قرآن به حقوق زنان و مردان توجه ویژه دارد و بر برابری جنسیتی در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی تأکید میکند. همچنین حق آزادی انتخاب دین و عقیده را محترم میشمارد و افراد را از فشارهای خارجی برای تغییر باورهایشان مصون میداند. قرآن به حمایت از حقوق اقلیتها و احترام به تفاوتها نیز توجه دارد و همزیستی مسالمتآمیز در جامعه را توصیه میکند.
علاوه بر این، قرآن مسلمانان را به مسئولیت اجتماعی و کمک به نیازمندان تشویق میکند که به ایجاد نهادهای حمایتی و ارتقای زندگی افراد کمبرخوردار میانجامد. حق حیات و امنیت هر فرد نیز مورد تأکید قرار گرفته و هر گونه تهدید به این حقوق محکوم میشود.
با توجه به این آموزهها، میتوان گفت اصولی مانند کرامت انسانی، عدالت، برابری و احترام به حقوق دیگران، راهنمای جوامع اسلامی در تحقق حقوق بشر و ایجاد نظام اجتماعی عادلانه است. با پیروی از این اصول، مسلمانان میتوانند جامعهای انسانی و عادلانه بسازند که در آن همه از حقوق و آزادیهای بنیادین خود بهرهمند شوند.
نظر به اهمیت موضوع قرآن و حقوق شهروندی خبرنگار ایکنا خراسان رضوی، در این موضوع با حجت الاسلام مسعود عمرانی، استاد دانشگاه و معاون آموزش و پژوهش و فرهنگی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
ایکنا- در قرآن کریم، چه آیاتی به کرامت ذاتی انسان اشاره دارند؟ لطفاً یک یا دو مورد را ذکر و تحلیل کنید.
در ابتدا باید گفت که موضوع حقوق شهروندی و قرآن در واقع حلقه اتصال مفاهیم بنیادین دینی با زندگی اجتماعی و حقوقی عصر حاضر است. در خصوص کرامت ذاتی انسان در قرآن، آیات کلیدی وجود دارد. در آیه ۷۰ سوره «اسراء»، آمده است: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا». این آیه به صراحت به «تکریم» تمامی بنیآدم اشاره میکند. این کرامت ذاتی است؛ یعنی وابسته به ایمان، نژاد، جنسیت یا عمل خاصی نیست و خداوند این مقام را به خود انسان اعطا کرده است. این آیه پایهایترین اصل در «حقوق بشر» و «حقوق شهروندی» در منظومه فکری اسلامی است و تمامی قوانین باید این کرامت ذاتی را به رسمیت بشناسند.
همچنین در آیه ۱۳ سوره «حجرات» آمده است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»
این آیه ضمن اشاره به منشأ واحد بشری و نفی نژادپرستی، دو نوع کرامت را متمایز میکند: اول، کرامت ذاتی ناشی از خلقت؛ دوم، کرامت اکتسابی که نزد خداوند بر اساس تقوا است. در عرصه اجتماع و حقوق شهروندی، همه انسانها به دلیل کرامت نوع اول از حقوق مساوی برخوردارند.
ایکنا- مفهوم عدالت در قرآن چگونه تعریفشده و چه ارتباطی با حقوق شهروندی دارد؟
در تعریف قرآنی عدالت باید گفت که عدالت در قرآن فراتر از برابری صرف ریاضی است و به معنای «قرار دادن هر چیزی در جایگاه شایسته خود» (اعطاء کل ذیحق حقه) و رعایت تعادل است. آیاتی مانند «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» (نحل: ۹۰) و «کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ» (نساء: ۱۳۵) بر این مفهوم تأکید دارند.
در خصوص ارتباط عدالت با حقوق شهروندی میتوان گفت که عدالت ستون فقرات حقوق شهروندی است. یک نظام شهروندی عادلانه باید شامل عدالت توزیعی، عدالت قضایی و عدالت اجتماعی باشد. عدالت توزیعی به معنای تخصیص عادلانه امکانات مانند آموزش، بهداشت و امنیت میان همه شهروندان است. عدالت قضایی، مطابق با آیه ۱۳۵ سوره «نساء»، حکم میکند که دادگاهها و قوانین نسبت به همه شهروندان یکسان عمل کنند. عدالت اجتماعی نیز از استضعاف و تبعیض جلوگیری کرده و فرصتهای پیشرفت را برای همگان فراهم میآورد.
ایکنا- آیا در قرآن به آزادی بیان یا عقیده اشارهای شده است؟ اگر بله، در چه آیاتی؟
بهصورت اصلاحی و در چارچوب مشخص، قرآن به مسئله آزادی بیان و عقیده اشاره کرده است. در زمینه آزادی عقیده، آیه ۲۵۶ سوره «بقره» میفرماید: «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛ در دین هیچ اجباری نیست» و در سوره «کهف»، آیه ۲۹ آمده است: «فَمَن شَاءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْیَکْفُرْ؛ پس هر کس میخواهد ایمان بیاورد و هر کس میخواهد کافر شود». این آیات حق انتخاب نهایی انسان را به رسمیت میشناسند.
در زمینه آزادی بیان نیز قرآن در قالب امر به معروف و نهی از منکر و مشورت به آن اشاره کرده است. آیه ۱۰۴ سوره «آلعمران»، امربهمعروف و نهی از منکر را بهعنوان مسئولیت اجتماعی و نظارت همگانی معرفی میکند. همچنین در سوره شوری، آیه ۳۸ آمده است: «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ؛ و کارهایشان را با مشورت میان خود انجام میدهند»، که مستلزم آزادی بیان و حق اظهار نظر است. با این حال، آزادی بیان در اسلام مطلق نیست و حدودی دارد؛ از جمله توهین به مقدسات، ایجاد تفرقه و اشاعه فحشا از نظر قرآن مذموم است.
ایکنا- حق انتخاب در قرآن چگونه مطرحشده است؟ آیا انسان در انتخاب دین یا مسیر زندگی خود آزاد است؟
قرآن بهوضوح حق انتخاب را برای انسان به رسمیت میشناسد. در آیه ۳ سوره «دهر» آمده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس». همچنین در آیه ۲۵۶ سوره «بقره» آمده است که انسان در انتخاب دین آزاد است، اما در انتخاب پیامدهای اعمال خود آزاد نیست. قرآن انتخابهای انسان را جدی میگیرد و مسئولیت آن را برعهده خودش میگذارد.
در خصوص برابری انسانها فارغ از نژاد، قومیت یا جنسیت، قاطعترین آیه آیه ۱۳ سوره «حجرات» است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» این آیه منشأ تمامی تفاوتهای نژادی، قومی و حتی جنسیتی را یکسان میداند و معیار برتری را تنها به تقوا مرتبط میسازد، امری که برای همه بهطور یکسان قابل دستیابی است.
ایکنا- حقوق شهروندی در نظام اسلامی چه تفاوتی با نظامهای سکولار دارد؟
مهمترین تفاوت حقوق شهروندی در نظام اسلامی و نظامهای سکولار به منبع و مبنای آن بازمیگردد، که خود باعث تفاوت در اهداف، حدود آزادیها و تعریف رابطه فرد با جامعه میشود.
در نظام اسلامی، مبنای حقوق، شریعت و قانون الهی است. حقوق از جانب خداوند و بر اساس حکمت و مصلحت او تنظیم شدهاند. بنابراین، حقوق شهروندی تکلیفمحور و در چارچوب ارزشهای دینی تعریف میشود؛ حق و تکلیف دو روی یک سکه هستند و انسان در برابر خدا و جامعه مسئول است. هدف نهایی، تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است. قوانین نهتنها برای رفاه مادی، بلکه برای پرورش فضیلتهای اخلاقی و تقرب به خدا طراحی شدهاند. بهعنوان مثال، آزادی بیان وجود دارد، اما اگر به توهین به مقدسات یا تضعیف بنیانهای اخلاقی جامعه بینجامد، محدود میشود. حقوق اقلیتهای دینی نیز در چارچوب مشخصی به نام "ذمه" تعریف میشود که به آنان حق امنیت، آزادی انجام مناسک دینی و داوری بر اساس قوانین خود در احوال شخصیه میدهد، اما در عین حال تعهداتی نیز در قبال حکومت اسلامی برای آنان ایجاد میکند.
در مقابل، در نظامهای سکولار، مبنای حقوق، خرد جمعی و قرارداد اجتماعی است. منبع نهایی قانون «اراده مردم» است که اغلب از طریق دموکراسی و قوانین مصوب مجلس بیان میشود. حقوق ذاتی و ناشی از طبیعت بشر فرض میشوند و بر فردمحوری تأکید زیادی دارند. هدف اصلی، تأمین حداکثری آزادی، رفاه و امنیت در زندگی دنیوی است. این نظامها معمولاً از تعریف یک «حقیقت» واحد یا هدف متعالی برای زندگی اجتناب میکنند و ترجیح میدهند در مورد «خیر» بیطرف بمانند تا هر فرد تعریف خود را از زندگی خوب داشته باشد. در این میان، حدود آزادیها عمدتا براساس اصل آسیب تعریف میشود و آزادی هر فرد تا جایی مجاز است که به آزادی یا حقوق دیگران آسیب نزند. درنتیجه، آزادی بیان میتواند بسیار گسترده باشد و حتی مواردی را که در نظام اسلامی غیرقابلقبول است مانند توهین به مقدسات در برگیرد و برابری بهصورت مطلق و بدون توجه به تمایزات دینی برای همه شهروندان در نظر گرفته میشود.
ایکنا- چگونه میتوان اصول حقوق بشر را با آموزههای قرآنی تطبیق داد؟
برای تطبیق اصول حقوق بشر با آموزههای قرآنی باید به اشتراکات توجه داشت. اصولی مانند کرامت ذاتی انسان، عدالت، برابری در مقابل قانون، حق مالکیت، حق تشکیل خانواده و ممنوعیت شکنجه با آموزههای قرآنی همسو هستند. با این حال، تفاوتها و چالشهایی نیز وجود دارد. مهمترین چالش در مواردی است که تفسیرهای رایج از حقوق بشر با احکام قطعی شریعت در تعارض قرار میگیرند؛ مانند آزادی مطلق عقیده و تغییر دین که در اسلام، ارتداد تحت شرایط خاص بهعنوان جرم عمومی محسوب میشود، یا در حقوق زنان و مردان که قرآن بر مساوات در کرامت انسانی تأکید دارد، اما در برخی احکام مانند ارث و شهادت تفاوتهایی قائل شده است که نیازمند تفسیر اجتهادی و توجه به بستر تاریخی و اهداف شریعت است.
در واقع، مفهوم حقوق بشر با نگاه قرآنی به فطرت و خانواده در برخی موارد تعارض دارد. راهحل این است که از طریق اجتهاد پویا، بین احکام ثابت (تغییرناپذیر) و احکام متغیر (قابل بازتعریف در چارچوب اهداف شریعت) تمایز قائل شویم و بر مقاصد الشریعه (اهداف کلی شریعت مانند حفظ دین، نفس، عقل، نسل و مال) تأکید کنیم. این رویکرد میتواند پلی برای گفتوگو میان آموزههای قرآنی و اصول حقوق بشر باشد.
ایکنا- در قرآن چه حقوقی برای اقلیتهای دینی در جامعه اسلامی در نظر گرفتهشده است؟
قرآن و سیره نبوی، حقوقی را برای «اهل کتاب» و به تعمیم، اقلیتهای دارای کتاب آسمانی در قالب مفهوم «ذمه» تعریف کرده است. این حقوق شامل حق امنیت جانی و مالی است، همانگونه که در پیماننامه پیامبر با مسیحیان نجران آمده است: «لَهُمْ مِثْلُ مَا لَنَا وَعَلَیْهِمْ مِثْلُ مَا عَلَیْنَا». همچنین بر آزادی انجام مراسم دینی تأکید شده، البته در اماکن خصوصی یا با اجازه عمومی. در این میان، حکومت بر اساس قوانین دینی خود در احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث) عمل میکند و در ازای معافیت از خدمت سربازی و بهرهمندی از امنیت حکومت اسلامی، جزیه دریافت میکند؛ این مالیات قابل قیاس با مالیاتهای شهروندی مسلمانان است.
در زمینه مشارکت سیاسی و مشورت در امور عمومی، قرآن نیز به این حق اشاره کرده است. آیه ۳۸ سوره «شوری» میفرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ»
که یک اصل کلیدی برای نظام سیاسی اسلامی است و بر مشارکت مردم در تصمیمگیریهای کلان تأکید دارد. همچنین آیه ۱۵۹ سوره آلعمران خطاب به پیامبر میگوید:
«وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» که حتی پیامبر را نیز به مشورت ملزم میکند.
این آیات پایههای «مشورت» (شورا) را بهعنوان یک حق و یک وظیفه برای امت معرفی میکنند و در قالبهای مختلف مانند انتخابات، پارلمان و نهادهای مشورتی قابل تحقق هستند.
ایکنا- نقش دولت اسلامی در حفظ حقوق شهروندان از منظر قرآن چیست؟
دولت اسلامی از منظر قرآن، تکلیفمحور و خدمتگزار مردم است. مهمترین وظیفه آن اقامه قسط و عدل است؛ همانگونه که در آیه ۲۵ سوره «حدید» آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» هدف اصلی حکومت، برپایی عدالت است. تأمین امنیت، از جمله امنیت جانی، مالی و آبروی شهروندان، تحقق آزادیهای مشروع و فراهم آوردن بستر برای آزادی بیان، عقیده و فعالیت در چارچوب مصالح جامعه و ارزشها، از دیگر وظایف دولت اسلامی به شمار میروند.
در آیه ۵ سوره «نساء» آمده است: «وَلا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ» بنابراین، دولت موظف است از حقوق محرومان و سفیهان، کسانی که توانایی مدیریت دارایی خود را ندارند حمایت کند. قرآن همچنین بر تأمین رفاه عمومی، تضمین مشارکت مردم در سرنوشت خود و صیانت از دین و اخلاق عمومی، در چارچوبی که به حقوق فردی تعدی نشود، تأکید دارد.
انتهای پیام