برای واکاوی دقیق این موضوع و در همین راستا حجتالاسلام والمسلمین علی تقیزاده، رئیس سازمان دارالقرآن الکریم، در گفتوگو با ایکنا با تشریح مفهوم «پایگاه قرآنی بودن مسجد» تأکید کرد و معتقد است قرآن کریم باید محور محله، تربیت نسل جدید، مناسبات فرهنگی و حتی حل مسائل اجتماعی باشد. او سه سطح برای تحقق مسجد قرآنی ترسیم میکند و معتقد است، اگر مسجد بخواهد به جایگاه اصیل خود بازگردد، باید همه فرآیندهای فرهنگی، تربیتی و مدیریتی براساس قرآن بازطراحی و اجرا شوند. آنچه در ادامه میخوانید، حاصل این گفتوگوست.
اگر بخواهیم به یک تصویر روشن از «مسجد تراز قرآنی» برسیم، باید آن را در سه سطح و سه لایه مفهومی بررسی کنیم. این سه سطح مکمل یکدیگرند و اگر هر کدام ناقص بماند، مسجد نمیتواند به معنای واقعی کلمه پایگاه قرآن باشد.
سطح اول، گفتمانسازی و ترویج قرآن است. در بسیاری از مساجد کشور، این سطح قابل مشاهده است؛ یعنی مسجد تبدیل به مرکز برگزاری محافل قرآن، کرسیهای تلاوت، جلسات استماع، مسابقات محلهای، و فضاسازیهای قرآنی شده است. در این مرحله، امام جماعت با هوشمندی و برنامهریزی، از هر فرصتی ـ دو سه دقیقه کوتاه بعد از نماز ـ برای طرح نکات قرآنی بهره میبرد. این همان مرحلهای است که طرح «تلاوت نور» نیز در آن معنادار میشود و کمک میکند آیات الهی در متن زندگی روزمره مردم جاری شود.
سطح دوم، آموزش و تربیت قرآنی است. در این سطح، مسجد تنها محل برگزاری برنامههای مناسبتی نیست؛ بلکه تبدیل به پایگاه پایدار و منظم آموزش قرآن برای دانشآموزان، نوجوانان، بانوان و بزرگسالان میشود.
آموزشها نیز تنها منحصر به روخوانی و روانخوانی نیست، بلکه شامل حفظ، تدبر، تفسیر و مهارتهای زیست قرآنی میشود. اگر آموزشها در مسجد عمیق باشد، بهطور طبیعی وارد لایه «تربیت» میشود؛ یعنی قرآن تبدیل به سبک زندگی شود، نه صرفاً یک مهارت آموزشی.
سطح سوم، کارکرد اجتماعی و حکمرانی محله با رویکرد قرآنی است. در این سطح، مسجد از کارکرد صرفاً عبادی عبور میکند و به جایگاه واقعی خود در جامعه اسلامی بازمیگردد. امام جماعت در این نگاه، تنها امام نماز نیست؛ بلکه «امام محله» است، مدیری که با اتکا به قرآن، امور محله را پیش میبرد، مسائل اجتماعی مردم را حل میکند و الگوی حکمرانی قرآنی را پیاده میکند. این سطح، بالاترین مرتبه مسجد تراز قرآنی است؛ جایی که قرآن در مدیریت محله نقش فعال دارد.
اگر به نگاه رهبر معظم انقلاب نسبت به مسجد و قرآن دقت کنیم، میبینیم که نقطه کانونی ایشان این است که مسجد باید به جایگاه اصیل خویش یعنی «مرکز قرآن و دین» بازگردد. در آیات و روایات نیز همین معنا کاملاً روشن است؛ مسجد خانه خداست و برنامه آن باید براساس قرآن تنظیم شود، نه براساس سلیقهها، عادات یا فعالیتهای پراکنده.
وقتی مسجد قرآنی شد، دو اتفاق مهم رخ میدهد؛ جامعه بر محور هدایت الهی حرکت میکند. نسل جدید در فضای مسجد با قرآن انس میگیرد و تربیت میشود.
ساختار فرهنگی کشور منسجم میشود. بسیاری از فعالیتهایی که امروز در ساختمانهای جداگانه، مراکز جانبی یا نهادهای مختلف انجام میشود، اگر به مسجد برگردد، هم هزینهها کاهش مییابد و هم اصالت فعالیتها تقویت میشود؛ بنابراین تأکید رهبر انقلاب، فقط یک توصیه فرهنگی نیست؛ یک راهبرد اساسی برای آیندهسازی جامعه اسلامی است.
اگر بخواهم شفاف و دقیق بگویم، دو چالش اساسی مانع تحقق مسجد تراز قرآنی است؛ اول، نبود تصویر روشن و دقیق از مفهوم مسجد قرآنی. بسیاری از فعالان مسجد و حتی نهادهای فرهنگی، هنوز نمیدانند وقتی میگوییم «مسجد تراز قرآن» دقیقاً از چه سخن میگوییم.اگر تصویر روشنی وجود نداشته باشد، هرکس برداشت خود را دنبال میکند و نتیجه، فعالیتهای پراکنده و بیاثر خواهد بود.
دوم، نبود تولیت مشخص برای این مأموریت مهم. این مسئله از اولی هم مهمتر است. مسجد نهادی نیست که بدون مدیریت واحد و استراتژی مشخص بتوان آن را تبدیل به پایگاه قرآن کرد. تا زمانی که یک نهاد حکومتیِ دارای اختیار، مسئولیت، قدرت اجرا و نگاه راهبردی این کار را بر عهده نگیرد، تحول واقعی رخ نخواهد داد.
جذب نوجوان و جوان تنها با برنامههای ظاهری، مسابقه، جوایز یا فعالیتهای مناسبتی موقت امکانپذیر نیست. نسل جدید زمانی به قرآن گرایش پیدا میکند که احساس کند قرآن جواب نیازهای واقعی و روزمره او را میدهد.
وقتی جوان ببیند قرآن درباره مسائل هویتیاش حرف دارد. درباره اضطرابها، تنهاییها و چالشهای ذهنی او راهحل ارائه میدهد. مسیر موفقیت، عزت، اخلاق، خانواده و آینده را برایش روشن میکند. آنگاه خودش دنبال قرآن میگردد، نه اینکه ما مجبور باشیم او را به سوی مسجد بکشانیم؛ بنابراین طراحی برنامه مسجد باید کاملاً «مسئلهمحور» باشد.
کسی که مسئول طراحی فعالیتهای قرآنی مسجد است؛ از امام جماعت تا مربیان باید با دقت ببیند نسل نوجوان چه دغدغههایی دارد و چگونه میتوان پاسخ آنها را از قرآن استخراج کرد. در این صورت، انس نوجوان با قرآن پایدار و درونی خواهد شد.
واقعیت این است که نهادهای مختلفی در حوزه فعالیتهای مساجد حضور دارند و هر کدام نیز تلاشهای ارزشمندی انجام میدهند. اما یک اشکال جدی وجود دارد؛ این فعالیتها هماهنگ نیستند و یک تولیت واحد برای قرار گرفتن همه این تلاشها زیر چتر مسجد وجود ندارد. برای رفع این مسئله، دو اقدام اساسی لازم است شورای توسعه فرهنگ قرآنی باید تکلیف تولیت را مشخص کند.
پیشنهاد ما این است که فرآیند تنظیمگری، صدور مجوز، نظارت و هدایت برنامههای قرآنی مسجد به یک مجموعه توانمند مانند سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد یا یکی از نهادهای دارای ساختار مسجدی واگذار شود. این کار باعث یکپارچگی و انسجام فعالیتها میشود.
تولیت مسجد باید در اختیار مجموعهای باشد که «مسجد» جزء مأموریت اصلی و هویت سازمانی آن باشد. اینجاست که مجموعههایی مانند سازمان دارالقرآن الکریم، بسیج، بنیاد هدایت، کانونهای فرهنگی و هنری مساجد و دیگر نهادهای تخصصی میتوانند در کنار هم، یک شبکه هماهنگ و هدفمند تشکیل دهند. اگر تولیت و سیاستگذاری بهدرستی انجام شود، ظرفیت نهادهای موجود چندین برابر اثرگذارتر خواهد شد.
چشماندازی که میتوانیم ترسیم کنیم، به یک شرط اساسی بستگی دارد. اینکه کدام نهاد یا مجموعه با قدرت، توانایی و مدیریت لازم میداندار این حرکت شود. اگر یک مجموعه توانمند، منسجم و دارای مأموریت مشخص وارد میدان شود و تولیت این کار را بر عهده بگیرد، ما در سازمان دارالقرآن الکریم با تمام توان پشتیبان آن خواهیم بود.
در این صورت، میتوان امیدوار بود که در پنج سال آینده بخش مهمی از مساجد کشور وارد سطح اول مسجد قرآنی شوند. تعداد قابل توجهی از مساجد به سطح آموزش و تربیت قرآنی برسند و تعدادی از مساجد شاخص، به مرحله سوم یعنی حکمرانی محله بر اساس قرآن وارد شوند. هدف ما این است که مسجد، دوباره پایگاه هدایتی و اجتماعی محله باشد. اگر این مسیر درست طی شود، پنج سال آینده میتواند نقطه آغاز یک تحول بزرگ در فرهنگ دینی کشور باشد.
انتهای پیام