وی افزود: رهبری با این مضمون فرمودند که امیرمؤمنان(ع) که آن روز این زهد را مطرح فرمود، به عنوان علاج بیماری اساسی جامعه اسلامی برشمردند. امروز هم ما به شدت مبتلا به عدم زهد به خصوص کارگزاران در جامعه هستیم؛ ایشان تأکید کردند که هم من مکررا گفتهام که مسئولان باید رعایت کنند.
محمدی، با بیان اینکه زهد هم به معنای دنبال منافع شخصی خود نرفتن است نه اینکه انسان به فکر تولید و کسب ثروت نباشد، اظهار کرد: سطح زندگی کارگزاران نظام امروز متناسب با وضعیت زندگی امام(ره)، رهبر انقلاب و شهدا و ... نیست.
استاد دانشگاه امام حسین(ع)، با طرح این پرسش که آیا خداوند بر روی زندگی حکمرانان مانند پیامبر(ص) تأکید داشته است یا خیر؟ گفت: در آیات قرآن به صراحت در خصوص این مسئله به پیامبر اکرم(ص) تذکر داده میشود؛ ایشان بعد از بازگشت از یکی از جنگها، زنان ایشان درخواست غنیمت از پیامبر اسلام(ص) کردند اما ایشان فرمودند که من آنها را بین مردم تقسیم کردم؛ قرآن فرموده است:«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا»؛ اگر دنبال دنیا و زینت دنیا هستید شما را با خوبی رها میکنم؛ نفرمود حرام است ولی شما چون همسر پیامبر هستید نباید دنبال این خواستهها باشید و اگر دنبال خدا و پیامبر باشید خداوند برای محسنین در قیامت اجر عظیمی فراهم کرده است.
حساسیت قرآن بر روی زندگی حکمرانان اسلامی
وی با بیان اینکه طبق این آیه خداوند در زندگی شخصی پیامبر(ص) دخالت کرده است تا رفتار زنان ایشان را اصلاح کند، اظهار کرد: این آیه نشان میدهد که خداوند برای نحوه زندگی حکمرانان حساسیت زیادی دارد؛ الگوهای رفتاری حکمرانان و خانواده ایشان باید متناسب با چنین آموزههایی باشد.
استاد دانشگاه امام حسین(ع)، با بیان اینکه خداوند تأکید فرموده است که «ای زنان پیامبر(ص) شما مانند زنان دیگر نیستید»، گفت: بنابراین شرط زهد در حکمرانی و در زندگی شخصی آنان در نگاه اسلامی بسیار مهم است.
محمدی، با بیان اینکه همه فرهنگ جامعه باید مبتنی بر زهد باشد و زهد به معنای دنبال دنیا نرفتن و تأمین منافع عمومی جامعه بودن است، تصریح کرد: از منظر رهبری عموم مردم هم اگر زهد داشته باشند زندگی راحتتری دارند؛ کسانی که مسئولیت دولتی هم ندارند این خطاب وجود دارد اما کمتر.
محمدی بیان کرد: در اولین فراز دعای ندبه آمده است: «الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً . اللّٰهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَىٰ مَا جَرىٰ بِهِ قَضاؤُکَ فِی أَوْلِیائِکَ الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَدِینِکَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لَازَوالَ لَهُ وَلَا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّهِ وَزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَکَ ذٰلِکَ، وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ، فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَالثَّناءَ الْجَلِیَّ، وَأَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِکَتَکَ، وَکَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ»؛ این تعبیر نشان میدهد که حکمران همه جهان هستی اعم از حیوان و انسان و اشیاء و ... خداوند است که پیوسته امور آفریدهها را تدبیر میکند.
وی بیان کرد: در آیت الکرسی هم میخوانیم: «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ»؛ القیوم زنده است و پیوسته اقامه تدبیر عالم را بر عهده دارد و نه خواب میرود و نه چرت میزند. در فراز اول دعای ندبه هم با حمد خدا شروع شده و بعد فرموده است: خدایا جای شکر و سپاس وجود دارد در مورد اولیاء خودت. چرا که استخلصتهم لدینه یعنی اولیاء، کسانی هستند که آنان را از ناخالصی دنیاطلبی و هوای نفس برای خودت و دینت خالص کردهای. به آنان نعیم مقیم یعنی؛ نعمت پایدار بعد از زهد عنایت کردی.
محمدی، اضافه کرد؛ دنیا درجات مختلف نظامی، علمی، پست، مقام، ثروت و ... دارد. این فراز میگوید؛ تو آنان را بر زهد به این درجات شرط کردی و آنان هم این شرط را پذیرفتند و به آن وفا کردند؛ لذا آنان را برای تفویض ولایت خود انتخاب و آنان را مقرب به درگاه خود کردی و ذکر آنان را تقدم بخشیدی، بر آنان ملائکه را نازل کردی و آنان را وسیلهای برای کسب رضوان الهی قرار دادی.
استاد دانشگاه امام حسین(ع)، با بیان اینکه خداوند به موسی(ع) هم فرمود: من تو را برای خودم ساختم، افزود: وقتی این چنین شد او را سراغ فرعون فرستاد؛ زیرا نمیشود کسی خودش فرعون باشد و سراغ فرعون دیگر برای اصلاح او برود؛ مثل حاکمانی که یکی را سرنگون میکنند تا خودشان به قدرت برسند و نفعی برای جامعه ندارد؛ زمانی ناصرالدین شاه رفت و به جای او یک شاه دیگر آمد.
وی اضافه کرد: حضرت علی(ع) در نامه چهلم نهجالبلاغه که به یکی از کارگزاران نوشته شده است فرمودهاند: در مورد تو خبری به من رسیده است که اگر درست باشد سه کار مرتکب شدی؛ اول اینکه خدا را به خشم آوردی، امامت را هم خشمگین کردی و در امانت خود هم خیانت کردهای. حالا این خبر چه بوده است؟ اینکه زمینها را گرفتهای و هر چیزی در دست تو بوده است خوردهای؛ اگر برخی کارگزاران حضرت امیر(ع) اینگونه باشند، قطعا مشکلات زیادی برای حکومت علی(ع) ایجاد میکند، زیرا او زهد را به عنوان شرط امانتداری در حکمرانی نپذیرفته است.
کمرنگ شدن فرهنگ زهد در جامعه
استاد دانشگاه امام حسین(ع)، اظهار کرد: در جمهوری اسلامی هم با وجود اینکه رهبر انقلاب و برخی مسئولان مانند آیتالله رئیسی و سردار سلامی و ...زاهدانه زندگی میکنند اما وقتی فرهنگ زهد، مدیریت نشد، شاهد افزایش اختلاس بین مسئولان شدیم.
وی افزود: حضرت خطاب به کارگزار خود در ادامه فرمودند: گزارش به من بده تا ببینم این گزارش درست است یا خیر و حواست هم باشد که خدا تو را رصد میکند و مردم هم از تو حسابکشی میکنند به خصوص در عصر جدید که اگر کسی خطایی بکند رسوای عام و خاص خواهد شد.
وی اضافه کرد: خطبه 103 نهجالبلاغه هم حکمرانان را مخاطب خود قرار داده و تأکید دارند که دنیا سرا و دار مجاز است. از منظر نهجالبلاغه، زاهد انسان عاقلی است که ارزش دنیا و آخرت را آنچنان که هست شناخته است و آن چیزی را که ارزش بیشتری دارد انتخاب میکند؛ یعنی انسان عاقل کسی است که زندگی آخرت را بر دنیا ترجیح دهد؛ نه اینکه از دنیا استفاده نکند.
محمدی، با بیان اینکه بین انسان کافر و مؤمن از حیث مرگ تفاوتی وجود ندارد و همه طعم مرگ را خواهند چشید، تصریح کرد: این یعنی انسان اگر عاقل باشد درک میکند دنیا دار عبور است و آخرت دار قرار؛ حضرت تعبیر به دار مجاز و قرار کرده است. ایشان فرمودند: حالا که دنیا، سرای عبور و آخرت سرای استقرار است؛ لذا از محل ممر و عبور بهره بگیرید تا به زندگی مستقر خود برسید.
وی در پایان تأکید کرد: این الگوی اندیشگی و انگیزگی علی(ع) است و در ادامه معنای زهد را روشن و فرمودند که دلهایتان را از این دنیا خارج کنید قبل از اینکه عملا مرگ برسد؛ یعنی در حالی که زنده هستید علائق خود را به این دنیا کم کنید؛ علقه شدیدی نداشته باشید تا برای تأمین نیازهای مختلف خود مرتکب حرام شوید.
انتهای پیام