صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۸۶۱۱
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۵
حمید صاحب تأکید کرد

مدیرکل سلامت شهرداری تهران ضمن تشریح مشکلات موجود در حوزه سالمندی کشور، بر ضرورت توانمندسازی و مردمی‌سازی حوزه سالمندی در جامعه تأکید کرد و گفت: بازگشت به سلامت فرهنگی به ما این امکان را می‌دهد که نسل‌های آینده نیز در محیطی سالم، پویا و متعادل رشد کنند و نگرش‌های نادرست و تقلیدی از فرهنگ‌های دیگر جایگزین باورها و ارزش‌های بنیادین جامعه ما نشود.

در هفته سالمندان، فرصتی فراهم شد تا به بررسی چالش‌ها و برنامه‌های مرتبط با سالمندی در کشور بپردازیم، موضوعی که اهمیت آن با روند رو به رشد جمعیت سالمندان هر روز بیشتر نمایان می‌شود. سالمندی فقط یک پدیده جمعیتی نیست، بلکه یک مسئله‌ چندوجهی است که ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی را دربرمی‌گیرد و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و سیاست‌گذاری جامع است. در این زمینه توجه به مناسب‌سازی فضاهای شهری و زیرساخت‌های اجتماعی، فرهنگی و ذهنی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. 

سالمندان نیازمند شرایطی هستند که بتوانند با حفظ کرامت و عزت نفس در جامعه مشارکت فعال داشته باشند و از انزوا و طردشدگی دور بمانند. این رویکرد بر اهمیت ایجاد شبکه‌های اجتماعی، دورهمی‌ها و فعالیت‌های اجتماع‌محور برای سالمندان تأکید دارد تا آنان همواره حس ارزشمندی و تعلق به جامعه را تجربه کنند.  برنامه‌های عملیاتی در این حوزه شامل تشکیل کانون‌های محلی سالمندان، برگزاری دورهمی‌های هفتگی، اجرای طرح‌های حمایتی و اجتماعی و فراهم کردن فرصت‌های آموزش و تعامل بین نسلی است. 

هدف نهایی این اقدامات، توانمندسازی سالمندان، ارتقای سلامت جسمی و روانی، کاهش انزوا و ایجاد مشارکت فعال اجتماعی است، به گونه‌ای که سالمندان نه تنها به عنوان دریافت‌کنندگان خدمات، بلکه به عنوان بازیگران اصلی جامعه در فرآیند تصمیم‌گیری و اجرای برنامه‌ها مشارکت داشته باشند.

ایکنا در رابطه با مقوله سالمندی و خدمات ارائه به شده به سالمندان از سوی شهرداری تهران به گفت‌وگو با حمید صاحب، مدیرکل سلامت شهرداری تهران پرداخته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. 

ایکنا ـ جمعیت سالمندی کشور به ویژه در پایتخت به سرعت در حال افزایش است. در این زمینه و برای کاهش مشکلات موجود در حوزه سالمندی چه باید کرد؟

در آستانه یک بحران جدی و گسترده سالمندی قرار داریم که می‌توان آن را حتی ابر بحران سالمندی نامید. براساس آمارهای موجود، در حال حاضر حدود ۱۳ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می‌دهند، اما روندهای جمعیتی، افزایش طول عمر و تغییرات ساختاری جمعیت نشان می‌دهد که این درصد به سرعت در حال افزایش است و در آینده‌ای نزدیک می‌تواند به حدود ۳۰ درصد برسد. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که در سال 1430 نزدیک به ۳۱ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد. این تغییرات جمعیتی پیامدهای گسترده و پیچیده‌ای در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به همراه دارد و ساختارهای موجود از جمله نظام‌های اجتماعی و خدمات شهری با چالش‌های جدی مواجه خواهند شد. اگر این تغییرات به‌طور مؤثر مدیریت نشوند، فشارهای ناشی از آن می‌تواند کیفیت زندگی سالمندان را کاهش دهد، احساس انزوا و طردشدگی را افزایش دهد و توان مدیریتی نظام‌ها را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.

بازگشت به سلامت فرهنگی به ما این امکان را می‌دهد که نسل‌های آینده نیز در محیطی سالم، پویا و متعادل رشد کنند و نگرش‌های نادرست و تقلیدی از فرهنگ‌های دیگر، جایگزین باورها و ارزش‌های بنیادین جامعه ما نشود

بنابراین، ضروری است که از همین امروز برای مواجهه با این شرایط برنامه‌ریزی، پیش‌بینی و آمادگی لازم صورت گیرد. برای مواجهه با این تغییرات جمعیتی، مفهوم «مناسب‌سازی» مطرح شده است. مناسب‌سازی به معنای آماده بودن از نظر کالبدی، فرهنگی و اجتماعی است. به این معنا که فضاها، زیرساخت‌ها، خدمات و امکانات شهری و اجتماعی باید به گونه‌ای طراحی شوند که نیازهای سالمندان را پاسخ دهند و ذهن‌ها و نگرش‌های فرهنگی و اجتماعی نیز برای پذیرش این تغییرات مهیا شوند. هدف از مناسب‌سازی این است که سالمندان بتوانند با حفظ کرامت، عزت نفس و مشارکت اجتماعی زندگی کنند و از انزوا و طردشدگی دور بمانند. مناسب‌سازی تنها به تغییرات فیزیکی محدود نمی‌شود، بلکه شامل آماده‌سازی ذهن‌ها، نگرش‌ها و فرهنگی است که سالمندان بتوانند در جامعه مشارکت فعال داشته باشند و احساس ارزشمندی کنند. فرهنگ، به عنوان زیرساخت اجتماعی، نقش محوری در این فرآیند ایفا می‌کند. سالمند چه می‌خواهد؟ او می‌گوید که کمکم کن تا طرد نشوم و منزوی نباشم. این پیام به وضوح بر جمله «نه به انزوا» تأکید دارد. به عبارتی دیگر، سالمند ممکن است در مرکز فعالیت‌های اجتماعی حضور نداشته باشد، اما دست‌کم باید در حاشیه فعالیت‌ها حضور داشته و فرصت مشارکت و تعامل اجتماعی برای او فراهم شود. 

این رویکرد به سالمندان اطمینان می‌دهد که هنوز در جامعه ارزشمند و مؤثر هستند و تنها نیستند و حضورشان در اجتماع همچنان دارای معنا و اهمیت است. برای تحقق این هدف نیاز است فضاها و زیرساخت‌هایی فراهم شود تا عقب‌ماندگی‌های علمی، آموزشی و اجتماعی که برخی سالمندان بر اثر شرایط روز جامعه دارند، جبران شود. ممکن است برخی از سالمندان با روندهای اجتماعی جدید آشنا نباشند یا تجربه‌ کافی نداشته باشند. بنابراین، لازم است هم این خلأها پر شوند و هم از انزوای آنان جلوگیری شود تا احساس ارزشمندی و توانمندی خود را حفظ کرده و بتوانند به شکل فعال در زندگی اجتماعی مشارکت کنند. یکی از روش‌های عملیاتی برای رسیدن به این اهداف، برگزاری دورهمی‌ها در سطح محلات است. در این دورهمی‌ها علاوه بر شناسایی و بررسی چالش‌های محلی و یافتن راهکارهای عملی برای رفع آن‌ها، نیازهای آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی سالمندان نیز شناسایی و تأمین می‌شود. این برنامه‌ها با عنوان «دوشنبه‌های سالمندی» برگزار می‌شود. در این دورهمی‌ها، سالمندان محلات گردهم آمده و درباره مسائل و موضوعات مورد علاقه خود گفت‌وگو و تبادل نظر می‌کنند، تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و با ایجاد شبکه‌های اجتماعی محلی، مانع از تنهایی و انزوای یکدیگر می‌شوند. این فعالیت‌ها باعث تقویت روحیه اجتماعی، ارتقای سلامت روانی و افزایش حس تعلق به جامعه در سالمندان می‌شود و آنان را برای مشارکت فعال و اثرگذار در اجتماع آماده می‌سازد. 

ایکنا ـ وظیفه شهرداری تهران در رابطه با اجرای برنامه‌های ویژه حوزه سالمندی چیست؟ 

وظیفه‌ ما در این زمینه فراهم‌سازی بسترها، زیرساخت‌ها و پشتیبانی لجستیکی لازم است. چارچوب‌های بالادستی و قوانین کلی به سالمندان ابلاغ می‌شود، اما در همان چارچوب‌ها خود مردم برای محله‌ خود قانون‌گذاری کرده و برنامه‌ریزی‌های محلی را مدیریت می‌کنند. این فرآیند سبب می‌شود که برنامه‌ها همزمان مردمی، مؤثر و پاسخگو به نیازهای محلی باشند و سالمندان احساس کنند که کنترل و تصمیم‌گیری بر زندگی اجتماعی خود را در دست دارند. برای مثال اگر در یک محله با جمعیت حدود ۳۰ هزار نفر حدود ۴۵۰۰ نفر سالمند وجود داشته باشد، از این تعداد، تقریبا ۱۰ درصد یعنی نزدیک به ۴۵۰ نفر ممکن است در انزوا زندگی کنند. شناسایی و رسیدگی به وضعیت این افراد کاری دشوار است؛ نه ما به تنهایی می‌توانیم آن را انجام دهیم و نه سازمان بهزیستی توانایی کافی برای این اقدام را دارد. تنها خود جامعه‌ سالمندان است که می‌تواند مسئولیت این شناسایی و حمایت را بر عهده گیرد و از طریق ارتباطات اجتماعی و تشکیلات مردمی نیازهای این افراد را پاسخ دهد. 

مرکزی به نام «سرای زندگی» نیز وجود دارد که پیش‌تر با نام «فراهنگ» شناخته می‌شد. این مرکز پاتوقی برای کانون‌های سالمندی است تا آموزش‌های لازم را دریافت کرده و سپس آن‌ها را در سطح محلات اجرا کنند

افتخار داریم که این قشر را سازماندهی کرده‌ایم و برای آنان تشکیلاتی مردمی به نام «کانون سالمندان محلات» ایجاد کرده‌ایم. در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از جامعه سالمندان محلات در این تشکیلات فعال هستند. اعضای کانون‌ها دارای ساختار منظم شامل رئیس، معاون و اعضای فعال هستند و برگزاری انتخابات برای آنان نیز انجام شده است. این کانون‌ها به عنوان بزرگترین سرمایه‌ اجتماعی ما شناخته می‌شوند، زیرا اعضای آن‌ها خود سالمندان منزوی را شناسایی کرده، آنان را به فعالیت‌های اجتماعی دعوت می‌کنند و در صورت ناتوانی در حضور به دیدارشان می‌روند، بسته‌های غذایی و میوه برایشان می‌برند و از تنها ماندنشان جلوگیری می‌کنند. این اقدامات باعث می‌شود سالمندان احساس تعلق، ارزشمندی و اهمیت کنند و از انزوا رها شوند.  این اقدام را «مردمی‌سازی» می‌نامیم و به آن افتخار می‌کنیم، زیرا اگر بخواهیم از چالش سالمندی عبور کنیم، باید خود سالمندان را درگیر مسئله خودشان کنیم. این اقدام یکی از اهداف اصلی ما است و تقریبا ۵۰ درصد مأموریت ما را شامل می‌شود. 

در حال حاضر «کانون سالمند» تشکیلاتی در سطح ۳۵۳ محله دارد که براساس انتخابات شکل گرفته است. برنامه‌های مختلف توسط اعضا پیشنهاد شده و اجرا می‌شود و ما نیز پشتیبانی لازم را فراهم می‌کنیم تا روند اجرای برنامه‌ها تسهیل و مؤثر باشد. علاوه بر این، طرحی به نام «به وقت قدردانی» اجرا می‌شود که در آن خود سالمندان با پشتیبانی شهرداری و خیرین بر اساس جدول زمان‌بندی‌شده به دیدار دیگر سالمندان می‌روند، از آنان عیادت می‌کنند و مشکلات و نیازهای آنان را پیگیری می‌کنند. این برنامه باعث می‌شود سالمندان منزوی حس کنند که بخشی از جامعه‌اند و ارزش و احترام آنان حفظ می‌شود و هیچ کس در اجتماع تنها باقی نمی‌ماند. در کنار این طرح مرکزی به نام «سرای زندگی» نیز وجود دارد که پیش‌تر با نام «فراهنگ» شناخته می‌شد. این مرکز پاتوقی برای کانون‌های سالمندی است تا آموزش‌های لازم را دریافت کرده و سپس آن‌ها را در سطح محلات اجرا کنند. این آموزش‌ها شامل مدیریت فعالیت‌های اجتماعی، شناسایی نیازهای محلی، ایجاد شبکه‌های حمایتی و مهارت‌های فرهنگی و اجتماعی است که به توانمندسازی سالمندان کمک می‌کند و آنان را برای مشارکت فعال در جامعه آماده می‌کند. 

خلاصه‌ای از برنامه‌های ما شامل برگزاری طرح‌های پهنه‌ای در سطح تهران است. برنامه‌ها در مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شامل فعالیت‌هایی همچون بازی‌های نشاط سالمندی، همایش «سالم پیر شویم»، پیاده‌روی‌های بزرگ، برنامه‌های بین نسلی در قالب جشنواره‌های غذا و دورهمی‌های فرهنگی است که در اداره‌کل سلامت برنامه‌ریزی و در مناطق ۲۲گانه اجرا می‌شوند. این برنامه‌ها با هدف ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان و ایجاد تعامل بین نسل‌ها طراحی شده‌اند و به تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش انزوای سالمندان کمک می‌کنند.  

ایکنا ـ مهمترین مشکلات حوزه سالمندی چیست؟ 

امید داریم جهشی در حوزه‌ فرهنگی رخ دهد. زیرا مشکل جمعیت و فرزندآوری در اصل مسئله‌ای اقتصادی نیست و ریشه آن فرهنگی است. عوامل اقتصادی تنها تشدیدکننده‌ هستند، اما علت اصلی، تغییر فرهنگی است. ذهن‌ها موضوع فرزندآوری را از اولویت خارج کرده‌اند، تحت تأثیر فرهنگ غلطی که از اندیشه‌های مدرنیته و تفکر اومانیستی غرب وارد جامعه شده است. جامعه‌ ما در گذشته سالم بود، اما اکنون به نوعی «عفونت فرهنگی» دچار شده است. این ویروس‌های فکری غلط، جامعه را بیمار کرده‌اند، بیماری‌ که موجب شده است خود را باور نکنیم و از غرب تقلید کنیم. در گذشته، هرکس کمتر از پنج فرزند داشت، دچار مشکل تلقی می‌شد، اما امروز کسی که فرزند سوم دارد، احساس خجالت می‌کند. این وضعیت باید اصلاح شود. باید به سلامت فرهنگی بازگردیم، به ریشه‌های خود رجوع کنیم و به ارزش‌های اصیل و سالم خود بازگردیم. بازگشت به این ارزش‌ها تنها یک روند احساسی یا نمادین نیست، بلکه فرآیندی عملی و ساختاری است که شامل بازسازی نگرش‌ها، اصلاح سبک زندگی و ایجاد سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی مؤثر می‌شود. 

بازگشت به سلامت فرهنگی به ما این امکان را می‌دهد که نسل‌های آینده نیز در محیطی سالم، پویا و متعادل رشد کنند و نگرش‌های نادرست و تقلیدی از فرهنگ‌های دیگر، جایگزین باورها و ارزش‌های بنیادین جامعه ما نشود. اگر با همان روند کنونی پیش برویم، اثرات منفی آن به سرعت در جامعه نمایان خواهد شد. هر خطا و کوتاهی، پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم بر جامعه، سیاست‌ها و کیفیت زندگی افراد خواهد گذاشت. بنابراین، ضروری است که هرگونه تشخیص خطا و نقص در روندهای فرهنگی و اجتماعی فورا اصلاح شود و در مسیر نادرست باقی نمانیم. به عنوان سیاست‌گذار و مدیر وظیفه داریم که ریشه مشکلات را شناسایی کنیم و راهکارهای مؤثر برای اصلاح آن ارائه دهیم. در این میان باید تفکیک کنیم که مشکل اقتصادی است یا فرهنگی، با قاطعیت می‌توان گفت که ریشه اصلی مشکلات جمعیت و فرزندآوری فرهنگی است، هرچند عوامل اقتصادی نقش تشدیدکننده دارند و نباید نادیده گرفته شوند، اما اولویت اصلی، اصلاح فرهنگ است. 

طرح «به وقت قدردانی» نیز نمونه دیگری از تلاش‌های ما برای افزایش تعامل اجتماعی و کاهش انزواست. در این طرح، سالمندان با حمایت شهرداری و خیرین براساس جدول زمان‌بندی شده به دیدار دیگر سالمندان می‌روند، مشکلات آنان را پیگیری می‌کنند و حس تعلق و احترام اجتماعی را در آن‌ها تقویت می‌کنند

بر این اساس، فعالیت‌های ما در حوزه سالمندی، صرفاً اقدامات اجتماعی یا خدماتی نیست، بلکه یک برنامه جامع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که با هدف توانمندسازی سالمندان، ایجاد مشارکت اجتماعی فعال، کاهش انزوا و بازسازی شبکه‌های حمایتی انجام می‌شود. هر برنامه و اقدام چه در سطح محله و چه در سطح شهر، با هدف ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان طراحی شده است. به عنوان نمونه، دورهمی‌های «دوشنبه‌های سالمندی» نه تنها محلی برای تعامل سالمندان است، بلکه فرصتی برای شناسایی نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی آنان نیز محسوب می‌شود. در این برنامه‌ها سالمندان با ارائه تجربیات و نظرات خود، به ارتقای برنامه‌های محلی کمک می‌کنند و شبکه‌های حمایتی ایجاد می‌کنند که از تنها ماندن و منزوی شدن افراد جلوگیری می‌کند. این فعالیت‌ها، نمونه‌ای عملی از مردمی‌سازی برنامه‌های سالمندی است که خود سالمندان مسئولیت و مدیریت آن را بر عهده دارند. تشکیلات «کانون سالمندان محلات» نمونه بارز مردمی‌سازی است. این کانون‌ها در حال حاضر در ۳۵۳ محله فعال هستند و ساختار مدیریتی منسجمی شامل رئیس، معاون و اعضای فعال دارند. اعضای کانون، سالمندان منزوی را شناسایی می‌کنند، آنان را به فعالیت‌های اجتماعی دعوت می‌کنند و در صورت عدم توانایی حضور، به دیدارشان رفته و بسته‌های حمایتی شامل مواد غذایی و میوه ارائه می‌دهند. این اقدامات موجب می‌شود سالمندان احساس کنند که عضوی ارزشمند از جامعه هستند و از انزوا رها شوند. 

طرح «به وقت قدردانی» نیز نمونه دیگری از تلاش‌های ما برای افزایش تعامل اجتماعی و کاهش انزواست. در این طرح، سالمندان با حمایت شهرداری و خیرین براساس جدول زمان‌بندی شده به دیدار دیگر سالمندان می‌روند، مشکلات آنان را پیگیری می‌کنند و حس تعلق و احترام اجتماعی را در آن‌ها تقویت می‌کنند. این برنامه علاوه بر ارزش اجتماعی، پیامدهای مثبت روانی نیز برای هر دو گروه سالمند دارد، چه کسانی که از انزوا رها می‌شوند و چه کسانی که خدمات‌رسانی می‌کنند و حس مشارکت و اثرگذاری در جامعه را تجربه می‌کنند.  مرکز «سرای زندگی» (پیش‌تر با نام «فراهنگ») نیز یک پاتوق آموزشی و حمایتی است که کانون‌های سالمندی از آن برای آموزش‌های لازم استفاده می‌کنند. آموزش‌ها شامل مهارت‌های اجتماعی، مدیریت فعالیت‌های محله‌ای، شناسایی نیازهای سالمندان و برنامه‌ریزی فرهنگی و اجتماعی است. این آموزش‌ها موجب می‌شود که اعضای کانون‌ها بتوانند برنامه‌ها را به طور مؤثر در سطح محله اجرا کنند و شبکه‌های حمایتی واقعی ایجاد کنند.  در سطح شهر، برنامه‌های پهنه‌ای شامل فعالیت‌های متنوعی همچون بازی‌های نشاط سالمندی، همایش «سالم پیر شویم»، پیاده‌روی‌های بزرگ، برنامه‌های بین نسلی در قالب جشنواره‌های غذا و دورهمی‌های فرهنگی است. این فعالیت‌ها با هدف ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان، ایجاد تعامل بین نسل‌ها، تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش انزوا طراحی و در ۲۲ منطقه تهران اجرا می‌شوند. این برنامه‌ها نمونه‌ای از اقدامات جامع و یکپارچه در حوزه سالمندی هستند که با مشارکت خود سالمندان، شهرداری و خیرین به اجرا درمی‌آید و تجربه‌ای موفق در مردمی‌سازی و توانمندسازی اجتماعی فراهم می‌کند.

همانطور که پیشتر گفته شد، جامعه ما که زمانی سالم و پویا بود، اکنون با نوعی «عفونت فرهنگی» مواجه شده است که ناشی از ورود اندیشه‌های غلط و تقلیدی غرب به جامعه است. این ویروس‌های فکری موجب شده‌اند که افراد جامعه ارزش‌های خود را باور نکنند و به تقلید از فرهنگ‌های دیگر بپردازند، بدون اینکه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن را تحلیل کنند. در گذشته کسانی که تعداد فرزندانش اندک بود، دچار مشکل تلقی می‌شدند و جامعه بر اساس ارزش‌های فرهنگی خود، وضعیت را ارزیابی می‌کرد. اما امروز کسانی که فرزندان بیشتری دارند، با خجالت در جامعه حضور پیدا می‌کنند که این موضوع یک تغییر فرهنگی نادرست است که باید اصلاح شود. بازگشت به سلامت فرهنگی و بازسازی نگرش‌های صحیح، نه تنها به افزایش نرخ فرزندآوری کمک می‌کند، بلکه موجب تقویت بنیان‌های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه می‌شود و نسل‌های آینده را در محیطی سالم، پویا و متعادل رشد می‌دهد.  

در نهایت، اگر با همین روند کنونی ادامه دهیم، اثرات منفی آن به وضوح نمایان خواهد شد و جامعه، سیاست‌گذاران و خود سالمندان با پیامدهای آن روبه‌رو خواهند شد. بنابراین، اصلاح سریع و دقیق روندها، شناسایی خطاها و ارائه راهکارهای مؤثر ضروری است. به عنوان سیاست‌گذار و مدیر وظیفه داریم ریشه‌ مشکلات را شناسایی کرده، اقدامات اصلاحی انجام دهیم و مسیر جامعه را به سمت سلامت فرهنگی و اجتماعی هدایت کنیم.  با توجه به تمامی این اقدامات، واضح است که برنامه‌های ما در حوزه سالمندی یک برنامه جامع فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و اقتصادی است که با هدف توانمندسازی سالمندان، ایجاد مشارکت اجتماعی فعال، کاهش انزوا و بازسازی شبکه‌های حمایتی طراحی و اجرا می‌شود و همه‌ این اقدامات بر پایه مشارکت مستقیم خود سالمندان و حمایت نهادهای شهری و خیرین استوار است. 

گفت‌وگو از مجتبی افشار

انتهای پیام