«مهر مهتاب»، اثری است که از دل عشق و معرفت به حضرت زهرا(س) زاده شده است؛ اثری که میکوشد مخاطب را از مرز تحلیلهای صرفاً تاریخی و عقلانی فراتر برده و او را به ساحت عاطفه، ایمان و شهود نزدیک کند.
حجتالاسلام محمدرضا خدامیان آرانی، نویسنده پرتلاش حوزه معارف اهلبیت(ع)، در این کتاب به بازخوانی کرامات و جلوههای روحانی بانوی دو عالم پرداخته است؛ بانویی که شناخت او نه تنها در تاریخ، بلکه در جان و جانان هر مؤمن نقش میبندد.
خدامیان در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، از انگیزه نگارش «مهر مهتاب»، نگاه ویژهاش به کرامات حضرت زهرا(س) و تجربههای شخصی خود در مسیر تألیف این اثر سخن گفته است. گفتوگویی صمیمی، تأملبرانگیز و سرشار از عشق به حضرت مادر.
در ادامه، مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم
ایکنا - جناب آقای خدامیان ارانی، چه انگیزه یا تجربهای باعث شد که نگارش کتاب مهر مهتاب را آغاز کنید؟
ما طلبهها اغلب از مقدمههای علمی به حوادث حضرت زهرا(س) میپردازیم، اما احساس کردم جای یک رابطه احساسی و عاطفی خالی است. این کتاب برای من باعث شد ارتباط قلبیام با حضرت زهرا(س) نزدیکتر شود و امیدوارم همین تأثیر را بر خوانندگان نیز داشته باشد.
ایکنا - عنوان کتاب مهر مهتاب بسیار شاعرانه و لطیف است. چرا این عنوان را برای مجموعه کرامات حضرت زهرا(س) برگزیدید؟
در اغلب کتابهایی که من درباره حضرت زهرا(س) نوشتهام، کلمه «مهتاب» حضور دارد، چرا که نام حضرت زهرا(س) به معنای درخشنده است و من از این کلمه به صورت استعارهای استفاده کردم. در این کتاب، چون میخواستم مهربانی حضرت زهرا(س) را بازگو کنم، از کلمه «مهر» استفاده کردم تا عنوانی زیبا و معنوی شکل بگیرد.
ایکنا - در مسیر نگارش این اثر، چه منابع تاریخی و روایی را مبنای کار خود قراردادید؟
من تقریباً تمام کتابها و منابعی را که درباره کرامات و عنایات حضرت زهرا(س) نگاشته شده بود، با دقت مطالعه کردم. اما در میان آن همه روایت و تجربه، به دنبال کرامتهایی بودم که برای نسل امروز، بهویژه جوانان، باورپذیرتر و ملموستر باشند. احساس میکردم اگر قرار است سخن از بانویی گفته شود که سرچشمه نور و رحمت است، باید زبان روایت نیز به دل نزدیک باشد.
از این رو با دقت و وسواس، ماجراهایی را برگزیدم که بتوانند بیشترین تأثیر را بر دل خواننده بگذارند؛ حکایتهایی که نه فقط روایتِ معجزه، بلکه نشانهای از ارتباط زنده و جاری حضرت با دوستدارانشان باشند. در این مسیر، بیش از هر چیز به این میاندیشیدم که چگونه میتوان پل میان ایمان و تجربه را برای مخاطب امروز بنا کرد؛ پلی که از دلِ واقعیت میگذرد و به یقین میرسد.
ایکنا- آیا در حین پژوهش و نگارش، تجربه یا واقعه خاصی برایتان پیش آمد که نگاهتان را به حضرت زهرا(س) عمیقتر کند؟
شش ماجرای پایانی این کتاب در حقیقت برآمده از تجربههای شخصی زندگی من است، هرچند در خلال روایتها اشارهای مستقیم به این موضوع نکردهام. در این شش واقعه، بهروشنی جلوههایی از لطف و عنایت بیدریغ حضرت زهرا(س) را مشاهده کردم؛ لحظاتی که حضور آن بانوی بزرگوار چنان ملموس بود که هیچ تردیدی در دل باقی نمیگذاشت. هر بار که این اتفاقات را مرور میکنم، شکر و حیرت در وجودم درهم میآمیزد؛ چرا که در پسِ هر حادثه، نوری از مهربانی و دستگیری ایشان را احساس کردهام.
این تجربهها نهتنها مسیر ایمان و باورم را استوارتر ساخت، بلکه ارتباطم را با حضرت زهرا(س) از سطح یک معرفت ذهنی به رابطهای عمیق، زنده و عاشقانه رساند؛ رابطهای که در سکوت دل، آرامش و امید را میرویاند و معنای تازهای به زندگیام بخشیده است.
ایکنا - شما در کتاب به کرامات متعددی از حضرت زهرا (س) اشاره کردهاید. از دیدگاه شما، هدف اصلی از بیان کرامات معصومان (ع) چیست؟
گاهی ما با نگاهی کاملاً عقلی و تحلیلی به مسائل دینی مینگریم. بیشتر کتابهای شیعی نیز بر محور عقل و استدلال شکل گرفتهاند و این، بیتردید نقطه قوت اندیشه شیعی است. با این حال، در میان این توجه به خرد و منطق، گاه دل و روح انسان به حاشیه میرود؛ همان جایی که عشق، اشک و احساس حضور معنا پیدا میکند.
من در این کتاب کوشیدم پنجرهای به سوی آن بُعد مغفول بگشایم؛ فضایی که در آن قلب و روح نیز مجال سخن گفتن بیابند. تلاشم بر این بود که خواننده بتواند نهتنها با عقل، بلکه با جان خود با حضرت زهرا(س) ارتباط برقرار کند؛ ارتباطی که از جنس محبت، آرامش و حضور است. میخواستم کلمات این کتاب پلی شوند میان اندیشه و احساس، میان معرفت و عشق، تا روح شیعه بتواند در پرتو نام و یاد آن بانوی بزرگ، نفسی تازه کند و نوری تازه بیابد.
ایکنا - کدام یک از کرامات نقل شده در کتاب برای خودتان تأثیرگذارتر بود و چرا؟
ماجرای نخست، مربوط به روحانیای است که چای روضه را نمینوشید؛ داستانی که از همان ابتدا برایم بسیار جذاب و تأملبرانگیز بود. شاید دلیل این دلبستگی آن باشد که خودم نیز در گذشته تجربهای مشابه داشتم و میتوانستم بهخوبی خودم را جای آن روضهخوان بگذارم. زمانی، نوشیدن یا ننوشیدن چایِ روضه برایم چندان اهمیتی نداشت؛ گمان میکردم موضوعی ساده و بیاهمیت است. اما وقتی با این ماجرا روبهرو شدم و دیدم حتی چای روضه هم میتواند معنا، حساب و کتاب خاص خود را داشته باشد، در درونم جرقهای زده شد.
آن لحظه، نوعی بیداری در وجودم رخ داد؛ احساسی از حضور و توجهی که از عالم ظاهر فراتر میرفت. فهمیدم که در محضر اهلبیت(ع) هیچ چیز، حتی جرعهای چای، بیقدر و بیحساب نیست. همین درک ساده، اما عمیق، برایم به یکی از تأثیرگذارترین کرامتهای این مجموعه تبدیل شد و مسیر نگاهم به ظرایف زندگی دینی را دگرگون کرد.
ایکنا - در میان روایتهای کتاب، به جلوههای انسانی و اخلاقی حضرت زهرا(س) نیز اشاره شده است. به نظر شما، کدام ویژگی از سیره حضرت زهرا برای جامعه امروز بیش از همه کاربردی است؟
من کتابی با عنوان «راه مهتاب» دارم که سبک زندگی حضرت زهرا(س) را بررسی کرده است و پاسخ به این سوال بسته به شرایط روحی هر فرد میتواند متفاوت باشد. اما به نظر من، بحث نیایش و ارتباط معنوی انسان اهمیت زیادی دارد. گاهی در پرستش و نیایش غافل میشویم و در نماز تنها الفاظ عربی را بدون تمرکز تکرار میکنیم. در کتاب «دعای مادرم» شرح دعاهای حضرت زهرا(س) آمده است که ایشان مرگ را به عنوان رهایی انسان از زندان زندگی میبینند، نه به معنای کنار گذاشتن تلاش و کار. به نظرم دعاهای حضرت زهرا(س) برای جامعه امروز بسیار کاربردی و الهامبخش است.
ایکنا - آیا نقل کرامات در روزگار ما میتواند برای نسل جوان امیدبخش و تأثیرگذار باشد؟ چگونه؟
تا امروز دوازده اثر از من درباره سبک زندگی، سیره عبادی و دعاهای حضرت زهرا(س) منتشر شده است و تنها یک اثر به کرامات ایشان اختصاص دارد. همواره بر این باور بودهام که اگر در سخنرانیها و نوشتهها تنها بر جنبه کرامات تکیه شود، ممکن است آسیبهایی پدید آید؛ چراکه هر موضوعی در جای خود زیبا و اثرگذار است، اما افراط یا تفریط در هر زمینهای میتواند معنا و توازن را بر هم بزند.
کرامات، همچون نمک در آشپزیاند؛ چاشنیِ روح و دل. بهترین غذا نیز بدون نمک، بیمزه و ناقص است و اگر بیش از اندازه استفاده شود، طعم غذا را از بین میبرد. همین نگاه را هنگام نگارش مهر مهتاب نیز در ذهن داشتم. برخی در آن زمان بر این باور بودند که نویسنده علمی نباید به موضوع کرامات ورود کند، اما من معتقد بودم بیان کرامات، اگر در جای درست و با رویکرد صحیح انجام گیرد، نهتنها لطمهای به عقلانیت شیعی نمیزند، بلکه روح ایمان را در دلها زندهتر میسازد.
از دید من، کرامات مکمل معرفت و عملاند؛ آنها به انسان نشان میدهند که پیوند میان زمین و آسمان همچنان برقرار است. به همین دلیل توصیه میکنم خوانندگان پیش از مطالعه مهر مهتاب، کتابهای دعای مادرم و راه مهتاب را نیز بخوانند تا تصویری جامعتر و متوازنتر از سیره، دعاها و کرامات حضرت زهرا(س) در ذهنشان شکل گیرد. تنها در این صورت است که تجربه مطالعه، هم عقل را سیراب میکند و هم دل را آرام.
ایکنا - به نظر شما، چرا شناخت حضرت زهرا (س) در جامعهی امروز گاهی محدود به جنبههای تاریخی است و کمتر به ابعاد معنوی و اجتماعی ایشان پرداخته میشود؟
اغلب سخنانی که درباره حضرت زهرا(س) ایراد میشود، در ایام عزاداری و در قالب منبرها و مراسم فاطمیه است. ازاینرو، طبیعی است که محتوای بسیاری از این سخنرانیها، رنگ و بوی سوگواری و مرثیه داشته باشد. این امر البته ارزشمند و لازم است، چراکه یاد مصائب حضرت، دلها را نرم و جانها را متوجه حقیقت میسازد.
با این حال، باید پذیرفت که شناخت ما از آن بانوی بزرگوار نباید تنها در حصار اندوه و اشک باقی بماند. شخصیت حضرت زهرا(س) در ابعاد معنوی، اخلاقی و اجتماعی چنان گسترده است که میتواند الهامبخش زندگی امروز ما نیز باشد. سخنرانان، پژوهشگران و نویسندگان میتوانند با رویکردی جامعتر، این ابعاد را برای نسل جدید تبیین کنند؛ نسلی که در جستوجوی الگوهای زنده و قابل لمس است.
امیدوارم جامعه نخبگان دینی و فرهنگی، این کاستی را با نگاه علمی، عاطفی و متوازن جبران کند تا نام و سیره حضرت زهرا(س) نهفقط در موسم عزاداری، بلکه در همه روزهای زندگی ما جریان داشته باشد.
ایکنا - اگر بخواهیم از کرامات حضرت زهرا (س) در فضای فرهنگی و رسانهای امروز استفاده کنیم، چه رویکردی مؤثرتری است؟
البته من خود را متخصص رسانه نمیدانم و در این حوزه صاحبنظر نیستم؛ بنابراین نمیتوانم درباره شیوههای رسانهایِ ترویج معارف فاطمی اظهار نظر کارشناسی کنم. بیتردید، این وظیفه متخصصان و فعالان عرصه رسانه است که با شناخت دقیق از نیازهای مخاطب و ابزارهای نوین ارتباطی، راهکارهای مؤثرتر و ماندگارتری برای معرفی شخصیت و سیره حضرت زهرا(س) بیابند.
امیدوارم روزی برسد که میان اندیشهورزان دینی و کارشناسان رسانه، پیوندی عمیق و خلاقانه شکل گیرد؛ پیوندی که بتواند پیام نورانی آن بانوی بزرگوار را به زبانی روزآمد، زیبا و قابلفهم برای نسل امروز منتقل کند.
ایکنا - در مواجهه با مخاطبان جوان، چگونه میتوان میان کرامت، عقلانیت و عرفان پیوندی حقیقی برقرار کرد؟
اگر عرفان را به معنای حقیقیِ «معرفت» در نظر بگیریم، من تا کنون چهارده کتاب درباره حضرت زهرا(س) نوشتهام. از این میان، سیزده اثر به موضوعات عرفانی، تاریخی، علمی و سبک زندگی ایشان اختصاص داشته و تنها یک جلد به کرامات ایشان پرداخته است. این تناسب نشان میدهد که همواره تلاش کردهام میان عقلانیت، معرفت و ابعاد روحانی، تعادلی منطقی و سنجیده برقرار شود.
سؤال این است که آیا جامعه ما میتواند چنین توازنی را میان عرفان، کرامت و عقلانیت به درستی برقرار کند؟ باور من این است که پاسخ مثبت است؛ اما تحقق این امر نیازمند دقت، حساسیت و ارائه محتوا بهصورت متوازن و هدفمند است. تنها در چنین شرایطی است که میتوان ضمن حفظ اصالت علمی و عقلانی، قلبها را نیز به سوی زیباییها و لطافتهای معنوی حضرت زهرا(س) گشود و پیوندی مستحکم میان دانش، ایمان و محبت برقرار ساخت.
ایکنا - پیام اصلی کتاب مهر مهتاب برای خوانندگان چیست؟
پیام اصلی این کتاب آن است که در پشت پرده برخی رخدادها و وقایع، حقایقی عمیق نهفته است و نباید تنها به ظاهر و ظواهر مکتب تشیع بسنده کرد. جهانبینی صرفاً منطقی و ارسطویی، هرچند ارزشمند، گاه قادر به درک تمام زوایا و لطافتهای معنوی نیست. این کتاب درصدد است دریچهای به سوی عالم غیب و ابعاد معنوی حضرت زهرا(س) بگشاید؛ دریچهای که امکان دیدن نشانهها، کرامات و حضور جاری ایشان در زندگی انسان را فراهم میکند و مخاطب را با حس و حال تازهای از معرفت و ایمان روبهرو میسازد.
ایکنا - اگر حضرت زهرا (س) امروز در میان ما بودند، به نظر شما چه پیامی برای جامعه ایرانی و جهان اسلام داشتند؟
در جامعه امروز، برخی خرافهها و احادیث ضعیف رواج یافتهاند که گاه باعث کاهش علاقهمندی مردم به معارف دینی میشوند. یکی از کارکردهای علم رجال و حدیث در حوزهها همین است که احادیث ضعیف یا ناسازگار با قرآن شناسایی شوند و مسیر درست معرفتی هموار گردد.
نمونهای روشن از این مسئله، ماجرای فدک پس از رحلت حضرت رسول(ص) است. در آن زمان، حدیث ضعیفی نقل شد که ادعا میکرد پیامبران از خود ارثی باقی نمیگذارند و بنابراین فدک نیز از آن حضرت زهرا(س) نیست. حضرت زهرا(س) با اتکا به قرآن، این روایت را بررسی و نقد کردند و نشان دادند که مطابق آیه 16 سوره نمل، سلیمان وارث داود بود و پیامبران نیز میتوانستند از خود ارثی به جای بگذارند.
این ماجرا نمایانگر آن است که حضرت زهرا(س) همواره حقایق را با مراجعه به قرآن و منطق دینی تشخیص میدادند و پیامشان برای امروز ما این است که در پیگیری حقیقت و عدالت، نباید صرفاً به ظاهر و نقلهای ضعیف اعتماد کرد؛ بلکه همواره باید به منابع معتبر و روشهای علمی رجوع نمود تا ایمان و معرفت ما استوار و پایدار باقی بماند.
ایکنا - چه برنامهای برای ادامه این مسیر دارید؟ آیا آثار دیگری در زمینه سیره یا کرامات اهلبیت در دست نگارش دارید؟
در کنار آثار مستند و تحقیقی، من در حال نگارش داستانی هستم که به جلوههای شفاعت اهلبیت(ع) در روز قیامت میپردازد. این کتاب به شکل رمان است و تجربهای بسیار جذابتر و ملموستر از بیان صرف کرامات ارائه میدهد.
در این اثر، لحظه جان دادن شخصیتها، عبور از صراط و ورود به بهشت روایت میشود و اوج داستان، جلوه شفاعت حضرت زهرا(س) در روز قیامت است؛ لحظهای که امید، آرامش و رحمت الهی به اوج خود میرسد.
الهامبخش این داستان، کتاب سیاحت غرب آقای مجلسی قوچانی بوده است؛ کتابی که با بررسی حوادث قیامت، هم ترس و هشدار نسبت به روز جزا و هم زیباییها و نعمات بهشت را به تصویر میکشد. هدف من نیز این است که با زبان داستان، خواننده تجربهای ملموس و تأثیرگذار از عالم غیب و رحمت اهلبیت(ع) داشته باشد و همزمان احساس امید و انگیزه برای زندگی در مسیر دین را در دل او زنده کنم.
ایکنا - در پایان، اگر بخواهید در چند جمله حس خود را نسبت به حضرت زهرا (س) بیان کنید، چه میگویید؟
تمام زندگی من با محبت حضرت زهرا(س) معنا پیدا کرده است. این عشق و اتصال به ایشان نه تنها مسیر زندگیام را روشن کرده، بلکه نیروی حرکت و انگیزه هر تلاش و پژوهش مرا شکل داده است.
وصیت کردهام که پس از رحلت، کتاب فریاد مهتاب — مجموعهای از روضههای حضرت زهرا(س) — بر سینهام گذاشته شود؛ نشانی از همان پیوند عمیق و صادقانه که در طول زندگی تجربه کردهام.
میتوان گفت که تنها سرمایه واقعی من در تمام دنیا همین کتاب و عشق به حضرت زهرا(س) است؛ سرمایهای که نه با طلا و مال، بلکه با ایمان، معرفت و محبت قابل قیاس است.
انتهای پیام