به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، روایتی از سردار
شهید «بشیر رفیعی» به عنوان خاطرهای ماندگار درباره
نماز اول وقت در جبهه توسط راوی سردار شهید ابوالفتح نظری نقل شده است که با هم میخوانیم.
روزی در خط مقدم، دشمن بعثی با آتش سنگین توپخانه و هجومهای پیاپی قصد شکستن خط را داشت. گرد و خاک، دود و صدای انفجار فضا را پر کرده بود. رزمندگان سرگرم سنگرسازی و آمادهسازی تجهیزات بودند. درست در همان لحظه، وقت اذان فرا رسید.
شهید بشیر رفیعی، که فرماندهی نیروها را بر عهده داشت، ناگهان کار را متوقف کرد و با صدای رسا گفت: بچهها! وقت نماز است. هرچه داریم از همین نماز اول وقت است. اگر نمازمان عقب بیفتد، پیروزیمان هم عقب میافتد.
همرزمان که نگران شدت حملات دشمن بودند، گفتند: سردار! الان اوضاع خیلی خطرناک است، شاید چند دقیقه صبر کنیم بهتر باشد.
اما او با قاطعیت و آرامش پاسخ داد: نه برادران! ما اگر در اوج گلولهباران به خدا پشت کنیم، دیگر چه امیدی به نصرت او داریم؟
بعد، خودش قامت بست و در میان صدای انفجارها نماز را آغاز کرد. یکییکی رزمندگان به او پیوستند و صفی از نمازگزاران شکل گرفت؛ گویی میان میدان جنگ، جز صدای تکبیر آنها چیزی شنیده نمیشد. همان نماز جماعت، روحیهای عجیب به نیروها بخشید و پس از آن، با شجاعت و امیدی دوچندان، حملۀ دشمن را عقب زدند.
این خاطره بارها توسط همرزمانش نقل شده است که چگونه سردار شهید بشیر رفیعی نماز اول وقت را حتی در سختترین شرایط بر همه چیز مقدم میدانست. او که جمله زیبایش در باره نماز نقل مجالس است ....صراط مستقیم را در نماز جستجو کنید....
انتهای پیام