با گذشت بیش از چهار دهه از دفاع مقدس، سینمای ایران همچنان در مسیر ثبت و روایت این دوره تاریخی تلاش میکند. آثار سینمای دفاع مقدس، علاوه بر بازنمایی جنگ و مقاومت، به دنبال انتقال ارزشها و درسهای اخلاقی و انسانی آن دوران به نسل امروز هستند. این مهم، در شرایطی که سبک زندگی و رسانهها به سرعت در حال تغییرند، نیازمند خلاقیت و بهروز بودن روایتهاست تا بتواند با مخاطب نوجوان و جوان ارتباط برقرار کند و همزمان اصالت و پیامهای ارزشمند جنگ را حفظ کند.
در سالهای اخیر، سینمای دفاع مقدس با چالشهایی مواجه شده است؛ از یک سو باید واقعیتهای تلخ و پیچیده جنگ را نشان دهد و از سوی دیگر، با زبان هنری جذاب و قابل فهم برای مخاطب امروز ارائه شود. این تعادل ظریف، اهمیت ویژهای به انتخاب قصه، شخصیتها و فضاسازی اثر میدهد و هنرمندان این حوزه را به جستوجوی روایتهای خلاقانه و تازه واداشته است.
یکی از ویژگیهای بارز سینمای دفاع مقدس، توجه به قهرمانان واقعی و شخصیتهای اثرگذار دوران جنگ است. فیلمهایی که با محوریت زندگی و رشادتهای این افراد ساخته میشوند، علاوه بر ثبت تاریخ، به الگوسازی برای نسل امروز نیز کمک میکنند. اهمیت پرداختن به شخصیتهای واقعی مانند شهدای مقاومت و فرماندهان جنگ، نشاندهنده نگاه اصیل و وفادار به مستندات تاریخی در سینمای ایران است.
بهطور ویژه، توجه به باورها و مشارکت مردم در دوران دفاع مقدس یکی دیگر از محورهای مهم آثار این حوزه است. از جبهههای جنگ تا پشت جبهه، حضور مردم و اعتقاد به ارزشهای دینی و ملی، پشتوانهای برای مقاومت و ایستادگی رزمندگان بود. سینمای دفاع مقدس تلاش کرده این روحیه جمعی و انسجام اجتماعی را نیز در قاب تصویر ثبت کند تا مخاطب امروز درک بهتری از این ارزشها پیدا کند.
با تغییر نسلها و افزایش فاصله زمانی از دوران جنگ، انتقال واقعیتهای دفاع مقدس به نسل جوان به یکی از مهمترین چالشهای سینماگران تبدیل شده است. آثار موفق این حوزه، با بهرهگیری از زبان هنری جذاب، شخصیتپردازی دقیق و داستانسرایی خلاق، توانستهاند پیامهای ارزشمند دفاع مقدس را با مخاطب معاصر به اشتراک بگذارند و تجربهای فراگیر و تأثیرگذار ایجاد کنند.
ایکنا به مناسبت هفته دفاع مقدس در نشستی به بررسی وضعیت سینمای دفاع مقدس و چالشها و دستاوردهای آن پرداخته است. در این نشست، سید احمد میرعلایی، تهیهکننده سینمای دفاع مقدس و مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی، دانش اقباشاوی، کارگردان سینمای دفاع مقدس که اخیراً فیلم «اسفند» را با همین محوریت در اکران داشته است و رضا مسعودی، بازیگر نقش شهید علی هاشمی در فیلم «اسفند»، حضور دارند و دیدگاههای خود را پیرامون این موضوع مطرح کردهاند.
در ادامه، با بخش نخست گفتوگوی تفصیلی ایکنا با این سه هنرمند و فعال سینمای دفاع مقدس همراه میشویم تا نگاهی جامع به دستاوردها، چالشها و مسیر پیش روی این ژانر سینمایی داشته باشیم و تأثیر آن بر نسل امروز را بررسی کنیم.
سید احمد میرعلایی از چهرههای برجسته و تأثیرگذار سینمای دفاع مقدس به شمار میرود. او فعالیت خود را از ابتدای دهه شصت با حضور در مقام بازیگر در آثار شاخص دفاع مقدس آغاز کرد و در ادامه مسیر حرفهای خود، تجربه تهیهکنندگی فیلمهای این ژانر را نیز بر عهده گرفت. میرعلایی در طول سالها تلاش کرده است تا نه تنها واقعیتهای تاریخی و رشادتهای رزمندگان دوران دفاع مقدس را به تصویر بکشد، بلکه با بهرهگیری از هنر سینما، پیامهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی این دوران را نیز به نسلهای جدید منتقل کند. او در این نشست به بررسی اهمیت و جایگاه فرهنگ دفاع مقدس در سینما، نقش روایتهای هنری در انتقال ارزشها به نسل جوان و ضرورت بهروز شدن شیوههای روایت متناسب با تغییرات جامعه و سلایق مخاطب پرداخته است. در ادامه با سخنان این سینماگر پیشکسوت و نگاه او به سینمای دفاع مقدس همراه میشویم.
ایکنا - با توجه به تغییرات گسترده در سبک زندگی و رسانههای امروزی، وضعیت سینمای دفاع مقدس در ایران چگونه است و به نظر شما این سینما توانسته است واقعیتهای جنگ را به نسل جوان و نوجوان با زبان هنری و روایت مناسب منتقل کند، به طوری که هم جذابیت لازم برای مخاطب امروز را داشته باشد و هم پیامهای ارزشمند و آموزنده دوران دفاع مقدس را به شکل کامل و تأثیرگذار به آنها ارائه دهد؟
وضعیت فعلی سینمای دفاع مقدس با پیچیدگیهای قابل توجهی روبهرو است، زیرا نسل امروز با طیف گستردهای از محتواهای جذاب و اکثراً مخرب مواجه است و این مسئله انتقال پیامهای ارزشمند و واقعی دوران دفاع مقدس را دشوار کرده است. در گذشته وقتی فیلمی در سینما یا تلویزیون اکران میشد، دسترسی به مخاطب و جلب توجه او سادهتر بود، اما اکنون این امکان به همان شکل وجود ندارد و نیاز به بازنگری جدی در روشهای روایت، زبان هنری و شیوه ارتباط با مخاطب احساس میشود. اولین مسئولیت بر عهده فیلمساز است؛ هنرمندان فعال در حوزه دفاع مقدس باید خود را با نیازها و سلایق روز مخاطب وفق دهند، مطالعه دقیقتری داشته باشند و شیوههای روایت را با مخاطب امروز هماهنگ کنند. این بهروز شدن نه تنها یک ضرورت فنی، بلکه شرط اصلی برقراری ارتباط واقعی و تأثیرگذار با نسل جوان است و بدون آن، پیامهای دفاع مقدس آن طور که باید منتقل نخواهند شد و ظرفیتهای بالقوه این دوران به درستی آشکار نمیشود.
مسئولان سینمایی و تلویزیون نیز باید از تکرار صرف روایتهای گذشته اجتناب کنند و با بازنگری در سیاستها و برنامهریزیها، فرصتهای تازه برای روایت داستانها و استخراج گوهرهای ارزشمند دفاع مقدس فراهم آورند. این رویکرد میتواند امکان پاسخگویی به نیازهای فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، عرفانی و دینی جامعه امروز را فراهم کند و نقش سینما در انتقال این ارزشها را به حداکثر برساند. تجربه نشان میدهد که دفاع مقدس توانسته است بنیانهای فرهنگی و اجتماعی انقلاب را بیمه کند و اگر فیلمسازان و مسئولان سینمایی با دقت و شناخت وارد این عرصه شوند، این دوران نه تنها پاسخگوی مسائل تاریخی بلکه راهنمای مسائل آینده جامعه خواهد بود. بنابراین توجه ویژه و برنامهریزی هوشمندانه در این حوزه، یک ضرورت ملی و فرهنگی است و غفلت از آن میتواند پیامها و ارزشهای دفاع مقدس را از دسترس نسلهای بعدی دور کند.
سینما به عنوان رکن مؤثر در انتقال پیامها و ارزشهای دوران دفاع مقدس، ظرفیت بسیار بالایی دارد و اگر با برنامهریزی دقیق، خلاقیت هنری و شناخت عمیق تاریخی به این موضوع پرداخته شود، میتواند نقش کلیدی در شکلدهی به ذائقه نسل جدید، تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی و حفظ یاد و ارزشهای دفاع مقدس در جامعه ایفا کند، به طوری که اثرات آن در بلندمدت نیز باقی بماند و نیازهای امروز و فردای کشور را پاسخ دهد.
ایکنا - با توجه به تحول گسترده رسانهها و نقش فعال نسل Z در جهان امروز، چگونه میتوان دفاع مقدس را در شرایطی معنا داد که جنگ روایتها اهمیت بیشتری از جنگ کلاسیک پیدا کرده است و چه تمهیداتی باید در سینما، تلویزیون و فضای مجازی برای انتقال صحیح پیامهای این دوران به نسل جوان و نوجوان در نظر گرفته شود، به طوری که این پیامها علاوه بر حفظ اصالت تاریخی و ارزشهای اخلاقی، بتوانند با ابزارها و زبانهای رسانهای امروز ارتباط برقرار کنند و اثرگذاری لازم را داشته باشند؟
در شرایط کنونی، جهان با تحول اساسی در ابزارهای رسانهای و حضور فعال نسل Z مواجه است، نسلی که بیشترین تعامل را با فضای مجازی و محتوای آنلاین دارد و به شکل مستقیم تحت تأثیر جریانهای خبری و فرهنگی جهانی قرار میگیرد. در چنین شرایطی، دفاع مقدس نه تنها یک واقعیت تاریخی، بلکه یک مجموعه کامل ارزشها و آموزههای اخلاقی و اجتماعی است که قابلیت تبدیل شدن به محتوای رسانهای تأثیرگذار را دارد. اگر ما نتوانیم با تحلیل دقیق نسل Z، نیازها و علایق او را درک کنیم و روایتهای دفاع مقدس را متناسب با ابزارهای مدرن ارائه کنیم، ظرفیتهای این دوران مغفول میماند و اثرگذاری آن بر مخاطب کاهش پیدا میکند.
ایکنا – در زمینه بهرهگیری از تجربههای رسانهای جهانی، چه درسهایی میتوان از نحوه پوشش و تحلیل جنگها و بحرانها در جهان گرفت و چگونه میتوان از این تجربهها برای تقویت روایت دفاع مقدس و مقابله با پیشبرد روایت دشمن در فضای رسانهای بهره برد، به طوری که مخاطب داخلی و منطقهای با پیامهای صحیح و مستند مواجه شود و این پیامها بتوانند جایگزین یا اصلاحکننده روایتهای تحریفشده و اغواگرانه دشمن شوند؟
تجربه جهانی نشان میدهد که رسانهها ابزار قدرتمندی برای هدایت افکار عمومی هستند و دشمن در حوزه جنگ رسانهای، با طراحی و انتشار محتواهای هدفمند، ذهن نسل جوان را به سوی اهداف خود سوق میدهد. برای مقابله با این وضعیت، لازم است تحلیل دقیق و تولید محتوای مستند و هنری دفاع مقدس در قالب سینما، تلویزیون و شبکههای اجتماعی صورت گیرد تا هم پیامهای واقعی دوران جنگ را منتقل کند و هم توانایی جذب نسل Z را داشته باشد. تولید محتوای هنری و تحلیلی میتواند به عنوان یک مجموعه کامل عمل کند و نه تنها روایت صحیح را منتقل کند، بلکه نقش راهنما و مرجع برای جوانان در مواجهه با روایتهای مخدوش و اغواگرانه دشمن را ایفا کند.
قرآن و آموزههای دینی یک راهنمای بیزمان و کامل برای زندگی انسانهاست و وقتی با روایت دفاع مقدس ترکیب شود، میتواند نسل جوان را با ارزشهایی چون تعبد، پاکی، مسئولیتپذیری، اخلاق اجتماعی و... آشنا کند. تجربه دوران دفاع مقدس نشان میدهد که افراد حاضر در جبهه، نه تنها در عملیات نظامی، بلکه در تربیت اخلاقی و معنوی نیز آزموده شدند و این تجربهها قابلیت ارائه به نسل امروز را دارد تا بتواند رفتارها و تصمیمهای آنان را شکل دهد. با این نگاه، تولید محتوا باید شامل تحلیل دقیق، روایت مستند و کاربردی و بهرهگیری از زبان هنری جذاب برای نسل Z باشد تا پیامهای دفاع مقدس تبدیل به تجربه عملی برای مخاطب شود.
ایکنا – در مقایسه با دیگر کشورهای جهان که در حوزه رسانه و روایت جنگ پیشرفته عمل میکنند، چه نقاط ضعف و عقبماندگیهایی در سینما و تلویزیون ایران مشاهده میشود و چه اقداماتی میتواند سبب تقویت حضور جمهوری اسلامی در عرصه جنگ روایتها و ارائه پیامهای فرهنگی و استراتژیک در سطح منطقه و جهان شود، به طوری که توان مقابله با روایتهای تحریفشده دشمن فراهم شود؟
کشور ما در مقایسه با جهان در حوزه جنگ روایتها عقب است و علیرغم در اختیار داشتن گنجینههای بینظیر محتوایی توان رسانهای کافی برای ارائه روایتهای واقعی و جذاب دفاع مقدس به مخاطب داخلی و بینالمللی ندارد. رسانههای داخلی معمولاً به تحلیل و بررسی محدود و محلی بسنده میکنند و ظرفیت سینما و تلویزیون برای تولید محتواهای تأثیرگذار و رقابت با جریانهای رسانهای جهان که اغلب متکی به محتوا و تاریخ سازی کاذب هستند به خوبی استفاده نمیشود.
برای جبران این عقبماندگی، که مشکل اساسی و بسیار مهم ما در رویارویی با کارزار جهانیِ در حال وقوع رسانههاست باید استراتژی مشخص، تولید محتوای جامع و هنری، تحلیل دقیق وضعیت رسانهای دشمن و بهرهگیری از ابزارهای مدرن رسانهای در دستور کار قرار گیرد تا هم روایت صحیح دفاع مقدس حفظ شود و هم پیام فرهنگی و استراتژیک ایران در سطح منطقه و جهان منتشر شود.
ایکنا – با توجه به حضور نوجوانان ۱۴ تا ۱۶ ساله در جبههها و نقش آنها در عملیاتها، چگونه میتوان شجاعت، تعهد و وجدان اخلاقی این نوجوانان را در قالب روایتهای سینمایی و مستند به نسل امروز منتقل کرد، به طوری که پیامآوری و ارزشهای ملی، دینی و اخلاقی دوران دفاع مقدس برای نسل Z و نسل آلفا به صورت ملموس و الهامبخش ارائه شود و آنها بتوانند الگوگیری کنند و حس مسئولیتپذیری و ایثارگری را در زندگی روزمره خود تجربه کنند؟
حضور نوجوانان ۱۴ تا ۱۶ ساله در میدانهای جنگ، نمونهای بینظیر از شجاعت، تعهد و ایثارگری است که نشان میدهد جوانان میتوانند در شرایط دشوار نقشآفرین باشند. این تجربهها اگر به صورت دقیق و پژوهشمحور در سینما و مستندهای امروز به نمایش گذاشته شود، قادر خواهد بود حس مسئولیتپذیری، وجدان اخلاقی و تعهد ملی را به نسل Z منتقل کند. نسل جوان با مشاهده چنین روایتهایی درمییابد که ایثارگری و پایبندی به ارزشها، تنها محدود به بزرگسالان نیست و هر فرد در هر سنی میتواند اثرگذار باشد.
موفقیتهای دفاع مقدس نتیجه تلاش و همکاری گسترده میان ارتش، سپاه، بسیج و جهاد سازندگی بود که در شرایط محدودیت منابع و فشار دشمن انجام شد
ارائه داستانها و نمونههای واقعی از رفتارهای شجاعانه این نوجوانان، همراه با تحلیل فرهنگی و تاریخی، میتواند به عنوان الگوی عملی و الهامبخش برای مخاطب امروز عمل کند و حس تعلق، مسئولیت اجتماعی و انگیزه خدمت به جامعه را در او تقویت کند.
ایکنا – در بررسی تاریخ دفاع مقدس، چگونه میتوان از تجربههای شهدای برجستهای مانند شهید بابایی و دیگر فرماندهان و رزمندگان مؤمن و متعهد بهره برد تا هم نقش تکنولوژی و فنآوری در موفقیت عملیاتها و هم ایمان و پاکی اخلاقی نیروها به درستی برای مخاطب نسل جوان تحلیل و تصویرسازی شود، به گونهای که سینما و تلویزیون این دو بعد یعنی روحیه معنوی و مهارت فنی را همزمان به نمایش بگذارند؟
تجربه فرماندهان و رزمندگان برجسته دوران دفاع مقدس نشان میدهد که موفقیتها نتیجه همزمان ایمان، اخلاق و تسلط بر فنآوری نظامی بوده است. شهید بابایی یا شهید باقری و دیگر شهدا، با اتکا به ایمان قوی و تعبد، و در عین حال بهرهگیری از تکنولوژی محدود آن زمان، توانستند عملیاتهای پیچیده را با دقت و موفقیت اجرا کنند.
اگر آثار سینمایی و تلویزیونی بتوانند این دو بعد را به صورت همزمان به نمایش بگذارند، مخاطب جوان نه تنها با ارزشهای معنوی و اخلاقی آشنا میشود، بلکه میفهمد که موفقیت در شرایط دشوار نیازمند مهارت، دانش و بهرهگیری درست از ابزارها و منابع موجود است. تصویرسازی صحیح این ترکیب میتواند قدرت دفاع مقدس را به صورت ملموس به نسل امروز منتقل کند و الهامبخش رفتارها و تصمیمگیریهای آنان باشد.
ایکنا – با توجه به شرایط محدودیت منابع و فشار دشمن و پیچیدگیهای عملیاتی، چگونه میتوان این شرایط ویژه و فداکاری نیروهای ارتش، سپاه و بسیج را در قالب روایتهای دقیق، مستند و پژوهشی در آثار سینمایی و تلویزیونی ارائه کرد، به طوری که مخاطب جوان دریابد موفقیتهای دوران دفاع مقدس نه حاصل سادگی، بلکه نتیجه برنامهریزی دقیق، شجاعت فردی، خلاقیت عملیاتی و همکاری همگانی بوده است؟
موفقیتهای دفاع مقدس نتیجه تلاش و همکاری گسترده میان ارتش، سپاه، بسیج و جهاد سازندگی بود که در شرایط محدودیت منابع و فشار دشمن انجام شد. روایتهای سینمایی و تلویزیونی باید این همکاری، خلاقیت و برنامهریزی دقیق را به شکل مستند و پژوهشی به تصویر بکشند تا مخاطب بداند که هر پیروزی حاصل فداکاری، هوش عملیاتی و تلاش جمعی بود. روایت دقیق عملیاتها، مشکلات پیشرو و نحوه غلبه بر آنها، به مخاطب نسل جوان نشان میدهد که ایثارگری و موفقیت، بدون تفکر، شجاعت و همیاری ممکن نیست و هر تصمیم و اقدام موفق در میدان جنگ با مطالعه و دقت انجام شده است. اینگونه آثار میتوانند حس اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری و ارزشهای جمعی را در نسل امروز تقویت کنند.
ایکنا – چه تمهیداتی لازم است تا تجربیات و ایثارگریهای نیروهای نظامی و اعضای جهاد سازندگی با پشتیبانی مردمی به صورت جامع و مستند در تولیدات سینمایی منعکس شود و این روایتها بتوانند به عنوان یک نمونه موفق در جنگ رسانهای و فرهنگی امروز عمل کنند، به گونهای که نه تنها دستاوردهای نظامی، بلکه کارآفرینی، ابتکار و اعتماد به نفس رزمندگان به نمایش گذاشته شود و الگوی فکری و عملی برای نسلهای آینده باشد؟
تجربیات نیروهای نظامی همراه با اقدامات جهاد سازندگی همچون بسیج قهرمان از دل مردم جوشید و پشتیانی امت در سایه رهبری امام(ره)، مجموعهای کامل از مهارت، ابتکار، فداکاری و مدیریت منابع محدود را نشان میدهد. برای بازنمایی صحیح این تجربیات، تولیدکنندگان آثار سینمایی و مستند باید به پژوهش میدانی، مصاحبه با رزمندگان، تحلیل مستندات تاریخی و بهرهگیری از تکنیکهای نوین تصویری توجه کنند. این آثار نه تنها باید عملیات و دستاوردهای نظامی را نشان دهند، بلکه خلاقیت، روحیه جمعی، اعتماد به نفس و ابتکار عمل نیروها را نیز تصویرسازی کنند تا نسل جوان بتواند الگوی عملی و رفتاری خود را از آن استخراج کند و در زندگی روزمره و حرفهای خود به کار گیرد. این رویکرد میتواند آثار دفاع مقدس را در عرصه جنگ رسانهای امروز به یک نمونه موفق تبدیل کند و پیامهای فرهنگی و اجتماعی آن را جهانی نماید.
ایکنا – با توجه به محدودیت امکانات جلوههای بصری و تجهیزات سینمایی در دورههای گذشته، چگونه میتوان در آثار امروز دفاع مقدس واقعیت عملیاتها و شجاعت نیروها را با زبان هنری و تکنیکهای نوین به تصویر کشید، به طوری که مخاطب نسل جوان نه تنها سرگرم شود، بلکه شناخت صحیح و دقیق از سختیها، فداکاریها و موفقیتهای دوران جنگ و نقش همه اقشار جامعه در پیروزیهای ملی پیدا کند و ارزشهای اخلاقی و معنوی این دوران را درک کند؟
محدودیتهای تجهیزات و جلوههای بصری در گذشته، باعث شد که بسیاری از واقعیتهای دوران دفاع مقدس به درستی بازنمایی نشود. امروز با بهرهگیری از تکنیکهای نوین سینمایی، جلوههای بصری دیجیتال و پژوهش مستند، میتوان شجاعت نیروها، پیچیدگی عملیاتها و نقش همه اقشار جامعه را به صورت واقعی و الهامبخش به تصویر کشید. مخاطب نسل جوان با این شیوه، نه تنها سرگرم میشود، بلکه میتواند درک عمیقی از سختیها، ایثارگریها و همبستگی ملی پیدا کند و ارزشهای اخلاقی و معنوی دوران دفاع مقدس را به عنوان بخشی از هویت جمعی خود تجربه و باور کند. این نوع روایت میتواند مخاطب امروز را با تاریخ و فرهنگ جنگ به شکل ملموس و تأثیرگذار مرتبط کند.
بخش بعدی این نشست به سخنان دانش اقباشاوی، کارگردان شناختهشده سینمای ایران اختصاص داشت. اقباشاوی که زاده جنوب کشور است، از ابتدای ورود خود به عرصه سینما به ژانر دفاع مقدس گرایش داشته و همچنان به این مسیر وفادار مانده است. تجربهها و آثار او نشان میدهد که دغدغه اصلیاش نه تنها بازنمایی واقعیتهای تاریخی، بلکه برجسته کردن ارزشهای انسانی، اخلاقی و فرهنگی دفاع مقدس است. این کارگردان در سالهای اخیر تلاش کرده است با زبان سینما، ارتباطی مستقیم و مؤثر با نسل جوان برقرار کند و پیامهای دوران دفاع مقدس را با شیوهای جذاب و قابل فهم ارائه دهد. اخیراً فیلم سینمایی «اسفند» به کارگردانی وی و با محوریت شخصیت شهید علی هاشمی روی پرده سینماهای کشور رفته است و توانسته توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. در ادامه با سخنان این سینماگر و نگاه او به سینمای دفاع مقدس همراه میشویم.
ایکنا – با توجه به گذر زمان و تغییر نسلها، وضعیت کنونی سینمای دفاع مقدس در ایران را چگونه ارزیابی میکنید و آیا این ژانر توانسته است با نسل جدیدی که از فضای جنگ ۸ ساله کمتر اطلاع دارد، ارتباط برقرار کند و اهمیت تاریخی و هویتی آن را منتقل کند؟
سینمای دفاع مقدس در ایران در سالهای اخیر به طور طبیعی به یک زیرشاخه از سینمای تاریخی تبدیل شده است. این ژانر از یک سو حامل تجربهها و برکات فراوان ملت ایران است و از سوی دیگر میتواند درسهای بسیار ارزشمندی از تاریخ و فرهنگ ملی را به نسلهای جدید منتقل کند، نسلی که خود تجربه مستقیم جنگ را نداشته و شناختش از آن دوران محدود به روایتها و کتابهاست. اهمیت این سینما در این است که اگر ملتی از تاریخ خود درس نگیرد، محکوم به تکرار اشتباهات گذشته خواهد بود و دفاع مقدس، با تمام پیچیدگیها و دشواریهایش، نمونهای از مقاومت، نوآوری و خودباوری ملی است. بنابراین این سینما میتواند با استفاده از منابع مستند و تحقیقهای دقیق، ارتباطی مستقیم و مؤثر با نسل جدید برقرار کند و ارزشها و دستاوردهای تاریخی جنگ را به تصویر بکشد.
ایکنا – شما در ساخت فیلم «اسفند» با چه رویکردی توانستید مستندات واقعی جنگ را با تخیل هنری ترکیب کنید تا فیلم هم از نظر تاریخی معتبر باشد و هم برای مخاطب تاثیرگذار و باورپذیر جلوه کند؟
در تجربه ساخت فیلم «اسفند» متوجه شدم که منابع بسیار غنی و متنوعی از وقایع جنگ وجود دارد، اعم از مکتوبات، اسناد صوتی و تصویری، و خاطرات رزمندگان. فیلمساز نباید صرفاً در فضای تخیل و فرضیات حرکت کند، بلکه باید بر تاریخ و جغرافیا متکی باشد. با ترکیب دقیق تحقیقات میدانی، مطالعات تاریخی، خاطرات ثبتشده و اندکی تخیل هنری، تلاش کردیم فیلمی بسازیم که هم کاملاً باورپذیر باشد و هم تأثیری عمیق بر مخاطب داشته باشد. این رویکرد باعث میشود مخاطب با واقعیتهای انسانی، اجتماعی و نظامی جنگ مواجه شود و حس نزدیکی با رزمندگان و شرایط دشوار آن دوران پیدا کند، بدون اینکه فیلم از اعتبار تاریخی یا قدرت روایت خود کاسته شود.
ایکنا – در دهههای گذشته، سینمای دفاع مقدس در ایران دچار تغییر رویکرد شد؛ از فیلمهای پروپاگاندایی تا آثار شاعرانه و حتی ضد جنگ. به نظر شما دلیل این تغییرات چیست و اکنون چه رویکردی در ساخت فیلمهای دفاع مقدس برای انتقال واقعیتها و ارزشهای ملی مناسبتر است، به گونهای که مخاطب امروز نیز با آن ارتباط برقرار کند؟
در دهه ۶۰، سینمای دفاع مقدس عمدتاً با رویکرد تهیجی و پروپاگاندایی تولید میشد و فیلمهایی مانند «پایگاه جهنمی» نمونههایی از این دوره بودند. در دهه ۷۰، رویکرد سینمایی تغییر کرد و آثار شاعرانه و عاطفی مانند «کیمیا» و «سفر به چزابه» ساخته شدند. در دورهای نیز فیلمهای ضد جنگ با تمرکز بر شکست، سوگواری و آسیبهای اجتماعی تولید شدند که بازتابی از افکار عمومی و عکسالعمل به جنگ بود. اکنون با فاصله گرفتن از آن دورهها و تجربه تاریخی، ضروری است که فیلمها بیشتر بر واقعیات شورانگیز دفاع مقدس، تلاشهای رزمندگان، هوشمندی و ابتکارات آنها متمرکز شوند. این رویکرد نه تنها به مخاطب شناخت دقیقتر از جنگ میدهد، بلکه ارزشهای انسانی، ملی و خودباوری را نیز منتقل میکند و نسل امروز را با شجاعت، خلاقیت و ایثار رزمندگان آشنا میسازد.
لازم به ذکر است، فیلمهای دفاع مقدس در سینمای ایران همواره بخشی مهم و تأثیرگذار از تاریخ هنری کشور بودهاند. این آثار نه تنها به بازنمایی صحنههای نبرد پرداختهاند، بلکه لایههای عمیقتری از فرهنگ، هویت و ارزشهای اجتماعی ایرانیان را نیز منعکس کردهاند. در میان این فیلمها، برخی توانستهاند ماندگار شوند و در حافظه جمعی مردم جای بگیرند. در این میان، فیلمهای «سرزمین خورشید» و «دوئل» با محوریت رابطه مردم و جنگ به عنوان آثاری شاخص و ماندگار شناخته میشوند که توانستند تصویری واقعی و هنری از حضور مردم در متن دفاع مقدس ارائه دهند. همچنین «عروسی خوبان» با روایتی متفاوت، تضاد میان رزمندگان و جامعهای درگیر سوداگری و مادیگرایی را به زیبایی به تصویر کشید و توانست لایههای تازهای از واقعیتهای پس از جنگ را به مخاطب نشان دهد. این دسته از آثار یادآور میشوند که سینمای دفاع مقدس تنها بازآفرینی میدانهای نبرد نیست، بلکه بستری برای واکاوی ارزشها، تضادها و تحولات اجتماعی دوران جنگ و پس از آن است. چنین فیلمهایی میتوانند پلی میان نسلها ایجاد کنند و روایت مقاومت و ایثار را با زبان هنری برای جوانان امروز زنده نگاه دارند.
ایکنا – با توجه به نقش جوانان و نوآوری آنها در جنگ، چگونه میتوان این واقعیتها را در فیلمهای دفاع مقدس به تصویر کشید و تأثیر تلاشهای آنها در موفقیت عملیاتها و مدیریت منابع انسانی و لجستیکی را به مخاطب منتقل کرد؟
جوانان و نوجوانان نقش کلیدی و حیاتی در سازمان رزم ایران داشتند؛ آنها با روحیهای نوآورانه، خلاق و شهادتطلبانه، توانستند محدودیتهای سخت را پشت سر بگذارند و نقش تعیینکنندهای در عملیاتهای مختلف ایفا کنند. این واقعیتها باید با دقت پژوهشی در فیلمها منعکس شوند و نه تنها صحنههای جنگ، بلکه مدیریت منابع انسانی، لجستیک، مهندسی و اطلاعات را نیز به نمایش بگذارند.
روایت دقیق و پژوهششده از تلاشهای جوانان رزمنده، هم اصالت تاریخی فیلم را حفظ میکند و هم الهامبخش نسلهای جدید است تا ارزشهای نوآوری، ایثار و خودباوری را درک کنند و بدانند موفقیتهای دفاع مقدس حاصل تلاشهای مخلصانه، عاشقانه و هوشمندانه رزمندگان بود.
ایکنا – برخی مورخان و کارشناسان تاریخ جنگ ایران را با تحریف یا تقطیع روایت میکنند؛ این موضوع چه تأثیری بر سینمای دفاع مقدس دارد و چگونه میتوان از ایجاد برداشتهای نادرست در فیلمها جلوگیری کرد تا روایت درست و واقعگرایانه حفظ شود؟
تحریف و تقطیع تاریخ جنگ باعث میشود دستاوردهای سازمان رزم ایران کمرنگ جلوه کند و مخاطب تصویر نادرستی از واقعیتها دریافت کند. در سینما، این امر میتواند موجب کاهش قدرت تأثیرگذاری فیلمها و از بین رفتن اصالت روایت شود. بهترین راهکار، اتکا به منابع مستند، خاطرات رزمندگان، اسناد تصویری و صوتی و پژوهشهای دقیق است تا تصویری جامع و درست از وقایع ارائه شود. فیلمساز باید با استفاده از این منابع و تحلیل کارشناسی، تمام ابعاد جنگ از جمله موفقیتها، نوآوریها، خطاها و سختیها را منعکس کند تا هم تاریخ محفوظ بماند و هم مخاطب واقعیتهای جنگ را به درستی درک کند و ارزشهای انسانی و ملی به شکل قابل فهم و الهامبخش منتقل شود.
ایکنا – توضیح دهید که چرا پرداختن به مبانی تاریخی و رعایت دقیق مستندات اهمیت دارد و چگونه این دیدگاه مبنایی میتواند به سینماگران کمک کند تا روایتها را با صحت تاریخی و اصالت فرهنگی ارائه کنند؟
پرداختن به مبانی تاریخی و رعایت دقت مستندات در سینمای دفاع مقدس اهمیت حیاتی دارد، زیرا هرگونه برداشت نادرست میتواند مخاطب را از واقعیتهای تاریخی دور کند و ارزشهای فرهنگی و ملی را تحریف نماید. برای مثال، برخی تصور میکنند که «طوفان الاقصی» اقدامی خودسرانه یا صرفاً دسیسه دشمن بوده است، در حالیکه بررسیهای تاریخی و پژوهشهای میدانی نشان میدهد این رویداد، ادامهای از مبارزات مردمی در چارچوب هویت و مقاومت ملی است. رعایت مبانی تاریخی نه تنها صحت روایت را تضمین میکند، بلکه به فیلمساز اجازه میدهد ضمن روایت جذاب و تأثیرگذار، پیامهای ارزشی و انسانی را به مخاطب منتقل کند. این توجه به اصول بنیادین، پایهای برای تولید آثار سینمایی مستندگونه و قابل اعتماد فراهم میآورد و به جلوگیری از تحریف وقایع و ایجاد برداشتهای نادرست کمک میکند.
ایکنا – به تنوع روایتها در سینمای دفاع مقدس اشاره داشتید و گفتید که این سینما صرفاً محدود به نمایش بسیجیها و سپاه نیست، بلکه شامل ارتش، هوانیروز و خلبانان نیز میشود. چگونه این تنوع در روایتها میتواند تجربه مخاطب را کاملتر کند و چرا مهم است که همه ابعاد جنگ، از قهرمانان فردی تا ابتکارات سازمانی، به تصویر کشیده شوند؟
سینمای دفاع مقدس ایران هرگز تکبعدی نبوده و محدود به یک گروه یا جناح خاص نیست. تنوع روایتها از ارتش و هوانیروز گرفته تا خلبانان و رزمندگان مختلف، به مخاطب این امکان را میدهد که ابعاد متفاوت جنگ، از شجاعت و ابتکارهای فردی گرفته تا سازماندهی و مدیریت منابع را درک کند. نمایش این تنوع، نه تنها اصالت تاریخی جنگ را حفظ میکند بلکه مخاطب را با واقعیتهای پیچیده و انسانمحور جنگ مواجه میسازد و نشان میدهد که موفقیتهای عملیاتها حاصل تلاش مشترک، ابتکار و فداکاری تمامی نیروهای انسانی بوده است.
این نگاه جامع، تجربه سینمایی را غنیتر و آموزندهتر میکند و حس احترام و تقدیر از تمام قهرمانان جنگ را اشاعه میدهد. در این میان باید از فیلمهایی چون «عقابها»، «کانیمانگا»، «حمله به اچ 3»، «صیاد»، «آسمان غرب» و سریالهایی «شوق پرواز» و سیمرغ» به عنوان آثار ارزشمندی نام برد که دلاورمردیهای ارتشیان را تصویر کردهاند.
رضا مسعودی، بازیگر شناختهشده سینمای ایران که اخیراً نقش شهید علی هاشمی را در فیلم سینمایی «اسفند» ایفا کرده است، نیز دیدگاههای خود را پیرامون مباحث مطرحشده در این جلسه با ما در میان گذاشت. مسعودی با تأکید بر اهمیت انتقال واقعیتها و ارزشهای دفاع مقدس به نسل جوان، بر لزوم تعهد بازیگران و فیلمسازان به دقت تاریخی و وفاداری به شخصیتهای واقعی تأکید کرد. وی اظهار کرد که، بازی در نقش افرادی همچون شهید علی هاشمی نه تنها یک مسئولیت هنری، بلکه یک رسالت اخلاقی و فرهنگی است، زیرا این تجارب میتواند الگو و الهامبخش نسل امروز باشد و روحیه ایثار، شجاعت و تعهد ملی را در میان مخاطبان زنده کند. در ادامه با سخنان این بازیگر همراه میشویم تا از نگاه او به سینمای دفاع مقدس و تجربه نقشآفرینی در آثار فاخر این حوزه مطلع شویم.
ایکنا – درباره ضرورت بهروز بودن سینما در پرداختن به مضوعات دفاع مقدسی، شما چگونه این نکته را در کارهای سینمایی خودتان مدنظر قرار میدهید و چه تأثیری بر انتخاب قصهها و موضوعات شما دارد، خصوصاً وقتی به نسل جدید و تغییرات گسترده در سلیقه و رفتار مخاطب نگاه میکنید؟
بهروز بودن در سینما و به ویژه در روایت داستانهای جنگی، یک ضرورت غیرقابل اجتناب است. نسل جدید مخاطبان، به دلیل دسترسی گسترده به اینترنت و انواع رسانهها، تجربه دیداری بسیار متنوعی دارند و فیلمها و سریالهای گوناگون را در کوتاهترین زمان ممکن مشاهده میکنند. بنابراین، اگر بخواهیم تأثیرگذار باشیم، باید قصهها و روایتهایمان را با این تجربه متناسب کنیم و از روشهای جدید روایتگری بهره ببریم. این بهروز بودن به ما اجازه میدهد تا قصههای تاریخی و جنگی را به گونهای ارائه کنیم که هم باورپذیر باشند و هم جذابیت لازم برای مخاطب امروز را داشته باشند.
همچنین، پژوهشهای دقیق در این زمینه کمک میکند تا اطلاعات تاریخی و واقعی به درستی منتقل شود و روایت از سطح صرفاً داستانی فراتر رود. ترکیب پژوهش دقیق و روایت جذاب، موجب میشود که مخاطب نسل جدید با علاقه و دقت بیشتری درگیر داستان شود. در نتیجه، سینما از شکل کلاسیک گذشته خود خارج میشود و به نوعی جنگ روایتها تبدیل میشود که تجربه تازهای را برای تماشاگر ایجاد میکند.
ایکنا – با توجه به تحولات فضای مجازی و نقش ارتشهای سایبری دشمن، به نظر شما چه تأثیری این مسائل بر نسل جدید مخاطبان و نحوه مواجهه آنها با محتوای رسانهای و فرهنگی دارد و چه راهکارهایی میتواند موجب مقابله مؤثر با این تهدیدات شود؟
موضوع فضای مجازی و فعالیت ارتش سایبری دشمن، یک مسئله بسیار حیاتی و تأثیرگذار بر نسل جدید است. دشمنان میلیونها دلار برای ارتش سایبری خود هزینه میکنند تا افکار و فرهنگ مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهند، اما متأسفانه ما در رسانههای رسمی و فضای دیجیتال در بسیاری حوزهها عقب هستیم. نسل جدید، که به آن نسل z میگوییم، علاقه و انگیزه دارند که در این فضا فعالیت کنند و از ارزشهای خود دفاع کنند، اما محدودیتهایی مانند فیلترینگ گاهی دست آنها را بسته است و مانع از ایفای نقش مؤثرشان میشود.
بنابراین، علاوه بر تولید فیلمها و سریالهای باکیفیت و جذاب که میتوانند فرهنگ و ارزشها را منتقل کنند، لازم است راهکارهایی برای فعال کردن حضور مؤثر جوانان در فضای مجازی پیدا شود. این نسل دارای استعداد، دانش و انگیزه لازم است و اگر بتوانیم زمینه فعالیت آنها را فراهم کنیم، نیازی به صرف هزینههای هنگفت نیست و میتوانیم با این ارتش سایبری مقابله مؤثر داشته باشیم. به همین دلیل، درک اهمیت تهدیدات سایبری و توجه جدی به آن باید جزو اولویتهای اصلی باشد و امیدوارم که راهکارهای عملی برای استفاده مؤثر از ظرفیتهای نسل جدید ارائه شود.
ایکنا – با توجه به اهمیت وفاق ملی که در جریان جنگ ۱۲ روزه شکل گرفت، شما چه نکاتی را برای حفظ و تقویت این وفاق ملی ضروری میدانید و چگونه میتوان از ظرفیت سینما و تلویزیون برای آموزش و انتقال درست تجربههای این جنگ بهره برد؟
وفاق ملی که در جریان جنگ ۱۲ روزه شکل گرفت، یکی از مهمترین دستاوردهای آن بوده و حفظ و تقویت آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. متأسفانه در رسانههای رسمی، به ویژه تلویزیون، تحلیلهای ارائه شده معمولاً محدود به تعداد محدودی کارشناس تکراری است که هر روز به بحث میپردازند و این باعث میشود مخاطب، حتی کارشناسان و دانشجویان علاقهمند، خروجی قابل توجهی دریافت نکنند. اگر بخواهیم تجربه این جنگ و آموزههای آن به نسل جدید منتقل شود، لازم است از ظرفیتهای گستردهتر استفاده کنیم؛ برای مثال، میتوان کارشناسان دانشگاهی، دانشجویان، و حتی افراد متخصص در حوزههای مختلف را در تحلیلهای تلویزیونی و رسانهای مشارکت داد تا دیدگاههای متنوع و واقعی ارائه شود.
همچنین، سینما و سریالهای باکیفیت میتوانند نقش مهمی در انتقال مفاهیم و تجربههای جنگ ۱۲ روزه داشته باشند، زیرا روایت جذاب و مستندگونه، حتی برای کسانی که تجربه مستقیم جنگ را نداشتهاند، باورپذیر و اثرگذار خواهد بود. این رویکرد نه تنها باعث تقویت وفاق ملی میشود، بلکه امکان بهرهگیری از درسها و راهکارهای مختلف جنگ را برای تصمیمگیرندگان و نسل جدید فراهم میآورد. بنابراین، استفاده خلاقانه و علمی از تمامی ظرفیتها در تلویزیون، سینما، و فضای آموزشی میتواند نقش بسیار مؤثری در تثبیت این وفاق ملی داشته باشد.
پایان قسمت نخست
گزارش از داوود کنشلو
انتهای پیام