صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۷۲۲۶
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۸
یادداشت

هشت سال دفاع مقدس تنها یک فصل از تاریخ جنگی ایران نیست، بلکه مدرسه‌ای بزرگ از مدیریت، خلاقیت و همبستگی ملی است. امروز که دشمن با ابزار تحریم و فشار اقتصادی به میدان آمده، بازخوانی آن تجربه می‌تواند نقشه راهی برای عبور از بحران‌های کنونی باشد؛ نقشه‌ای که بر روحیه جهادی، مشارکت مردم، نوآوری در دل محدودیت‌ها و حفظ امید و وحدت ملی استوار است.

هر ملتی در تاریخ خود لحظاتی دارد که سرنوشت آینده‌اش را رقم می‌زند. برای ملت ایران، هشت سال دفاع مقدس یکی از همان لحظات بود. در آن دوران، کشور نه‌تنها با یک تجاوز نظامی تمام‌عیار مواجه شد، بلکه فشارهای سیاسی و اقتصادی جهان نیز علیه او بسیج شده بود. تقریباً هیچ کشوری حاضر نبود حتی یک فشنگ به ایران بفروشد اما این ملت با دستان خالی و تکیه بر ایمان، ایستادگی کرد و در نهایت پیروز میدان شد. امروز نیز شرایطی مشابه اما با چهره‌ای متفاوت در برابر ماست. دشمن به جای بمباران شهرها و مرزها، شبکه‌های بانکی، تجارت جهانی و معیشت مردم را هدف قرار داده است. این همان جنگی است که با عنوان «جنگ اقتصادی» شناخته می‌شود.

اما سؤال اصلی این است: ما چگونه می‌توانیم از تجربه آن سال‌ها برای عبور از شرایط امروز بهره بگیریم؟ آیا مدیریت دفاع مقدس صرفاً خاطره‌ای در کتاب‌هاست یا الگویی زنده و کاربردی برای نسل کنونی؟

روحیه جهادی؛ ستون اول مقاومت

وقتی به زندگی فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس نگاه می‌کنیم، وجه مشترک همه آنها یک چیز بود: ایمان و روحیه جهادی. بسیاری از آنان نه تجربه کلاسیک داشتند و نه امکانات مادی قابل‌توجه اما با تکیه بر خلاقیت، جسارت و فداکاری توانستند صحنه نبرد را تغییر دهند. در واقع مدیریت جهادی یعنی حضور تمام‌قد در میدان، بدون بهانه‌جویی و بدون نگاه منفعلانه به بیرون. امروز هم کشور به چنین مدیرانی نیاز دارد؛ مدیرانی که در میدان اقتصاد و فرهنگ و سیاست، با همان جدیت و تعهد عمل کنند. اگر مدیر پشت میز فقط به گزارش‌ها اکتفا کند، هیچ‌گاه نمی‌تواند مشکلات را لمس و برای آن راه‌حل پیدا کند.

مردم؛ مهم‌ترین سرمایه ملی

جنگ تحمیلی تنها با سلاح و ارتش اداره نشد. مردم از روستاهای دورافتاده تا شهرهای بزرگ، پشتوانه اصلی جبهه‌ها بودند. خانواده‌ها فرزندانشان را راهی می‌کردند، زنان در پشت جبهه پشتیبانی می‌کردند، کشاورزان محصولات خود را به رزمندگان هدیه می‌دادند. این مشارکت مردمی بود که کفه ترازو را به نفع ایران سنگین کرد. امروز نیز اگر قرار است از جنگ اقتصادی عبور کنیم، نیازمند همان حضور مردمی هستیم اما این بار نه در میدان جنگ، بلکه در عرصه تولید، مصرف درست، سرمایه‌گذاری و حمایت از کالای داخلی. البته شرط اصلی این حضور، اعتمادسازی است. دولت و نهادهای مسئول باید به مردم نشان دهند که مشارکت آنها به نتیجه می‌رسد و صرفاً شعاری برای تبلیغات نیست.

خلاقیت در دل محدودیت‌ها

یکی از درخشان‌ترین ثمرات دوران دفاع مقدس، شکوفایی خلاقیت‌ها بود. وقتی واردات سلاح و تجهیزات ممنوع شد، جوانان ایرانی در کارگاه‌ها و دانشگاه‌ها دست به ابتکار زدند و بسیاری از نیازهای جبهه را با تولید داخلی تأمین کردند. همان دوران بود که صنایع دفاعی کشور پایه‌گذاری شد و امروز به نقطه‌ای رسیده که ایران را در ردیف قدرت‌های بزرگ نظامی قرار داده است. این تجربه باید امروز در حوزه اقتصاد نیز تکرار شود. تحریم‌ها فرصت اجباری برای اتکا به ظرفیت‌های داخلی هستند. اگر همان نگاه نوآورانه و خلاقانه دفاع مقدس به حوزه اقتصاد و صنعت سرایت کند، بسیاری از وابستگی‌ها به خارج از بین خواهد رفت. شرکت‌های دانش‌بنیان، دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی امروز می‌توانند همان نقشی را ایفا کنند که کارگاه‌های کوچک در سال‌های جنگ ایفا کردند.

وحدت ملی؛ حلقه اتصال در بحران‌ها

یکی دیگر از ویژگی‌های مدیریت دفاع مقدس، وحدت بود. در آن سال‌ها جناح‌های سیاسی هرچند اختلاف‌نظر داشتند، اما در اصل دفاع از کشور اختلافی میانشان نبود. این وحدت، بزرگ‌ترین عامل بازدارنده در برابر توطئه‌های دشمن بود. امروز نیز اگر نخبگان سیاسی و اجتماعی کشور، اصل «مقاومت در برابر فشار خارجی» را محور قرار دهند، بسیاری از مشکلات قابل‌حل خواهد بود. دشمن بیش از آنکه به قدرت اقتصادی خود تکیه کند، بر شکاف‌ها و اختلافات داخلی ما حساب باز کرده است. تجربه دفاع مقدس نشان می‌دهد که وحدت می‌تواند حتی سخت‌ترین موانع را بی‌اثر کند.

امید؛ موتور حرکت جامعه

جنگ بدون امید قابل‌تحمل نبود. رزمندگان در سخت‌ترین شرایط به آینده‌ای روشن می‌اندیشیدند. همین امید بود که به آنها توان ایستادگی می‌داد. در شرایط امروز نیز اگر جامعه به آینده ناامید شود، هیچ برنامه‌ای موفق نخواهد بود. مدیران و رسانه‌ها باید با بیان درست واقعیت‌ها، همزمان اعتماد و امید را تقویت کنند. امید نه یک شعار، بلکه یک نیاز حیاتی برای ادامه مسیر است.

خودباوری و استقلال

دفاع مقدس به ما آموخت که استقلال تنها یک شعار سیاسی نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقاست. اگر آن روز به کشورهای خارجی تکیه می‌کردیم، هیچ‌گاه نمی‌توانستیم جنگ را اداره کنیم. امروز هم همین قاعده برقرار است. تحریم‌ها ثابت کرده‌اند که وابستگی به بیگانگان، کشور را آسیب‌پذیر می‌کند. بنابراین باید بیش از گذشته بر استقلال اقتصادی، خودکفایی و افزایش تاب‌آوری تکیه کنیم.

جمع‌بندی

الگوی مدیریتی دفاع مقدس یک سرمایه ملی است؛ سرمایه‌ای که اگر به‌درستی بازخوانی و به‌روز شود، می‌تواند کلید عبور از شرایط دشوار امروز باشد. ما با یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی روبه‌رو هستیم؛ جنگی که ابزارش نه تانک و موشک، بلکه تحریم، فشار مالی و جنگ روانی است. برای پیروزی در این جنگ، باید همان عناصر دوران دفاع مقدس را در مدیریت امروز به‌کار بگیریم: روحیه جهادی، مشارکت مردم، خلاقیت در محدودیت، وحدت ملی، امید اجتماعی و خودباوری.

همان‌طور که آن روزها با دست خالی اما با ایمان و اراده توانستیم خاک کشور را حفظ کنیم، امروز نیز می‌توانیم با همین سرمایه‌های معنوی و انسانی، اقتصاد و عزت ملی خود را پاس بداریم. دفاع مقدس یک خاطره نیست؛ یک دانشگاه است که درس‌های آن هنوز زنده‌اند و برای عبور از هر بحران جدیدی باید دوباره و دوباره به آن رجوع کنیم.

یادداشت از سعید امینی

انتهای پیام