وی افزود: یک زمانی عدم شناخت از تمدن غرب در میان مسئولین است، یک زمانی در لایه های میانی و در آخر به سطح عموم مردم میرسد و متاسفانه نسبت به روند جریان غربی از ابتدای انقلاب تا زمان حال توجه نشده است، درواقع باید یک نگاه فعالانه نسبت به تمدن غرب داشته باشیم.
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین امین شاه رفعتی، مدیر گروه روانشناسی موسسه و یکی از نویسندگان کتاب جذابیتهای تمدن غرب؛ واقعیت یا توهم با بیان اینکه در کتاب نسبت به مبانی و اصول تمدن غرب به صورت اجمالی پرداخته شده است، بیان کرد: در بخش مولفههای جذابیت غربی به ۲۰ مورد محوری پرداخته شده است که این مولفهها بیشترین تاثیر را در تغییر تفکر مردم دارند.
وی ادامه داد: مولفههای جذابیت دینی نیز در کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، به طور مثال بهرهوری در غرب یک مولفه جذاب تلقی میشود که در اندیشه اسلامی، متقابلا فضیلت گرایی مطرح است که اگر پیوست معنوی داشته باشد، مطلوب است، این بخش نشان میدهد که چگونه جذابیت در منطق تمدن غرب صرفاً ابزار سرگرمی یا پیشرفت نیست، بلکه سازوکاری راهبردی برای جهت دهی به افکار عمومی و تثبیت سلطه نرم به شمار میآید.
در ادامه، حجتالاسلام و المسلمین حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: غرب شناسی با تجددشناسی متفاوت است، یک غرب نظری و یک غرب عملی داریم، نمیتوان غرب را از ورای کتابها جستجو کرد بلکه باید جامعهشناسی غرب برای کشف مسائل اجتماعی صورت گیرد تا خروجی راهبردی حاصل شود.
وی افزود: غرب جدید و قدیم یک دوگانه دیگر است که غرب قدیم مربوط به یونان و روم است و از ۱۵۰۰ میلادی به بعد وارد غرب مدرن میشویم اما آن درمی که ما از غرب داریم، مربوط به غرب قدیم است نه اکنون؛ تحولاتی که در قرن بیستم در غرب رخ داد بسیار گسترده بود و شتاب این تحول به قدری است که غرب مدرن را رد کرده و به پس مدرن و به متا مدرن و فرا نوگرایی رسیده است.
بابایی ادامه داد: در زمان گذشته شاید میتوانستیم غرب را بشناسیم و نقد کنیم، اما امروز به یک غرب شناسی نوینی نیاز داریم، نمیتوان تکلیف غرب امروز را با تحلیلهای بیست سال پیش مشخص کرد و این سطح تحلیل غرب در هیچ حوزه با دانشگاهی در سطح کشور وجود ندارد. غرب معنا و غرب نفس یکی از دوگانههای دیگر است؛ غرب را بیش از آنکه در باطن جستجو کنیم در ظاهر جستجو میکنیم، اهمیتی ندارد که فشن، گیمها یا گویشها تغییر کرده است، مهم تغییر نکردن معنا است. وقتی نظام معنایی متحول میشود زندگی و تمدن شما متحول میشود، به قول برخی اندیشمندان مانایی تمدنها به مانایی مفاهیم آنان است.
سیدهحانیه حسینیکیا
انتهای پیام