صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۷۶۴۳
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴

نجمه سادات طباطبایی، دختر علامه طباطبایی(ره) در نشست نقد و بررسی کتاب «همزاد تنهایی» در ایکنا درباره پدرش گفت: شبی که من عروس شدم مادرم همراه من آمدند، وقتی بازگشتند دیدند که علامه گریه می‌کند. از ایشان پرسیدند که چرا گریه می‌کنی؟ که پدر پاسخ دادند: «نجمه رفته». اگر در خیابان می‌دیدند که کسی گنجشک و پرنده کوچکی را گرفته و نخ به پایش بسته و می‌فروشد می‌خریدند و به خانه می‌آوردند و ما بزرگش می‌کردیم و بعد آزادش می‌کرد؛ اما در عین حال در بسیاری از موارد بسیار محکم بودند.

انتهای پیام