این رویداد به همت ادارهکل سلامت شهرداری تهران و با همکاری سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران و سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران، در محل ایوان شمس تهران برگزار شد.
در برنامه امروز محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، در سخنانی درباره ضرورت توجه به سلامت روان در بحرانها گفت: از شهرداری تهران، بهویژه معاونت اجتماعی آن، بابت اقدامات مؤثر در مدیریت روانی-اجتماعی بحران اخیر صمیمانه قدردانی میکنم. جنگ ۱۲ روزه علیه کشور، بهویژه شهر تهران، به شکلی ناگهانی و ناجوانمردانه آغاز شد و آثار روانی و اجتماعی قابلتوجهی بر جامعه برجای گذاشت. با وجود نبود آمادگی کافی، شهرداری تهران بهویژه در بخش اجتماعی، توانست در همان روزهای نخست، آرامش نسبی را در سطح شهر حفظ کند.
رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور ادامه داد: تجربههای دشواری مانند بحران کرونا را پشت سر گذاشتیم. هر چند در ابتدای شیوع کرونا، ستادها و قرارگاههایی برای مدیریت آن تشکیل شد، اما متأسفانه پس از پایان بحران به ظاهر جسمانی، پیگیری آثار روانی-اجتماعی آن به فراموشی سپرده شد. در حالی که هنوز هم این آثار در خانوادهها، مدارس و سایر نهادهای اجتماعی باقی مانده است.
لزوم تشکیل ساختارهای پایدار در حوزه سلامت روان
وی با تأکید بر لزوم تشکیل ساختارهای پایدار در حوزه سلامت روان گفت: کشور نیازمند دبیرخانهای دائمی برای امنیت روانی و آرامش اجتماعی است؛ ساختاری که بتواند نیروهای متخصص و آموزشدیده را در سراسر کشور برای پاسخگویی به بحرانها آماده نگه دارد. باید شبکهای پایدار میان نهادهای مرتبط با مدیریت بحران ایجاد شود تا بتوانیم در لحظات بحرانی، اقدامات سریع و مؤثری انجام دهیم.
حاتمی به اهمیت مفهوم تابآوری نیز اشاره کرد و اظهار کرد: تابآوری روانی-اجتماعی، یعنی توانایی افراد و جامعه در پیشبینی، مدیریت و کنترل احساسات و رفتارها در شرایط بحران. جنگ ۱۲ روزه، اگرچه کوتاهمدت بود، اما بهواسطه ایجاد انسجام اجتماعی، آسیبهای روانی عمیقتری بر جای نگذاشت. با این حال، احساس امنیت روانی، شناختی و عاطفی افراد در بحرانها به شدت تحتتأثیر قرار میگیرد و لازم است برای ارتقای تابآوری عمومی، اقدامات آموزشی و حمایتی گستردهتری انجام شود.
رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور در ادامه تأکید کرد: باید ساختارهای دائمی در محلات و مناطق شهری ایجاد کنیم. در هر منطقه، حداقل دو روانشناس و یک ناظر فعال باید مستقر باشند تا بتوانند بهصورت مداوم وضعیت روانی جامعه را رصد کرده و بحرانهایی مانند اضطراب، افسردگی، ناایمنی و مشکلات ارتباطی را شناسایی و مدیریت کنند. همچنین گروههای در معرض خطر باید مورد حمایت تخصصی قرار گیرند.
اهمیت آموزشهای عمومی و تخصصی
وی بر اهمیت آموزشهای عمومی و تخصصی نیز اشاره کرد: آموزش مداوم مهارتهای زندگی، مدیریت بحران و ارتقای سلامت روان، باید در سطح جامعه نهادینه شود. این آموزشها باید در قالب بستههای بومیسازیشده، متناسب با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما، برای گروههایی مانند معلمان، خانوادهها و مدیران طراحی و ارائه شود. سازمان نظام روانشناسی آماده است تا با همکاری شهرداری تهران، نرخ اختلالات روانی در مناطق ۲۲گانه و استان تهران را رصد و پایش کند. این دادهها برای برنامهریزیهای دقیق، تخصیص منابع و مداخلات هدفمند، ضروری است.
حاتمی در پایان بر همکاری سازمانها تأکید کرد و گفت: ضرورت دارد بین شهرداری، سازمان نظام روانشناسی و سایر نهادهای مرتبط، یک همکاری مستمر و ساختارمند شکل گیرد. همچنین، باید گروههایی از روانشناسان داوطلب و آموزشدیده تشکیل شوند تا در شرایط بحران، از جمله جنگ یا بلایای طبیعی، آماده ورود و مداخله فوری باشند. هدف ما، ایجاد سامانهای منسجم و پایدار برای مداخله سریع و مؤثر در بحرانهای روانی و اجتماعی است؛ سامانهای که بتواند از گسترش آسیبها جلوگیری کرده و سلامت روان جامعه را حفظ کند.
شهر باید جایی برای زیستن انسان باشد
در بخش دیگری از این همایش، حمید صاحب، مدیرکل سلامت شهرداری تهران، با تأکید بر ضرورت ارتقای کیفیت زندگی شهری، نقش شهرداری را فراتر از اقدامات عمرانی دانست و گفت: باید شهری بسازیم که در آن، انسان با شأن و منزلت زندگی کند. شهر فقط خیابان، ساختمان و سازه نیست؛ باید فضایی باشد که انسان در آن احساس امنیت، آرامش، رشد و معنا داشته باشد. اگر امروز میپرسیم که آیا واقعاً شهر را برای زیستن انسان ساختهایم، باید با صداقت پاسخ دهیم و ببینیم که چقدر از توسعهمان به ابعاد انسانی و اجتماعی اختصاص یافته است.
مدیرکل سلامت شهرداری تهران در ادامه به اهمیت همراستایی نهادهای شهری با خانواده اشاره کرد: شهرداری باید مردم را توانمند کند، نه فقط خدمترسانی کند. توسعه واقعی، یعنی مردم بتوانند خودشان تصمیم بگیرند، مسئولیت بپذیرند و در سرنوشت شهرشان نقش داشته باشند. برای همین ما بهدنبال ایجاد سازوکارهایی مثل هستههای سلامت روان در محلات هستیم که در آن، مردم خودشان بازیگر اصلی باشند.
لزوم تغییر رویکرد در نظام سلامت کشور
وی با تأکید بر تغییر رویکرد در نظام سلامت کشور افزود: سلامت نباید فقط به بیماریهای جسمی محدود شود. به نظامی نیاز داریم که به شناخت نفس، تربیت روانی، رشد شخصیت و آموزش مهارتهای زندگی در سطح خانواده و جامعه توجه داشته باشد. این موضوع، بهویژه در دوران نوجوانی، اهمیتی دوچندان پیدا میکند؛ چرا که این دوره، زمان شکلگیری شخصیت و بیشترین آسیبپذیری روانی است.
صاحب در بخش دیگری از سخنان خود به نقش محوری خانواده، بهویژه مادران، پرداخت و گفت: مادران ستون اصلی خانواده هستند. اگر آنها مهارتهای لازم برای تربیت، مراقبت، گفتوگو و مدیریت خانواده را داشته باشند، بسیاری از آسیبهای اجتماعی اساساً بهوجود نمیآید. توانمندسازی مادران یکی از کلیدهای اصلی ارتقای سلامت روان جامعه است.
مدیرکل سلامت شهرداری تهران با اشاره به نقش آموزش در مدیریت بحرانها ادامه داد: بحرانهای اجتماعی، طبیعی و سیاسی امروز از هم تفکیکناپذیرند. باید شهروندانی آگاه و آماده داشته باشیم. رسانهها در این مسیر نقش کلیدی دارند؛ آموزش، اطلاعرسانی دقیق، ایجاد آرامش و ارتقاء آگاهی عمومی باید محور کار رسانهها در دوران بحران باشد.
وی همچنین بر ضرورت انسجام بین نهادها تأکید کرد و گفت: هیچ نهادی به تنهایی نمیتواند مسائل پیچیده شهری را حل کند. ما نیازمند همکاری، هماهنگی و انسجام میان شهرداری، نهادهای دولتی، سازمانهای مدنی، نخبگان و مردم هستیم. شهرداری در این میان باید نقش تسهیلگر و پشتیبان را ایفا کند.
مدیرکل سلامت شهرداری تهران در آخر با دعوت به مشارکت جمعی و احساس مسئولیت مشترک افزود: در آستانه یک انتخاب مهم هستیم؛ اینکه شهری بسازیم که تنها قابل تحمل باشد، یا شهری که در آن زندگی، معنا، رشد و آرامش جریان داشته باشد. من از همکارانم، از نهادهای شهری و از مردم عزیز دعوت میکنم که با هم، برای ساختن شهری انسانی، توانمند، سالم و متعالی تلاش کنیم. تنها با همکاری، همدلی و باور به نقش فردیمان، میتوانیم جامعهای بسازیم که در آن، هر انسان احساس ارزشمندی و امید کند.
شرط حیاتی مقابله با بحرانهای بزرگ
در بخش پایانی همایش، علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، در سخنانی با تأکید بر اهمیت آمادگی و پیشگیری در مواجهه با بحرانهای بزرگ، گفت: باید باور کنیم که مرحله بازیابی پس از بحران، از پیشگیری و آمادگی شروع میشود و نمیتوان صرفاً بعد از وقوع حادثه به جبران خسارات پرداخت. بسیاری تصور میکنند که پس از آغاز بحران، مرحله بعدی یعنی بازیابی آغاز میشود، اما این نگاه اشتباه است و باید از قبل، اقدامات پیشگیرانه و سازماندهیهای لازم انجام شود.
وی با اشاره به وضعیت کنونی سازمانهای امدادی تهران افزود: با جمعیتی حدود ۱۵ میلیون نفر، تعداد نیروهای امدادی مانند آتشنشانی و هلال احمر تنها حدود ۵ هزار نفر است که این میزان برای مدیریت بحرانهای بزرگ کافی نیست. در بحرانهای شدید و گسترده، مثل زلزلهای بزرگ در تهران، احتمال دارد تا ۵۰۰ هزار نفر کشته یا زخمی داشته باشیم که نشاندهنده ضرورت آمادگی کامل و برنامهریزی دقیق است.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران بر نقش حیاتی آموزش عمومی در مدیریت بحران تأکید کرد: در سه روز نخست پس از بحران، مسئولیت امدادرسانی به مردم سپرده میشود و در این بازه زمانی، شهروندان باید بتوانند خودمدیریتی داشته و به دیگران کمک کنند. بنابراین، آموزشهای گسترده، علمی و سازمانیافته برای همگان ضرورت دارد تا اقدامات غیرعلمی و بدون تخصص که ممکن است به جامعه آسیب بزند، جایگزین شود.
نصیری ضرورت آموزش تخصصی و آمادگی روانی امدادگران را نیز یادآور شد: فرد امدادگر باید قادر باشد با صحنههای دشوار مانند کشتهها و زخمیها مواجه شود، استرس را مدیریت کند و تعادل میان خانواده و جامعه را حفظ کند. حضور نیروهای مردمی آموزشدیده و متخصص، به ویژه در صحنههای بحرانی، برای جلوگیری از اختلال در عملیات امدادی بسیار حیاتی است.
وی با اشاره به ظرفیت همکاری و حمایت مردم ایران، گفت: اگر حضور مردم در بحرانها سازمانیافته و آموزشدیده نباشد، روند امدادرسانی دچار اختلال میشود. تنها با آمادگی، آموزش و همکاری همگانی میتوانیم در برابر حوادث بزرگ پاسخگو باشیم و از تلفات و آسیبها به میزان قابل توجهی بکاهیم.
مدیریت بحران بدون مشارکت مردمی ممکن نیست
نصیری در ادامه با اشاره به تجربیات اخیر سازمان مدیریت بحران شهر تهران اظهار کرد: در هر بحرانی که تجربه کردهایم، یک اصل برای ما ثابت شده است و آن «ضرورت آمادگی همهجانبه، از سطح خانواده تا سطوح کلان شهری» است. ما بهوضوح دیدیم که بدون مشارکت سازمانیافته مردم، هیچ نهادی حتی با تمام تجهیزات و امکانات قادر به کنترل شرایط پیچیده بحران نیست.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران با تأکید بر لزوم توسعه ساختارهای محلی در مدیریت بحران تصریح کرد: ما به دنبال آن هستیم که در هر محله، تیمهای داوطلب واکنش اضطراری داشته باشیم؛ افرادی که آموزش دیدهاند، تجهیزات اولیه دارند و میدانند در ساعات طلایی پس از بحران چگونه وارد عمل شوند. این افراد باید رابط میان مردم و نهادهای رسمی امدادرسانی باشند. تاکنون، بیش از ۵۶ هزار نفر در قالب این تیمها آموزش دیدهاند و ما در تلاشیم این تعداد را به دو برابر افزایش دهیم.
وی ادامه داد: یکی از دستاوردهای مهم ما، بهرهگیری از ظرفیت آموزش مجازی و پلتفرمهای دیجیتال داخلی برای افزایش سطح آگاهی عمومی بوده است. در زمان بحران، بیش از ۶۰ هزار نفر از شهروندان از طریق سامانهها و پیامرسانهای داخلی ما آموزش دیدند، راهنمایی دریافت کردند و توانستند به شکل مؤثر با شرایط بحرانی کنار بیایند.
نصیری همچنین تأکید کرد: تجربه کردیم که در شرایط بحرانی، سلامت روان مردم به اندازه امدادرسانی جسمی اهمیت دارد. به همین دلیل، حضور روانشناسان، مشاوران و کارشناسان اجتماعی در محلهای بحران، در کنار خدمات پزشکی و امدادی، یکی از ارکان اصلی پاسخ ما به بحرانها بوده است. از طریق خدماتی مانند بازیدرمانی برای کودکان، مشاوره فردی برای خانوادهها، و ایجاد فضاهای امن، توانستیم بخشی از آسیبهای روحی مردم را در زمان جنگ کاهش دهیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در زمان وقوع بحران، نباید فقط بر ساختمانها و زیرساختها تمرکز کرد؛ تابآوری اجتماعی عنصر کلیدی در عبور از بحرانهاست. به همین خاطر در سازمان مدیریت بحران، برنامههایی ویژه برای آموزش مادران، معلمان و گروههای مرجع اجتماعی داریم. نقش این گروهها در انتقال دانش و کاهش اضطراب عمومی انکارناپذیر است.
نصیری با اشاره به برنامههای آتی سازمان بیان کرد: از جمله اهداف پیشرو، تدوین محتوای آموزشی بومی و علمی، توسعه زیرساختهای دیجیتال آموزش بحران، برگزاری مانورهای ترکیبی و تأسیس مراکز محلی آمادگی بحران در مناطق مختلف تهران است. ما باید به نقطهای برسیم که مردم تهران بدانند، نهتنها میتوانند خود و خانوادهشان را نجات دهند، بلکه بخشی از راهحل بحرانهای شهری هستند.
وی در پایان، ضمن قدردانی از همه نیروهای فعال در حوزه امداد و مدیریت بحران، گفت: بدون تلاش شبانهروزی این عزیزان، بسیاری از دستاوردهای ما ممکن نبود. من بار دیگر تأکید میکنم که پاسخ مؤثر به بحران، نیازمند هماهنگی، آموزش، مشارکت مردمی و آمادگی روحی و تخصصی نیروهای امدادی است. در سایه این مؤلفههاست که میتوانیم در برابر حوادث بزرگ آینده، با قدرت و انسجام عمل کنیم.
انتهای پیام