امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا، در گفتوگو با ایکنا، درباره اظهارات اخیر دونالد ترامپ در کنست رژیم صهیونیستی در خصوص ایران اظهار کرد: اظهارات ترامپ دارای پیامهای دوگانه است؛ از یک سو به نظر میرسد که او به دنبال پیشبرد مذاکره صلح با ایران است و از سوی دیگر با تکرار تهدیدات گذشته، تلاش میکند ایران را تحت فشار قرار دهد و به نوعی سیاستهای گذشته خود را تکرار کند. این موضوع یادآور روزهای پیش از جنگ در منطقه است؛ زمانی که در حین مذاکرات ناگهان اقدام نظامی صورت گرفت. آمریکا در آن مقطع تلاش داشت با استفاده از فشار و تهدید، ایران را مجبور به پذیرش شرایط خود کند.
وی افزود: واقعیت این است که رؤسای جمهور آمریکا همواره به دنبال توافق با ایران بودهاند اما سؤال این است که چه نوع توافقی و با چه هزینهای برای ایران. براساس سخنان ترامپ باید گفت او خواستار آن است که ایران برنامه موشکی خود را محدود کند، نفوذ منطقهای خود را کاهش دهد و اسرائیل را به رسمیت بشناسد. این در حالی است که نگاه جمهوری اسلامی ایران به توافق بسیار متفاوت است؛ ما توافق را به معنای پذیرش حقوق هستهای ایران، حفظ برنامه موشکی، ادامه نفوذ منطقهای و عدم دخالت آمریکا در امور داخلی کشور میدانیم. فاصله دیدگاهها بسیار زیاد است و شرایطی که آمریکا برای ایران در نظر گرفته، بسیار سختگیرانه و یکطرفه است.
کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: اغلب تصور میشود که ایران از میز مذاکره خارج شده است اما این تصور اشتباه است. جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون همواره در حال مذاکره با آمریکا بوده است. مذاکره محدود به حضور فیزیکی پشت میز نیست. حتی سخنرانی، تبادل پیام و تعاملات غیرمستقیم نیز نوعی مذاکره محسوب میشود. مشکل اصلی، پذیرش شروط طرف مقابل است، نه مذاکره کردن.
ابوالفتح ادامه داد: سؤال این است که آیا ترامپ واقعاً به دنبال کاهش تنش با ایران است یا صرفاً میخواهد از ابزار مذاکرات برای فشار و تضعیف ایران استفاده کند. او در کنست اسرائیل گفت که ایران باید با اسرائیل صلح کند، برنامه هستهای خود را محدود کند و نفوذ خود را در منطقه کاهش دهد. اینها نشان میدهد که هدف اصلی آمریکا توافق نیست، بلکه محدودسازی ایران و تضعیف جایگاه آن در منطقه است. در مقابل، ایران هیچگاه این شروط را نخواهد پذیرفت؛ زیرا با منافع و امنیت ملی ایران مغایرت دارد.
وی درباره برگهای برنده ایران در شرایط کنونی گفت: ایران دست خالی نیست. علاوه بر توان اقتصادی و نظامی، نفوذ معنوی و کارتهای منطقهای متعددی دارد. اتفاقاتی که اخیراً در غزه رخ داد، نمونهای از موفقیت نیروهای مقاومت بود که نشان داد منطقه کاملاً تحت کنترل آمریکا نیست و ایران میتواند از توان مقاومت و نفوذ منطقهای خود بهره ببرد. آمریکاییها میخواستند موفقیت بزرگی در غزه کسب کنند اما اراده آنها با واقعیت منطقه مطابقت نداشت و نتوانستند اهداف خود را محقق کنند.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه دعوت از ایران برای حضور در نشست شرمالشیخ نشاندهنده این است که آمریکاییها تصور میکنند ایران تضعیف شده اما واقعیت چیز دیگری است، اظهار کرد: ایران دارای توان داخلی، منطقهای و نظامی قابل توجهی است و تحت فشارهای اقتصادی یا تهدیدهای نظامی رفتار خود را تغییر نمیدهد. اگر ایران واقعاً ضعیف بود، چنین دعوتی برای مذاکره از سوی آمریکا انجام نمیشد و آنها مجبور نبودند نقش صلحآفرینی را به ایران نسبت دهند.
ابوالفتح با بیان اینکه ایران در منطقه دارای کارتهای متعددی است، ادامه داد: توان نظامی و اقتصادی، نفوذ معنوی، حمایت از گروههای مقاومت و نقش راهبردی ایران در مسائل منطقهای نشان میدهد که کارتهای زیادی در اختیار داریم و هیچگاه دست ایران خالی نبوده است. اتفاقات اخیر در غزه و رفتار ایران در این منطقه مؤید این مسئله است. آمریکاییها حتی تلاش کردند با ایجاد فشار و تحریم، رفتار ایران را تغییر دهند اما موفق نشدند. این امر نشان میدهد که ایران در حفظ منافع ملی خود مصمم است.
وی درباره مسئله فلسطین و تأثیر آن بر مذاکرات و صلح منطقهای گفت: تا زمانی که مسئله فلسطین حل نشود، هیچ صلح واقعی در منطقه برقرار نخواهد شد. رفع تنش با ایران بدون حل بنیادین مسئله فلسطین کافی نیست. حمایت ایران از گروههای مقاومت به تنهایی نمیتواند مشکل را حل کند. آمریکا و اسرائیل میخواهند ایران را وارد مذاکرات کنند اما مسئله اصلی این است که حل بحران فلسطین بدون عدالت برای مردم فلسطین ممکن نیست. تا زمانی که این مسئله حل نشود، هیچ توافق پایدار و واقعی در منطقه امکانپذیر نخواهد بود.
ابوالفتح ادامه داد: ترامپ و آمریکا ممکن است به ظاهر به دنبال صلح با ایران باشند و حتی فردی را برای این موضوع منصوب کرده باشند اما شرایط آنها تحمیلی است و چنین صلحی پایدار نخواهد بود. واقعیت قدرت ملی آمریکا امروز با ادعاهای ترامپ متفاوت است و توانایی اجرای این ادعاها را ندارد. آنچه ترامپ به نام صلح مطرح میکند، بر اساس زور و تحمیل است و نمیتواند راهگشا باشد.
وی در تحلیل توان داخلی ایران گفت: همانطور که گفتم ایران علاوه بر قدرت نظامی و اقتصادی، توان منطقهای، نفوذ معنوی و حمایت گسترده از گروههای مقاومت دارد. این کارتها نشان میدهد که ایران هیچگاه تحت فشار خارجی تسلیم نشده است و رفتار کشور تغییر نمیکند. اتفاقات اخیر در غزه و واکنش منطقهای ایران نشان داد که آمریکاییها نمیتوانند کنترل کامل منطقه را در اختیار داشته باشند و ایران در هر شرایطی قادر به مدیریت تحولات منطقهای است.
ابوالفتح درباره اهمیت مذاکرات با بیان اینکه مشکل اصلی ما با آمریکا ریشه در اختلاف عمیق در اهداف و شروط طرفین است و فاصله میان شرایط دو طرف بسیار زیاد است، گفت: آمریکا ممکن است ادعا کند که به دنبال صلح با ایران است اما با تحمیل شروط یکطرفه و فشار اقتصادی و نظامی، صلح پایدار نخواهد بود. توانایی ملی آمریکا برای اعمال چنین صلحی محدود است و واقعیت جهان امروز با دهههای گذشته تفاوت کرده است. آمریکاییها نمیتوانند همانطور که دهههای گذشته اعمال نفوذ کردند، امروز هم همان رفتارها را اعمال کنند.
کارشناس مسائل آمریکا در پایان گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره آماده مذاکره است اما بر اساس منافع ملی و بدون پذیرش شروط یکطرفه. صلح واقعی زمانی برقرار میشود که عدالت برای مردم فلسطین رعایت شود و مسئله بنیادی منطقه حل شود. تنها در چنین شرایطی است که منطقه میتواند شاهد کاهش تنش و صلح پایدار باشد. ایران دست خود را برای مذاکرات و تعاملات راهبردی در منطقه باز نگه داشته و همواره تلاش کرده است که از طریق دیپلماسی و تعامل، ثبات و امنیت را در منطقه ارتقا دهد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام