نقش حضرت زینب(س) در جهاد تبیین اهداف قیام امام حسین(ع) بی نظیر و تکرار نشدنی است؛ نقش این بانو همانند نقشی است که مادرش فاطمه(س) در کنار امیر مومنان(ع) بعد رحلت پدر داشت که دین توسط عدهای مصادره میشد.
اگر فاطمه(س) اقدام به جهاد تبیین نمیکرد، خط رسالت مفقود میشد؛ اگر زینب نیز در این زمان کنار برادر نبود و پیشقدم نمیشد آنچه امام حسین(ع) از روشنگری در همان صحرای خشک به دنبال آن بود به فراموشی سپرده میشد؛ خطبه مادرش در مسجد النبی و خطبه زینب(س) در کوفه و شام درباره بیان خط واقعی دین و راه درست اسلام همسان هستند.
نقش زینب(س)، رسالتساز برای زنان و همچنین سرمشق برای جهاد تبیین است. زینب(س) با این نقش بزرگ عملا نقشآفرینی تبلیغی زنان در اسلام را نمایان و متجلی کرد؛ زینب(س) از بیت رسالت است که قرآن در آن نازل شده و احکام قرآن در آن به مردم تبیین شده است؛ بنابراین محدوده فعالیت زن در جامعه را میتوان از عمل، رفتار و کنشهای زینب(س) در کربلا و یا در کنار پدر در کوفه که درس تفسیر برای زنان میگوید و در کربلا کنار برادر آموخت.
شمشیر زینب برای جهاد و دفاع از دین خطبههای روشنگرانه و جهاد تبیین اوست؛ زینب، نقش آفرینی زن در راه دفاع از دین، عقیده، باور، عفت، حجاب و حیا را در کربلا به نمایش گذاشت.
زینب(س) امر به معروف و تمام مولفههای دین از اصول تا فروع دین را در این مدت که همراه برادر در قیام شرکت کرد، به اجرا گذاشت و عملا نشان داد که نماز شب زینب(س) در کنار خیمههای سوخته برادر جلوه و تبیین توحید است؛ دفاع از دین، دفاع از نبوت و تجلی پیروی از قرآن و پیامبر(ص) و در کنار برادر بودن نماد تجلی امامتپذیری زینب و پذیرش همه اینها جلوه معاد باوری زینب است؛ لذا زینب همه اصول و فروع دین را در کربلا به بهترین صورتها تجلی داد.
چه زیبا سروده شده در تبیین جهاد زینبی:
سِرّ نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود...
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود
تمام حوادث و رویدادهای نهضت کربلا اگر با تامل و توجه تحلیل شود، تجلی مقام عبودیت و بندگی زینب(س) است؛ محبت امام حسین(ع) و زینب(س) علاقهای متقابل و استثنایی بود.
امام نیز بسیار حضرت زینب(س) را عزیز و گرامی میداشت، ایشان را محرم راز و امین خود میدانست و اسرار امامت را به ایشان سپرد؛ این اعتماد گوشهای از مقام و شأن حضرت زینب(س) را گواهی میدهد ؛ به حدی که هنگام دیدار امام با خواهر خویش برای او جا باز میکرد و با شادمانی ایشان را در کنار خود مینشاند و در قرب جوارش بود؛ امام حسین(ع) که خود معصوم و واسطه فیض الهى است و مقام بالایی دارد، هنگام وداع آخر به خواهرش زینب کبری(س) فرمود: «یا اُختاه لا تَنْسِینی فِی نافِلَةَ اللَّیْل؛ خواهرم! در نماز شب مرا فراموش نکن». این جمله کوتاه نیز نمایانگر مقام شامخ توحیدی زینب است؛ جمله «مارایت الا جمیلا » نیز اگر چه یک جمله هست اما همین جمله نیز متجلی مقام توحیدی زینب(س) است.
در شب یازدهم محرم، علىرغم آنهمه خستگى و فرسودگى و مشاهده آنهمه آلام روحى، نماز شب خود را میخواند و در برابر خالق هستی سر به سجده نهاد که این نیز گوشهای از تعبد این بانوی قهرمان هست. امام سجاد(ع) فرمود: «عمهام، زینب در مسیر کوفه تا شام تمام نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىکرد و در برخی منازل به سبب گرسنگی و ضعفی که بر وی عارض شده بود، نماز را نشسته خواند.»
اینها نمونهای از تجلی مقام توحیدی بیمانند زینب(س) است که بانوان مسلمان میتوانند اینها را الگوی خود قرار دهند که در حوادث تلخ از دایره عبودیت و بندگی خارج نشوند.
اگر چه همه گزارشها در دسترس نیست امام جملاتی از ائمه(ع) درباره حضرت زینب(س) گزارش شده است که برخی از ویژگیهای حضرت را بیان میکند.
بنابرین بیگمان حضرت زینب(س) دارای جایگاه و ویژگیهای ممتاز و منحصر به فرد است که به اشاره نکاتی از این ویژگیها بیان میشود:
از منظر حضرت علی(ع) دخترش دارای جایگاه ممتاز علمی بود به طوری که این شایستگی را داشت تا برای بانوان کوفه تفسیر قرآن بگوید و امیر مومنان(ع) اجازه میداد این بانوی بزرگ تفسیر قرآن برای زنان بگوید.
امام حسين(ع) به خواهر عزیزش میفرمايد: «به درستی که تو در حقيقت از درخت نبوت و از معدن رسالت هستی». يعنی گفتار و روش و منش تو، از مرکز نبوت و مخزن رسالت پيامبر اسلام(ص) نشأت میگيرد.
امام سجاد(ع) پس از خطبه غرّا و آتشين و پر محتوای حضرت زينب(س) در کوفه در مقام تأييد علمی آن مخدّره خطاب به او فرمود:« بحمد الله تو دانشمند بدون آموزگار و انديشمند بدون استاد هستی»
اين سخن بيانگر آن است که حضرت زينب(س) دارای علم لدنّي(خدادادی و غير اکتسابی) بوده و بدون اينکه علم را از کسی آموخته باشد، از چشمه جوشان وجودش میجوشيد. این توصیف ها در حق احدی گفته نشده است.
امام صادق(ع) نیز در تبیین جایگاه حضرت زینب(س) فرموده است: «اگر کسی بر مصیبت عمهام زینب که با برادر شریک بودند گریه کند و تشکیل مجالس ذکر ما بدهد یا بشنود و گریان شود اگر به قدر بال مگس چشمش در این مصیبت تر شود خداوند او را بیامرزد، این است ثواب و اجر گریهکنندگان بر مصیبت حضرت زینب.»
در روایتی آمده است که شخصی از امام صادق(ع) سؤال کرد: آیا پیامبر(ص) چنین فرموده است: همانا فاطمه پاکدامن است پس خداوند ذریۀ او را بر آتش جهنم حرام کرده است؟ حضرت در پاسخ میفرماید: «بلی مقصود پیامبر(ص)، حسن و حسین و زینب و ام کلثوم(ع) بوده است. »
معروف است که این بانوی بزرگ به زنان در مدینه تفسیر قرآن میگفت و برخی از زنان صحابه که از مدینه به کوفه هجرت کرده بودند، این سابقه را میدانستند؛ بنابرین یک سال پس از استقرار حضرت على(ع) در کوفه، زنان و دختران مشتاق دانش، به امام پیام فرستادند و گفتند: «ما شنیدهایم که دختر شما، حضرت زینب(س) همانند مادرش، زهراى مرضیّه، منبع سرشار دانش و داراى علوم و کمالات است. اگر اجازه بدهید به محضرش حاضر شده و از آن سرچشمه دانش بهرهمند شویم». امام على(ع) نیز اجازه داد، تا دختر عالمهاش، بانوان مسلمان کوفه را آموزش داده و مشکلات علمى و دینى آنان را حل کند. زینب(س) آمادگى خود را اعلام کرد و بعد از دیدارهاى مقدماتى، جلسه تفسیر قرآن براى آنان تشکیل داد و پرسشها و شبهات آنان را جواب مىداد.
زینب کبری(س)، فرزند و دانش آموخته مکتب امیر مومنان(ع) بود که قرآن ناطق میباشد بنابرین میتوان دریافت که از قرآن کریم و تفسیر آن، چه میزان علم نزد زینب کبری(س) بود: «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ؛ بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينههاى كسانى است كه علم [الهى] يافتهاند.» (العنکبوت، ۴۹). بنابراین تأمل در سخنان حضرت زینب(س)، همان مفسری که خاندانش به عدل قرآن تعبیر شدهاند، پیوند عمیق کلام ایشان با آیات قرآنی را به خوبی نمایان میکند.
سید نورالدین جزایری نیز در خصائص الزینبیه، جایگاه علمی و فعالیتهای آموزشی ایشان در جامعه را اینگونه توصیف میکند: «روزگاری که امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بود، زینب(س) در خانهاش مجلسی داشت که قرآن را برای زنان تفسیر و معنا میکرد. روزی (کهیعص) را تفسیر میکرد که امیرالمؤمنین(ع) به خانه او آمد و فرمود: «ای نور و روشنی دو چشمانم! شنیدم برای زنان «کهیعص» را تفسیر میکنی. زینب(س) گفت: آری. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: این رمز و نشانهای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا(ص) روی میآورد. پس از آن مصایب و اندوهها را شرح داد.»
در محضر امام حسن و حسین(ع) نیز حضرت زینب(س) تفسیر قرآن کرد و آن دو سلاله رسول خدا(ص) تفسیر خواهر را مورد تایید قرار دادند.
دانشمندان و نویسندگان و جامعه اهل سنت، زینب کبری(س) را عزیز و گرامی میدارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش میکنند و اعتقاد درونی خویش و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار میکنند.
از تاریخ درخشان و سراسر شورآفرین زندگی این بانوی سترگ و قهرمان، بیش از ۱۳۵۰ سال میگذرد و طبق پژوهش انجام گرفته، بیش از ۱۷۰ کتاب مستقل و صدها مقاله نوشته شده است. علاوه بر این نام حضرت زینب(س) در منابع رجالی کهن اهل سنت میدرخشد.
اگر خطبههای زینب(س) در کوفه و شام نبود، عاشورا و نهضتش به فراموشی کلی سپرده یا با تحریفی عمیق مواجه میشد.
«كورت فريشلر» آلمانی كه كتابی نسبتاً مفصل در ارتباط با امام حسين(ع) نوشته است رسالت حضرت زينب(س) را به خوبی بيان كرده است. وی مینويسد: «بعد از آنكه تمام اسيران وارد مجلس عبيدالله بن زياد شدند و نشستند، زينب دخت امام علی بن ابيطالب(ع) و خواهر امام حسين(ع) وارد شد، علت تاخير ورود زينب اين بود كه وی مسئوليت اداره امور اسيران را داشت و قبل از اينكه وارد بر حاكم عراق شود دقت كرد كه هيچ يک از كودكان در خارج نمانند يا اينكه گم نشوند و غذای كودكان را خود میداد و همواره در موقع غذا دادن شماره غذاها و شماره كودكان را تطبيق میکرد كه مبادا طفلی بیغذا بماند و چون تقسيم كننده غذا بود بعضی از اوقات حتی يک لقمه برای او نمیماند و با گرسنگی بسر میبرد. عبيدالله بن زياد گفت: خدا را شكر میکنم كه نشان داد شما ناحق هستيد. زينب(س) گفت: خدا را شكر میکنم كه ما را از هرگونه آلودگی مصون كرد و مردان ما در تمام عمر با امانت و تقوا و صداقت زندگی كردند. خداوند پاداش برادرم حسين(ع) را داد و او اينک در بهشت با جدش رسول خدا(ص) بسر میبرد. آنهایی كه او را كشتند هم در اين دنيا ملعون و سرافكنده میشوند و هم در آن دنيا» . موضعی قاطع در برابر عبیداله بن زیاد که او را کلافه و سر افکنده کرد. این اولین کارکرد خطبه زینبی است که ظالم را سر جایش نشاند.
کورت فريشلر بعد از آنكه به شجاعت حضرت زينب(س) در مجلس يزيد در شام اشاره میكند، خطبه تاريخی آن حضرت را ذكر كرده است. وی مینويسد: «مضمون قسمت اصلی نطق زينب دختر علی كه بدون وقفه و فی البداهه ايراد شد از اين قرار است» و سپس اين خطبه مهم را آورده است. سپس مینويسد: «هنوز صحبت زينب تمام نشده بود و كسانی كه در مجلس يزيد حضور داشتند بدقت سخنان آن زن را میشنيدند و از شجاعت وی حيرت میكردند و تا آن روز كسی جرأت نكرده بود كه آن طور صريح و بدون پرده ظلم و فسق و رشوه خواری دستگاه خلافت يزيد بن معاويه را رودر رو و با حضور شاهدان و مستمعان زيادی به او بگويد. حتی در دوره معاويه، پدر يزيد با اين كه وی نسبت به پسرش مردی معتدل و آرام بود كسی جرأت نكرد آن طور بیپرده و صريح صحبت كند.»
اين نويسنده در پايان كتابش اين سؤال را مطرح میكند كه آيا نفرين زينب نسل اموی را از بين برد؟ و سپس در جواب اين سؤال مینويسد: «آنگاه بر اثر طول مدت خلافت بنی عباس، حتی نام امويان هم از بين رفت و تو گویی نفرين زينب بنت علی آنها را به كلی نابود كرد و امروز در سراسر جهان اسلامی يک نفر وجود ندارد كه بگويد وی از نسل بنی اميه است.» بنابراین خطبه زینبی امویان را ریشهکن و مورد نفرت مردم قرار داد.
اثر مهم دیگر خطبههای زینب در کوفه و شام بیداری و هوشیاری مردم بود، بعد از خطبه زینب(س) در کوفه چندین قیام متاثر از سخنرانیهای روشنگرانه این بانوی بزرگ بوقوع پیوست. همه این وقایع زنده داشت پیام عاشورا و اهداف عالیه قیام امام حسین(ع) بود که بطلان راه امویان را آشکار کرد و مردم به حقانیت قیام حسینی و نهضت عاشورا پی بردند و علیه حاکمیت اموی حسین گونه، قیامهایی بوجود آوردند و سرانجام امویان را در تاریخ رسوا کردند.
انتهای پیام