این مسئله به دلیل ویژگیهای خاص فرهنگی زمانه، به شکل حادتری بروز کرده است، چراکه شیطان با همه توان خود و از طریق ابزارهای مجازی، سلطهای گسترده بر جهان یافته است.
از اینرو بررسی عواملی که موجب دینگریزی جوانان میشود، بسیار اهمیت دارد. در همین زمینه نقش رسانه بهعنوان عاملی که میتواند هم در ترویج دینگریزی و هم در تقویت باورهای دینی مؤثر باشد، برجسته است. امروز برای تعمیق باورهای دینی، باید از مسیر ابزارهای مدرن و رسانهای گام برداشت.
در همین خصوص و با توجه به اهمیت موضوع، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل حاتمی، کارشناس دینی، انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
ماهیت بشر نیمی از نور و نیمی از ظلمت است؛ نیمی از وجود انسان را غرایز نفسانی و نیمی دیگر را الهامات الهی تشکیل میدهد. در طول تاریخ، انسان این اختیار را داشته است که به سمت خدا و قیامت یا به سوی دنیا و لذتهای مادی حرکت کند. همه پیامبران با این مسئله مواجه بودند، زیرا وعده آنان برای آینده و قیامت است، یعنی چیزی که دیده نمیشود، در حالی که وعدههای شیطان نقد و فوری است و انسان را به آزادی در لذتها فرا میخواند.
به همین دلیل اکثریت انسانها به سمت لذتهای نقد و آنی تمایل دارند، هرچند فطرتاً میدانند حق در کدام سوست. مستی جوانی نیز انسان را به سوی لذتهای فوری میکشاند و پیامبران آمدهاند تا یادآور شوند که این لذتهای زودگذر نباید انسان را به جهنم بکشاند.
بحران هویت جوانان از گذشته وجود داشته است، اما امروز این تمایلات و کششها شدیدتر شده، زیرا در هیچ دورهای گناه و معصیت تا این اندازه آسان و در دسترس نبوده است.
در این میان، رسالت پیامبران بسیار دشوار بوده است. برای مثال حضرت نوح(ع) ۹۵۰ سال تبلیغ کرد و تنها ۷۰ نفر به او ایمان آوردند؛ یعنی تقریباً هر ۱۰ تا ۱۲ سال یک نفر. این در زمانی بود که ابزار گناه و وسوسههای امروز وجود نداشت، اما اکنون شیطان با بهرهگیری از تمام فناوریها به جنگ دین آمده است. حضرت یونس(ع) نیز بیست سال مردم را موعظه کرد و فقط دو نفر به او ایمان آوردند. چنانکه شاعر گفته است: «متاع کفر و دین بیمشتری نیست
یکی این را، یکی آن را پسندد.»
این یعنی همانگونه که دشمنان دین زیادند، جوانان مؤمن و مذهبی نیز وجود دارند که با نیروی عقل میتوانند حق را از باطل تشخیص دهند؛ از اینرو خداوند بشر را به عقلانیت دعوت کرده است.
در اصول کافی روایتی از امام علی(ع) نقل شده است که وقتی خداوند حضرت آدم(ع) را آفرید و خواست او را به زمین بفرستد، سه صورت نورانی در برابرش نهاد و او را به انتخاب میان «عقل»، «دین» و «حیا» آزاد گذاشت. حضرت آدم(ع) عقل را برگزید و عقل همراه او شد. سپس دین و حیا گفتند: خداوند به ما دستور داده است هر جا عقل رفت، ما نیز با او برویم.
اسلام و همه کتابهای آسمانی، انسان را به عقلانیت فراخواندهاند. امتیاز بشر نسبت به موجودات دیگر در عقل اوست و اگر کسی عقل داشته باشد، خودبهخود دین و حیا نیز دارد. اما متأسفانه تمدن غرب، زن را به عروسکی بیارزش بدل کرده است؛ در حالی که هرچه انسان به سوی عقلانیت پیش رود، بیشتر به سمت دین، خدا و قیامت گرایش مییابد.
بنابراین بحران هویت جوانان، نتیجه فاصله گرفتن از عقل و نزدیک شدن به شهوت است. مستی جوانی از یک سو و لذتهای متنوع و آسان امروز از سوی دیگر، انسان را به سمت دینگریزی میکشاند.
راهکار قرآن، تفکر است؛ اما متأسفانه بیشتر افراد از این راهکار غافلاند. پیامبر(ص) در اینباره میفرمایند: «ابوذر به این دلیل ابوذر شد که دو ویژگی داشت: تفکر و عبرتگیری.»
اگر جوان امروز اهل فکر، عقلانیت و عبرتگیری باشد، نجات پیدا میکند؛ اما اگر از تفکر و درایت فاصله بگیرد، در منجلاب گناه فرو خواهد رفت.
اگرچه سینما امروزه برای نسل جوان خطراتی دارد، اما در عین حال ابزار قدرتمندی است که اگر در اختیار دین قرار گیرد، میتواند پیام معنویت را جهانی کند؛ چنانکه سریال «حضرت یوسف(ع)» نمونهای موفق از ابلاغ پیام الهی از طریق هنر بود، چراکه در آن هنر و رسانه در خدمت دین قرار گرفتند و اثرگذاری جهانی یافتند.
انتهای پیام