کتابت قرآن علاوه بر بعد هنری دارای ارزشهای تربیتی و اخلاقی نیز است؛ چراکه فرآیند نگارش هر آیه با دقت و حضور ذهن، تمرین صبر، تواضع و ارتباط مستقیم با متن مقدس را در پی دارد. در دنیای امروز که سرعت و دیجیتالی شدن غالب بر زندگی روزمره است، این هنر با دستیابی به بالاترین سطح تمرکز و ظرافت همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و نقشی مؤثر در ترویج فرهنگ دینی و هویت ملی ایفا میکند.
ایکنا در راستای بررسی چرایی اهمیت موضوع کتابت قرآن کریم و واکاوی چالشهای موجود بر سر راه هنرمندان قرآنی به ویژه کاتبان قرآن به گفتوگو با میثم خادمان، هنرمند خوشنویس و کاتب قرآن کریم پرداخته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم و میبینیم.
میثم خادمان، متولد ۱۹ آذرماه سال ۱۳۶۰ هستم و پیش از هر چیز لازم میدانم از پدرم قدردانی کنم که در سن 12 سالگی بنده را وارد کلاسهای انجمن خوشنویسان ایران کرد. در کنار تحصیل با اساتید برجستهای در این عرصه آشنا شدم و این آشنایی سبب شد علاقهام به هنر خوشنویسی بهتدریج افزایش یابد تا جایی که آن را بهعنوان حرفه اصلی خود برگزیدم. این آشنایی در واقع نقطه آغاز ورود من به دنیای خوشنویسی بود. خوشنویسی از جمله هنرهای اصیل و ریشهدار ایرانی است. در تاریخ فرهنگ و هنر ایران همواره خوشنویسان نقشی مهم در انتقال و ماندگاری متون ادبی و فرهنگی ایفا کردهاند. در روزگاری که صنعت چاپ هنوز رواج نداشت یعنی تا حدود ۱۵۰ سال پیش، تمامی آثار و دیوانهای ادبی بهصورت نسخههای خطی نگهداری میشدند و خوشنویسان با هنر خود نقش مهمی در حفظ و انتقال این میراث ارزشمند بر عهده داشتند.
با وجود گسترش صنعت چاپ در روزگار معاصر، تفاوت میان اثر دستنویس و اثر چاپی همانند تفاوت میان فرش دستباف و فرش ماشینی است. اثری که با دست و دل هنرمند خلق میشود، حامل روح، احساس و لطافت ویژهای است که به ماندگاری و ارزش معنوی آن میافزاید
خوشبختانه بسیاری از آن آثار هنوز در موزههای ایران و جهان موجود است و مایه افتخار ملت ایران به شمار میآید. بنده نیز خود را ادامهدهنده همان مسیر میدانم و همانند هر خوشنویس دیگری علاقهمند بودم اثری ماندگار از خود برجای گذارم. علاقه شخصی من بیشتر به «دانگ کتابت» معطوف است. در خوشنویسی بهویژه در خط نستعلیق که از خطوط اصیل ایرانی محسوب میشود، دانگهای مختلفی به معنای اندازه قلم وجود دارد و هر استاد در یکی از این حوزهها تبحر دارد. از آغاز به دانگ کتابت یعنی نسخهنویسی و کتابنویسی علاقه ویژهای داشتم.
با وجود گسترش صنعت چاپ در روزگار معاصر، تفاوت میان اثر دستنویس و اثر چاپی همانند تفاوت میان فرش دستباف و ماشینی است. اثری که با دست و دل هنرمند خلق میشود، حامل روح، احساس و لطافت ویژهای است که به ماندگاری و ارزش معنوی آن میافزاید. از این منظر آثار کتابتشده بهویژه در حوزه قرآن کریم دارای جایگاهی بسیار والا و ارزشمند هستند. کتابت قرآن کریم علاوه بر جنبه هنری، از نظر دینی و معنوی نیز اهمیت فراوانی دارد. هر مسلمان علاقهمند است تلاوت قرآن را از روی نسخهای مکتوب انجام دهد و روایات متعددی نیز درباره فضیلت قرائت از روی مصحف وجود دارد. افزون بر این، کتابت قرآن اقدامی در جهت پاسداشت و حفظ این معجزه الهی است که مسلمانان آن را معجزه جاوید پیامبر اکرم(ص) میدانند. از این رو، در عصر حاضر نیز خوشنویسان باید با صرف وقت و هنر خود به کتابت قرآن کریم بپردازند تا این سنت ارزشمند همچنان زنده بماند.
در بیش از سی سال فعالیت هنری خود در انجمن خوشنویسان ایران، افتخار همکاری و همنشینی با اساتید و دوستان بزرگی را داشتهام که آنان نیز تجربه کتابت قرآن را در کارنامه خود دارند. با این حال، بخش عمده فعالیت بنده در همین حوزه متمرکز بوده است. امیدوارم توفیق یابم تا در آینده نیز بر تعداد این آثار بیفزایم و تجربههای تازهتری در مسیر خدمت به کلامالله مجید کسب کنم.
تاکنون موفق به اتمام هفتمین کتابت قرآن کریم شدهام. کتابت قرآن کریم را با خط نستعلیق انجام دادهام. خط نستعلیق یکی از خطوط اصیل ایرانی است که از قرن هفتم هجری در ایران رواج یافته و اغلب کتابتهای ادبی و فرهنگی ایرانیان با این خط صورت گرفته است. این خط بهویژه برای زبان فارسی مناسب است، هرچند استفاده از آن در کتابت قرآن کریم نیز ممکن است، اما نیازمند دقت، آگاهی و تجربه ویژهای است تا ساختار و ترکیب حروف با متن عربی هماهنگ شود. به همین دلیل هنرمند خوشنویس باید با دانش و تسلط کافی تغییرات لازم را در هنگام کتابت اعمال کند. هر هنرمندی که صادقانه در این مسیر گام بگذارد، با هدایت الهی و راهنمایی اساتید مجرب میتواند بر چالشهای این کار غلبه کند؛ چراکه همواره گفتهاند: «جوینده، یابنده است».
اولین تجربه جدی بنده در حوزه کتابت قرآن کریم به سال ۱۳۷۹ بازمیگردد. در آن سال همایشی با عنوان نگارش قرآن در یک روز به همت شبکه دو سیما و در تاریخ 21 ماه رمضان در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد. در این همایش حدود ۱۸۰ نفر از اساتید و خوشنویسان برجسته کشور از سحر تا افطار هر یک بهطور میانگین سه تا چهار صفحه از قرآن کریم را کتابت کردند و در پایان، اثری ماندگار با عنوان قرآن یکروزه پدید آمد. بنده نیز در سن 19 سالگی افتخار حضور در میان آن هنرمندان را داشتم.
این تجربه برای من انگیزه و نقطه آغاز راهی شد که تا امروز ادامه داشته است. اولین قرآن کامل خود را در سال ۱۳۸۱ کتابت کردم. ویژگی این اثر آن بود که هر جزء قرآن را در یک صفحه با ابعاد ۱۰۰ در ۷۰ سانتیمتر نوشتم. برای این کار از قلم غبار استفاده کردم که اندکی ظریفتر از قلم کتابت است. نتیجه نهایی اثری بود در قالب ۳۰ صفحه، هر یک به اندازه ۱۰۰ در ۷۰ سانتیمتر. از آنجا که این اثر نخستین تجربه حرفهای بنده محسوب میشد، تصمیم گرفتم آن را بهعنوان هدیهای معنوی به آستان مقدس امام رضا(ع) تقدیم کنم. با همراهی خانواده و همکاری کارگاه مرمت آستان قدس رضوی، جلدی نفیس برای آن تهیه شد و اکنون این اثر بهعنوان هدیه بنده و خانوادهام در گنجینه آستان قدس نگهداری میشود.
قرآن پنجم را در سال ۱۳۹۷ آغاز کردم و در سال ۱۳۹۸ اندکی پیش از همهگیری کرونا به پایان رساندم. در این نسخه نیز تلاش کردم تا بر اساس تجربههای پیشین، کیفیت بصری و دقت نوشتاری را ارتقا دهم. قرآن ششم را در فروردین ۱۴۰۲ شروع کردم و کتابت آن حدود یک سال به طول انجامید
پس از آن، تجربههای متعددی در این مسیر کسب کردم. قرآن دوم را در سال ۱۳۸۴ آغاز کردم که همچون اثر نخست با قلم غبار نوشته شد، اما اینبار صفحات کوچکتر و تعداد آنها ۲۸۵ صفحه بود. در این اثر از شیوه نگارشی موسوم به رسمالاِملاء استفاده کردم. این نسخه به سفارش یک مجموعهدار شخصی کتابت شد و اکنون نزد همان فرد نگهداری میشود. قرآن سوم را نیز با تغییر در اندازه قلم و ساختار صفحهبندی کتابت کردم. این اثر با جلدی زیبا به همت استاد ایوب جوانکار تزیین شد و در نهایت توسط مجلس شورای اسلامی خریداری و در موزه مجلس نگهداری میشود. در ادامه، در نمایشگاههای مختلف قرآن بهویژه در مصلای تهران حضور فعالی داشتم و بخشی از فعالیت من بهصورت زنده در غرفه مخزن هنر به نمایش گذاشته میشد. در یکی از همین نمایشگاهها یکی از بازدیدکنندگان با نیتی معنوی از من خواست تا قرآنی دستنویس برای نذر شخصی او کتابت کنم. این درخواست سرآغاز کتابت قرآن چهارم شد که اکنون در اختیار همان فرد خیّر است.
قرآن پنجم را در سال ۱۳۹۷ آغاز کردم و در سال ۱۳۹۸ اندکی پیش از همهگیری کرونا به پایان رساندم. در این نسخه نیز تلاش کردم تا براساس تجربههای پیشین، کیفیت بصری و دقت نوشتاری را ارتقا دهم. قرآن ششم را در فروردین ۱۴۰۲ شروع کردم و کتابت آن حدود یک سال به طول انجامید. تفاوت اصلی این نسخه با آثار پیشین آن بود که بر خلاف قرآنهای اول تا پنجم که با رسمالاِملاء نوشته شده بودند، این نسخه با رسمالمصحف کتابت شد. بلافاصله پس از پایان قرآن ششم در فروردین ۱۴۰۳ کتابت قرآن هفتم را نیز آغاز کردم. تفاوت قرآنهای اخیر با آثار نخستین در آن است که نسخههای اول تا پنجم ابتدا به نیت شخصی نوشته میشدند و سپس، سفارشدهندهای برای آنها پیدا میشد، اما قرآن ششم و هفتم از ابتدا به سفارش علاقهمندان به قرآن کریم و با نیت وقف و نگهداری خانوادگی کتابت شدند. بنابراین، تا به امروز هفت جلد قرآن کریم به خط نستعلیق به دست بنده کتابت شده است و امیدوارم با توفیق الهی بتوانم این مسیر نورانی را همچنان ادامه دهم.
قرآن هفتم که آخرین اثر کتابتشده بنده است، حاصل جمعبندی و تجربه تمام قرآنهای پیشین محسوب میشود. در این نسخه تلاش کردم تمامی نکاتی را که در کتابتهای گذشته به چشم آمده بود و ممکن بود موجب دشواری در قرائت برای خوانندگان شود، برطرف کنم. هدف اصلی من این بود که خواننده بتواند با نگاهی روان، سریع و بدون ابهام از روی خط نستعلیق قرآن را تلاوت کند. از آنجا که خط نستعلیق برخلاف خط نسخ که خط رایج قرآنهای چاپی است، دارای پیچیدگیهای بصری و ترکیبهای ظریفتری است، تنظیم فاصلهها و ترکیب حروف به گونهای انجام شد که قرائت آیات برای مخاطب آسانتر و قابل فهمتر باشد.
این قرآن در ۶۰۴ صفحه کتابت شده و ساختار آن بر پایه قرآن عثمان طه تنظیم شده است؛ بدین معنا که هر صفحه با یک آیه خاتمه مییابد و قواعد نگارشی آن مطابق رسمالمصحف است. در واقع، تفاوت اصلی میان قرآن عثمان طه و قرآن بنده در نوع خط مورد استفاده است. قرآن عثمان طه با خط نسخ نگاشته شده؛ در حالی که قرآن اخیر من با خط نستعلیق کتابت شده است. همچنین در این اثر، از روش و اصول اساتید برجسته خوشنویسی بهویژه شیوه اساتید تهذیب نیز بهره گرفتهام تا ساختار نوشتاری از استحکام و زیبایی بیشتری برخوردار شود. در زمینه تذهیب و آرایههای بصری نیز این اثر با همکاری هنرمندان خوشذوق تکمیل شده است. در قرآن ششم، دو صفحه آغازین و بخش شمسه تذهیب ازسی استاد ربابه منوچهری طراحی و اجرا شد و خانم مرضیه ضرابی نیز جدولکشی آن اثر را بر عهده داشتند، اما در قرآن هفتم که آخرین کتابت بنده است، تذهیب صفحات آغازین و شمسه ازسوی استاد شیوا خنیاگر و استاد مرضیه محمدی انجام شده و جدولکشی کل اثر را نیز شخصاً بر عهده داشتم. در مجموع، قرآن هفتم نتیجه سالها تجربه، دقت و تلاش برای تلفیق زیباییهای بصری خط نستعلیق با اصالت رسمالمصحف است، تلاشی برای آنکه قرآن کریم در قالبی ایرانی در عین زیبایی و شکوه هنری همچنان خوانایی و سادگی خود را برای مخاطب حفظ کند.
در مورد مدت زمان کتابت قرآن کریم لازم است تأکید کنم که مشغله من کاملاً معطوف به خوشنویسی است و در طول روز از صبح تا شب بهطور متوسط بین ۱۰ تا ۱۲ ساعت صرف کتابت میکنم. این ساعات کاری بهصورت کاملاً مفید و بهینه صرف نوشتن قرآن میشود و هیچ زمانی بهصورت پرتی یا غیرمؤثر نیست. با توجه به این میزان تمرکز و تلاش اگر روزانه دو تا دو و نیم صفحه کتابت انجام شود، میتوان یک قرآن ۶۰۴ صفحهای را تقریباً در یک سال به پایان رساند. به همین ترتیب قرآن هفتم خود را از فروردین تا اسفند سال ۱۴۰۳ به اتمام رساندم. ممکن است در تجربه سایر هنرمندان مدت زمان بیشتری اعلام شود، اما در مجموع، وقتی میزان ساعات کاری مفید محاسبه شود، یک سال زمان مناسبی برای کتابت یک قرآن کامل بهنظر میرسد.
قرآن هفتم علاوه بر رعایت اصول خط نستعلیق و زیباییهای هنری، از نظر دقت نگارشی و رعایت اعراب، کاملاً مطابق با استانداردهای قرآن عثمان طه است و نسبت به نسخههای کمعلامت تفاوت قابل توجهی دارد
در خصوص تفاوت کتابت قرآن هفتم با قرآن مرکز طبع و نشر (که به قرآن کمعلامت مشهور است) باید گفت که این نسخهها به گونهای طراحی شدهاند که تعداد علائم نگارشی و اعراب کمتر شده است و حتی برخی علائم ساکن در آنها حذف شدهاند، اما در کتابت قرآن هفتم، سفارشدهنده تأکید داشت که این قرآن برای مخاطبان گسترده جهان اسلام تهیه شود و بنابراین نسخه نهایی کاملا پراعراب کتابت شده است. این نسخه براساس قرآن عثمان طه طراحی شد تا هر مسلمان در هر جای دنیا بتواند با دقت و سهولت قرائت کند.
در پایان کار نیز گروه متخصص سازمان دارالقرآن زحمات زیادی کشیدند و نسخه کتابت شده را بهطور کامل تصحیح و بازبینی کردند. این حمایت و نظارت حرفهای اطمینان خاطر کامل به من داد که نسخه نهایی خالی از اشتباهات نگارشی، اعرابی و جاافتادگی است. بنابراین، قرآن هفتم علاوه بر رعایت اصول خط نستعلیق و زیباییهای هنری، از نظر دقت نگارشی و رعایت اعراب، کاملاً مطابق با استانداردهای قرآن عثمان طه است و نسبت به نسخههای کمعلامت تفاوت قابل توجهی دارد.
تاکنون قرآن چاپشدهای از آثار من منتشر نشده است؛ در حالی که برخی آثار ادبی بنده مانند دیوان اشعار به چاپ رسیدهاند. برای نمونه، دیوان پروین اعتصامی ازسوی انتشارات آبان و دیوان حافظ نیز ازسوی نشر علی منتشر شدهاند. اما در زمینه کتابت قرآن تاکنون نه من شخصاً پیگیری کردهام و نه تا به امروز درخواست خاصی برای چاپ آنها وجود داشته است. با این حال، نمونههای موفقی از چاپ قرآنهای نستعلیق توسط دیگر هنرمندان وجود دارد. برای مثال، استاد بنده جناب فداییمنش قرآن خود را به چاپ رساندهاند و حتی در گذشته نیز نهادهایی مانند ایرانخودرو از آثار ایشان برای استفاده بهعنوان تبرک در خودروها بهره بردهاند. همچنین، انتشارات مختلفی اقدام به چاپ قرآنهای نستعلیق کردهاند که در دسترس عموم قرار دارند.
تمرکز و اولویت بنده بیشتر بر حفظ کتابت قرآن به صورت نسخه خطی بوده است، زیرا نسخه خطی ویژگیهای خاصی دارد که نسخه چاپی فاقد آن است. از جمله تفاوتهای اصلی میتوان به ابعاد کاغذ و اندازه قلم اشاره کرد. در نسخههای چاپی، دانگ قلم برای راحتی چاپ و صحافی بزرگتر میشود؛ در حالی که در نسخه خطی اندازهها دقیقاً مطابق استاندارد خوشنویسی حفظ میشوند تا خروجی نهایی پس از صحافی همانند یک قرآن اصیل و منحصر به فرد باشد، همانگونه که در موزهها مشاهده میشود. هر یک از آثار من بهصورت نسخههای تکواحده و منحصر به فرد تولید شدهاند و هدفم این بوده است که یک نسخه ماندگار و ویژه از قرآن کریم به جای بماند. برخلاف چاپ که باعث تکثیر اثر میشود، نسخه خطی، ارزش تاریخی، هنری و معنوی خود را حفظ میکند و یک اثر یکتا به شمار میرود.
با توجه به حساسیتهای فعلی که ممکن است در مورد این نوع سؤال پیش بیاید، لازم میدانم توضیح دهم هر صحبتی که در این زمینه بیان میکنم، مبتنی بر تجربه شخصی خودم است. واقعیت این است که قرآن در زندگی اثرگذار است و توجه به آن تأثیر ملموسی بر روند زندگی و فعالیتهای هنری دارد. به طور مثال سعی کردهام هر روز که از خواب بیدار میشوم، بدون وضو نباشم. وقتی این کار انجام میشود، دیگر دغدغههای دیگر و امور روزمره ذهن را مشغول نمیکند و تمام تمرکزم صرف کتابت کلامی میشود که از جانب یک پاکی مطلق بر دل پیامبر(ص) وحی شده است.
این کار باعث میشود انرژی و حس رضایت خاصی به انسان منتقل شود؛ زیرا کلام وحی به صورت ملموس و جسمانی روی کاغذ تجلی یافته است. ممکن است دیدگاههای مختلفی درباره تفاوت هنر قرآنی با دیگر هنرها وجود داشته باشد، اما به نظر من مهمترین شاخص، مفید بودن کار و رضایت هنرمند است یعنی هنگامی که از هنرمند پرسیده شود آیا از خود راضی است، او بتواند پاسخ مثبت دهد. سعی کردهام همواره رضایت خود را حفظ کنم و هرگاه امکان بهتر کردن یک صفحه وجود داشته باشد، آن را اصلاح میکنم و رها نمیکنم. در طول سالها تجربههای زیادی در این زمینه داشتهام، بهویژه دو اثر اخیر که تقریباً پشت سر هم انجام شد و زمان زیادی از من گرفت، اهمیت همراهی خانواده به ویژه همسرم را بیش از پیش نشان داد. بدون همراهی ایشان امکان صرف زمان کافی برای این کار فراهم نبود. آغاز زندگی مشترک ما نیز با فعالیتهای هنری و قرآنی همراه بوده و آثار و برکات آن کاملاً مشهود است. امیدوارم این مسیر ادامه یابد و مورد قبول خداوند و علاقهمندان به هنر قرآنی قرار گیرد.
با توجه به شرایط فعلی لازم است ابتدا به یک نکته مهم اشاره کنم که ما در دورهای از تغییرات قرار داریم. در طول سالهایی که در زمینه آموزش فعالیت داشتهام، حدود 17 سال تجربه کاری در مدارس داشتم و در حد یک روز در هفته یا حتی پنج روز کامل، آموزش خط و خوشنویسی ارائه دادهام. این آموزشها به نظر من امروز کمتر مورد توجه نوجوانان قرار میگیرد، که بخشی از آن طبیعی است؛ چراکه نیازهای امروز جامعه تغییر کرده است. با این حال، نباید این موضوع باعث شود که از آموزش کتابت قرآن صرف نظر کنیم؛ بلکه باید به دنبال شناسایی استعدادها و پرورش آنها باشیم. به جوانانی که قصد ورود به این عرصه را دارند، توصیه میکنم که با تمرکز بر تخصصگرایی پیش بروند و به جای سطحینگری، به جنبههای کیفی و عمیق کتابت توجه کنند.
نکتهای که بسیار مهم است، حفظ فرهنگ نوشتن دستنویس در جامعه امروز است. هرچقدر فضای مجازی و ابزارهای الکترونیکی کار نوشتن را آسان کرده باشند، تجربه نوشتن با دست و با انگشت خود اثر خاصی بر روح و ذهن فرد میگذارد که هیچ ابزار دیجیتالی قادر به جایگزینی آن نیست
ابتدا لازم است استعدادیابی صورت گیرد و مسیر روشنی برای آینده هنرجو ترسیم شود تا بداند در طول زمان چه هدفی را دنبال میکند. در این مسیر لازم است واقعیتهای زندگی نیز در نظر گرفته شود؛ زیرا هنرمند علاوه بر جنبههای معنوی، نیازهای مالی و مادی زندگی خود را نیز باید مدیریت کند. حتی اگر کسی قصد ادامه حرفهای خوشنویسی را ندارد، توصیه من این است که با هر نوع خطی که دارد حتی به صورت محدود نوشتن قرآن را تجربه کند. مثلاً یک جزء یا یک سوره کوچک. این عمل به فرد نشان میدهد که کتابت قرآن چه تأثیر واقعی بر روح و زندگی او دارد. تجربیات من نشان داده است که بهترین روش آموزش، روش عملی است؛ یعنی شاگرد وقتی مشاهده میکند که استاد خودش کار را انجام میدهد، تأثیر آن بر یادگیری بسیار بیشتر از آموزش صرفاً نظری است.
نکته پایانی که بسیار مهم است، حفظ فرهنگ نوشتن دستنویس در جامعه امروز است. هر چقدر فضای مجازی و ابزارهای الکترونیکی کار نوشتن را آسان کرده باشند، تجربه نوشتن با دست و با انگشت خود اثر خاصی بر روح و ذهن فرد میگذارد که هیچ ابزار دیجیتالی قادر به جایگزینی آن نیست.
یک نکته مهم که لازم میدانم مطرح کنم، باز کردن دایره نگاه به هنر است. از سال ۱۳۹۳ افتخار دارم که کتابت لوحهای ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را انجام میدهم، این لوحها برای هنرمندان عزیز صادر میشوند و خدا را شکر همچنان به صورت دستنویس انجام میشوند و نه چاپی. این اقدام خود نوعی حمایت از هنر سنتی در عصر دیجیتال است؛ عصری که در آن اغلب افراد تمایل دارند کارها را سریع و آسان انجام دهند. این روند نشان میدهد که گاهی لازم است کمی توقف کنیم و به کیفیت و ماهیت اثر توجه کنیم. هنر به ویژه هنر کتابت قرآن، مقولهای است که تجربه و زندگی شخصی هنرمند نقش بسیار مهمی در آن دارد. همانطور که در دیگر حوزههای هنری مانند نقاشی، موسیقی و خوشنویسی نیز مشاهده میشود، زندگی هنری هنرمندان متفاوت است و نیازمند تمرکز و شرایط مناسب است.
توصیه من این است که حداقل یک اثر هنری در خانههایمان وجود داشته باشد؛ چراکه همین یک اثر میتواند انگیزه هنرمند را افزایش دهد و او را قادر کند تا با انرژی بیشتر مسائل و چالشهای هنری خود را پشت سر بگذارد و آثار بیشتری تولید کند
یکی از مهمترین چالشها، دغدغههای مادی هنرمندان است. اگر یک هنرمند بخواهد در طول روز، ماه یا سال اثری باارزش و مطابق دیدگاه خود خلق کند، نباید دغدغههای مالی ذهن او را مشغول کند. هرچند همراهی همسر و خانواده بسیار مؤثر است، اما واقعیتهای زندگی هنری ایجاب میکند که دغدغههای اولیه حل شود تا ذهن و خلاقیت هنرمند آزاد باشد. در این زمینه، تلاشهای صندوق اعتباری هنر قابل تقدیر است به ویژه پس از مدیریت جدید؛ آثار مثبت آن را مشاهده میکنیم. با این حال، این حمایتها هنوز کافی نیست و هنرمندان ما در مقایسه با سایر مشاغل و درآمدها به سطح استاندارد مطلوب نرسیدهاند. امیدوارم با فراهم شدن شرایط بهتر و حمایتهای بیشتر، خروجیهای هنری با کیفیتتر و ماندگارتر تولید شود.
ایرانیان مسلمان بیشتر تمایل دارند، قرآنی که مطالعه و قرائت میکنند، با خط ملی خودمان کتابت شود و در آن ارزشهایی که در هویت ملی ما وجود دارد، رعایت شود. این توجه به هنر خوشنویسی و هویت ملی لزومی ندارد حتماً با سفارش مستقیم قرآن همراه باشد؛ خوشبختانه در حال حاضر هنرمندان خوشنویس توانایی انجام این کار را دارند و میتوانند آثار ارزشمند در خطوط مختلف تولید کنند. توصیه من این است که حداقل یک اثر هنری در خانههایمان وجود داشته باشد؛ چراکه همین یک اثر میتواند انگیزه هنرمند را افزایش دهد و او را قادر کند تا با انرژی بیشتر مسائل و چالشهای هنری خود را پشت سر بگذارد و آثار بیشتری تولید کند. امیدوارم چراغ هنر ایران هیچگاه خاموش نشود و مطمئنم که هنرمندان با استعداد و متعهد بسیاری وجود دارند که هرگز اجازه نمیدهند این چراغ خاموش شود.
انتهای پیام