رزق به معنای عطا و بخشش پیدرپی است که از آن نفع برده میشود، خواه مادی باشد یا معنوی. برخی مفسران گفتهاند: «رزق کریم» عبارت است از رزق با کرامت و والا و سالم. خداوند کریم در دنیا و آخرت رزقش کریمانه است. چنانکه آیتالله جوادی آملی بیان میکند: «رزقهای ذات اقدس الهی نوعاً از کرامت برخوردار هستند، مخصوصاً رزقهای بهشتی و اما علوم و معارف را میگویند رزق کریم، وقتی شعیب پیامبر(ص) از نبوت خود میخواهد سخن بگوید؛ میگوید: وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً. نبوت رزق کریم است، ولایت رزق کریم است، خلافت و امامت، رزق کریم است. معرفت الهی رزق کریم است، علوم الهی و دینی رزق کریماند، بعد تا برسد به مسایل جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ اینها رزق کریم است همراه با درجه.»
قرآن در آیات مختلف از رزق کریم سخن گفته در ازای عمل صالح و ایمان خالص و جهاد، آن را وعده داده و بیان داشته است. مولانا در همین راستا در مثنوی میسراید: «اطلبواالارزاق فی اسبابها/ ادخلوالاوطان من ابوابها». ازجمله در ازای اعطای کریمانه و خالصانه، به اهل ایمان و اولیای الهی وعده پاداش و مقام معنوی داده است. چنانکه در خصوص بخشیدن خالصانه انگشتر از سوی حضرت امیرمؤمنان(ع)، آمده که به او مقام ولایت عطا شد.
از واژگانیکه با رزق معنوی همنشین است، واژه «معلوم» است که فقط یک بار در قرآن کریم واژه رزق همراه معلوم ذکر شده است و فرمود: «أُولئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ؛ برای آنان رزق و روزی معین و ویژه ای است.» (سوره صافات/آیه 41). علامه طباطبایی بیان میدارد که منظور از رزق معلوم، رزق معین و ممتاز از رزق دیگران است و معلوم بودن رزق، کنایه از ممتاز بودن آن است، چنان که در آیه «وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ؛و هيچ يك از ما (فرشتگان) نيست مگر (اينكه) براى او (مقام و) مرتبه اى معين است.»(سوره صافات/آیه 164) نیز اشاره به این امتیاز شده است. وی معتقد است خدا در بهشت و در دنیا به بندگان مخلص خود رزق ممتازی عنایت میکند.
ازجمله رزق معلوم و کریم، علم و معرفت هستند که از ارزاق معنویاند و خداوند به یمن و عمل خالص به اولیایش عنایت میکنند. این رزق، معلوم عندالله و بهرهمندان است و عدم درکش از سوی غیر ایشان و نیز رزق کریم و حَسن را اولاد صالح و آرامش قلبی دانستند.
حضرت زهرای اطهر(س) در سلوک و سیرهاش هم کریمانه بخشیدند، هم کریمانه زیستند و هم زندگیاش سراسر از رزق کریمانه، معلوم، ارجمند و عزتمند و طمأنینه خداوندی بود، هم از رزق لایحتسب که قرآن به اهل تقوا بشارت داده برخوردار بودند. «وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا؛ و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد، و کسی که بر خدا توکل کند، خدا برایش کافی است، (و) خدا فرمان و خواستهاش را (به هرکس که بخواهد) میرساند؛ یقیناً برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.»(سوره طلاق/آیه 3). مسیرى که خود او هم احتمالش را ندهد رزقش مىدهد و کسى که بر خدا توکل کند خدا همه کارهاش مىشود.
این رزق اعم از مادی و معنوی است. چنان که در روایات آمده که با توکل و اعتماد به خداوند و در اوج نجابت، اطعام بهشتی به او هدیه و با آن پذیرای مهمان و یا پیامبر خدا(ص) و خانواده بود. پیامبر خدا پرسیدند: دختر عزیزم این طعام چگونه و از کجا رسید؟
فرمود: «هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ از جانب خدا ، زیرا او هر کس را که بخواهد بیحساب روزی میدهد». رسول خدا، چون سخن دخترش شنیدند حمد خدا کردند و فرمودند: «شما مثل حضرت مریم سخن گفتید.» در ساحت معنوی نیز حضرت در فراز معنویت قرار داشت و مناجات و فنای او در حق تعالی موجب تمجید رسول خداست: «ایمان به خدا در اعماق جان و روح زهرا چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا، خودش را از همه چیز فارغ میسازد.»
همچنین حضرت، مادر فرزندانی شد که در جهان هستی تکرار نشد و بدیلی نداشت و ندارد. اینها همه رزق بیانقطاع الهی در سایه ایمان و عطای کریمانه و خالصانه بانویی است که در کانون کرامت پرورش یافت و به یمن آن هم کلام امین وحی شد و محدثه نام گرفت و خداوند بر قداست سرای قدسی افزود تا اهل ایمان نمک حیات از این مائده قدسی خورند و ابدیت پیماید.
این نمکسارِ جُسومِ ظاهر است/ خود نمکسارِ معانی دیگر است
آن نمکسارِ معانی معنویست/ از ازل آن تا ابد اندر نَوی ست
این نُوی را کهنگی ضِدَّش بُوَد/ آن نوی بیضِدّ و بینِدّ و عدد
آنچنان کز صَقلِ نورِ مصطفی/ صد هزاران نوع ظلمت شد ضیا»
انتهای پیام