متخصصان زنان، ماماها و مراقبان سلامت باید نقش تاریخی و تمدنی خود را در گفتمانسازی فرهنگ مطلوب فرزندآوری بیشتر در خانوادهها و جامعه ایفا کنند.
نقش حیاتی این گروهها در سلامت مادران و نوزادان بر کسی پوشیده نیست و از دیرباز در میان خانوادههای ایرانی، این افراد همواره مورد علاقه، احترام و اعتماد مردم بودهاند؛ به گونهای که مراجعان، توصیههای آنها را دلسوزانه و قطعی میدانستهاند. این سفیران سلامت که از منابع انسانی ارزشمند وزارت بهداشت به شمار میروند، در کاهش مرگومیر مادران و نوزادان در سالهای اخیر نقش بسزایی داشتهاند که فقط در سایه اعتماد متقابل میسر شده است.
در سالهای اخیر، کاهش نرخ باروری، افزایش سن ازدواج، فاصله معنادار بین ازدواج و تولد فرزند اول، فاصله زیاد بین موالید و در پی آن، روند فزاینده سالمندی جمعیت، به چالشی جدی برای خانوادهها و جامعه ایران تبدیل شده است. در این میان، متخصصان زنان و زایمان، ماماها و مراقبان سلامت، به عنوان پناهگاه اطمینانبخش مراجعان، میتوانند نقش تاریخی و تمدنی خود را در ترویج فرهنگ مطلوب فرزندآوری بیشتر در خانوادهها و جامعه ایفا کنند.
این گروهها علاوه بر ارائه مشاورههای دقیق علمی و آگاهانه در زمینههایی همچون برنامهریزی برای بارداری، فاصلهگذاری ایمن بین موالید، مراقبتهای پیش و پس از بارداری، افزایش آگاهی زوجین، تشخیص و درمان ناباروریهای اولیه و ثانویه و آموزش شیوههای زندگی سالم برای حفظ قدرت باروری، میتوانند با افزایش اطلاعات عمومی درباره بارداری، زایمان و پرورش فرزند از طریق آموزشهای فردی و گروهی و همچنین اطلاعرسانی در مورد مزایای بارداری بهموقع و در سنین مناسب، به ترویج فرهنگ فرزندآوری بیشتر در گفتمان عمومی جامعه کمک کرده و در حمایت روانی و اجتماعی از مادران و خانوادهها نقشآفرینی کنند.
در شرایط کنونی که حاکمیت مشوقهایی هرچند محدود برای ترغیب خانوادهها به فرزندآوری بیشتر در نظر گرفته است، هرچند انتقادهایی درباره نوع تسهیلات و شیوه پرداخت آنها وجود دارد که انکارناپذیر است، نیاز به حرکتی هماهنگ و فرهنگی، بهویژه در میان کادر بهداشت و درمان و مشخصاً متخصصان زنان و زایمان، ماماها و مراقبان سلامت احساس میشود تا این موضوع مهم بهخوبی در فرهنگ عمومی به گفتمانی مطلوب تبدیل شود.
تنها این گروهها هستند که میتوانند از عهده این مسئولیت برآیند؛ چراکه پیش از این نیز توانستند در سیاستهای تنظیم خانواده، جامعه دهه ۶۰ را که تمایل زیادی به فرزندان بیشتر داشت، به کمفرزندی راضی و متقاعد کنند؛ بنابراین اگر خود پیامدهای نامطلوب کمفرزندی را درک کرده و به این موضوع باور داشته باشند، از عهده این مأموریت نیز برخواهند آمد. به نظر میرسد اکثر متخصصان زنان و زایمان، ماماها و مراقبان سلامت از عواقب کمفرزندی و سالمندی جمعیت آگاهند و تعداد معدودی در میان آنها هستند که به مقوله فرزندآوری بیشتر و جوانی جمعیت باور نداشته باشند.
همه این ظرفیتها و اعتماد مردم، بهویژه مادران، به این گروهها میتواند بستری مناسب برای تأثیرگذاری این قشر زحمتکش در ترغیب مردم به فرزندآوری بیشتر فراهم آورد. گاهی برخورد خوب، تشویقکننده و دلگرمکننده یک پزشک، ماما یا مراقب سلامت با یک مادر باردار، تأثیرش از برخی مشوقهای اقتصادی مانند زمین، خودرو یا وام بیشتر خواهد بود. اما متأسفانه گاهی مشاهده یا گزارش شده که در برخی مطبهای زنان یا پایگاههای سلامت، حتی با مادرانِ فرزند اول نیز برخورد شایستهای صورت نمیگیرد، چه رسد به مادرانی که فرزند دوم یا سوم را باردارند.
سالها کار فرهنگی، اجتماعی و رسانهای در راستای ترویج فرزند کمتر، جامعه را به جایی رسانده که برخی حتی تولد فرزند اول را به بهانه رفاه و آسایش بیشتر به تأخیر میاندازند، چه رسد به این که به فکر فرزندان بعدی باشند. متأسفانه، رفتار و گاه سرزنشهای تعداد بسیار اندکی از کادر بهداشت و درمان نیز به این مشکل دامن زده است و به گواه برخی خانوادهها و مادران، در مواردی اینگونه برخوردها، فرد را تا آستانه اقدام شنیع سقط جنین پیش برده است. در مقابل، در مواردی نیز رفتار محترمانه و حمایتگرانه این متخصصان، مانع از سوق دادن مادران به سمت سقط جنین شده و با دلگرمی که از پزشک، ماما یا مراقب سلامت دریافت کردهاند، با تمام سختیها و محدودیتها مقابله کردهاند.
آنچه انتظار میرود این است که اگر تعداد اندکی از این قشر زحمتکش، مادری را به تولد فرزند بیشتر تشویق نمیکنند، حداقل با رفتار و برخورد خود و با تضعیف جایگاه مادری، مانع این امر خیر و نیک نشوند. هرچند توقع اصلی این است که این بزرگواران، هم به دلیل منافع معنوی و اخروی و هم منافع مادی و دنیویِ مرتبط با فرزندآوری بیشتر و همچنین برای همسو نبودن با سیاستهای مشکوک کاهش جمعیت از سوی بدخواهان ملت ایران، در خط مقدم و پیشران سیاستهای جوانی جمعیت و افزایش زاد و ولد قرار گیرند.
انتهای پیام