به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین هادی الیاسی، عضو پژوهشکده بنیاد بینالمللی امامت، در تاریخ ۲۰ آبانماه در نشست علمی با موضوع «نقش شهادت حضرت زهرا(س) در شناسایی جریان نفاق در طول تاریخ» اظهار کرد: قرآن کریم سورهای با نام «منافقون» دارد. در صدر اسلام جریانی نفاقآلود با انگیزهای مشخص و سازمانیافته برای دستیابی به اهداف مشترک فعالیت میکرد که تأثیرگذار نیز بود؛ ازاینرو قرآن کریم به معرفی آنان پرداخته است. این گروه از مکه همراه پیامبر(ص) بودند و پس از هجرت، به مدینه آمدند. در سوره مدثر ـ که از نخستین سورههای نازلشده بر پیامبر(ص) است ـ و نیز در سوره مائده به این جریان اشاره شده است.
وی افزود: حضرت زهرا(س) در معرفی و شناسایی این جریان نقش مؤثری داشتند. نفاق بر دو نوع است؛ گاه نفاق اخلاقی است که حتی فرد مؤمن نیز ممکن است گرفتار آن شود، مانند کسی که در ظاهر امانتدار است اما در باطن خیانت میکند. اما نفاقی که قرآن به آن پرداخته، نفاق ایمانی است؛ چنانکه میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ».
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: منافقان مدینه در رفتار و اهداف با منافقان مکه تفاوت داشتند. منافقان مدنی به دنبال حفظ مال، مقام و منافع شخصی بودند و نه ایمان به خدا یا پیامبر(ص). در مقابل، منافقان مکی از روی ترس عمل نمیکردند، زیرا پیامبر(ص) در مکه قدرتی نداشت. انگیزه آنها بیشتر طمع به جایگاه و نفوذ آینده پیامبر(ص) بود تا در صورت گسترش اسلام، خود نیز به قدرت برسند.
الیاسی با اشاره به هدف پیامبر(ص) در رساندن جامعه به «حیات طیبه» افزود: ممکن است این پرسش پیش آید که اگر پیامبر(ص) جامعه را تربیت کرده بودند، چرا مردم در برابر جریان نفاق سکوت کردند؟ پاسخ آن است که جامعه یکدست نبود؛ برخی منافقان مکی بودند که به مدینه آمدند و گروهی نیز در مدینه نفاق ورزیدند. این افراد بر کسانی که ایمان ضعیفتری داشتند تأثیر میگذاشتند.
وی برای نمونه گفت: در یکی از نمازهای جمعه، هنگامی که پیامبر(ص) در حال خطبهخوانی بودند، برخی نماز را رها کرده و برای خرید از کاروان تجاری رفتند. قرآن در این باره میفرماید: «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ».
سوءاستفاده جریان نفاق از مؤمنان ضعیفالایمان
الیاسی با بیان اینکه منافقان از ضعف ایمان برخی افراد بهرهبرداری میکردند، اظهار کرد: برخی مفسران، نفاق را به همان ضعیفالایمانها نسبت دادهاند، اما به نظر من آنان مؤمنانی بودند که گاه در برابر منافع دنیوی تسلیم میشدند. نمونههای این امر در جنگ اُحد و نیز در غزوه تبوک مشهود است؛ جایی که منافقان نیمی از مردم را با بهانههای مختلف از حضور در میدان بازداشتند.
وی افزود: افراد سست ایمان، در لحظات حساس به جای پشتیبانی از ولایت و امامت، به حفظ منافع شخصی خود پرداختند. پیامبر(ص) تمام تلاش خود را برای رساندن جامعه به سطح مطلوب فرهنگی و ایمانی انجام دادند، اما تربیت فرهنگی در مدت کوتاه ممکن نیست. در طول سالها مجاهدت پیامبر(ص)، تنها شمار اندکی از مسلمانان به ایمان خالص دست یافتند. برای مثال، در غزوه حُنین دو هزار نفر از اهل مکه و ده هزار نفر از مدینه حضور داشتند، اما وقتی پیامبر(ص) بخش بزرگی از غنائم را به ابوسفیان و اطرافیانش داد، اعتراض کردند و قرآن فرمان به تسلیم در برابر تصمیم پیامبر(ص) داد.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: عبدالله بنعباس به امام حسن مجتبی(ع) گفت: به پدرت نیز گفته بودم که مراقب اشراف و صاحبان نفوذ باش، وگرنه معاویه با تأمین منافع آنان، دلشان را میبرد. اما امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) حاضر نبودند دین را ابزار معامله قرار دهند؛ در حالی که برخی برای منافع خود دین را میفروشند.
الیاسی در پایان گفت: پیامبر(ص) جریان نفاق را در موقعیتهای مختلف در معرض آزمون قرار داد تا مردم آنان را بشناسند، اما هرگز نامی از آنها نبرد. در مقابل، اصحاب با ایمان مانند سلمان، مقداد و ابوذر، هرگز زیر بار نفاق نرفتند و دین را به دنیا نفروختند.
اقدامات جریان نفاق در انحراف مسیر اسلام
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین محمد فرمهینی فراهانی، استاد حوزه و دانشگاه، اظهار کرد: پیامبر(ص) در روایتی فرمودهاند: زمانی بر امت من خواهد آمد که از قرآن جز خط و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند؛ مردم نام مسلمان بر خود میگذارند، اما از هدایت بیبهرهاند» ایشان افزودند: پیامبر(ص) علاوه بر تبیین احکام عبادی چون نماز، زکات و جهاد، باطن و حقیقت مفاهیمی همچون ولایت و ایمان را نیز تفسیر فرمودند.
وی ادامه داد: پیامبر(ص) شخصیتهایی چون حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، سلمان، مقداد و ابوذر را تربیت کردند و جامعهای اسلامی در مدینه بنا نهادند. در پایان عمر شریف پیامبر(ص)، تمام شبهجزیره عرب به ظاهر مسلمان بود و اثری از مشرک و کافر حربی باقی نمانده بود.
فراهانی گفت: حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه خطاب به مردم فرمودند: شما مانند آبی بودید که با نوشیدن نابود میشود و مانند شعلهای بودید که با نسیمی خاموش میگردد، اما پیامبر(ص) به شما عزت بخشید.»
وی تصریح کرد: پیامبر(ص) «طبیب دوّار بالطّب» بودند و برای هدایت مردم میکوشیدند. ایشان فرمودند: من تربیتشده خدا هستم و علی(ع) تربیتشده من است. در عصر پیامبر(ص) اوج تواضع و ایمان در جامعه دیده میشد؛ نه پیامبر(ص) و نه اصحابش به دنیا دل نبستند و زندگی ساده و بیتجمل داشتند.
مخالفت منافقان با جریان توحید ربوبی
فراهانی افزود: جریان نفاق با تحقق ربوبیت الهی در جامعه مخالفت میکرد، زیرا پذیرش حاکمیت الهی را در تضاد با منافع مادی خود میدید. این جریان میخواست زحمات پیامبر(ص) را بیثمر کند و در رویدادهایی مانند ماجرای «اِفک»، «سد ابواب»، «جیش اسامه» و «غدیر» نیز مخالفت خود را آشکار ساخت. به گفته سیدجعفر مرتضی، این جریان، گسترده و سازمانیافته بود.
وی تصریح کرد: جریان نفاق بهدلیل اثرگذاری اجتماعی توانست بخش زیادی از جامعه را تحت تأثیر قرار دهد؛ همانگونه که امروز نیز اقلیتی میتوانند جهتگیری فکری یک جامعه بزرگ را تغییر دهند.
فراهانی در پایان گفت: منافقان برای بیاعتبار کردن پیامبر(ص) به جعل روایت پرداختند؛ از جمله گفتند که پیامبر(ص) موسیقی گوش میدهد یا از مسائل طبیعی چون لقاح خرما بیاطلاع است. آنان حتی مفهوم «ذویالقربی» را تحریف کرده و اهلبیتسازی کردند؛ بهگونهای که خلفای عباسی بیش از پانصد سال به نام خویشاوندی با پیامبر(ص) بر مردم حکومت کردند. در همان مدینهای که امیرالمؤمنین(ع) حضور داشت، از ابنعباس میخواستند نماز باران بخواند، در حالی که نسبت به تنها دختر پیامبر(ص) آنگونه ستم روا داشتند.
انتهای پیام