صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۰۶۲۰
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۲
صلح در قرآن کریم

قرآن کریم در عین اینکه به مرزبندی میان توحید و شرک تأکید دارد، رویکرد نظامی در ابقای توحید و ازاله شرک را نمی‌پذیرد بلکه به جهاد علمی ـ فرهنگی و به اصطلاح به جهاد دعوت و تبیین قائل است.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام علیرضا قبادی، جامعه‌شناس و کارشناس دین، سلسله یادداشت‌هایی با محور بررسی جایگاه صلح در قرآن کریم نوشته و در اختیار ایکنا قرار داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم.

یکی دیگر از مقابل‌های صلح، آیاتی است که به پذیرش توحید و نفی شرک اشاره دارند. در یکی از گفتارهای پیشین اشاره شد که هیچ مرز مشترکی میان توحید و شرک وجود ندارد.

قرآن کریم به مرزبندی میان توحید و شرک از اعتقاد گرفته تا رفتار تأکید شدیدی دارد. سوره‌ها و آیات فراوانی به این مرزبندی و غیریت اشاره دارند. به نظر می‌رسد، سوره کافرون یکی از عالی‌ترین اسلوب، در بیان غیریت و مرزبندی میان شرک و توحید است. اسلام در این سوره با خطاب قرار دادن کافران هیچ مداهنه(سازش و مدارا)، همسویی و همنشینی در دین را با آنها نپذیرفته است.

افزون بر سوره کافرون، سوره‌ها و آیات دیگری نیز به نحو ضمنی یا تصریحی به توحید و نفی شرک و حفظ غیریت میان آن دو اشاره دارند که به تعدادی از این آیات اشاره می‌کنیم. 

در سوره توحید خداوند می‌فرماید: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ؛ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ»؛ این آیه درباره یگانگی خدا سخن گفته و هرگونه تصور مشرکانه را نسبت به خداوند نفی کرده است.

آیه ۱۱ سوره جن نیز می‌فرماید: «فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا؛ پس هيچ كس را با خدا نخوانيد»؛ در این آیه با نکره آوردن «أَحَدًا /کسی»، به توحید خالص اشاره دارد.

آیه ۲۲ سوره اسری می‌فرماید: «وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتُلْقَىٰ فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا؛ و با خدا معبودی دیگر قرار مده که در دوزخ افکنده شوی در حالی نکوهیده و مهجوری هستی». در این آیه نیز با نکره آوردن «إِلَٰهًا/ معبودی» پرستش جز اللَّهِ را نهی کرده است.

آیه ۱۳ سوره لقمان می‌فرماید: «لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ؛ به خدا شرك مياور كه به راستى شرك ستمى بزرگ است». این آیه شرک را ظلم بزرگ دانسته و از آن نهی کرده است. 

افزون بر آیات فوق آیات فراوان دیگری از جمله آیه ۴۸ و ۱۳۶ سوره نساء ، ۱۷ سوره توبه و ... نیز به این مضامین اشاره دارند؛ اما به نظر می‌رسد آنچه از استناد متقن (مسلم) به این اصل دینی و اسلامی بیشتر ضرورت دارد و به موضوع این سلسله گفتارها ارتباط و پیوند عمیق تری دارد، شناسایی نحوه مقابله با شرک و دعوت به توحید است. 

سیاق و لحن آیات، همچنین کاربرد افعال در هیئت (صیغه) «امر» مانند « قل»، هیئت نهی مانند «لا تجعل»، «لاتشرک» و...  دلالت دارد به اینکه قرآن کریم در عین اینکه به وضوح به مرزبندی و غیریت میان توحید و شرک بسیار تاکید دارد، اما رویکرد نظامی در ابقای توحید و ازاله شرک را نمی‌پذیرد بلکه به جهاد علمی- فرهنگی و به اصطلاح به جهاد دعوت و تبیین قائل است، زیرا اجبار به قبول توحید و اکراه در نفی شرک (رویکردهای غیر تبیینی) افزون بر آنکه خلاف مقتضای فطرت انسانی است، با مضمون و محتوای آیه «لا اکراه فی الدین» ناسازگار است؛ این آیه دلالت دارد بر اینکه، قبول توحید و رد شرک با اکراه و اجبار قابل جمع نیست و جمع میان آن دو نامعقول است زیرا نه ایمان به توحید با اجبار حاصل می‌شود و نه یقین به شرک با اکراه زائل.

از همین رو است که در آیه ۱۲۵ سوره نحل اشاره کرده است که راهبرد جهاد در این عرصه (سبیل ربک) فرهنگی - علمی است و با دعوت حکیمانه، اندرز نیکو‌ و مجادله‌ای شایسته همراه است و خداوند به (حال) كسانى كه از راهش گمراه شدند و به (حال) هدايت شدگان داناتر است.

مجموعه استنادات به آیات قرآن دلالت می‌کند به اینکه آیات پذیرش توحید و نفی شرک نه تنها نافی صلح و سلم نیستند، بلکه با انها همسو و سازگارند. در گفتار بعد به آخرین مقابل صلح و سلم اشاره می‌کنیم. 

انتهای پیام