از روزهایی که ایران برای تأمین سادهترین تجهیزات دفاعی همچون سیم خاردار به بازار سیاه متوسل میشد تا امروز که قدرتهای جهانی برای دستیابی به فناوریهای نظامی ایران صف کشیدهاند، مسیری روشن از رشد و بالندگی ترسیم شده است. در این میان، پیوند ناگسستنی میان ایرانیت و اسلامیت، اصلیترین رکن هویت انقلاب اسلامی بوده که توانسته است کشور را از بحرانهای سهمگین عبور دهد و پرچم استقلال و عزت ملی را برافراشته نگه دارد.
خبرنگار ایکنا از قم بهمناسبت هفته دفاع مقدس در گفتوگویی تفصیلی با حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر قم به موضوعاتی مانند آثار و برکات جنگ تحمیلی هشت ساله، استفاده از تجربیات آن در جنگ ترکیبی امروزی، تفاوت و تشابه میان دفاع مقدس در گذشته و جنگ ۱۲ روزه اخیر و برکات انقلاب اسلامی در کشور پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
در بخش اول این گفتوگو درباره پیوند و تلاقی جنگ هشت ساله با قرآن کریم و منحصراً سوره فتح و تفسیر آن در شرایط بحران و جنگی سخن به میان آمد. در بخش دوم این گفتوگو دررابطه با عوامل تقدس جنگ تحمیلی و تفسیر این دفاع مقدس در آیینه قرآن کریم و روایات و نیز بهرهمندی رزمندگان اسلام از امدادهای الهی در دفاع مقدس اول و دوم سخن به میان آمد. در بخش سوم و پایانی این گفتوگو درباره استفاده از تجربیات دفاع مقدس در جنگ ترکیبی امروزی، تفاوت و تشابه میان دفاع مقدس در گذشته و جنگ ۱۲ روزه اخیر و برکات انقلاب اسلامی در کشور سخن گفتیم. مشروح بخش پایانی را باهم میخوانیم و میبینیم:
در شرایط جنگی، تجربه ما باعث شد از شکستهایمان درس بگیریم، با وجود تمامی کمبود امکانات، اقتدار معنوی و تجربه جنگ را مبنای تحول قرار دادیم، یکی از نتایج این تجربه، حرکت به سمت ساخت موشک و توسعه امکانات نظامی داخلی و پهپادسازی بود، آنزمان بسیاری از کشورها اصلاً پهپاد نداشتند اما امروز ما در منطقه بهعنوان نخستین سازنده پهپاد جایگاه یافتیم و در این زمینه رشد کردیم و همه این پیشرفتها حاصل رهنمونهای رهبر معظم انقلاب اسلامی است که همواره بر خودکفایی با وجود تمامی موانع تاکید کردند.
امروز با همه اقتدار نظامی آمریکا و تمرکز سلاحهای پیشرفته در اسرائیل، جایی که همه فناوریهای نظامی متمدن غربی متمرکز شده بود، ما توانستیم در برخی مقاطع، موازنهای ایجاد کنیم که برخی شهرها و مواضع دشمن تحت تأثیر قرار گرفتند، حتی برخی از شهرهای مهم منطقه لطمه دیدند، در جریان جنگ ۱۲روزه، دنیا شوکه شد اگر آن درگیریها طولانیتر میشد، پیامدهای بزرگتری متصور بود.
در جریان جنگ ۱۲روزه نیز، برخی از موشکهای ما عملکردی داشتند که باعث حیرت جهانیان شد، موشکهایی که با ویژگیهایی چون تبدیل به چندگانه شدن پس از رسیدن به هدف و عبور از سامانههایی مانند «گنبد آهنین»، توجهها را جلب کردند و این تجربه فنی و راهبردی حاصل گذر از دوران کمبودها و محرومیتها بود.
از سوی دیگر، بحران هستهای و مباحث مرتبط با آن نیز تا حدی محصول و پیامد تاریخی دفاع ماست، تأکید میکنم که ما به دنبال سلاح هستهای نبودهایم اما آثار و برکات ناشی از تجربه جنگ، در حوزه دانش و توانمندیهای راهبردی کشور تأثیرگذار بوده است.
یکی از تفاوتها این است که جنگ ۸ساله، جنگی فراگیر بود و به نوعی تمامی مردم درگیر و پای کار بودند، در جنگ کنونی درگیریها محدودتر است و عمدتاً بخشهایی از نیروی نظامی درگیرند، بهویژه بخش موشکی، هوایی و سیستمهای دفاعی و فضایی و حمایت مردمی عمدتا معنوی است.
در هر دو جنگ، ما مظلوم واقع شدیم و دفاع کردیم، تهاجمها غافلگیرکننده بود و در شرایطی رخ داد که ما آمادگی کامل نظامی نداشتیم و در حال مذاکره بودیم، هر دو نبرد «نامتقارن» بودهاند. در جنگهای کلاسیک رسمی، طرف مقابل از همه ظرفیتهای نظامیِ مرسوم بهره میبرد، مزیت نسبی ما در هر دو مورد دو چیز بود؛ موشک و پهپاد. ما در شرایطی که توان جنگ کلاسیک نداشتیم، میدان نبرد را تغییر دادیم و بهشیوهای نامتقارن جنگیدیم؛ یعنی از آنچه در اختیار داشتیم، حداکثر بهره را بردیم.
نتیجه این شد که دشمن، ناگزیر به درخواست آتشبس شد که نشانه شکست متجاوز است؛ کشور مظلوم معمولاً باید درخواست کند اما اینبار مهاجم درخواست کرد.
شباهت دیگر، خلاقیتهایی بود که در هر دو نبرد بهکار گرفته شد؛ خلاقیتهایی واقعاً استثنایی که در جنگهای متعارف دنیا کمنظیر است، گاهی یک بسیجی دست به کاری میزد که بزرگان نظریهپرداز جنگ جهانی هم قادر به طراحی آن نبودند، در جنگ اخیر نیز خلاقیتهایی به خرج داده شد.
از نظر روانی، دشمن در جنگ ۸ساله، جنگی تبلیغاتی و روانی علیه ما بهراه انداخت؛ آنزمان رسانههای ما ضعیف بودند و شرایط سخت بود، لذا بازیابی روایت درست زمانبر شد اما در جنگ جدید، جنگ روانی تا حدی به نفع ما پیش رفت و توانستیم با اقتدار پاسخ دهیم، نمونهاش برخورد ما با آمریکا بود، وقتی نوبت به پاسخدهی رسید، رفتار ما معنادار بود؛ کافی است به حمله به پایگاه عینالاسد و پیامدهای آن اشاره کنیم که حتی در همان زمان، رسانههای آمریکایی آمارها را مخفی یا کماهمیت جلوه دادند، در حالیکه واقعیتهای بزرگتری رخ داد، یکی دیگر از دستاوردهای مهم، بومیسازی و مهندسی معکوس بود، ما آنچه را نداشتیم، ساختیم.
تفاوتهایی هم بین دفاع مقدس و جنگ ۱۲ روزه وجود دارد؛ نخست بازه زمانی متفاوت است که یکی هشت سال طول کشید و کل کشور را تحتتأثیر قرار داد، همه بودجهها و ظرفیتها را بهکار گرفت و در آن هشت سال فرهنگسازی گستردهای انجام شد؛ دیگری فقط ۱۲ روز بود اما کیفیت رخدادها بسیار بالاتر و فشردهتر بود، دوم سطح فناوری و تسلیحات اختلاف داشت، آن زمان امکانات بسیار محدودتر بود و امروز با تکیه بر دانش بومی و فناوری توان بیشتری داریم.
به تعبیر مقام معظم رهبری، ما در آن زمان در بازار سیاه میگشتیم تا سیمخاردار تهیه کنیم اما امروز شرایط کاملاً متفاوت است. روسیه، ابرقدرت شرق، به ما پهپاد سفارش میدهد و بسیاری از کشورهای دنیا مشتری موشکهای ما شدهاند، آنها فهمیدهاند که برد و ظرفیت تخریب موشکهای ما از بسیاری تسلیحات غربی بیشتر است و اکنون در مذاکرات، تلاش میکنند جلوی صادرات ما را بگیرند چون میدانند خودکفا هستیم و دیگر نیازی به خرید از دیگران نداریم.
یکی از تفاوتها بین دو جنگ همین است که آن روز ما تقریباً هیچ نداشتیم، امروز امکانات زیادی داریم. تفاوت دیگر ماهیت تهدید بود؛ در جنگ تحمیلی، تهدید تجزیه ایران بود. عراق با بهانههای مختلف مثل جزایر سهگانه و خرمشهر میخواست کشور را تجزیه کند و شاید حتی انقلاب سقوط میکرد اما در جنگ جدید، دشمن آن را جنگ «آخرالزمان» و «وجودی» میدانست و نتانیاهو براین باور بود یا میبریم یا میبازیم.
در جنگ تحمیلی، تهدید نظامی بود و جنگ فرهنگی و سیاسی در حاشیه قرار داشت؛ اصل، نظامی بود اما در جنگ جدید، ماهیت آن ترکیبی است، پیش از گلوله و موشک، دشمن جنگ روانی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی علیه ملت و هویت ایران راه انداخته بود و آنها قصد داشتند با تبلیغات، روحیه مردم را تخریب کنند.
اما خدا خواست پیروزی با انقلاب اسلامی باشد، خداوند هنوز «سکینه» و آرامش را در دل مؤمنان نازل کرده است، اگر این اتحاد و همدلی که در شرایط جنگی ایجاد شد درست مدیریت شود و اجازه ندهیم تبدیل به اختلافات داخلی شود، نصرت الهی همچنان جاری خواهد بود، اراده الهی این است که انقلاب به صاحبش برسد و با امداد غیبی، همانطور که در صدر اسلام به پیامبر داده شد، امروز نیز به انقلاب اسلامی داده میشود.
اگر بخواهیم شرایط ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی را تحلیل کنیم، نمیتوان با اعداد و درصدها مقایسه دقیقی انجام داد، اما با نمونهها و نظائر جهانی میتوان وضعیت را بررسی کرد.
در زمان شاه، شرایط ایران با کشورهای همسطح قابل مقایسه بود، مثلاً ترکیه آتاتورک بعد از انقلاب صنعتی و سیاسیاش، عضو ناتو و اروپا شد و از امکانات غرب بهرهمند بود، ایران در آن زمان حتی از ترکیه هم عقبتر بود و شباهت بیشتری به عربستان و عراق داشت، شاه بیشتر دنبال تقویت نظامی بود و تجهیزات را وارد میکرد اما تولید داخلی نداشتیم و وابسته به خرید از خارج بودیم و خودکفا نبودیم، حتی اگر تحریم نفتی رخ نمیداد، ایران پول داشت و میتوانست کالاها را وارد کند، اما این استقلال و خودباوری که امروز داریم، وجود نداشت.
در مقابل، انقلاب اسلامی هویت جدیدی به ملت ایران داد، مردم آگاهتر شدند، فهم سیاسی و اقتصادی افزایش یافت و به باورها و اعتقادات دینی پایبندتر شدند، ایران بعد از انقلاب توانست مسیر مستقل خود را در مسائل داخلی و خارجی طی کند و دیگر وابسته به تصمیمات و تجهیزات کشورهای دیگر نبود.
اگر انقلاب اسلامی رخ نمیداد، رشد اقتصادی ایران محدود میشد و جایگاه ملی و منطقهایاش دچار آسیب میشد، به عنوان مثال، آمریکا و غرب حتی در زمان شاه، تسلیحات پیشرفته به ایران داده بودند اما ایران تنها مصرفکننده بود و هیچ تولید مستقل نداشت، پس از انقلاب، حتی در شرایط جنگ تحمیلی و تهدیدات منطقهای، ما توانستیم با محدودترین امکانات، استقلال و قدرت خود را حفظ کنیم.
در جنگ تحمیلی، عراق با حمایت ابرقدرتها و سازمان ملل، فشار زیادی وارد کرد؛ بمباران شیمیایی کرد، جبههها را بمباران کرد اما ایران مقاومت کرد و با کمترین امکانات، توانست دفاع مقدس را پیروز کند، امروز، ایران با اتکا به دانش داخلی و تولیدات بومی، از جمله موشکها و پهپادها، اقتدار نظامی و بازدارندگی قابل توجهی در منطقه ایجاد کرده است، نمونه آن، مقابله با اسرائیل و آمریکا در عملیاتهای اخیر است که حتی کشورهای غربی را شگفتزده کرده است.
به بیان دیگر، انقلاب اسلامی نهتنها کشور را از وابستگی نجات داد، بلکه هویت ملی و استقلال استراتژیک ایجاد کرد، برخلاف دوران شاه که ایران مجبور بود بسیاری از مناطق و جزایر را واگذار کند یا از تصمیمات دیگران تبعیت کند، امروز توان دفاع و پایداری قانونی و استراتژیک داریم.
دشمنی آمریکا و اسرائیل ریشه در هویت انقلاب اسلامی و استقلال ایران دارد، نه صرفاً در مسائل اقتصادی یا منابع، انقلاب اسلامی، هویت ایرانی و اسلامی را با هم پیوند زد، هویتی که نهتنها محدود به جغرافیای ایران است، بلکه امت اسلامی را نیز در نظر میگیرد.
براساس قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران، نظامی مبتنی بر امامت و امت است اما امامت تابع جغرافیا و سرزمین ایران است یعنی حاکمیت، ملت و قانون در ایران تعریف میشود، ایرانیان و اسلام از هم جداشدنی نیستند، برخی سادهلوحان ممکن است تصور کنند ایران و اسلام مستقل از هم هستند اما واقعیت این است که هویت ملی و دینی در ایران کاملاً در هم تنیدهاند و جداییناپذیرند.
گفتوگو و فیلم از هانیه محمدنژاد