قرآن کریم در آیات متعددی به اقامه نماز فرمان داده و آن را نشانه بندگی و سپاسگزاری در برابر خداوند دانسته است. در روایات نیز نماز «ستون دین» و «معراج مؤمن» معرفی شده؛ عبادتی که روح انسان را تعالی میبخشد و در رفتار فردی و اجتماعی او آثار عمیقی برجای میگذارد.
لذا نماز از اهمیت ویژهای برخوردار است و بنا به اهمیت موضوع خبرنگار ایکنای خراسان رضوی گفتوگویی در همین خصوص با حجتالاسلام والمسلمین محمد نصیری، پژوهشگر دینی، انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
یکی از کارکردهای مهم نماز، بعد تربیتی آن است؛ اگر نمازگزار نیت و عمل صحیحی داشته باشد، نماز برای او انسانساز و تربیتساز خواهد بود، چراکه نماز اثرات اخلاقی و تربیتی فراوانی دارد. فرد نمازخوان زمانی که وارد جامعه میشود، به پشتوانه نماز و معنویت آن روابط بهتری با انسانها برقرار میکند و چارچوبهای اجتماعی را بهتر رعایت مینماید.
بهعنوان مثال، یکی از فواید نماز نظمپذیری است. فردی که به نظم پایبند است و نماز را در وقت خود بهجا میآورد، در زندگی اجتماعی نیز اصول و چارچوبها را بهتر رعایت میکند. بنابراین، آثار تربیتی نماز در فرد، زمانی که در جامعه حضور مییابد، بهصورت طبیعی در رفتار اجتماعی او تجلی پیدا میکند.
نماز تأثیرات فراوانی بر شخصیت انسان دارد و احادیث متعددی درباره جایگاه آن نقل شده است؛ از جمله اینکه «نماز کلید بهشت است» یا «الصلاة قربان کل تقی»؛ یعنی نماز سبب تقرب هر پرهیزگاری است. این سخن به آن معناست که اگر انسانی تقوای الهی و فضایل اخلاقی متعددی داشته باشد، چیزی که او را به خدا نزدیک میکند، نماز است.
کلمه «قربان» در اینجا بهمعنای «نزدیککننده» آمده است. همه این تعابیر نشان میدهد که نماز دارای حقیقتی ملکوتی است که میتواند چنین ویژگیهایی را در مؤمن ایجاد کند و بهمثابه کانالی برای اتصال انسانهای شایسته به خدا باشد. نماز، معراج و نردبان حرکت مؤمن است و این حقیقت از ماهیت درونی خود نماز سرچشمه میگیرد.
اگر رودخانهای پرخروش را در نظر بگیریم که هم خود حیات دارد و هم حیاتبخش است، این رودخانه سرچشمهای دارد که اگر ارتباطش با آن قطع شود، خشک خواهد شد. وجود انسان نیز سرچشمهای دارد و آن خداست؛ انسان بدون اتصال به خدا هیچ نیست. بعد روحانی و الهی انسان ماندگار است، در حالی که بعد جسمانی با مرگ از بین میرود.
اگر شخصی نماز بخواند و خداباور باشد، ارتباط او با خدا محکم خواهد بود. نماز همان کانال ارتباطی است که از سوی خداوند برای اتصال انسان به خالق تنظیم شده است. بنابراین، این سخن که انسان میتواند ایمان داشته باشد ولی نماز نخواند، نادرست است، زیرا خود خداوند این مسیر ارتباطی را تعیین کرده است.
هیچ پیامبری به امتی فرستاده نشده، مگر آنکه آنان را به نماز دعوت کرده است. پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «نماز عمود خیمه دین است»؛ یعنی اگر انسان همه فضایل را داشته باشد اما نماز نخواند، آن فضایل به کار نمیآیند. تمام شایستگیهای ما از مسیر نماز ما را به خدا نزدیک میکند. از همین رو، حقیقت و ملکوت نماز است که انسان را جاودانه و بهشتی میسازد و به همین دلیل گفته میشود قبولی نماز، سبب قبولی سایر اعمال خواهد بود
البته با وجود فواید فراوان نماز، نباید در خانوادهها درباره آن اطلاعات نادرست منتقل شود. نباید چنین تصور کرد که اگر نماز بخوانیم، خداوند تمام مشکلات ما را حل میکند، چراکه این جهان بر اساس قوانین الهی پیش میرود. هر شخصی که تلاش و کوشش کند، حتی اگر خدا را قبول نداشته باشد، ممکن است در زندگی دنیوی خود موفق شود، زیرا این از قوانین ثابت الهی در نظام آفرینش است.
اما نماز به زندگی انسان نور میبخشد و وجود انسانی ـ الهی او را شکل میدهد. حقیقت و ملکوت نماز در پیوند با خدا معنا پیدا میکند و نباید آن را به مسائل صرفاً مادی محدود کرد.
فردی که نماز میخواند، رزق و روزیاش نورانی میشود و همین رزق، او را بهشتی میکند، اما انسان بیخدا و بینماز، هرچند در دنیا از رزق برخوردار باشد، رزقش نور ندارد، چراکه روح الهی در آن نیست. در روز قیامت نیز باید پاسخ دهد که چرا یاد صاحب نعمت نکرده و فرمان الهی را بهجا نیاورده است. در مقابل، مؤمنی که از نعمتهای دنیا بهره میبرد، هرچه بهرهاش بیشتر شود، نورانیت وجودش نیز افزونتر خواهد شد.
انتهای پیام