دشمن، هر بار که نتوانسته در میدان جنگ سربلند شود، به تاریکی ترور پناه برده است. گمان کرده که با ساقط کردن یک درخت تناور، ریشههای مقاومت را خشک خواهد کرد. غافل از آنکه این ریشهها آنقدر عمیق و درهمتنیدهاند که هر شهید، به بذری تبدیل میشود برای رویش هزاران درخت جدید. خون پاک نصرالله سرآغاز عصری نوست؛ عصری که در آن نصراللههای تازه، از دل محلههای فقیرنشین بیروت، کربلا و صنعا برمیخیزند و بار دیگر دشمن را به چالش میکشند.
پیام روشن این است؛ شهادت، تنها مرثیه نیست؛ نقشه راه است. هشداری است برای آنانی که در پشت میزهای سازش، به دنبال خرید امنیت با بهای عزت هستند. حتی حمله رژیم صهیونیستی به دوحه ـ در حالی که قطر را همواره حامی مالی پروژههای آمریکایی میدانند ـ نشان میدهد که هیچ حکام عربی با چاپلوسی و باجدهی نمیتوانند از خشم دشمن در امان بمانند. این گروه مجرم حتی به زیردستان ترسو و چاپلوس خود نیز خیانت میکند. این حقیقت، سکوتی سنگین بر فضای دربارهای عربی حاکم میکند که هنوز در خواب غفلت به سر میبرند.
خطاب به عربستان سعودی نیز آشکار است: کمترین کاری که میتوان انجام داد، تغییر رویکرد نسبت به مقاومت یمن و لبنان است. هیچ کشوری نباید تصور کند که از شر این رژیم در امان خواهد ماند. امنیت واقعی در همسویی با محور مقاومت است، نه در پناه دادن به دشمن.
امروز، مقاومت اسلامی در عراق بیدار، فعال، مستقل و توانمند است. دیگر یک بازیگر واکنشی نیست؛ یک قدرت پیشدستانه است که تحرکات دشمن در شمال عراق، قدس و هر نقطه دیگر را با دقتی مثالزدنی رصد میکند.
و در نهایت، واقعیتی آشکار بر همه سایه انداخته است: طبیعت نبرد چنین است که گاهی خسارت میبینیم و گاهی سود میبریم، اما عزت و کرامت امت اسلامی تنها در گرو وجود محوری است که در برابر همه توطئهها ایستاده است.
سید حسن نصرالله شهید شد، اما او به اسطورهای تبدیل شد که هرگز نمیمیرد. چرا که راهش، راهی است که با خون شهدا آبیاری میشود و با ایمان مجاهدان، سبز میماند. این داستان پایانی ندارد.
علیاکبری ساجد
انتهای پیام