسته به صلوات بر پیامبر و خاندان پاکش، فضایی سرشار از معنویت و آرامش پدید آورده بودند؛ گویی هر کلمه، دعایی بود که از عمق جان برمی‌خاست. آواها در هم تنیده می‌شدند: صدای دلنشین مولودی‌خوانی‌ها، پچ‌پچ دعاها، و شور و هیجان کودکانی که با لبخند بر لب، در میان جمعیت می‌دویدند. این هماهنگی بی‌نظیر، ارکستری باشکوه از ایمان، فرهنگ و همدلی بود که قلب هر شنونده‌ای را تسخیر می‌کرد.

امروز، سنندج واقعاً «نقطه وحدت اسلامی» بود. ترک، کُرد، لُر، فارس و هر قوم و نژادی، با لباس‌های محلی و با دلی سرشار از ارادت، در این جشن حاضر بودند. یکی موکب‌داری می‌کرد و با روی خوش از مهمانان پذیرایی می‌نمود، دیگری تنها آمده بود تا در این اقیانوس بی‌کران عشق، قطره‌ای باشد و از این فضای روحانی بهره ببرد. اینجا، معنای واقعی  «امت واحده» در عمل به نمایش گذاشته شده بود.

در میان این همه شور و شوق، غرفه‌هایی هم به روشنگری و آگاهی‌بخشی اختصاص داشت. زینب فرهاد، دختر لبنانی ساکن تهران و فعال حوزه فلسطین، در غرفه‌ای به روایت مقاومت می‌پرداخت. او با صدای رسا و دلی سوزان، پیام پیامبر رحمت(ص) را که همانا جهانی عاری از جنگ است، یادآور شد و تأکید کرد که در روز میلاد حضرت محمد(ص)، چه نیکوست به یاد مردم مظلوم غزه و کودکانشان باشیم. او از همدلی بی‌نظیر مردمی در دو سال اخیر که جنگ همه‌جانبه علیه غزه آغاز شده سخن گفت و به نقش تاریخی کُردها در دفاع از مسجدالاقصی، به فرماندهی سلحشور صلاح‌الدین ایوبی اشاره کرد؛ یادآور شد که امروز نیز، کُردها با تمام وجود از حقوق بشر و ارزش‌های اسلامی دفاع می‌کنند و خانواده‌های بسیاری از شهدای غزه، ریشه‌های کُردی دارند.

آری، کردستان، دیار اختیارالدینی‌هاست؛ سرزمینی که مردمش اسلام را با معرفت و عشقی عمیق پذیرفته‌اند. این مردم، با برپایی چنین جشن‌های باشکوهی در ماه مولود، سرآمد جشن‌های مردمی در ایران و بلکه در جهان اسلام هستند.

«امت احمد(ص)» در سنندج، نه فقط یک جشن، که نمادی شد از همبستگی، ایمان و مقاومت؛ پیامی بود برای جهانیان که کردستان همچنان سرزمین مسجد و مناره و دارالاحسان است. و این حضور پرشور، سپر و دفاعی شد برای فرزندان امام شافعی در هر نقطه از جهان، در مقابل دشمنان اسلام و مسلمین.

انتهای پیام