از همین رو جایگاه اصالتبخشی زنان در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی پساجاهلیت رونق گرفت؛ لکن این نجاتبخشی و احیاگری بعد از قرنها به دلیل زندگی منفک شده از معنا و معرفت در زیست صنعتی و نظام لیبرالی، آسیبها و آفاتهایی را برای جامعه جهانی به وجود آورد که بردگی مدرن و جنگهای با نظامات نسلکشی و بیرحمی تمام و کمال از افتخارات آن است.
فاجعه دردناک عاطفهسوزی نظام بینالملل با عدم شناخت یا شناخت ناسالم از دستاوردهای فاطمی پیوند خورده است، چراکه جامعه محروم شده، زنان را با ظلمهای مدرن شناختی گرفتار کرده است به ویژه در میان مسلمانان که برآیند آن قربانی کردن زنان با اسباب و ابزارهای مدرنی است که حیوانفرزندی و برهنگی خانوادهستیز و خودفریبی فردمحور را بر آنان و جامعه الزام و اجبار کرده و در آینده نزدیک به صورت دهشتناکی شاهد این فجایع خواهیم بود.
دخت بزرگترین پیامبر خلقت با منش و روش مهرورزانه خویش، قرآن حکیم را به عنوان یک کتاب آموزشی پاسخگو به تمامی نیازهای مادی و معنوی بشر معرفی کردند؛ ایشان با تربیت قرآنی کارگر و کنیز خانه خود به بشریت آموزش دادند که طعم شیرین و شورانگیز استقلال و نشاط پایدار و مانای آزادگی؛ همنشینی قلب آدمی با قرآن کریم را لازم دارد.
فضه خادمه با سلوک دهنده قرآن مدرسه فاطمی به گونهایی عمیق همنشین شده بود و بعد از شهادت معلم تمام خویش، سوال هر سائلی را با آیات توان دهنده قرآن عظیم پاسخ میدادند و فرشتگان آسمان و زمین را محبوب خود کرده و از آنها بهرهها میبرد که هر کدام از آن بهرهها آمال و آرزوی هزاران نخبه بشری میباشد.
در مراکز آموزش احکام دینی به ویژه مدارس و دانشگاهها جای خالی اخلاق مهرورزانه تفکیک نشده از آموزش، آسیب بزرگی را برای جامعه تربیتی کشور پدید آورده که برخی با سوء نیت بدون توجه به ناتوانی مجریان و مدیران از مهارت مهرورزی اسلامی اقدام به گزارش کذب از دلزدگی و تقابلسازی جوانان با دین و انقلاب، خبرپراکنی میکنند.
ارتباطگیری با احکام دین و مبانی دینی انقلاب برای برخی جوانان با موانعی از درون و برون مواجه شده که تنها راه برونرفت از این مشکل اخلاص یا همان انرژی حاصل از محبت خداوندی برای دست اندرکاران برنامهریزی و سیاستگذاری است که از ارتباط با خداوند یا همان چشیدن درس توحید حاصل میشود تا برای انتقال معارف دینی جاذبهآفرین باشد؛ همچنانکه حضرت زهرا(س) در آموزش احکام دین و راه و رسم زندگی مؤمنانه، منشی را اختیار نمودند که در آن آگاه شدن و نجات از جهل و جهالت جزو حقوق تکوینی انسانها محسوب میشود.
از همین رو حضرت زهرا(س) به عنوان یک مدرس و معلم اسلامی در میدان پاسخگویی سؤال زن مراجعه کنندهای که به سبب کثرت تکرار احساس خجالت میکرد او را از انفعال و اضطراب رهایی بخشیده و محبت الهی را در دلش پدید آورده و خودتحریمی سائل را به فرصت توحیدی مبدل کردند؛ بدین معنی که حضرت زهرا(س) با مهرورزی توحیدی جایگاه عالم و متعلم را در دایره رحمت و رأفت الهی برای او به نمایش گذاردند و در برابر عذر خواهی زن سوالکننده به جهت دیر فهمی با محبت عملی پاسخ دادند و ایشان را چنین خطاب کرده و فرمودند: «نگران مباش سئوالات شما مرا پاداش قرب الی الله میبخشد، آیا من به سبب این تقرب الهی باید از پر تکراری سوال شما افسرده و خسته شوم؟!» این آموزش تراز الهی میتواند درمانگر سرگردانی و وحشتزدگی امروز جامعه بشری باشد، زیرا آموزش با دو بال سعی و کوشش فراوان و اخلاص، قدرت تسخیر دلها و همنشینی با فرشتگان را به آدمی میدهد.
به فرمایش رهبری معظم در بیانیه گام دوم در بحث پر تکرار فاصله میان بایدها و واقعیتها که آمده است: «جمهوری اسلامی برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند» با توجه به تبیین امام جامعه جهت طی شدن امیدآفرین فاصله میان واقعیتها و بایدها در زیست مادی و معنوی مردم، میتوان گفت کم و کیف معارف استخراج شده از منابع و مبانی اسلام و انقلاب باید به گونهایی تغییر دهنده و فرآیندساز و گفتمانآفرین باشد که در راستای جبهه مقاومت و استقامت در برابر تهاجم دشمنان آن معارف استخراجی پاسخگو و قابل ارجاع برای جوانان باشد؛ همچنین نوع ساختارسازی فردی و جمعی در اذهان و تطبیق آن با مصدایق در سکوهای حکمرانی را قابل تبعیت و به آینده خوشبین کند.
اگر برنامه درسی حاکم بر بهترین سرمایه عمر جوانان در مدارس و دانشگاهها و همچنین مراکز فرهنگی با معارف اسلامی یک جهتسنجی علمی شود، به وضوح بیانگر آن است که روش برداشت از منابع اسلامی و گردش کار آموزشی نزد برخی مدیران و مسئولان انقلاب اسلامی به سمت و سوی تقابل تعاندی و تزاحم تضاد ساز است؛ راهکار امیدبخش و متناسبساز این مهم عبارت است از گنجاندن سیره اهل بیت(ع) با حمایت تکنولوژی بومی روز در کتابهای معارف اسلامی و انسانی است و این بدون سازوکارهای اجتهادی در علوم اسلامی و انسانی ممکن نخواهد شد.
نباید این مهم را فراموش کرد که این فرآیند بدون تردید از زیر ساختهای گام دوم انقلاب اسلامی است، پس اگر دلسوزان و حامیان حقیقی انقلاب اسلامی انتظار دارند مباحثی مهمی مانند پوشش مؤمنانه و نیز ساختار اقتصادی عادلانه متناسب آیات وحی و آرمانهای انقلاب که برآیندشان معرفی یک سبک زندگی مورد نیاز تمدن نوین اسلامی را در برداشته باشد و بتواند دشمنان را ناامید و دوستان را امیدوار کند، لازم و ضروری است که درس دینی و قرآن در مدارس و سایر مراکز آموزشی با محتویات و روشی ارائه شود که با نیازهای نسلهای ضد و آلفا، قدرت تبادل و تعامل داشته باشند.
انتهای پیام