حضرت زینب(س) که پرورشیافته مکتب قرآن و دانش امام علی(ع) بود، خطابه خویش را بر همان اسلوبی استوار کرد که در بیانات پیامبر(ص) و امام علی(ع) و خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) مشاهده میشود. انتخاب هوشمندانه نحوه شروع خطابه و آغازکردن آن، بدون ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» یکی از نکات دقیق و ظریف این خطبه است. این بانوی بزرگ که خود مفسر قرآن بود، با الهام از سوره توبه که تنها سوره فاقد «بسمالله» است، خطابه خویش را با حمد خداوند آغاز کرد. این اقدام از آن رو بود که «بسمالله» نماد رحمت الهی است و با اعلام بیزاری از مشرکان که یزید و حاضران در آن مجلس مصداق آن بودند، همخوانی نداشت.
بیشتر بخوانید:
حضرت با مهارتی ستودنی، ضمن حمد و ستایش پروردگار، نسبت خویش با پیامبر(ص) را به رخ حاضران کشید، بهگونهای که هر شنوندهای به اصالت و شرافت خاندان ایشان پی میبرد. این شیوه، نمونهای بارز از صنعت براعت استهلال است. براعت استهلال یعنی کلام را چنان شیوا، روان و جذاب شروع کنیم که بتواند با ظرافت خاصی به موضوع مورد نظرمان هم اشاره کند. خطبه ایشان بیانگر گفتمانی تقابلی بین بانو و یزید است. گفتمان تقابلی نوعی مکالمه بین افراد است که ذهن مخاطب را به مقایسه طرفین مکالمه میکشاند و آنها را به تفکر در اینباره مشغول میکند؛ مثلاً ایشان یزید را «یابن الطلقاء، ای فرزند اسیران آزادشده» مورد خطاب قرار داد و به روشهای گوناگون، انتساب خود و خاندانشان را به پیامبر(ص) یادآوری کرد. هر جمله در خطبه حضرت زینب(س) در مناسبترین نقطه استفاده شده است؛ مثلاً جملات دعایی، نفرینها و تلنگرها در مسیر صعودی و نزولی خطبه، دقیقاً رعایت و در سیری سنجیده و حسابشده ارائه شدهاند.
خطابه تاریخی حضرت زینب(س) در کاخ یزید، گنجینه ارزشمندی از روشهای تفسیری در خود جای داده است. این بانوی بزرگوار با بهرهگیری از شیوههای گوناگون تفسیری در بیان آیات قرآن، پیام خویش را در قالبی اثرگذار و ماندگار ارائه کرد.
روش جری و تطبیق؛ گسترش دایره مصادیق آیات: این روش که در علوم قرآنی به تطبیق مفهوم آیات بر مصادیق جدید اطلاق میشود، بهکرات در خطابه بانو بهکار رفته است. حضرت زینب(س) در خطبه تاریخی خویش، با بهرهگیری از روش جری و تطبیق که از روشهای مهم تفسیر قرآن است، مفاهیم قرآنی را بر مصادیق معاصر خود منطبق کرد. در این روش، آیاتی که در ظاهر درباره اقوام پیشین نازل شدهاند، بر جوامع و شخصیتهای دیگر در ادوار گوناگون تاریخ تطبیق داده میشوند؛ برای نمونه میتوان به اشاره حضرت به آیه ۱۰ سوره روم اشاره کرد. این آیه که درباره سرنوشت شوم اقوام عاد و ثمود و کفار نازل شده است، از سوی حضرت زینب(س) بر یزید و حامیانش تطبیق داده شد. ایشان با این تطبیق هوشمندانه نشان داد که گزارههایی چون مسخرهکردن آیات الهی از سوی یزید، رسیدن او به مرز کفر در اثر گناهان پیدرپی، مشابهت وضعیت او با اقوام هلاکشده و حتمیبودن عذاب الهی برای ستمگران، مصداق اتم این آیه است.
علاوه بر این، حضرت با قرائت آیات ۱۶۹ تا ۱۷۰ سوره آلعمران، پوچی و بیاساسی شادی یزید را آشکار کرد و نشان داد که شادی یزید بر شهادت امام حسین(ع) ناشی از جهل و نادانی اوست و شهدا از حیاتی راستین و جاودانه برخوردارند؛ سرور و شادمانی واقعی از آن شهیدان است و پیروزی ظاهری دشمنان، شکستی پوشالی بیش نیست. این شیوه تفسیری نهتنها نشان از تسلط عمیق حضرت زینب(س) بر قرآن دارد، بلکه بیانگر بینش والای ایشان در بهکارگیری آیات در مناسبترین موقعیتهاست. ایشان با این روش، هم به افشای چهره واقعی یزید پرداخت و هم حقیقت جاودانگی شهدا را به همگان نشان داد.
بیان مصادیق عینی آیات: عقیله بنیهاشم، حضرت زینب(س) در چهار بخش از خطابه با بهرهگیری از روش بیان مصادیق، یزید را مصداق بارز آیاتی خاص معرفی کرد:
آیه ۵۰ سوره کهف: حضرت «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا؛ چه بد جایگاهی برای ستمگران است» را درباره کسی که یزید را بر دوش مسلمانان نشاند، بهکار برده و نهتنها یزید را خوار ساخت، بلکه حقیقت غاصب وجود معاویه را هم افشا کرد؛ زیرا معاویه، یزید را بر جایگاه خلافت نشاند.
آیه ۷۵ سوره مریم: حضرت زینب(س) به بخشی از سوره مریم، «...مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضْعَفُ جُنْدًا؛ چه کسی جایش بدتر و لشکرش ناتوانتر است» و فرصتی که خدا به ظالمان میدهد و آنها بهزودی میفهمند که از همه ناتوانتر و بیچارهترند، اشاره کرد و یزید را مخاطب آیه خواند.
آیه ۱۰ سوره حج: این قسمت از خطبه حضرت زینب(س) به عذابی که یزید در جهنم برای خود آماده کرده است، اشاره میکند: «ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ؛ این رسوایی و عذاب به کیفر اعمالی است که از پیش فرستادهای و به آن خاطر است که خدا نسبت به بندگان ستمکار نیست.»
آیه ۱۹ سوره شعرا: بانوی فصاحت این جمله را زمانی بهکار برد که قصد داشت سنگینی و زشتی اقدام یزید را آشکار و به عظمت جرم و گناه او اشاره کند: «وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ؛ و سرانجام، آن کارت را که نمیبایست انجام میدادی، انجام دادی و یک نفر از ما را کشتی و تو از ناسپاسانی.»
سالهاست که خطبه حضرت زینب(س) را خطاب به یزید میدانیم؛ اما آیا مخاطب این پیام، فقط حاکم ستمگر شام، یزید بوده است؟ در نگاهی عمیقتر، باید پرده از این واقعیت برداریم که این خطابه دارای ابعادی فراتر از مکان و زمان خاص خود است. اگرچه ظاهر خطابه، رویارویی حضرت زینب(س) با یزید بوده، اما در باطن، پیامی برای همه ادوار و همه انسانهاست. شاید بسیاری از ما، خود را از دایره مخاطبان این خطابه بیرون بدانیم؛ اما اگر چنین است، چرا منتقم حقیقی حسین(ع)، حضرت قائم(عج) هنوز در پرده غیبت به سر میبرد؟ آیا این نشانه آن نیست که هنوز زمینه و یاورانی برای ظهور فراهم نشده است؟
در گردش روزگار، تاریخ و شخصیتهایش تکرار میشوند. در وجود همه ما استعداد حسینیشدن و نیز ظرفیت یزیدیشدن نهفته است. دلهایی که میان محبتهای گوناگون دنیوی در نوسانند، در معرض خطر یزیدیشدن قرار دارند. رذایل چنان دل را تیره میکنند که وجود انسانها تاب حضور امام را از دست میدهد. این بار خطاب حضرت زینب(س) را با نگاهی نو و خطاب به خود بخوانیم.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام