آیه «وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» (حجرات/13) را میتوان بهعنوان یک اعلان هنجاری درباره تنوع بشری خواند و نه بهعنوان توجیه جدایی یا سلسله مراتب فرهنگی، بلکه بهعنوان دلیل غایی برای شناخت متقابل و پذیرش دیگران. از منظر جهانیشدن این آیه پیامی دوگانه دارد: نخست اینکه همگرایی جهانی باید بر مبنای احترام متقابل و شناخت تفاوتها صورت پذیرد و جهانیسازیِ مطلوب یعنی فراهمسازی میدانهایی که فرهنگها بتوانند یکدیگر را بشناسند، بیاموزند و از هم بهرهمند شوند و دوم اینکه هر فرایند جهانیسازی که هویتها را نابود کند یا منجر به تحقیر گروهی شود، با روح آیه ناسازگار است، بنابراین آیه نه انکار تنوع را میطلبد و نه پذیرش انضمامیِ بیقیدِ تفاوتها، بلکه اصول ارشادیِ تعامل بین فرهنگی را تعیین میکند: شناخت، کرامتمحوری و نفی غلبهطلبی.
برای تبدیل آموزههای قرآنی به پایه گفتوگوی بینفرهنگی باید این مفاهیمِ کلیدی به رویهها و سازوکارهای عملی ترجمه شوند: کرامت انسانی بهمعنای برابری حقوقی و شنیدنِ متقابل. اصل «لا إِکْراهَ فِي الدِّينِ» بهعنوان تضمین آزادیِ اعتقاد و دفع اجباریسازیِ فرهنگی و «شورى» و «قسط» بهعنوان ضوابط تصمیمگیری مشارکتی و عدالتمحور. در عمل این ترجمه شامل قواعد اخلاقی (پرهیز از تبلیغ تحقیرآمیز، حسنظن و فروتنی معرفتی)، نهادسازی (مجالس گفتوگو، آموزش میانفرهنگی، سیاستهای ضدتبعیض) و روششناسی (تأکید بر گوشدادن فعال، تبیین مشترک منافع عمومی و طراحی پروژههای مشترک) است. بهعلاوه، رویکردی انتقادی _ تفهیمی به نصوص دینی که از استحاله قرآن بهنفع قدرت یا امتیازگیری جلوگیری کند،
شرط لازمِ پایداری گفتوگوست و در نتیجه، آموزههای قرآنی هم میتوانند چارچوب ارزشیِ قوی برای گفتوگوی بینفرهنگی فراهم آورند و هم در کنار روشهای اجتماعی و حقوقیِ معاصر، ابزارهای ملموسِ تعامل مسالمتآمیز و سازنده را شکل دهند.
انتهای پیام