صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۹۴۳۳
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۰
عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد تشریح کرد

محمدجواد توکلی خانیکی گفت: قرآن کریم کتاب هدایت برای هر عصری است؛ لذا به‌صرف بیان اصول اخلاقی اکتفا نکرده و راهکارهای عملی و حکیمانه‌ای برای مدیریت بحران‌های جمعی عرضه کرده است. این راهکارها بر تقویت بنیان‌های فکری، اخلاقی و اجتماعی استوارند؛ از جمله مقابله با جنگ، فقر و مهاجرت.

امروز جهان با مجموعه‌ای از بحران‌های پیچیده و درهم‌تنیده از درگیری‌های نظامی و ناامنی‌های اقتصادی گرفته تا چالش‌های اجتماعی و زیست‌محیطی، مواجه است؛ بحران‌هایی که ناکارآمدی الگوهای مادی بشر را در تحقق صلح و سعادت پایدار آشکار می‌سازد. در چنین شرایطی، بسیاری از متفکران و اندیشمندان اسلامی، قرآن کریم را نه صرفاً یک کتاب دینی، بلکه «نقشه راهی جامع» و «مرجعی عادلانه» برای رهایی از این بحران‌های خودساخته‌ی بشری می‌دانند.

آموزه‌های قرآن کریم، ریشه اصلی نابسامانی‌های جهانی را در دوری از توحید و غفلت از یاد خدا می‌دانند و با بازگرداندن انسان به فطرت، عقل و وحی الهی، مجموعه‌ای از راهکارهای همه‌جانبه را برای مدیریت و عبور از بحران‌ها ارائه می‌کنند. این راهکارها بر اصول بنیادینی چون صبر و استعانت از نماز در دشواری‌ها، تحقق عدالت واقعی و امنیت پایدار، حفظ وحدت و پرهیز از نزاع برای جلوگیری از ضعف، تکیه بر توان داخلی و خودباوری، و نیز آمادگی همه‌جانبه در برابر دشمنان استوار است.

قرآن کریم با بیان قصص انبیاء(ع)، به‌ویژه مدیریت بحران توسط پیامبر اسلام(ص) در جنگ احزاب، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق، تقویت معنویت، مقابله با شایعه‌پراکنی و بهره‌گیری از الگوی جهاد (مبارزه و تلاش مستمر)، از سخت‌ترین محاصره‌های نظامی و اقتصادی نیز به سلامت عبور کرد. بازگشت به این آموزه‌های عقل‌مدار و فطرت‌محور قرآنی، تنها مسیر نجات بشر از گمراهی‌ها و بی‌عدالتی‌های جهان معاصر و دستیابی به «حیات طیّبه» است.

در همین خصوص خبرنگار ایکنای از خراسان رضوی، گفت‌و‌گویی با محمدجواد توکلی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد داشته است که در ادامه می‌خوانیم: 

ایکنا- قرآن چه راهکارهایی برای عبورجامعه از بحران های جمعی مانند جنگ، مهاجرت با فقر ارایه می دهد؟ 

قرآن کریم کتاب هدایت برای هر عصری است؛ لذا به‌صرف بیان اصول اخلاقی اکتفا نکرده و راهکارهای عملی و حکیمانه‌ای برای مدیریت بحران‌های جمعی عرضه کرده است. این راهکارها بر تقویت بنیان‌های فکری، اخلاقی و اجتماعی استوارند؛ از جمله مقابله با جنگ، فقر و مهاجرت.

در خصوص جنگ که یکی از خشونت‌بارترین بحران‌هاست، قرآن اصول مشخصی را مطرح می‌کند که دفاع عادلانه و پرهیز از تجاوز است. قرآن جنگ را تنها در پاسخ به «فتنه» و برای حمایت از مظلومان مجاز می‌داند و شروع جنگ‌های تهاجمی و توسعه‌طلبانه را نفی می‌کند. همان‌گونه که آمده است: «وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ…» (بقره، ۱۹۱). این آیه تأکید می‌کند که مقابله با ساختارهای ستمگر که آزادی عقیده و امنیت مردم را سلب می‌کنند، یعنی همان فتنه، حقِ دفاع و مقابله را برمی‌انگیزد، اما مبنای مشروعیتی که قرآن قرار می‌دهد، دفاع از مظلوم و جلوگیری از گسترش ظلم است، نه تسلط‌جویی یا تجاوز. همچنین میانه‌روی و پرهیز از افراط‌گری در قرآن مورد تأکید است: «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» (بقره، ۱۹۰). یعنی در راه خدا با کسانی بجنگید که با شما می‌جنگند، اما از حد تجاوز نکنید؛ زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد. بر این اساس، اخلاق باید در میدان جنگ رعایت شود. کشتن غیرنظامیان، تخریب محیط‌زیست و حیوانات، و هرگونه خشونت فراتر از ضرورت، ممنوع است؛ این اصل عمق و دامنه تخریب در جنگ را محدود می‌سازد و تأکیدی بر حفظ کرامت انسانی و مصلحت عمومی حتی در شرایط بحران است.

قرآن کریم صلح‌طلبی را در صورت درخواست طرف مقابل به‌وضوح توصیه می‌کند: «وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (انفال، ۶۱). یعنی اگر دشمن به صلح گرایید، شما نیز بدان گرایید و بر خدا توکل کنید، که او شنوا و داناست. پذیرش صلح از سوی مسلمانان مانع تداوم خونریزی می‌شود و زمینه‌ای برای بازسازی و گفت‌وگو ایجاد می‌کند.

علاوه بر این، قرآن بر عفو و گذشت پس از جنگ برای ترمیم جامعه تأکید دارد: «وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ…» (بقره، ۲۳۷). این اصل نشان می‌دهد که بخشش و مدارا پس از پایان خصومت‌ها، نه تنها نشانه پرهیزگاری است، بلکه ابزار مؤثری برای بازگرداندن وحدت و ثبات اجتماعی محسوب می‌شود. پس از پایان درگیری، جامعه برای التیام نیازمند عفو و گذشت است، زیرا کینه‌توزی و انتقام‌جویی چرخه خشونت را بی‌پایان می‌کند. عفو و مدارا، زمینه بازگشت به زندگی عادی و بازسازی انسجام اجتماعی را فراهم می‌کند.

درخصوص جنگ نیز باید گفت، مهاجرت اجباری به دلیل جنگ یا فقر، یکی از چالش‌های اساسی جوامع است و نیازمند راهکارهایی برای حمایت از مهاجران و ایجاد همبستگی اجتماعی در جامعه میزبان است. قرآن کریم با بهره‌گیری از تجربه تاریخی هجرت مسلمانان به حبشه و مدینه، راهکارهای عملی برای مدیریت بحران‌های اجتماعی و حفظ ایمان ارائه می‌دهد.

مهاجرت به عنوان راهبرد عملی برای حفظ ایمان و جان: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا
…» (نساء، ۹۷). این آیه نشان می‌دهد که مهاجرت از محیطی که حیات معنوی و فیزیکی انسان در خطر است، نه تنها جایز، بلکه یک تکلیف است و راه حلی عملی برای نجات محسوب می‌شود.

تأکید بر مسئولیت جامعه میزبان: «وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ…» (حشر، ۹). قرآن از انصار می‌خواهد با مهاجران با محبت و احترام برخورد کنند و آنان را مانند برادران خود بدانند. این اصل، پایه‌ای برای ایجاد «اجتماع یکپارچه» به جای حاشیه‌نشینی مهاجران است و تقویت پیوند اجتماعی و انسجام جمعی را تضمین می‌کند.

ایجاد پیوند برادری: به دستور قرآن، پیامبر(ص) میان مهاجران و انصار پیمان برادری بست. این اقدام باعث شد مهاجران احساس تنهایی و غربت نکنند و سریع‌تر در بافت اجتماعی جدید ادغام شوند، همبستگی جامعه تقویت شود و پایه‌ای برای ایجاد «اجتماع یکپارچه» شکل گیرد.

فقر یکی از چالش‌های بزرگ اجتماعی است و قرآن برای مقابله با آن، راهکارهای نظام‌مند ارائه می‌دهد:
تأکید بر مسئولیت فردی: «وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ» (نجم، ۳۹). یعنی بهره انسان تنها نتیجه تلاش خود اوست. قرآن افراد را به کار و کوشش تشویق می‌کند و فرهنگ «توقع بی‌جا از دیگران» را نفی می‌کند؛ این اصل، پایه خوداتکایی اقتصادی است.

تأمین اجتماعی از طریق زکات و خمس: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا…» (توبه، ۱۰۳). زکات و خمس باید طبق شرایط فقهی در مصارف مشخصی از جمله «فقرا و مساکین» (توبه، ۶۰) هزینه شود و به این ترتیب، عدالت اجتماعی و حمایت از محرومان تحقق می‌یابد.

 قرآن در 10ها آیه مردم را به پرداخت صدقات، انفاق آشکار و پنهان، قرض الحسنه و کمک به نیازمندان فرا می‌خواند. این عمل، هم نیاز فوری فقرا را برطرف می‌کند و هم روحیه همدلی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی را تقویت می‌کند: «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ…» (بقره، ۲۶۱).

مبارزه با ریشه‌های فقر: احتکار و رباخواری: «… وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا…» (بقره، ۲۷۵). قرآن با رباخواری که ثروت را در دست عده‌ای خاص متمرکز و فقر را تشدید می‌کند، به شدت مقابله می‌کند. همچنین، احتکار کالاهای ضروری که منجر به افزایش قیمت‌ها و تشدید نابرابری می‌شود، ممنوع اعلام شده است. این اقدامات پیشگیرانه، زمینه کاهش شکاف طبقاتی و ایجاد عدالت اقتصادی را فراهم می‌کند. تحقق کامل این راهکارها مستلزم همکاری مسئولانه حاکمیت و مردم در سطوح کلان و خرد است.

انتهای پیام