چگونه میتوان از ظرفیتهای والای الهیاتی و اخلاقی کلام وحی بهره برد تا نقش علم در ایجاد جهانی آکنده از صلح پایدار و توسعهای انسانی ارتقاء یابد؟ این یادداشت با رویکردی تحلیلی-قرآنی، میکوشد تا نه تنها تبیینی نو از همافزایی «علم نافع» و «صلح حقیقی» ارائه دهد، بلکه سازوکارهای تحقق این همافزایی را در ابعاد فردی، اجتماعی و بینالمللی از منظر قرآن کریم ترسیم کند. چالش محوری ما این است: چگونه میتوان الگویی قرآنی برای کاربرد علم در مسیر صلح پایدار و رفع منازعات معاصر، با تأکید بر تمایز علم سازنده از علم تخریبی، ارائه داد؟
مفهوم «صلح» در قرآن کریم، از واژگانی کلیدی و دارای گستره معنایی عمیقی است که بسیار فراتر از نبود جنگ یا آتشبس صرف عمل میکند. ریشه «ص ل ح» به معنای رفع فساد و تباهی و استقرار صلاح و سازش است. قرآن کریم، نه تنها به «صلح بیرونی» میان افراد و ملتها، بلکه به «صلح درونی» (سلامت نفس) و «صلح با هستی» نیز توجه ویژه دارد.
آیات متعددی به ابعاد گوناگون صلح اشاره دارند:
صلح بینالملل و همزیستی مسالمتآمیز: آیه «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (انفال/۶۱) به وضوح بر پذیرش و تمایل به صلح در روابط با دشمنان تأکید دارد، مشروط بر آنکه گرایشی حقیقی به صلح مشاهده شود. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، این آیه را دال بر اصالت صلح و عدم جواز نقض عهد و پیمان میداند و آن را نشانهای از حکمت الهی در دعوت به همزیستی مسالمتآمیز. این دیدگاه قرآنی، پیشدستانه و صلحطلبانه، صلح را اصل و جنگ را استثنا میشمارد.
صلح درونی و سلامت نفس: واژه «سلام» که از اسماء الحسنی الهی و درود بهشتیان است (یس/۵۸، حشر/۲۳)، بر مفهوم عمیق صلح درونی و رهایی از هرگونه کدورت و ناپاکی تأکید دارد. انسان در مسیر تقرب به خداوند، به «قلب سلیم» (شعراء/۸۹) میرسد که نمادی از صلح و آرامش درونی است. این صلح، مبنای صلح بیرونی و اجتماعی است.
صلح اجتماعی و خانوادگی: قرآن کریم برای رفع منازعات خانوادگی و اجتماعی نیز دستورالعملهای صلحآمیز ارائه میدهد. «وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ» (نساء/۱۲۸) به صراحت بر اهمیت و خیر بودن صلح در رفع کدورتهای زناشویی تأکید دارد. همچنین آیات متعددی به «اصلاح ذاتالبین» (انفال/۱) دعوت میکنند که به معنای رفع نزاع و برقراری آشتی در میان مؤمنان است. این نگاه، صلح را به عنوان یک ارزش اخلاقی و اجتماعی ممتاز، نهادینه میسازد.
قرآن کریم به «علم» جایگاه بیبدیلی اعطا کرده و انسان را به تعقل، تدبر و تحصیل معرفت فرامیخواند. آیات بسیاری، مقام شامخ دانشمندان را ستوده و آنها را از غیردانشمندان متمایز میسازد: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله/۱۱). اما نکته کلیدی، تمایز میان «علم مطلق» و «علم نافع» است. علم نافع در نگاه قرآنی، دانشی است که در مسیر هدایت، صلاح، عمران و سعادت حقیقی بشر به کار گرفته شود و نه در طریق فساد، تخریب یا استثمار.
شاخصههای «علم نافع» قرآنی را میتوان چنین برشمرد:
علمی که به خشیت و تقوای الهی منجر شود: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ» (فاطر/۲۸). این آیه به روشنی نشان میدهد که اوج معرفت، رسیدن به درک عظمت خالق و عمل بر اساس رضایت اوست. چنین علمی، هرگز به سوی شرارت، جنگ یا تخریب سوق نمییابد.
علمی که هدف آن آبادانی زمین باشد: خداوند انسان را خلیفه خویش در زمین قرار داده تا آن را آباد کند: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا» (هود/۶۱). دانشی که به توسعه پایدار، بهرهبرداری صحیح از منابع، تولید انرژیهای پاک، بهبود سلامت عمومی و افزایش رفاه انسانها کمک کند، مصداق بارز «علم نافع» است. داستان حضرت سلیمان(ع) که با علم خاص خود میتوانست بر جن و انس حکمرانی کند و به آبادانی و عدالت بپردازد، نمونهای از بهکارگیری علم در جهت عمران و صلح است.
علمی که به معرفت خدا و حقیقت هستی بینجامد: قرآن کریم، انسان را به تفکر در آفرینش آسمانها و زمین (آل عمران/۱۹۱)، اسرار طبیعت و وجود خویش (ذاریات/۲۰-۲۱) دعوت میکند. این نوع علم، به بصیرت و عمقبخشی به فهم انسان از جایگاه خود در هستی منجر میشود و از غرور و تکبر ناشی از دانش سطحی جلوگیری میکند.
سنت مطهر نبوی و سیره نورانی ائمه اطهار(ع) نیز بر مفاهیم «علم نافع» و «صلح حقیقی» تأکیدی مضاعف دارد.
اهمیت علم: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ» این حدیث، فراگیری دانش را برای همگان واجب میشمارد و محدود به علوم دینی نیست، بلکه هر دانشی که به رشد و صلاح فرد و جامعه بینجامد را در بر میگیرد. همچنین فرمودند: «اللهم إني أعوذ بك من علم لا ينفع»، که به صراحت بر تمایز علم نافع از غیرنافع دلالت دارد.
اهمیت صلح: امام علی(ع) در منشور حکومتی خود به مالک اشتر (نامه ۵۳ نهجالبلاغه) میفرمایند: «و لاتدفعنّ صلحاً دعاک الیه عدوّک و لله فیه رضی، فإنّ فی الصلح دعةً لجنودک و راحةً من همومک و أمناً لبلادک» (هرگز صلحی را که دشمنت به آن دعوت میکند و رضایت خدا در آن است، رد نکن؛ چرا که در صلح، آرامش سپاهیان، راحتی از اندوهها و امنیت برای شهرهایت نهفته است). این توصیه، مکمل و بسطدهنده آیه انفال/۶۱ است و بر اولویت صلح، حتی با دشمن، در صورت تأمین مصالح و رضایت الهی، تأکید دارد.
ارتباط میان علم و صلح در نگاه قرآنی، یک رابطه تعاملی و عمیق است که هر یک دیگری را تقویت و تضمین میکند. علم نافع به مثابه موتور محرکهای برای «صلح پایدار» عمل میکند و «صلح» نیز بستر امن و حیاتی برای رشد و شکوفایی علم فراهم میآورد.
در جهان معاصر، چالشهایی نظیر تغییرات اقلیمی، فقر، کمبود آب و انرژی و نیز بحرانهای سلامت، نیازمند راهحلهای علمی و همکاریهای جهانی هستند. علمی که در راستای یافتن این راهحلها به کار رود، مصداق «علم نافع» است. بهعنوان مثال، پیشرفتهای علمی در توسعه فناوریهای تصفیه آب، کشاورزی هوشمند و تولید واکسن، بهطور مستقیم به کاهش تنشها و افزایش صلح جهانی کمک میکند، زیرا بسیاری از منازعات ریشهای در کمبود منابع یا بحرانهای انسانی دارند. این دیدگاه، با رویکردهای نوین توسعه پایدار و اهداف سازمان ملل متحد همخوانی بنیادین دارد.
نظریه «دیپلماسی علمی» که امروزه در روابط بینالملل جایگاه ویژهای یافته، ریشههایی عمیق در همین نگاه قرآنی دارد. تبادل دانش، پروژههای تحقیقاتی مشترک و حل مشکلات مشترک جهانی با ابزار علم، میتواند به ایجاد درک متقابل، کاهش سوءتفاهمها و تقویت پیوندهای صلحآمیز میان ملتها منجر شود. قرآن کریم با تأکید بر «تعارف» (لِيَتَعَارَفُوا - حجرات/۱۳)، به معنای شناخت متقابل و همزیستی مسالمتآمیز میان اقوام و ملتها، یک بستر الهیاتی مستحکم برای این نوع دیپلماسی علمی فراهم میآورد. این شناخت، صرفاً اطلاعاتی نیست، بلکه به معنای فهم عمیق فرهنگها، نیازها و اهداف یکدیگر است که علم میتواند پل ارتباطی قدرتمندی برای آن باشد.
شبهه رایج این است که اگر علم عامل صلح است، چرا از آن برای ساخت تسلیحات کشتار جمعی و ابزارهای جنگی استفاده میشود؟ پاسخ قرآن به این شبهه در تمایز بنیادین میان «علم» و «کاربرد» آن نهفته است. علم فینفسه خنثی و ابزار است؛ این اخلاق، نیت و هدفگذاری انسانی است که به علم جهت مثبت یا منفی میدهد. قرآن کریم هرگز خود علم را مذمت نمیکند، بلکه استفاده ناصحیح و مفسدانه از آن را نکوهش میکند.
مثال قرآنی قارون که ثروت و دانشی فراوان داشت، اما به دلیل غرور و عدم بکارگیری آن در راه حق، مورد غضب الهی واقع شد (قصص/۷۶-۸۲)، شاهدی بر این مدعاست. علم او، فاقد جنبه «نافعبودن» در مسیر صلاح بود.
علم صرفاً ابزار و جهتدهی آن با «اخلاق الهی» است. علمی که فاقد حکمت، معنویت و هدفگذاری اخلاقی باشد، میتواند به ابزاری برای فساد، تخریب و استثمار تبدیل شود. از اینرو، قرآن بر لزوم همراهی علم با ایمان و عمل صالح تأکید دارد، چرا که این همراهی، تضمینکننده جهتگیری صحیح علم در مسیر صلح و توسعه است.
یادداشت حاضر با کاوش در آموزههای قرآنی «صلح» و «علم نافع»، به این حقیقت بنیادین رسید که پیوندی ناگسستنی و همافزا میان این دو مفهوم در اندیشه اسلامی وجود دارد. صلح در قرآن نه صرفاً نبود جنگ، بلکه حالتی از آرامش فراگیر، امنیت، صلاح درونی و بیرونی و همزیستی مسالمتآمیز است که غایت الهی برای سعادت بشر محسوب میشود. از سوی دیگر، علم، به شرط «نافع بودن» و قرار گرفتن در مسیر هدایت، عمران و آبادانی، ابزاری قدرتمند برای تحقق این صلح الهی است.
در پاسخ به چالش محوری یادداشت دریافتهایم که قرآن کریم با تبیین دقیق ابعاد صلح و شاخصههای علم نافع و نیز با تأکید بر اخلاق علمی و هدفگذاری الهی برای دانش، بستر لازم را برای ارتقاء نقش علم در ایجاد جهانی آکنده از صلح و توسعهای پایدار و انسانی فراهم میآورد. 19 آبان، روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه، یادآور این بینش عمیق قرآنی است که «صلح» غایت اعلای علم حقیقی است و «علم» چراغ راهی برای رسیدن به «صلح» و توسعهای الهی و متعالی. باشد که با تدبر مستمر در این آموزههای آسمانی و همت در پیادهسازی عملی آنها، سهمی شایسته در ساختن جهانی آرامتر، آبادتر و سرشار از عدالت داشته باشیم.
منابع:
قرآن کریم
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (۱۴۱۲ق)، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق: دارالقلم
طباطبایی، سید محمدحسین، (۱۴۱۷ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
مکارم شیرازی، ناصر، (۱۳۷۱ش)، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه
جوادی آملی، عبدالله، (۱۳۸۹ش)، تفسیر تسنیم، قم: اسراء
کلینی، محمد بن یعقوب، (۱۴۰۷ق)، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه
سید رضی، محمد بن حسین، (۱۴۱۴ق)، نهجالبلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم: هجرت
ترمذی، محمد بن عیسی، (۱۴۱۶ق)، سنن الترمذي، تحقیق احمد محمد شاکر و دیگران، بیروت: دار احیاء التراث العربی
ابن منظور، محمد بن مکرم، (۱۴۱۴ق)، لسان العرب، بیروت: دار صادر. (برای ریشهیابی عمیقتر واژگان)
مطهری، مرتضی، (۱۳۷۶ش)، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران: صدرا. (برای تحلیل فلسفه علم در اسلام)
صدر، محمدباقر، (۱۳۸۵ش)، فلسفتنا، ترجمه سید هادی خسروشاهی، قم: بوستان کتاب. (برای نگاه عمیقتر به ارتباط علم و جهانبینی دینی)
شریعتی، علی، (۱۳۷۸ش)، مسؤولیت شیعه بودن، تهران: بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی. (برای ابعاد اجتماعی و مسئولیتمدار علم)
نصر، سید حسین، (۱۳۸۲ش)، علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران: سروش. (برای تاریخچه و فلسفه علم اسلامی)