صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۶۳۰۷
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۲
در ستایش ایثار و مقاومت / ۲

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر قم گفت: جنگ روایت‌ها و سخن گفتن از انباشتی از تعویق‌ها و مطالبات مانده پس از پایان جنگ تحمیلی ۸ ساله دفاع مقدس آغاز شد، اما انقلاب اسلامی ایران با مدیریت جنگ روایت‌ها و گشودگی تعویق‌ها بحران‌های پس از جنگ را به‌خوبی مدیریت کرد.

انقلاب اسلامی ایران نه‌تنها نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشور، بلکه تحولی بنیادین در هویت ملی و دینی ایرانیان بود، این تحول در بستر دفاع مقدس هشت‌ساله، بیش از هر زمان دیگری خود را نشان داد؛ جنگی که در ظاهر تحمیلی و ویرانگر بود اما در عمق خود زمینه‌ساز استقلال، خودکفایی و بازتعریف جایگاه ایران در معادلات جهانی شد.

از روز‌هایی که ایران برای تأمین ساده‌ترین تجهیزات دفاعی همچون سیم‌خاردار به بازار سیاه متوسل می‌شد تا امروز که قدرت‌های جهانی برای دستیابی به فناوری‌های نظامی ایران صف کشیده‌اند، مسیری روشن از رشد و بالندگی ترسیم شده است. در این میان، پیوند ناگسستنی میان ایرانیت و اسلامیت، اصلی‌ترین رکن هویت انقلاب اسلامی بوده که توانسته است کشور را از بحران‌های سهمگین عبور دهد و پرچم استقلال و عزت ملی را برافراشته نگه دارد.

از همین‌رو، خبرنگار ایکنا از قم، به‌مناسبت هفته دفاع مقدس در گفت‌وگویی تفصیلی با حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر قم به موضوعاتی مانند آثار و برکات جنگ تحمیلی ۸ساله، استفاده از تجربیات آن در جنگ ترکیبی امروزی، تفاوت و تشابه میان دفاع مقدس در گذشته و جنگ ۱۲ روزه اخیر و برکات انقلاب اسلامی در کشور پرداخت.


بیشتر بخوانید:


در بخش اول این گفت‌وگو درباره پیوند و تلاقی جنگ ۸ ساله با  قرآن کریم و منحصراً سوره فتح و تفسیر آن در شرایط بحران و جنگی سخن گفتیم. در بخش دوم این گفت‌وگو  دررابطه با عوامل تقدس جنگ تحمیلی و تفسیر این دفاع مقدس در آیینه قرآن کریم و روایات و نیز بهره‌مندی رزمندگان اسلام از امدادهای الهی در هر دفاع مقدس اول و دوم سخن به میان آمد. مشروح آن را در ادامه باهم می‌خوانیم:

ایکنا- انواع امداد‌های الهی چند دسته هستند؟

همه آن‌چه پیش‌تر گفته شد، ثمره همان سکینه و آرامشی است که خداوند نازل کرد؛ این آرامش پی‌در‌پی برکات بسیاری به همراه داشت. این یک امداد غیبی بود، دربارهه امداد غیبی باید گفت دو نوع امداد وجود دارد؛ امداد غیبی علنی، آنجا که خداوند در آیه ۱۲۵ سوره مبارکه آل‌عمران می‌فرماید: «بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُسَوِّمِینَ؛ آرى اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید و با همین جوش (و خروش)بر شما بتازند همانگاه پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار یارى خواهد کرد.» 

یا در آیه ۱۲۴ سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید: «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُنْزَلِینَ؛ آنگاه که به مؤمنان مى گفتى آیا شما را بس نیست که پروردگارتان شما را با سه هزار فرشته فرودآمده یارى کند.»

نوع دیگر امداد، امدادی است که آشکار نیست و در ظاهر نیرویی وارد میدان نمی‌شود اما خود خداوند متعال همراه رزمندگان است؛ نه صرفاً به‌واسطه ملائکه، بلکه خود خدا حضور دارد و پیروز می‌کند، به همین دلیل است که در آغاز سوره فتح خداوند می‌فرماید: «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مبینا»(سوره فتح/آیه 1) بدین معنا که پیروزی را خداوند عطا کرد، نه صرفاً نتیجه تلاش زمینی شما.

دفاع مقدس یکی از مصادیق فتح بود

جنگ تحمیلی ما یکی از مصادیق فتح بود، یک کشور حقیقتاً مظلوم، مانند انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ که تازه به پیروزی رسیده بود، ساختار‌ها هنوز نوپا و نهاد‌ها در حال تثبیت، در شهریور ۱۳۵۹ مورد هجوم قرار گرفت، دشمن آمد و حمله کرد؛ کشوری که تازه انقلاب کرده بود، رژیم قبلی‌اش واژگون شده و ساختارش به هم ریخته بود، ناگهان با حمله‌ای گسترده روبه‌رو شد.  

با این حال، این ملت مظلوم، گویا با اراده‌ای الهی، مشمول «سکینه» و آرامشی شد که قرآن وعده داده است، در حالیکه شهر‌ها بار‌ها درگیر جنگ می‌شدند، حملات شیمیایی انجام می‌شد، توطئه‌ها و تجهیزاتی نظامی و پول و نفوذ منطقه‌ای علیه این مردم به کار افتاد، روزبه‌روز روحیه ملت تقویت می‌شد، همان «سکینه» بود که خداوند نازل کرد؛ آن نصرت الهی بود که لازم نبود الزاماً به‌صورت ظهور مستقیم فرشتگان باشد بلکه خداوند قوت و قدرتی در دل‌های رزمندگان قرار داد.

ما شاهد نمونه‌های عینی بودیم که یک رزمنده بسیجی، در برابر پنجاه نفر دشمن مقاومت می‌کرد و پیروز می‌شد. این حقیقت وجود دارد که قرآن کریم در آیه ۶۵ سوره انفال چنین می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ؛‌ ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ برانگیز که اگر از شما بیست نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می‌شوند، و اگر از شما صد نفر (صابر) باشند بر هزار نفر از کافران چیره می‌شوند؛ زیرا آنان گروهی هستند (که حقایق توحید و قدرت خدا را)نمی‌فهمند.» این در صورتی بود که در واقعیت مواردی دیدیم که یک نفر در برابر پنجاه دشمن مقاومت کرد و نتیجه گرفت. این تجربه‌ها نشان‌دهنده همان تلاش معنوی و آرامشی است که در دفاع مقدس حس می‌کردیم.

گاهی وقتی عملیات آغاز می‌شد، نیرو‌ها چنان به‌سرعت و به‌وفور به جبهه سرازیر می‌شدند که گاهی ظرفیت جبهه مملو از نیرو می‌شد، این هم جلوه‌ای از همان آرامش الهی بود؛ نیروی مردمی که نه از سر منفعت مادی، بلکه از سر ایمان و احساس تکلیف، داوطلبانه به میدان می‌آمدند. اطاعت و وفاداری نسبت به امام و انقلاب در بالاترین سطح بود؛ این درجه از پیوند ملی و اعتقادی، دشمن را وادار ساخت در سال‌های پایانی جنگ دنبال آتش‌بس باشد و بپذیرد که ایران شکست‌ناپذیر است.

ایکنا- چگونه می‌توانیم مقدس بودن دفاع در جنگ ۸ساله را با آیات قرآن تفسیر کنیم؟

 دفاع مقدس ما حقیقتاً مقدس بود و خداوند آن را تدبیر کرد؛ نصرتِ الهی همراه رزمندگان بود. در قرآن تعبیر زیبایی درباره رزمندگان صدر اسلام در آیه ۱۷ سوره انفال آمده است که‌می‌فرماید: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى؛ (به کشتن دشمنان بر خود مبالید)شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کشت. (ای پیامبر!)هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد (تا آنان را هلاک کند)» چنین معانی عمیقی بودند که رزمندگان دفاع مقدس بار‌ها از نزدیک تجربه کردند: احساس همراهی و حضور خدا در کنار خود.

                                               

رهبر معظم انقلاب نیز در بحران‌ها بار‌ها به این نصرت الهی اشاره کرده‌اند و با تاکید بر اینکه مدیریت و تدبیر انسانی لازم است همواره به عنصر نصرت الهی تاکید کرده‌اند و آن را بخش غیرقابل‌انکار دانستند که نباید از آن غفلت کرد. در همان جنگِ دوازده‌روزه که دشمن با حمله غافلگیرانه بسیاری از فرماندهان را هدف گرفت و بحران شدیدی ایجاد کرد، رهبری با پیام کوتاهی که فرمودند: «قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ؛ گفت چنين نيست زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد»(سوره شعراء/آیه 62) و همواره آرامش را احاد جامعه القا می‌کردند.

به عبارت دیگر، آن‌چه ما در دفاع مقدس دیدیم، ترکیبی از مدیریت انسانی هوشمندانه و نصرت الهی بود؛ آرامشی که خداوند در دل‌ها نازل کرد و مردم را به وحدت، ایثار و مقاومت دعوت نمود و حاصلش شد اقتداری که دشمن را به پذیرش آتش‌بس وادار کرد.

وقتی جنگ تحمیلی به پایان رسید، معمولاً پس از هر بحران بزرگ، مرحله «جنگ روایت‌ها» آغاز می‌شود. در این مرحله، بحث بر سر این است که آیا شکست خوردیم یا پیروز شدیم؟ باید ادامه می‌دادیم یا زودتر صلح می‌کردیم؟ هرکس روایت اول را عرضه کند، قدرت بیشتری در شکل‌دهی به افکار عمومی پیدا می‌کند، درباره جنگ ما هم چنین شد؛ برخی گفتند اگر پس از آزادسازی خرمشهر صلح می‌کردیم بهتر بود، برخی دیگر اعتقاد داشتند ادامه دادن ضروری بود، مجموعه‌ای از روایت‌های مثبت و منفی شکل گرفت.

آنچه انقلاب اسلامی را متمایز کرد

اما آنچه انقلاب اسلامی را متمایز کرد، مدیریت همین جنگ روایت‌ها بود، از طریق رسانه‌ها، صداوسیما و نهاد‌های فرهنگی، این روایت غالب شد که جنگ ما «دفاع مقدس» بود. دشمنان تلاش می‌کردند تا القا کنند که ما شکست خورده‌ایم یا بیهوده هشت سال جنگیده‌ایم اما قداست جنگ چنان در ذهن و جان مردم ریشه کرد که امروز، پس از سه دهه، وقتی حتی در فضای مجازی یا موتور‌های جست‌و‌جو نام جنگ ایران را می‌نویسید، عنوان «دفاع مقدس» تثبیت شده است، این یکی از دستاورد‌های بزرگ ما بعد از جنگ بود.

نکته دیگر این است که در هر جنگ طولانی، شرایط را می‌توان به ذوب شدن یخ‌ها تشبیه کرد، یخ‌ها که آب شوند، آب روان می‌شود و اگر کنترل نشود، گل‌آلود و ویرانگر خواهد شد، در طول هشت سال جنگ، اولویت اصلی کشور دفاع و جبهه‌ها بود؛ بسیاری از مطالبات و انتظارات مردم که انقلاب کرده بودند تا به آنها برسند موقتاً متوقف شد. ملت، به پشتوانه همان آرامشی که خداوند عطا کرده بود، صبورانه تحمل کردند اما پس از پایان جنگ، آن مطالبات سرریز شد و اینجا بود که نقش مدیریت انقلاب نمایان شد.

انقلاب توانست این بحران «آب‌های گل‌آلود» را به‌خوبی کنترل کند. به‌محض پایان جنگ، کشور به‌سوی سازندگی سوق داده شد، تمام نگاه‌ها و جهت‌گیری‌ها به سمت ترمیم خرابی‌های جنگ رفت، دولتی بر سر کار آمد که همه توان خود را صرف سازندگی و بازسازی کشور کرد و این مسیر، با هدایت رهبر انقلاب، هشت سال ادامه یافت و کشور تا حد زیادی ترمیم شد.

پس از آن، وارد فضای جدیدی شدیم؛ جامعه به‌تدریج به سمت مطالبات سیاسی و خواست فضای باز حرکت می‌کرد، اگر این مرحله رها می‌شد، می‌توانست انفجاری و بحران‌زا باشد اما انقلاب توانست آن را نیز مدیریت کند لذا ذائقه مردم تا حدی باید تأمین می‌شد، بعد‌ها مقام معظم رهبری تحلیلی ارائه دادند که نشان می‌داد گویی همه‌چیز برنامه‌ریزی‌شده بود؛ ناگهان کشور از دوره سازندگی به‌سمت اصلاحات رفت، فضای باز سیاسی در کشور مطرح شد و شرایط تازه‌ای به وجود آمد چراکه نیاز کشور و جامعه بود، مردم بعد از سال‌ها جنگ و تحمل سختی‌ها، به هوای تازه‌ای نیاز داشتند و باید این نیاز برآورده می‌شد، حالا اینکه آن اصلاحات تا چه اندازه سالم یا همراه با انحراف بود، بحث دیگری است اما اصلِ نیاز به اصلاحات وجود داشت.

هشت سال جنگ و سپس بحران‌ها و پیامد‌های آن، همچنان در کشور ادامه داشت، با جریان اصلاحات، بخشی از این نیاز‌ها پاسخ داده شد، گرچه در کنارش برخی انحرافات هم شکل گرفت که بعد‌ها نیازمند سالم‌سازی بود، پس از آن، ذائقه کشور به سمت عدالت‌محوری رفت چراکه در فرآیند سازندگی، برخی تبعیض‌ها و نابرابری‌ها پدید آمده بود، همین روند، کشور را به‌تدریج از طریق دولت‌ها و انتخابات‌ها و با نقش‌آفرینی تبلیغات مردمی، به مسیر‌های متنوعی هدایت کرد.

برخی تصور می‌کنند دولت‌های مختلف، از سازندگی و اصلاحات گرفته تا عدالت‌محوری، اعتدال و سپس خدمت، هرکدام موجب گسست‌هایی در انقلاب شدند اما حقیقت این است که انقلاب اسلامی برخلاف این برداشت، هیچ‌گاه دچار گسل و شکاف نشد. اگر انقلاب چین برای ساخت دیوار بزرگ، ۷۰۰ سال زمان برد و هر حکومت آجر روی آجر گذاشت، انقلاب اسلامی با وجود تغییر دولت‌ها و اختلاف سلائق، لحظه‌ای توقف نداشت، همه دولت‌ها بخشی از مسیر انقلاب بودند و در شرایط خاص خودشان ضرورت داشتند.  

نکته سوم را با اصطلاحی بیان می‌کنم که برایم بسیار مهم است: «گشودگی تعویق‌ها». در دوران جنگ، کشور ناگزیر بسیاری از مطالبات و برنامه‌ها را به تعویق انداخت، هرچه پیش می‌آمد، گفته می‌شد «بعد از جنگ رسیدگی می‌کنیم.» انباشتی از تعویق‌ها و مطالبات مانده شکل گرفت. پس از جنگ، این مطالبات ناگهان سر برآورد. اولویت‌های جدیدی مطرح شد که در شرایط جنگ امکان رسیدگی نداشت. انقلاب اسلامی با مدیریتی ویژه، به‌ویژه در فرآیند سیاسی، توانست این مسائل را مدیریت کند.

البته کاستی‌ها و نواقص وجود داشت، هیچ کشوری نمی‌تواند همه مطالبات را به‌طور کامل برآورده کند اما اصل انقلاب اسلامی همچنان پابرجاست و آخرین نکته این است که همیشه پس از پایان جنگ‌ها، کشور‌ها به سمت سازندگی و توسعه می‌روند. در این مسیر، دو دیدگاه رقیب شکل می‌گیرد؛ یک نگاه ساده‌انگارانه که توسعه را آسان و سریع می‌پندارد و خیال می‌کند یک‌شبه می‌توان به سرحد کمال رسید؛ و نگاهی دیگر که به‌شدت پیچیده می‌بیند و معتقد است «نمی‌شود، امکان ندارد»، مگر با وابستگی به غرب و آمریکا. انقلاب اسلامی اما، به‌ویژه با ادبیات مقام معظم رهبری، نگاه سومی را پیش روی مردم گذاشت: «ما می‌توانیم.»

ایکنا- نفس اطلاق واژه مقدس به مفهومی مانند جنگ که خشونت‌بار است، چه تصویری از ایران اسلامی به جهانیان متبادر می‌کند؟ آیا حامل تصاویر خشونت‌بار خواهد بود؟

 واقعیت تاریخی و منطقی این است که دفاع مقدس ما مورد هجوم قرار گرفت؛ ما آغازگر نبودیم، مورد حمله قرار گرفتیم و در شرایطی که دشمن حتی از سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کرد، با چنگ و دندان مقاومت کردیم، در آن دوران، ما می‌توانستیم متقابلاً اقدامات دیگری انجام دهیم اما چون شهر‌ها و اماکن مقدس بودند، مراقبت‌هایی صورت گرفت.

بخش دیگری از نقیصه‌ها به ضعف در انتقال روایت صحیح از جنگ مربوط است، با این حقیقت موافق هستم که ما نتوانستیم روایت جامع و جهانی درستی از این دفاع شکوهمند ارائه دهیم، هنوز نظریه بسیج به‌عنوان یک نظریه شناخته‌شده در دانشگاه‌های بین‌المللی جایگاه رسمی ندارد، ما در تبیین تئوریک و نظری دفاع مردمی(بسیج) کم‌کاری کرده‌ایم. اینها نقص‌هایی است که از جانب خودمان است و باید جبران شود.

در مقابل، دشمن ما قدرتمند و دارای امکانات وسیع رسانه‌ای، سایبری و فضای مجازی است، او در بسیاری حوزه‌ها برتری رسانه‌ای دارد و همین کار انتقال پیام ما را دشوار می‌کند، علاوه‌بر آن، در سطح کمی، بیشتر کشور‌های وابسته به غرب علیه ما موضع گرفته‌اند، همین مسئله موجب شده که گاهی پیام تقدس دفاع ما در دنیا خفه شود یا با برچسب‌هایی مانند «خشونت» جابه‌جا شود، این پدیده تا حدی طبیعی است اما نباید باعث شکست روایت ما شود.

اما یک نکته را نباید فراموش کنیم، این فاصله و آن فرصت پیش‌آمده در جنگ ۱۲ روزه اهمیت داشت، در آن مقطع، عملاً همه دنیا فهمیدند که ما در حال مذاکره بودیم؛ رفتیم تا از طریق میز مذاکره مشکل را حل کنیم اما طرف مذاکره‌مان در همان میز، به ما حمله کرد، حمله‌ای که معمولی نبود و با قصد نابودی کشور صورت گرفت.  

با وجود این جنایت، از آثار تقدس دفاع مقدس ما این بود که تقریباً در همه دنیا به‌جز برخی حلقه‌های مشخص پشت سر اسرائیل مردم و نخبگان فهمیدند که ما با یک ابرقدرت خون‌خوار روبه‌رو شده‌ایم و به‌طور تمام‌قد از هویت و کشورمان دفاع می‌کنیم. این درک جهانی باعث شد که یک وفاق ملی داخلی شکل گیرد؛ همه دست در دست هم شدیم، همگرا شدیم، پشت انقلاب ایستادیم و کوتاه نیامدیم.

بسیاری از دانشگاهیان و متفکرین خارجی نیز این نوع دفاع را ستودند، البته دشمنان صاحب ابزار‌های رسانه‌ای، امروز هم نمی‌گذارند روایتِ کامل ما منتشر شود اما در مجموع باید اذعان کرد که انقلاب اسلامی در روند صدور خود، بیشتر نرم‌افزاری عمل کرد تا سخت‌افزاری، رشد نفوذ ما در جهان بر مبنای اندیشه، فرهنگ و حمایت گروه‌های مقاومت صورت گرفت.

شاهد این ادعا حضور پرچم جمهوری اسلامی در تظاهرات مردم بومی خیابان‌های واشنگتن و پاریس است؛ مردم آن کشور‌ها هم در حمایت از ما و فلسطین و جبهه مقاومت اعتراض کردند. این نشان می‌دهد آن تقدس و مشروعیت دفاع ما در سطحی از جهان نفوذ کرده است اما قدرت رسانه‌ای استکبار تلاش می‌کند بهترین وجوه ما را بد جلوه دهد و چاره این است که ما در «جنگ روایت‌ها»، در «جنگ رسانه‌ای» و در «جنگ ترکیبی» مقابله کنیم.

گفت‌وگو و فیلم از هانیه محمدنژاد

انتهای پیام