صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۴۷۵۲
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۷
معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با ایکنا تشریح کرد

سیدمحمدمهدی طباطبایی با بیان اینکه سال نخست فعالیت دولت چهاردهم بخشی از پازل بزرگ ۴۷ سال حکمرانی ذیل جمهوری اسلامی است، گفت: دستاورد بزرگ فرهنگی دولت چهاردهم در سال اول فعالیت، ترویج روح تسامح، احترام به سلایق و دیدگاه‌های مختلف و مقابله با انقباض و خود حق‌پنداری هر فرقه، گروه و دسته‌ای است که هیچ نسبتی با معارف دینی و مذهبی ما ندارند.

نظام جمهوری اسلامی ایران بر پایه آموزه‌های اسلامی و تحقق شرایع دینی استوار است؛ این ویژگی‌ در فلسفه سیاسی انقلاب و قانون اساسی مورد تأکید واقع شده است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با رئیس‌جمهور و هیئت وزیران در زمینه ضرورت «غلبه فضای کار و تلاش و امید» بر «حالت نه جنگ نه صلح»، تقویت تولید، پیگیری تصمیمات تا حصول نتایج و استفاده از فرصت موجود اجماع‌سازی برای انجام کارهای مهم تصریح کردند.

 اهمیت تأکید بر اجماع‌سازی در شرایط کنونی که جامعه با مسائل و مشکلات متعدد در عرصه‌های گوناگون مواجه است برای تقویت بنیان‌های دینی و حفظ انسجام ملی، دوچندان است. بر این اساس، دولت موظف است فراتر از حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، در مسیر تقویت وحدت ملی، همبستگی اجتماعی و امیدآفرینی گام بردارد. تحقق این امر نیازمند عزم جدی و هماهنگی میان مجموعه ارکان حاکمیتی و همکاری و هم‌افزایی با مجموعه نهادهای مردمی، دانشگاهی، حوزوی و فرهنگی است.

در این راستا ایکنا با سیدمحمدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور پیرامون مسائلی از جمله اهمیت اجماع‌سازی و نقش شخص رئیس‌جمهور در این امر، وضعیت دولت در سال اول فعالیت و نگاه فرهنگی دولت و رئیس‌جمهور گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانیم و می‌بینیم:

مواجهه دولت با مسائل متعدد و پیچیده در سال نخست 

ایکنا ـ بیش از یک سال از آغاز فعالیت دولت چهاردهم گذشته است. این مدت، با توجه به حوادث داخلی و منطقه‌ای، روزهای سخت و حتی تلخی برای کشور بوده است. در این یک سال، از منظر شما، چه اتفاقاتی در دولت آقای پزشکیان رخ داد؟ درباره فضاهای انسانی و فرهنگی که دولت در آن ورود پیدا کرد و این سختی‌ها موجب انسدادهایی در این مسیر طی این یک سال شد، بفرمایید. 

این یک سال از فعالیت دولت چهاردهم بخشی از یک پازل بزرگ ۴۷ سال حکمرانی ذیل جمهوری اسلامی است. فشارها و مشکلات داخلی و بین‌المللی طی سال‌های اخیر هم برای نظام و ملت وجود داشت و حتی می‌توان گفت طی یک سال گذشته به اوج خود رسید و تشدید حداکثری پیدا کرد. در شرایط ویژه‌ای دولت چهاردهم و آقای پزشکیان مسئولیت را بر عهده گرفت.

ما با مسائل متعدد و متنوعی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، بین‌المللی و فرهنگی مواجه بودیم و به طور خاص در حوزه فرهنگ نیز با مسائل غامض و روزآمد و اقتضائی روبرو بودیم. شاید برخی از قرائت‌ها، برداشت‌ها و نسبت‌سازی‌ها میان حکومت، نظام و دولت دینی با انتظارات اجتماعی بود که باعث ایجاد زاویه‌هایی در فضای عمومی شد. بخشی از نارضایتی‌های مردم را می‌توان ذیل مسائل اقتصادی و مشکلات جاری جامعه گنجاند اما مباحث فرهنگی و آنچه ذیل سبک زندگی و الگوی زیست فرهنگی مردم تعریف می‌شود بخشی از افتراقات و نارضایتی‌های اجتماعی را ایجاد کرده است.

دینی کردن جامعه از مسیر زور و فشار نمی‌گذرد

ایکنا ـ با توجه به این چالش‌ها، عملکرد دولت در این مدت چگونه بوده است؟ این رویکرد چه تاثیری بر سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی دولت و حتی چه تاثیری بر جامعه و فضای عمومی گذاشته است؟

هنگامی که به آستانه 50 سالگی انقلاب یعنی در سال چهل و ششم جمهوری اسلامی ایران رسیدیم، میزان مشارکت مردم در انتخابات کمتر از 50 درصد شد. پا به پای مشکلات معیشتی و عمومی اقتصادی، بد رفتاری‌هایی نیز در حوزه فرهنگی صورت می‌گرفت که بخشی نیز مربوط به مردم نبود بلکه در معادله تبادلی میان مردم و نظام سیاسی رخ داد. به هر حال تبلور و نمود این امر در انتخابات سال گذشته و انتخاب آقای دکتر پزشکیان بود. 

شخص رئیس‌جمهور یکی از دین‌‌دارترین شخصیت‌های سیاسی ادوار گذشته ماست؛ ایشان علائق و تمایلات مذهبی بالایی دارند و سخنانشان بر اساس قرآن، نهج‌البلاغه و احادیث است. لکن با جنسی از مواجهه با دین و تبلیغ دین روبرو هستیم که با قرائت‌هایی که طی یکی دو دهه اخیر به شکل پررنگ غلبه پیدا کرده بود، متفاوت است. برای مثال، رئیس‌جمهور معتقدند که حجاب ارزش است و خانواده ایشان و دخترشان نیز چادری هستند اما بر این باورند که حجاب را نمی‌توان با اجبار تحمیل کرد. این رویکرد، نوعی مواجهه انسانی و فرهنگی با مسائل اجتماعی است که در این یک سال به شکل ملموس قابل مشاهده بود. هنگامی که سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و صحبت‌های ایشان را تحلیل محتوا می‌کنید، خواهید یافت که پربسامدترین واژه‌ها در بیانات ایشان دینی و اتکای ایشان به مباحث مذهبی است اما در مواجهه با مردم متفاوت است. این مسئله مورد پذیرش و توجه تمام ارکان حاکمیت قرار گرفته است که لزوما مسیر دینی کردن جامعه از محل زور، تحمیل سلایق و فشار بر جامعه نمی‌گذرد.

بیش از 45 سال از انقلاب اسلامی گذشته است. حکومت دینی داشته‌ایم و نظام، نظام دینی و دولت‌ها، دولت اسلامی بوده‌اند. شاید جایی مسیر را اشتباه رفتیم و در دین‌دار کردن جامعه ناموفق بودیم. هنگامی که در تصویرمان از پیامبر (ص)، اهل‌بیت(ع) و قرآن، آن دال اصلی و مرکزی مفاهیم معرفتی که رحمت، وحدت و مودت است را به فشار، ارعاب، تهدید و اختلاف تبدیل می‌کنیم لذا طبیعی است که فطرت انسان با تمام اینها ناسازگار است و با همه آنچه که در ابتدا گفتم، سازگاری دارد.

دستاورد بزرگ فرهنگی دولت چهاردهم در سال اول فعالیت 

ایکنا ـ می‌توانید مثالی برای این رویکرد ارائه دهید؟

در اوایل دهه 80 یا اوخر دهه 70 و در جریان سفر به لبنان ملاقاتی نیز با شهید سیدحسن نصرالله داشتم. در بیروت بانوانی را دیدم که در پوشش هیچ تفاوتی با بانوان در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی نداشتند اما شیفته حزب‌الله یا حزب امل یا شیفته شهید نصرالله بودند. این یعنی شما روح و معنایی را توانستید ترجمه کنید که فطرت انسان را جذب کند؛ فطرت انسان‌ها واحد است و از اصول کلی در مباحث فطری تبعیت می‌کند لذا این اتفاقی بزرگ بود. محصول این نگاه و رویکرد این اتفاقی بود که در برهه‌ای که تحت سخت‌ترین ابتلا و امتحان طی پنج دهه گذشته بودیم، رخ داد.

تجاوز رژیم صهیونیستی و متعاقب آن هم‌دستی آمریکا در تهاجم نظامی به ایران، حتما ابتلای سخت‌تری از جنگ تحمیلی هشت ساله بود. واقعا عملیات پیچیده نظامی، سیاسی، امنیتی، رسانه‌ای و فرهنگی بود و حقیقتا یک پروژه بزرگی بود اما آنچه که کشور را از این مهلکه بدر برد و نجات داد، وحدت و همبستگی بین اقشار مختلف جامعه بود. مردم احساس می‌کردند دولت و حکومت با اولیات زندگی آنها تزاحمی ندارد. 

این موضوع را منحصر نمی‌کنم شاید خیلی تخفیف موضوع باشد و برخی از دوستان بگویند چرا صرفا به موضوع حجاب تکیه می‌کنید. بحث کلان‌تر از این است و حجاب تنها یکی از موارد است. ما به شهروندان خود آزادی می‌دهیم و برای فهم، برداشت و سبک زندگی آنها احترام قائل هستیم و همه آنها را شهروندان کشور می‌دانیم. ما نمی‌توانیم در مقاطعی عده‌ای را شهروندان این کشور بدانیم و در مقاطعی آنها را شهروند این کشور ندانیم و آنها را از حقوق اجتماعی محروم کنیم. این کج‌فهمی‌ها و بدسلیقگی‌ها در دوره‌های مختلف این نقارها و شکاف‌ها را ایجاد کرد لذا محصول این نگاه جدید، وحدت ملی و گذر از این شرایط بود. 

طی دیداری که سید عمار حکیم با رئیس‌جمهور داشت، نکته مهمی را متذکر شد و گفت: سفیر آمریکا را در عراق دیدم و به او گفتم در جنگ تحمیلی علیه ایران به جمهوری اسلامی خدمت کردید. وحدتی که بعد از این جنگ در جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد، مشابه آن شاید صرفا در سال‌های نخست انقلاب بود. در سال‌های نخست انقلاب، تیپ‌های مختلف از افراد گوناگون با همبستگی کاملا معرفتی، دلی و واقعی در حراست و حفاظت از کشور و حتی نظام جمهوری اسلامی ایران پای کار بودند. 

این تعبیر آقای سید حکیم بود و بنده نیز به آن اعتقاد دارم؛ الگویی که منبعث از برداشت معرفتی دقیق آقای پزشکیان از مبانی دینی، قرآنی و مذهبی، کمک کرد تا دریچه‌ای برای همبستگی اجتماعی باز شود. امیدوارم با همین گشایش‌ها در حوزه مسائل فرهنگی بتوانیم به این وحدت بیشتر کمک کنیم. دستاورد بزرگ فرهنگی دولت آقای پزشکیان و یکساله دولت، ترویج روح تسامح، احترام به سلایق و دیدگاه‌های مختلف و مقابله با انقباض و خود حق‌پنداری هر فرقه و گروه و دسته‌ای است که واقعا هیچ نسبتی نیز با معارف دینی و مذهبی ما ندارند. شاید برجسته‌ترین مشخصه و ویژگی مذهب شیعه، تتبع و احترام به سلایق مختلف است و هرجا که جا باز می‌کند می‌بینیم علمای شیعه که بعضا نیز فقیه و هم فیلسوف نیز هستند بعد از گذشت صدها سال حرمتی که برای شیخ اشراق قائل هستند، همان اندازه است که برای یک فقیه بزرگ قائل هستند. شیخ اشراقی که در زمان خود تحمل نشد و ایشان را کشتند. احترام به دیدگاه‌ها و گسترش مشرب‌های مختلف، می‌تواند در دنیای پیچیده تسخیر اذهان امروز که دنیای واژگون کردن معارف‌ها و روایت‌هاست، راهگشا باشد.

رویکرد رئیس‌جمهور منبعث از قرآن و نهج‌البلاغه

ایکنا ـ با توجه به اینکه رویکرد رئیس‌جمهور در دولت چهاردهم منبعث از آموزه‌های قرآن و نهج‌البلاغه است، این باورها چه تأثیری بر اداره کشور و تصمیم‌گیری‌ها در حوزه‌های دینی و مذهبی داشته است؟

تاثیر این نگاه، گسترده و تدریجی است و باید در گذر زمان دیده شود یعنی نیازمند تولید و ایجاد فرهنگ است. آقای پزشکیان از سال‌ها پیش، حتی پیش از ورود به عرصه ریاست‌جمهوری به عنوان فرد دین‌مدار همین باورها و رفتارها را داشت. یعنی این بحث‌های تبلیغاتی و انتخاباتی صرف نبوده است. بیش از 20 سال است که بنده آقای پزشکیان را می‌شناسم، از زمانی که استاد دانشگاه بود، همینگونه بود و حتی زمانی که دانشجو نیز بود همین‌گونه بود. حداقل من از زمانی که ایضشان را می‌شناسم، یک معلم نهج‌البلاغه بود در عین اینکه متخصص برجسته جراح قلب بود. ایشان یکی از کارهایش تدریس نهج‌البلاغه بود و به‌عنوان فردی مکتبی و دینی شناخته می‌شد و در تقسیم‌بندی‌هایی که دهه 70 ـ چپ و راست و این گونه وجود داشت ـ پسوندی که برای ایشان ذیل گرایشش می‌گذاشتند «آدم مکتبی، دینی و مذهبی» بود.

 این باورها هیچ‌گاه تابع مناسبت‌های انتخاباتی یا موقعیت ریاست جمهوری نبوده است. بنابراین برخی از نکات جزئی که ایشان توجه می‌کند در روند اداره جامعه تأثیرگذار است. به طور نمونه در حوزه ریاست جمهوری، اتاق آقای رئیس‌جمهور در جایی قرار گرفته است که در تابستان گرم‌ترین اتاق و در زمستان سردترین اتاق است یا اصرارهایی که در برخی موارد ایشان در زمینه صرفه‌جویی دارد. اینها را در منابر و کتاب‌ها خواندیم. آقای پزشکیان شخصا فارغ از بحث‌های تبلیغاتی، خیلی مقید است.

اینهایی که عرض می‌کنم به تواتر اتفاق افتاده است و نه جایی منعکس شده است و نه ایشان اهل این نمایش‌ها هستند اما اتفاقی که افتاده است تسری این اعتقاد به مجموعه است یعنی فرهنگ‌سازی که از رأس می‌شود. بحث صرفه‌جویی که ایشان دائما بر آن تأکید دارد، موضوعی است که ایشان در حد اعلا به آن پایبند و عامل به آن است. 

در سایر بحث‌ها چون پاکدستی، گزینش‌ها و امثالهم، آقای پزشکیان نسبت به رعایت اصول و شایستگی‌ها حساسیت بالایی دارد. ایشان قریب به پنج یا شش دوره نماینده بوده است اما توصیه حتی یکی از نزدیک‌ترین افراد و بستگان خود را انجام نداده است و این خود نقطه شروع یک فرهنگ‌آفرینی است.

مدیر آقای پزشکیان حتی اگر بخواهد خلاف کند، خیلی می‌ترسد! 

ایکنا ـ یعنی این نگاه شخصی در جایگاه مدیریتی چگونه نمود پیدا کرده است؟

تأثیر این فرهنگ را در جامعه می‌توان در دو سطح دید:

۱. سطح مدیریت و مدیران: مدیر آقای پزشکیان حتی اگر بخواهد خلاف کند، خیلی می‌ترسد! به دو دلیل؛ اول، به هیچ عنوان با هیچ پسوند و پیشوند و تبصره‌ای آن اقدام خلاف، مشروع شمرده نخواهد شد. دوم، اگر این خلاف فاش شود، آقای پزشکیان نسبت به تضییع حق مردم حتی نسبت به نزدیک‌ترین افراد به خود مسامحه ندارد. نمونه‌ آن دوران وزارت بهداشت ایشان است که من دانشجوی فعال در تشکل‌های دانشجویی بودم. ایشان در تغییر مدیر سخت عمل می‌کند. مدیری که ایشان منصوب کرد تا آخرین لحظه ممکن مبادرت به تغییر آن نمی‌کند اما به شش ماه نرسید معاون پارلمانی خود را با نامه صریح برکنار می‌کند چراکه می‌خواهد بگوید کاری که کرده بود با روح دولت چهاردهم سازگاری ندارد. تازه کاری که معاون پارلمانی سابق انجام داده بود از پول دولت نبود بلکه با هزینه شخصی بود اما پذیرفته نبود خصوصا اینکه سفر را پنهان کرده بود. این در وهله نخست در مدیر و در وهله بعد در میان جامعه تبدیل به فرهنگ خواهد شد.   

۲. سطح جامعه و فرهنگ عمومی: باورها و اخلاق حرفه‌ای رئیس‌جمهور، به‌ویژه در زمینه‌هایی مثل صرفه‌جویی، پاکدستی و احترام به حقوق مردم، به مرور زمان تبدیل به یک فرهنگ می‌شود. مردم و کارکنان دولت از این رویکرد الگوبرداری می‌کنند و آن را در زندگی روزمره خود به کار می‌گیرند. لذا اگر گذر زمان را در نظر بگیریم، شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود.

تاثیر این فرهنگ‌سازی حتی فراتر از دولت است

ایکنا ـ به نظر شما این تاثیرگذاری تا چه حد فراتر از دولت و به جامعه منتقل می‌شود؟

اتفاقات قائم به فرد نیست و تاثیر این فرهنگ‌سازی حتی فراتر از دولت است. آقای پزشکیان نیز انسانی مثل سایر افراد است اما این معرفتی را که ترویج می‌کند، زمینه‌های تکثیر آن در جای جای کشور و جامعه وجود دارد. ما در سه دهه اخیر در بین مبلغان دینی نیز با مهجوریت مواجهه بودیم. فرض بفرمایید طلبه‌ای که در شرایط بسیار سختی زندگی خود را گذران و سپری می‌کند در دید عموم جامعه، شاید به واسطه اینکه چند ـ محدود ـ هم‌صنف و هم‌لباس خود را در موقعیت یا جایی می‌بینند، آن طلبه در مقام اتهام می‌نشیند و برد و اثرگذاری کلام و تبلیغ آن طلبه به حداقل می‌رسد. شاید هنگامی که در مقامی چون رئیس‌جمهور ـ مقام عالی دولت ـ مدلی ترویج و تبلیغ شود به کانون‌های خفته‌ای که مهجور شده‌اند و صدای آنها ضعیف و خفیف شده است این موقعیت، فرصت و جسارت را می‌دهد که بهتر بتوانند تبلیغ و ترویج کنند و الگوهای درست زیست دینی را ارائه دهند. 

هنگامی که مدل‌های موفق زندگی را در جای جای دنیا می‌بینیم، آنچه عمل می‌کنند، همان دینی است که به آن عمل نمی‌کنیم. مسلمان نیستند اما مسلمانی آنها از ما بیشتر و بهتر است؛ بسیار راست می‌گویند، صرفه‌جو هستند و رعایت قانون می‌کنند و امثالهم اینها مواردی است که در دین ما آمده است و این ظرفیتی که در کنار این مسئله ایجاد می‌شود می‌تواند ظرفیت بزرگی باشد که ما را به برداشتن گام بلند نزدیک‌تر کند و به سمت جامعه دین‌مدار و تهی از شعار، فشار، تحمیل و ارعاب حرکت کنیم.

رسانه‌ها، مهمترین بازیگر در جهت‌دهی و آفرینش افکار عمومی

ایکنا ـ رسانه‌ها در این مسیر چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟

دنیای امروز، عصر رسانه‌هاست. مهمترین بازیگر در جهت‌دهی و آفرینش افکار عمومی، رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها این قابلیت و ظرفیت را دارند که روایت یک اتفاق را به شکل معرفتی و آموزنده به مخاطب منتقل کنند یا برعکس، آن را تحریف کنند. بنابراین رسانه قدرتمند، بیشترین نقش و پیش‌روترین تأثیر را می‌تواند در شکل‌دهی به فرهنگ اجتماعی داشته و اثرگذاری گسترده‌ای داشته باشد.

زمانی رسانه‌ها مبلغان دینی بودند مثلاً هفت دهه پیش، منابر وعظ و مجالس سخنرانی فلان عالم دینی به اندازه رسانه‌ تأثیرگذار اخیر، اثرگذار بود. شاید افکار عمومی را جهت‌دهی جدی انجام می‌داد و برای مخاطب و جمعیت خود فرهنگ‌آفرینی می‌کرد. هنگامی که نوجوان بودم، چند واعظ برجسته در یزد داشتیم مانند مرحوم سیدجواد حیدری در یزد که از عالمان دینی عامل بود که منبع نشر بسیاری از معارف در شهر و روستا بود. شاید الان ملموس نباشد اما بعضا سخنرانی یکساعته ایشان در ماه رمضان بین نماز ظهر و عصر، چند هزار نفر را جذب می‌کردند و بعضا این جمعیت در شهری مانند یزد به شش یا هفت هزار نفر می‌رسید آن هم از تیپ‌های مختلف کاسب، دانشجو، کارمند و امثالهم خود را برای شرکت در این جلسه مقید می‌کردند و این یعنی افراد کارکرد رسانه داشتند یا نقش دکتر شریعتی در دهه 50 در بین جوانان، دانشجویان و فرهنگیان که خود شخصا رسانه بود. در دهه 70 دکتر سروش این وضعیت را در کشور و جامعه دانشجویی و علاقه‌مندان به مباحث معرفتی و دینی داشت. در دهه 50 مرحوم آقای مطهری نیز این گونه عمل کردند. 

امروز شاید کمتر بتوانید چنین شخصیت‌هایی پیدا کنید، بزرگترین و برجسته‌ترین سخنور هم در یک مجلس و منبر شاید جمعیتی در حد هزار نفر را جمع کند اما یک اتفاقی در این میان رخ داده و حلقه واسطی به اسم رسانه وجود دارد که اکنون در دسترس ده‌ها، صدها و هزاران نفر و حتی در برخی از جاها بازخورد میلیونی دارد یعنی میلیون‌ها نفر بازدیدکننده یک بحث فرهنگی، وعظ یا آموزه‌ای را در مجلسی دنبال می‌کنند. در کنار این با مسئله خاص دیگری مواجه شدیم و آن تنوع سلیقه است. اکنون اندک اندک به جاهایی می‌رسیم که نسل z نیز بزرگ می‌شود و از نوجوانی خارج شده و به جوانی رسیده است. سلایق غالب جامعه در حال تغییر است و شما با الگوهای سنتی، متعارف و قدیمی، ضریب موفقیت کمی خواهید داشت. بهره‌گیری از ابزارهای نو در کنار تکنیک‌های جدید کارآمد است.

فرض بفرمایید در کنار بکارگیری ابزارهای جدید چون پلتفرم‌های تعریف‌شده که دنبال‌کننده‌های میلیونی دارد، تکنیک و قالبی که محتوا را ارائه می‌کند بسیار تأثیرگذار و ارزشمند است لذا در اینجا با ابرمسئله‌ای چون نقش ویژه رسانه مواجه هستیم. طبیعتا هنگامی که رسانه تخصصی می‌شود، مسئولیت آن نیز ویژه‌تر خواهد شد و طبیعتا پیچیدگی‌های فعالیتش بیشتر و انتظارات از آن نیز بالاتر خواهد رفت و اینکه چه مخاطب و جمعیتی را می‌تواند تحت پوشش قرار دهد ذیل آن یکی یکی معنا پیدا می‌کند.

گام‌های خوب دولت در گسترش مشرب اجتماعی

ایکنا ـ به عنوان نزدیکترین فرد به رئیس‌جمهور، مهمترین دستاورد دولت در حوزه فرهنگ و نگاه فرهنگی چه بوده است؟

در بخش نخست سخنانم به این موضوع اشاره کردم؛ در حقیقت در گسترش مشرب اجتماعی گام‌های خوبی در یک سال گذشته، برای افزایش تحمل و تاب‌آوری در زیست اجتماعی برداشته شده است. یعنی تمرین شد و البته اکنون باید بیشتر تلاش شود؛ بالاخره نقطه‌ها و گره‌هایی وجود دارد تا سلایق مختلف و مشرب‌های متنوع یکدیگر را تحمل کنند. این موضوع در زمینه تاب‌آوری در حوزه اجتماعی است و در حوزه فرهنگی این است که در حد امکان بتوانیم نقیصه خود حق‌پنداری را ـ که ممکن است در همه انسان‌ها وجود داشته باشد ـ تخفیف دهیم و بپذیریم آدم‌ها با سلایق مختلف و سبک زندگی متنوع و گرایش‌های گوناگون وجود دارند. 

بد نیست خاطره‌ای را بیان کنم؛ قرار بود چند ماه نخست آغاز فعالیت دولت چهاردهم، آقای پزشکیان گفت‌وگویی داشته باشد و نقدی می‌شد که آقای پزشکیان برخی از تعابیر را در مصاحبه‌های خود تکرار می‌کند. پیش از مصاحبه خدمت ایشان رسیدم و از ایشان خواهش کردم تا در مصاحبه از سخنان تکراری پرهیز کند و حرف‌های جدید بزند. پاسخ ایشان این بود «روزی چند بار نماز می‌خوانی؟» گفتم «روزی پنج بار به اندازه متعارف نماز می‌خوانم». گفت «در نماز چه می‌خوانی» گفتم «حمد و سوره». گفت «اینها حرف‌های جدیدی است یا تکرار می‌کنی؟» گفتم «نه، تکرار می‌کنم». گفت «پس برخی از حرف‌ها را باید تکرار کرد و تأثیر آن در تکرار است». واقعا قانع شدم هیچ گاه در عمرم اینگونه قانع نشده بودم. در واقع برخی از موارد که ایشان تکرار می‌کند، تعمدی است. 

هنگامی که ایشان دائما از وحدت، انسجام، عدم توجه به قومیت، سلیقه، نژاد و جنسیت و امثالهم سخن می‌گوید به این دلیل است که در این حوزه‌ها اشکال زیاد داشتیم یعنی در ادوار مختلف، سلایق مختلف، خودشان را بر مدار حق دانستند و گفتند «من حق و لاغیر» و هرکسی جز من ناحق است و با هر ابزاری که در اختیارشان بود سعی بر محدود، منکوب و مقابله با دیگری داشتند. یعنی با همین یک قدم، صبر، تحمل، تاب‌آوری و همزیستی بهتر را می‌بینیم به گونه‌ای که برچسب‌گذاری‌هایی مانند اینکه چون «آن طرف راستی است»، «آن یکی چپ است»، «آن فرد، دین‌دار است»، «آن چادری است»، «آن یکی باحجاب است» و «آن یکی بدون حجاب»، کمتر شده است. این یک دستاور و اتفاق مهم است که آدم‌ها را براساس توانایی‌ها، توانمندی‌ها، معرفت‌ها و ظرفیت‌ها ارج می‌نهیم. این مسیر پربرکتی است که می‌تواند ما را به جاهای خوبی رهنمون کند. 

دو روحیه مختلف رئیس دولت چهاردهم

ایکنا ـ برخورد رئیس‌جمهور با بد اخلاقی‌ها و تخلفات فرهنگی و سیاسی چگونه است؟

آقای پزشکیان دو نوع روحیه مختلف و رویکرد دارند. اول، در جاهایی که به شخص ایشان باز می‌گردد یعنی در مواردی که نسبت به ایشان تندی می‌کنند، دروغ می‌گویند، افترا می‌بندند، تهمت می‌زنند و در مواردی بداخلاقی‌هایی می‌کنند خوشبختانه ایشان خیلی بی‌اعتناست و به راحتی عبور و گذر می‌کند. دوم، اگر بد اخلاقی به منافع اجتماعی یا ملی آسیب برساند و با آنها گره بخورد ایشان با قاطعیت و محکم، البته با رعایت ملاحظات قانونی، برخورد می‌کند. این رفتار ایشان نه فقط بر عملکرد دولت، بلکه بر کل فرهنگ عمومی و اعتماد اجتماعی تأثیرگذار است. اتفاقا این مورد نیز مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت به طوری که در دیدار اخیر با رئیس‌جمهور و هیئت وزیران بر آن تصریح کردند که ظرفیت اجماع‌آفرینی در این دولت بالا رفته است که این خیلی اتفاق مهمی است و بخش بزرگ آن از روحیه آقای پزشکیان نشئت می‌گیرد. در واقع ایشان به آنچه به خودشان باز می‌گردد، بی‌اعتنا هستند یعنی کمتر کسی که مواجهه نزدیک با دکتر پزشکیان دارد این را احساس می‌کند که ایشان بخاطر خود، هوا، تمایلات و برجسته کردن خود این امور را انجام نمی‌دهد. این اتمسفر کاملا منتقل می‌شود که جز صفا، صمیمیت، خیرخواهی و خلوص نیت، چیز دیگری وجود ندارد لذا این مقاومت‌های غیرعادی را که در بسیاری از موارد ایجاد می‌شود به حداقل می‌رساند و محصول آن اجماع‌آفرینی می‌شود که کمک‌کننده است.

ایکنا ـ در سخنان خود به همبستگی اجتماعی، موضوعی که اکنون بیش از اندازه به آن نیازمند هستیم، اشاره کردید چراکه احتیاج فرهنگی بسیار داریم که سرمایه‌های اجتماعی خود را احیا کنیم و آنها را به سود وطن هزینه کنیم. در جنگ 12 روزه و حتی دوره پساجنگ فصل جدیدی ایجاد شد که احساس فاجعه همراه ماست. شما به عنوان فردی که در عرصه رسانه و فرهنگ صاحب نظر و اندیشه هستید، در این اثنا با توجه به شرایط اخیر و بحران‌های اجتماعی و فرهنگی، رسانه‌ها چه نقشی می‌توانند در تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش بحران‌آفرینی ایفا کنند؟

یکی از کارویژه‌ها و مأموریت رسانه‌ها، افزایش اعتماد عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی است. یکی از مسیرهای آن، توسیع و توسعه نگاه رسانه به استفاده از ذخایر معنوی کشور و بهره‌گیری از افراد و رویدادهای اثرگذار است. این امر هم در قالب رخدادها، رویدادها و مناسبت‌ها می‌تواند بگنجد و هم در قالب افراد و اشخاص. 

به عبارت دیگر، باید دامنه و وسعت نگاه رسانه‌ها وسیع‌تر شود و مترمان را وسیع‌تر کنیم و صرفا محدود به یک گرایش و آدم خاص نشویم و تقسیم‌بندی «با من و غیر من» را به حداقل برسانیم. به عنوان مثال، یک هنرمند داریم که بازیگر یا هنرمند عرصه تجسمی و امثالهم برجسته‌ است، در این وجه برجسته شخصیتی، جذابیت بسیاری دارد اما به واسطه اینکه تمایل سیاسی و گرایش مذهبی و وابستگی مذهبی آن فرد، به گونه‌ دیگری است در خیلی از موارد مورد مهجوریت و بی‌توجهی قرار می‌گیرد. به طور نمونه در ساحت معرفت، ما در دوره‌های دورتر بیشتر گرفتار این موارد و بلیه بودیم. زمانی را داشتیم که در حوزه‌های سنتی خودمان، با کسانی که اهل معرفت و فلسفه بودند برخوردی می‌شد که گویا با ملحد مواجه هستند و اغلب سختگیری و محدودیت وجود داشت. مثلاً نقل مرحوم آیت‌الله مصطفی خمینی است «به دلیل اینکه پدرم فلسفه درس می‌داد کتابی را که من به آن دست می‌زدم می‌گفتند نجس است . دستم را باید بشورم». این موضوع در عصر جدید، خیلی وسیع‌تر می‌شود. 

بنابراین اول، در مواجهه با افراد هنگامی که نگاه ما ایجاد همبستگی، اتحاد و یکپارچگی در جامعه است خوب است که به نیمه‌های پر ظرفیت، توانمندی و برجستگی‌های افراد نگاه کنیم و آن را ارج بنهیم و احترام بگذاریم. دوم در رویدادهاست. بنده به عنوان فردی که سال‌هاست با عرصه رسانه و فرهنگ غریبه نیستم، متوجه نمی‌شدم و این را کژسیلقگی می‌دانستم که مثلا بزرگداشت کوروش محل حساسیت در جمهوری اسلامی و نظام اسلامی باشد. چه اشکالی دارد؟ کوروش بالاخره شخصیت ملی و متعلق به این آب و خاک است.

مثلا شخصیت‌های ملی را ببیند. فلانی در فلان دوران زندگی خود، مرتکب فلان مسئله شده باید در پستوها پنهان شود و تمام ظرفیت، معرفت و توانایی او از جامعه پنهان شود؟! فلذا هر چه نگاه و مشرب ما وسیع‌تر و پذیراتر باشد، نمونه‌های برجسته دینی، انقلابی و ملی که ظرفیت و معرفت دارند، می‌توانند بدون محدودیت ظاهر شوند و جامعه از توانایی‌هایشان بهره‌مند شود. این امر هم انسجام اجتماعی را تقویت می‌کند و هم از تضییع فرصت‌ها و استعدادها جلوگیری می‌کند. می‌توان به مثال‌های تاریخی اشاره کرد؛ مانند شخصیت شهید بهشتی که وسعت نظر و انعطاف‌پذیری بالایی در مواجهه با دیدگاه‌های مختلف و اندیشه وسیع داشت. همین وسعت نظر در حد اعلای خود در مقام معظم رهبری نیز وجود دارد و این جفا و ظلمی است که از ناحیه برخی از افراد شده است که خود را مبلغ و مفسر دیدگاه رهبری می‌دانند و می‌خوانند که حقیقتا اینگونه نیستند. مقام معظم رهبری فردی هستند که در طول 60 سال گذشته از دهه دوم یا سوم زندگیشان، دارای نگاه باز روشنفکرانه بودند و این فرصتی بود که سال‌ها رهبری کشور برعهده ایشان با این مشخصات بود لذا این حلقه‌های واسط نیازمند اصلاح هستند. 

ایکنا ـ نکته پایانی.

دولت چهاردهم را فرصت خوبی می‌دانم برای اینکه قدم‌هایی برداشته شود. معتقدم دولت چهاردهم و آقای پزشکیان اگر آنچه که مطالبه مردم در انقلاب، منشور امام راحل به عنوان بنیانگذار انقلاب و چارچوب معرفتی مقام معظم رهبری را به عنوان رهبری که زعامت بیش از 40 ساله کشور را دارند، بتواند خوب تفسیر کند و به خوبی به جامعه منتقل و تبیین کند گام مهمی برداشته است. محصول، میوه و ثمره‌ این امر در کوتاه‌مدت همان انسجام، وحدت و بازگشت به روحیه یکپارچگی است که در سال‌های اول انقلاب شاهد بودیم.  

گفت‌وگو از معصومه صبور

انتهای پیام