برخی او را «بانوی بلاکشیده» میدانند؛ زنی که نامش با مصیبت و رنج گره خورده و از همین رو در فرهنگ عامیانه گاه میگویند «نام دخترت را زینب نگذار، مبادا گرفتار بلا شود.» این تصویر، زینب را در قاب اندوه مینشاند.
عدهای نیز زینب(س) را صرفاً در نقش خواهر وفادار میبینند؛ بانویی که عشق به برادر، شرط ازدواجش بود و همراهی تا کربلا را بر هر چیز ترجیح داد. او مظهر وفا و ایثار است و روایتهای روضه، این وجه از شخصیتش را برجسته کردهاند.
اما تصویر دیگری نیز وجود دارد؛ زینبِ پرستار. بانویی که در بحبوحه اسارت، از امام سجاد(ع) و کودکان داغدیده مراقبت کرد و همین سبب شد روز ولادتش «روز پرستار» نام گیرد.
در نگاه انقلابیتر، زینب(س) خطیبی آگاه و کنشگری اجتماعی است که در کوفه و شام، با شهامت سخن گفت و حقیقت را آشکار کرد؛ بانویی که الگوی «جهاد تبیین» است و صدایش تا امروز در تاریخ طنین دارد.
حقیقت آن است که هیچکدام از این تصویرها بهتنهایی، نمایانگر تمام وجود حضرت نیستند. زینب(س) ترکیبی است از همه این وجوه هم صبور و هم انقلابی، هم پرمهر و هم قاطع، هم در بند اسارت و هم آزادترین زن تاریخ.
راز این جامعیت را باید در نگاه او جستوجو کرد. در غروب عاشورا، همه شکست میدیدند، اما او زیبایی دید؛ نگاهی که از ایمان و یقین برخاسته و فراتر از ظاهر، حقیقت را مشاهده میکند.
این نگاه امروز نیز در میان پیروانش زنده است. همانگونه که در کتاب همسایههای خانمجان اثر احسان جاویدی، پرستار ایرانی به دستور حاجقاسم سلیمانی در دل جنگ سوریه، برای زنان داعشی بیمارستان میسازد تا نوزادان آنان بیمنت به دنیا بیایند. این تصویر، ادامه همان رحمت زینبی است؛ رحمتی که مرز نمیشناسد و از عمق انسانیت برمیخیزد.
حضرت زینب(س) به ما میآموزد که میتوان در اوج سختی، زیبا دید؛ در دل شکست، پیروزی را یافت و در میان تاریکی، نوری برای دیگران بود.
علی اکبری ساجد
انتهای پیام