وی همچنین در کنار تحصیل، به یادگیری قرآن پرداخت و در مسجد محله باجک (مسجد رضوی) حضوری فعال داشت. در ۱۳۵۷ شمسی و با شروع انقلاب اسلامی در ایران، در راهپیماییها و تجمعات اعتراضی نسبت به حکومت پهلوی شرکت میکرد و به همراه دوستان خود بر بام خانهها تکبیر میگفت. او در ۱۳۵۸ شمسی، در تعمیرگاه باطریسازی برادر بزرگ خود، رضا آقا عبداللهی، مشغول به کار شد.
در اوایل پاییز ۱۳۵۹ شمسی، حسین آقا عبداللهی به همراه یک گروه فنی و به عنوان کمک باطریساز، به جبهه جنوب عزیمت کرد و در مقر¬ تعمیر ماشینآلات ستاد جهاد سازندگی آبادان مشغول به کار شد. در آذر همان سال، آن گروه فنی با همراهی حسین آقاعبداللهی به کوی ذوالفقاری آبادان اعزام و با همکاری ستاد جهاد سازندگی استان فارس که مسئولیت بخش پشتیبانی و مهندسی جنگ منطقه آبادان را بر عهده داشت، به تعمیرات خودروهای سبک و سنگین مشغول شدند. در اواخر پاییز ۱۳۵۹ شمسی و پس از اتمام مسئولیت گروه فنی ایشان در آن منطقه، آقاعبداللهی، به نیروهای مهندسی جهاد سازندگی استان فارس پیوست و به عنوان برقکار ماشینآلات در مقر آبادان این ستاد مستقر شد.
آقاعبداللهی در زمستان ۱۳۵۹ شمسی و در کنار فعالیتهای فنی خود، در مقر آموزشی جهاد سازندگی استان فارس و تحت نظر شهید خلیل پرویزی (فرمانده مهندسی جنگ جهاد سازندگی استان فارس)، کار با دستگاه بولدوزر را آموخت. وی در طول روز، به همراه مسئول فنی جهاد سازندگی استان فارس، شهید محمدجواد کریمی، به کار باطریسازی و برقکاری ماشینآلات مشغول بود و با آغاز شب، به عنوان کمک راننده دستگاههای مهندسی به خط مقدم میرفت و به وسیله دستگاه بولدوزر به احداث مواضع دفاعی و مهندسی میپرداخت.
در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰، «عملیات شیخ فضلالله نوری» در منطقه آبادان شکل گرفت و مسئولیت مهندسی آن به جهاد سازندگی استان فارس واگذار شد. آقاعبداللهی در این عملیات به عنوان راننده دستگاه بولدوزر شرکت کرد و به همراه دیگر نیروهای جهاد سازندگی استان فارس، خاکریزی به طول ۴ کیلومتر و ارتفاع ۳ متر در خط مقدم محور عملیاتی احداث کرد.
وی در اواخر بهار ۱۳۶۰ و پس از شهادت محمد جواد کریمی و عطاالله مرادی، مسئولیت اصلی امور فنی، باطریسازی و برقکاری ماشینآلات مهندسی جهاد سازندگی استان فارس در منطقه آبادان را به عهده گرفت. در ۵ مهر ۱۳۶۰، پس از فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر شکست حصر آبادان، «عملیات ثامن الائمه(ع)» در منطقه عمومی آبادان و شرق رودخانه کارون آغاز شد. در این عملیات مسئولیت مهندسی محور ذوالفقاری بر عهده جهاد سازندگی استان قرار گرفت و آقاعبداللهی به عنوان معاون مسئول مهندسی در محور سمت چپ و به وسیله دستگاه بولدوزر، به ساخت مواضع استقرار توپخانههای ارتش، سنگرهای نفرات و جنگ افزارها و احداث ۷۷۰ کیلومتر جاده و خاکریز اقدام کرد.
شهید آقاعبداللهی در ۸ آذر ۱۳۶۰، به عنوان راننده دستگاه بولدوزر جهاد سازندگی استان فارس، در «عملیات طریق القدس» شرکت کرد. احداث جاده و خاکریز در ۲۳ نقطه از منطقه عملیاتی، ایجاد سکوهای شلیک توپ جنگی و سنگرهای خودرو و مهمات، بخشی از اقدامات او و دیگر نیروهای جهاد سازندگی استان فارس در عملیات طریق القدس بود.
در ۲ فروردین ۱۳۶۱، «عملیات فتح المبین» آغاز شد. حسین آقا عبداللهی در این عملیات به عنوان راننده و برقکار دستگاههای مهندسی شرکت کرد. وی در شب اول آن عملیات، بر اثر اصابت ترکش خمپاره، از ناحیه سر مجروح شد، اما با درمان سطحی و بانداژ زخم، به ادامه مأموریتهای خود از جمله احداث جاده، خاکریز، سنگر و محلهای استقرار یگانهای رزمی پرداخت. همچنین او در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، با شرکت در «عملیات بیتالمقدس» با همان عنوان، به احداث جاده، خاکریز، ساخت سنگر و سکوی شلیک برای ۳۹ واحد عملیاتی و نصب دکلهای دیدهبانی اقدام کرد.
شهید آقاعبداللهی در ۲۴ تیر ۱۳۶۱، با شرکت در «عملیات رمضان» به عنوان راننده دستگاه بولدوزر، به احداث جاده و خاکریز، ساخت باند فرود بالگرد، سایت راداری و زاغه مهمات پرداخت.
در ۹ مهر ۱۳۶۱، «عملیات مسلم ابن عقیل» با هدف تصرف ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی عراق و آزادسازی ارتفاعات مرزی آغاز و فرماندهی عملیات مهندسی به قرارگاه مهندسی نجف اشرف سپرده شد. او در این عملیات به عنوان مسئول محور پاسگاه سلمان شرکت کرد. ساخت جاده در در ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی عراق و احداث خاکریز در آن منطقه عملیاتی، بخشی از اقدامات مهندسی وی در این عملیات بود.
در زمستان ۱۳۶۱ شمسی، بخشهایی از جهاد سازندگی فارس به شمال غربی خوزستان و جنوب شرقی ایلام عزیمت کردند تا علاوه بر شرکت در ۲ عملیات «والفجر مقدماتی» (۱۸ بهمن ۱۳۶۱) و «والفجر۱» (۲۸ فروردین ۱۳۶۲)، لشکرهای مستقر را در جبههسازی منطقه یاری دهند. حسین آقاعبداللهی در این ۲ عملیات به عنوان مسئول یکی از گروههای مهندسی جهاد سازندگی فارس در منطقه، به احداث مواضع دفاعی و جاده، ساخت و ترمیم پلها، ایجاد سایت موشکی و غیره پرداخت.
شهید آقاعبداللهی در ۲۹ تیر ۱۳۶۲، به عنوان مسئول محور مهندسی در «عملیات والفجر ۲» که در منطقه غرب پیرانشهر استان آذربایجان غربی آغاز شد، شرکت کرد و به احداث شبکه راههایی در ارتفاعات منطقه و همچنین خاکریزی جهت استقرار تانک و توپهای جنگی احداث کرد.
وی در دی ۱۳۶۲ شمسی، با طاهره راغبیان ازدواج و زندگی مشترک خود را در اتاقی در منزل پدرش آغاز کرد و پس از گذشت ۱۵ روز، به جبهه بازگشت.
در ۳ اسفند ۱۳۶۲، «عملیات خیبر» در محورهای عملیاتی جنوب غربی ایران تا شمال شرقی عراق انجام گرفت و مهندسی جنگ جهاد سازندگی فارس متشکل از ۳ گروه مهندسی از منطقه عملیاتی شلمچه تا منطقه عملیاتی طلاییه حضور داشت. آقاعبداللهی در این عملیات، فرماندهی یکی از ۳ گروه مهندسی جنگ جهاد سازندگی استان فارس را بر عهده داشت و به وسیله ترکش خمپاره از ناحیه صورت دچار مجروحیت سطحی شد.
همچنین او در ۲۱ اسفند همان سال، با گره خوردن عملیات خیبر در جزایر مجنون (شمال شهر بصره عراق)، به عنوان مسئول یکی از تیمهای مهندسی جهاد سازندگی استان فارس، در عملیات فرعی مهندسی کوشک شرکت کرد و به همراه دیگر نیروها، در طول ۴ شب، بیش از ۸ کیلومتر خاکریز دوجداره احداث و به خاکریز محور طلائیه متصل کرد.
از دیگر اقدامات او در ادامه عملیات خیبر، میتوان به احداث جادههای ارتباطی در جزایر مجنون به ویژه جاده محور القرنین، احداث پد و سنگرهای توپ اورلیکن، نصب پل خیبری نفررو در گذرگاههای جزیره و احداث سایت موشکی در جزیره مجنون شمالی اشاره کرد.
جهاد سازندگی استان فارس از بهار ۱۳۶۳، به فعالیتهای مهندسی و جبههسازی در ناحیه جنوبی جزیره مینو و شرق خرمشهر برای اجرای عملیات انجام نشده ظفر اقدام کرد. آقاعبدللهی نیز در این سلسه اقدامات به عنوان مسئول محور و راننده دستگاههای مهندسی به ایفای نقش پرداخت. همچنین این نهاد، از طرف قرارگاه کربلا مأموریت یافت تا با هماهنگی هوانیروز ارتش در منطقه دارخوین، سایت فرود هلیکوپتر و بعد از آن در منطقه نهر خین و به موازات جاده آسفالته خرمشهر-اهواز، دژی مرزی احداث کند که آقاعبداللهی در این ۲ عملیات به عنوان مسئول محور مهندسی شرکت کرد.
وی در پاییز ۱۳۶۳شمشی، به عنوان مسئول محور مهندسی، در عملیات احداث کانال ابوالفضل(ع) (کانال ارتباطی بین رودخانه بهمنشیر و اروند)، با هدف آمادهسازی مقدمات عملیات رزمی و امکان انتقال نیرو و مهمات با استفاده از ادوات شناور، شرکت کرد.
شهید آقاعبداللهی با شروع «عملیات بدر» در ۲۰ اسفند همان سال، به عنوان مسئول یکی از گروههای مهندسی، به اقداماتی از قبیل اعزام نیرو به ساحل هورالعظیم و هماهنگی بین نیروهای عمل کننده در عملیات پرداخت. پس از شهادت احمد پورمیدانی در این عملیات، حسین آقاعبداللهی به عنوان جانشین فرمانده مهندسی جنگ جهاد سازندگی فارس منصوب شد.
وی در اواخر اردیبهشت ۱۳۶۴، جهت اخذ گواهی پایان خدمت سربازی، دوره آموزشی خود را در مقر سپاه پاسداران واقع در تپههای الله اکبر سوسنگرد گذراند.
در اوایل تابستان ۱۳۶۴ شمسی، طرح «عملیات قادر» در استان اربیل عراق مطرح شد، آقاعبداللهی جهت آمادهسازی منطقه عملیاتی، مسئولیت و نظارت بر ساخت مواضع مهندسی در آن محور را بر عهده گرفت و با شروع عملیات در ۲۳ تیر همان سال، علاوه بر قبول مسئولیت محور عملیاتی الحیات، به وسیله دستگاههای لودر و بلدوزر به احداث شبکه راهها در ارتفاعات منطقه پرداخت.
در ۱۹ بهمن ۱۳۶۴، «عملیات والفجر ۸» آغاز شد و آقا عبداللهی به عنوان مسئول هماهنگی بین ۳ گروه فعال مهندسی جهاد سازندگی استان فارس و هماهنگکننده منطقه عملیاتی فاو با لشکرهای درگیر در آن عملیات، به ایفای وظایف پرداخت. وی همچنین در کنار انجام وظایف هماهنگی، به وسیله دستگاه بولدوزر به احداث جاده اقدام کرد که در اثر اصابت ترکش خمپاره، از ناحیه پا مجروح شد و بلافاصله پس از انتقال به بیمارستانی در شیراز جهت درمان، با پای گچ گرفته به منطقه فاو بازگشت. او پس از شهادت خلیل پرویزی در عملیات والفجر ۸، به عنوان فرمانده مهندسی جهاد سازندگی استان فارس منصوب شد.
آقاعبداللهی در ۳۱ فروردین ۱۳۶۵، به جهت نظارت و سرکشی بر عملیات احداث جاده توسط جهادگران استان فارس، به منطقه فاو رفت. در جاده البهار شهر فاو (موازات اروند رود)، گلوله تانکی به خودرو حامل وی اصابت کرد که به علت شدت جراحات وارده به ناحیه سر، به شهادت رسید.
از خصوصیات بارز اخلاقی او میتوان به احترام به افراد و خصوصا والدین، توجه به صله رحم، تواضع، تقوا، اراده قوی، تلاشگری، سادهزیستی، وظیفهشناسی و شجاعت اشاره کرد.
حسین آقاعبداللهی علیرغم سن پایین، با توجه به استعدادی که در زمینه تعمیرات برقی دستگاهها از خود نشان داد، به خوبی جای خالی مسئولان فنی جهاد سازندگی استان فارس را پر کرد. او با پشتکار و ممارست بسیار برای حضور در خط مقدم جبهه، در کنار تعمیرات فنی ماشینآلات، در رانندگی دستگاه بولدوزر مهارت یافت و در مدت زمانی کوتاه، خود را به عنوان فرماندهای لایق به اثبات رساند؛ اما با این وجود، نوع کار برایش تفاوتی نداشت و دائما می¬کوشید تا گرهی از کار جنگ بگشاید.
فعالیتهای مستمر وی تاآنجا ادامه یافت که شبی در حین انجام کار و مقابل آتش مستقیم دشمن، از شدت خستگی پشت فرمان دستگاه بولدوزر به خواب رفت. او بارها برای نجات دستگاه مهندسی و پیشبرد عملیاتها، از جان خود گذشت. در هنگام انتقال ادوات فنی توسط قایق در مد کامل اروند رود و زیر آتش مستقیم ارتش عراق، به جهت حفظ جان همراهانش، در سرمای زمستان به آب زد و شناکنان قایق را به ساحل جزیره مینو هدایت کرد.
همچنین او در خلال عملیات والفجر ۸، زمانی که صفحه حملکننده دستگاهها بر اثر جذر آب در اروند رود زمینگیر شده و انتقال نیرو و مهمات را با مشکل مواجه کرده بود، با وجود سمت جانشینی فرمانده مهندسی جنگ جهاد سازندگی استان فارس، به تنهایی درون آب رفت و با تلاش بسیار، صفحه را آزاد کرد و به حاشیه رودخانه برد.
او در عمل به وظایف خود بسیار حساس بود و میگفت: «شهدا بر گردن ما حق دارند و ما باید با انجام وظایف و دفاع از حق، دین خود را نسبت به شهدا و خانواده شان ادا کنیم و این دین ادا نمی شود مگر اینکه تلاش کنیم تا راه کربلا باز شود.»
ملاک او برای ازدواج، تقوای همسر و تنها شرط وی، حضور در جبهه بود. او در طول دوران تأهل خود تنها ۹ ماه را در کنار همسرش گذراند اما در همین مدت نیز در کنار فعالیتهایی از جمله سرکشی به خانواده شهدا، در کارهای منزل نیز مشارکت میکرد و خانواده دوست، خوش رفتار و مسئولیتپذیر بود.
پیکر این شهید در اردیبهشت ۱۳۶۵، در بهشت معصومه(س) شهر قم، با حضور خانواده و جمعی از همرزمانش، به خاک سپرده شد.
منبع: اسناد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد فارس در دفاع مقدس موجود در آرشیو اسناد مرکز حفظ آثار دفاع مقدس سازمان جهاد کشاورزی استان فارس
انتهای پیام