صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۸۰۳۴
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۱:۱۰
حجت‌الاسلام و المسلمین حاتمی بیان کرد

ایام فاطمیه، تنها یادآور سوگ بانوی بی‌همتای اسلام نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازخوانی حقیقتی که قرن‌ها گروهی کوشیده‌اند آن را پنهان کنند: تلاش برای خاموش کردن نام فاطمه زهرا(س). روایات، رخدادهای تاریخی و حتی تجربه‌های معاصر—از استرالیا تا حبشه—نشان می‌دهد که چگونه اراده انسان‌ها بر محو این نام مقدس بوده، اما اراده خدا و عشق مؤمنان، آن را زنده‌تر از همیشه نگاه داشته است. گفت‌وگوی پیش‌رو با حجت‌الاسلام سیداسماعیل حاتمی پرده از همین حقیقت می‌بردارد؛ حقیقتی که در دل تاریخ جاری است و امروز نیز با مصادیقی تازه خود را نشان می‌دهد.

ایام فاطمیه فرصتی است برای بازخوانی حقیقتی بزرگ؛ حقیقتی که تاریخ کوشید بر آن غبار فراموشی بنشاند، اما اراده خداوند و تلاش عاشقان ولایت، آن را زنده نگه داشت. سخن از حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، بانویی است که محور امامت، روح پیامبر(ص) و سرچشمه معرفت شیعی است؛ بانویی که فهم مقام او، کلید شناخت مظلومیت اهل‌بیت(ع)، و یاد او، چراغ هدایت نسل‌هاست.

در چنین ایامی، شنیدن روایت‌ها و پژوهش‌های عالمان دین، نه تنها بازخوانی یک تاریخ است، بلکه تذکر حقیقتی زنده و جاری در حیات امروز ماست. سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین سیداسماعیل حاتمی — استاد حوزه و دانشگاه — در گفت‌وگو با سرویس اندیشه ایکنا، نمونه‌ای از همین روایت‌های بیدارکننده است؛ سخنانی که با اتکا به روایات اهل‌بیت(ع)، نمونه‌های تاریخی و خاطرات عالمان بزرگ، پرده از تلاش دشمنان برای محو نام حضرت زهرا(س) برمی‌دارد و در عین حال، پایداری نورانی این نام مقدس را آشکار می‌سازد.

آنچه در ادامه می‌خوانید و می‌بینید، مجموعه‌ای از بیانات، روایات و حکایاتی است که نشان می‌دهد چگونه در طول قرن‌ها، گروهی در پی خاموش کردن یاد صدیقه طاهره(س) بودند و چگونه خداوند اراده کرده است که این نام مبارک، «باقیِ تاریخ» باشد؛ نامی که هر جا بر سر در مسجدی، کتابی یا دلی نقش ببندد، نور و برکت به همراه می‌آورد.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه با هم می‌خوانیم و می‌بینیم

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله، و الصلاة علی رسول‌الله و آله آل‌الله، سیّما بقیّة‌الله، روحی و أرواحُ العالمینَ لترابِ مقدمه الفداء.
اللهم صلِّ علی فاطمه و أبیها و بَعلِها و بنیها و السِّرِّ المستودَعِ فیها بعدَدِ ما أحاطَ به علمُک.

امام جعفر صادق(ع)فرمودند: «مَنْ لَمْ يَعْرِفْ سُوءَ مَا أُوتِيَ إِلَيْنَا مِنْ ظُلْمِنَا وَ ذَهَابِ حَقِّنَا وَ مَا نُكِبْنَا بِهِ، فَهُوَ شَرِيكُ مَنْ أَبَى إِلَيْنَا فِيمَا وَلَّيْنَاهُ.» هر کس ستم‌ها و حق‌کشی‌هایی را که بر ما وارد شده، و مصیبت‌هایی را که بر ما رفته، زشت و ناپسند نشمارد، با کسی که بر ما ستم کرده، شریک است.

یکی از نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، ظلمی است که پس از رحلت پیامبر رحمت للعالمین(ص) بر اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) وارد شد. این اجحاف و پایمال شدن حق، همان «ذهاب حقی» است که درباره حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) و امیرالمؤمنین(ع) و دیگر اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) رخ داد؛ ظلمی که در پی آن، تلاش کردند مقام و عظمت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) را کتمان کنند.

در روایت آمده است زنی می‌گوید: وارد خانه شدم و دیدم دستاس در حال چرخیدن است و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مشغول گرم کردن غذا هست. در این میان، حضرت زهرا(س) با دست مبارکشان آب داغ را حرکت دادند، اما دستشان نسوخت. این زن تعجب کرد و علت را پرسید. حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) فرمودند: آتش دنیا و آخرت بر ما حرام است و تا ما اجازه ندهیم، نمی‌سوزاند. این زن پس از شنیدن این سخن، نزد پدرش رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد. در روایت آمده است که پدرش به او گفت: فَاکْتُمِهِ؛ این فضیلت حضرت زهرا(س) را کتمان کن و مراقب باش کسی از این کرامت خبردار نشود.

در روایت آمده است، فردای آن ماجرا وجود نازنین رسول‌الله(ص) به سوی منبر آمد؛ در حالی‌ که در روایت نقل شده عبای پیامبر روی زمین کشیده می‌شد، یعنی پیامبر آن‌قدر غضبناک و ناراحت بودند که با چنین حالتی به سمت منبر حرکت کردند. سپس خطبه‌ای را ایراد فرمودند. آغاز سخنرانی پیامبر چنین بود: «وَیْلٌ لِمَنْ شَكَّ فِي فَضْلِ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها).» وای بر کسی که در فضیلت و عظمت دخترم فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) شک کند.

سپس فرمودند: «وَیْلٌ لِمَنْ كَتَمَ فَضْلَهَا.» وای بر کسی که فضیلت حضرت زهرا(س) را کتمان نماید و نیز فرمودند: «وَیْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَ بَعْلَهَا.» وای بر کسی که همسر فاطمه، امیرالمؤمنین علی(ع) را دشمن بدارد. روایت مفصل است، اما شاه‌بیت فرمایشات رسول خدا(ص) در این خطبه، بیانگر اوج فضیلت و مقام حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) است.

و این مجموعه‌ «نگین شکسته» که ما دیدیم، همه‌ تلاششان ـ الحمدلله رب العالمین ـ این است که مردم را از عظمت حضرت زهرا(س)، از فضایل بیکران ایشان و از ظلمی که بر وجود نازنین ایشان وارد شد آگاه و خبردار کنند؛ ظلمی که دنیای اسلام خواست آن را مخفی نگه دارد، اما خدای علیّ اعلی این حقیقت را آشکار ساخت.

شما در همین دوران خودمان نگاه کنید؛ اتفاقات بسیار سنگینی رخ می‌دهد. مثلاً حادثه ۱۱ سپتامبر در همین زمان ما اتفاق افتاد؛ دو برج دوقلوی آمریکا نابود شدند با آن همه کشته و تلفات. امروز اگر در فضای خبررسانی و رسانه‌ها جست‌وجو کنید، می‌بینید هیچ خبری نیست؛ هیچ گزارشی از آن دیده نمی‌شود، گویی که اصل ماجرا از یادها رفته است.

حال تصور کنید ۱۴۰۰ سال پیش اتفاقی رخ داده؛ حمله‌ای شده، هجوم و ظلمی صورت گرفته است. آن زمان با فکر خودشان می‌گفتند: می‌رویم، می‌زنیم، می‌کشیم، می‌گیریم و می‌بریم؛ ده سال دیگر همه چیز تمام می‌شود، فراموش می‌شود؛ بیست سال دیگر داستان گم و نابود می‌شود. به تعبیر بی‌بی دو عالم(س): «یُرِيدُونَ قَتْلَ عَلِيٍّ»؛ این‌ها می‌خواهند علی(ع) را بکشند و بچه‌های مرا یتیم کنند. اما خدا نخواست، خدا اراده کرد که قصه حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) باقی و زنده بماند و حقیقت آن ظلم بزرگ در طول تاریخ فراموش نشود.

لذا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: «رَحِمَ اللهُ مَن بَلَّغَ هَذِهِ الأخبار» خدا رحمت کند کسی را که این اخبار و وقایع را به دیگران خبر دهد.

پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز در روز عید غدیر فرمودند: «اللّهُمّ ارْحَم مَن بَلَّغَ قَوْلِي وَ سَلامِي لِلأُمَمِ الْقَادِمَةِ» خدا رحمت کند کسی را که کلام و سلام من را به امت‌های بعد برساند و این اتفاق غدیر و ولایت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به دیگران خبر دهد.

یک عده‌ای خواستند فضیلت و مقام حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) را کتمان کنند. پیامبر اکرم(ص) بر منبر رفتند و فرمودند: خدا لعنت کند کسی را که در فضیلت حضرت زهرا (س) شک کند و کسی که حق ایشان را کتمان کند و کسی که نسبت به شوهر حضرت زهرا(علیه‌السلام) بغض داشته باشد. ایشان فرمودند: خدا لعنت کند کسی را که ظلم می‌کند و کسی که این ظلم را کتمان می‌کند.

خوشا به حال کسانی که موفق می‌شوند پیام فاطمیه را به اطرافیان و نسل‌های بعدی برسانند. باور ما این است که برای این کار، کمک خدا لازم است. خدا رحمت کند مرحوم شیخ محمدتقی فلسفی که زبان گویای عالم اسلام بود. ایشان می‌خواست شرح خطبه فدکیه را بنویسد، اما خود می‌گفت: نماز خواندم، گفتم بی‌بی جان، من قرآن را شرح دادم، نهج‌البلاغه را شرح دادم، صحیفه سجادیه را شرح کردم، اما در شرح خطبه فدکیه میلنگم، زورم نمی‌رسد. حتی به لغت‌نامه‌ها و کتاب‌های شرح رجوع می‌کنم، اما سخت است. 

ایشان می‌فرمود: فقط و فقط حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) است که می‌تواند کمک کند تا افراد بتوانند درباره مقام، عظمت و فضیلت ایشان صحبت کنند و فعالیت کنند؛ چرا که بسیاری از افراد تلاش می‌کنند روضه حضرت زهرا(س) نباشد، فاطمیه ایشان برگزار نشود و حتی نام ایشان کم‌رنگ شود.

مرحوم علامه سید محمد کاظم قزوینی، صاحب کتاب «فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد»، از منبری‌های حرم امام حسین(علیه‌السلام)، صاحب تألیفات فراوان، آدمی ملا، باسواد و سخنور بود.

ایشان بعد از اول انقلاب، زمانی که صدام و حکومت بعثی عراق آنها را به ایران فرستادند، در قم مستقر شدند. ایام تبلیغ(محرم، صفر و ماه رمضان)، ایشان به کشورهای مختلف برای منبر رفتند؛ از جمله در استرالیا.

ایشان قصه‌ای تعریف می‌کردند: در آن زمان در استرالیا، روضه‌ها در خانه‌ها برگزار می‌شد؛ شیعیان مسجد و حسینیه نداشتند. اما اکنون به برکت جمهوری اسلامی، مسجدها، حسینیه‌ها، هیئت‌ها و مراکز اسلامی در سراسر دنیا دایر شده‌اند و الحمدلله رب العالمین، صدای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در تمام دنیا پخش می‌شود، اما در اوایل انقلاب، هیچ خبری نبود و روضه‌ها تنها در خانه‌های مردم برگزار می‌شد.

مرحوم علامه سید محمد کاظم قزوینی (رحمت‌الله‌علیه) می‌فرمود: من به هیئتی‌ها و مذهبی‌ها و شیعه‌ها گفتم: آقا، این قصه چیست و چه قرار است؟ شما شیعه‌اید، باید یک روضه‌خانه، مسجد یا حسینیه داشته باشید تا بتوانید مکتب و دین خود را ترویج کنید. آن‌ها گفتند: آقا، اینجا زمین گران است و ساخت و ساز هم سخت و مشکل دارد.

گفتم: اگر خدا بخواهد کمک می‌کند، جمع شوید تا دیگر پراکنده نباشیم؛ یک مسجد بسازیم و برنامه‌های دینی و مذهبی را آنجا برگزار کنیم. جمع شدند و پول جمع کردند؛ یک تومان، دو تومان، سه تومان، ده تومان، صد تومان… و یک زمین خریدیم. مجددا گفتند: آقا، برای ساخت و ساز مشکل داریم، چون مجوز گرفتن و هزینه‌ها خیلی بالاست. گفتم: ان‌شاءالله ساخت و ساز را نیز خدا درست می‌کند. به مرور بانی پیدا شد، مجوزها فراهم شد و مسجد و حسینیه ساخته شد؛ چرا؟ چون اعتقاد داشتیم هر کاری که به نام حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) انجام شود، ماندگار خواهد بود.

خدا رحمت کند مرحوم شیخ عباس قمی رحمت‌الله علیه را. یک نفر از ایشان پرسید: آقا، شما کتاب دعا نوشتید، خیلی از علما کتاب دعا نوشته‌اند، اما اکنون «مفاتیح الجنان» شما، دومین کتابی است که در خانه‌های ما جای گرفته است - در منزل هر شیعه‌ای اگر نگاه کنید، کنار قرآن یک «مفاتیح الجنان» وجود دارد- بفرمایید چه کردید که این کتاب شما این‌قدر موفق شد، این‌قدر توفیق پیدا کرد و ماندگار شد؟ شیخ عباس قمی پاسخ داد: من رمز ماندگاری هر چیزی را می‌دانم.

ایشان نقل می‌کردند که روزی در ایوان طلای امیرالمؤمنین در نجف اشرف نشسته بودم، وقتی کتاب «مفاتیح الجنان» تمام شد، امضا کردم و آن را پیش حضرت امیرالمؤمنین بردم. گفتم: آقا جان! تا اینجای کار به دست من بوده است، اما ماندگاری این کتاب — این‌که کتاب باقی بماند، نماند، جهانی شود و حتی یک نفر هم نخواند یا بخواند و بهره ببرد— با شماست.

شیخ عباس قمی افزود: من به امیرالمؤمنین گفتم: «الی یوم القیامه»؛ تا روز قیامت هر کس به این «مفاتیح» عمل کند - به اعمالش، زیاراتش و نمازهایش عمل نماید- ثوابش از صفر تا صد هدیه می‌شود به وجود نازنین حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا(س). مرحوم شیخ عباس قمی می‌فرمود: علت ماندگاری کتاب «مفاتیح الجنان» این بود که من آن را هدیه کردم به حضرت زهرا(س). هر کاری که می‌خواهی ماندگار شود، باقی و پایدار بماند، باید به نام حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) تقدیم شود، اسم بی‌بی مبارکه است، برکت می‌کند. 

علامه سیدمحمدکاظم قزوینی نقل می‌کرد: ما زمین این مسجد را در استرالیا خریدیم برای اینکه بماند، ماندگار و با برکت شود؛ این مسجد را به نام حضرت زهرا(س) زدیم و به‌نام«جامعه الزهرا، فاطمه زهرا(س)» نام‌گذاری کردیم.

بعد گفتیم حالا که زمین را خریدیم، ان‌شاءالله سعی می‌کنیم یک بانی خوب پیدا کنیم تا این مسجد ساخته شود. چند ماه بعد، وقتی به قم برگشتیم، بعد از ۶–۷ ماه با ما تماس گرفتند و گفتند:  یک بانی پیدا شده — به قول ما مشهدی‌ها، تپل و چاق و اساسی!— که قول داده صفر تا صد این مسجد را بسازد و تحویلتان بدهد.

گفتم: جدی؟! گفتند: بله. گفتم: چه خوب! چه کسی هستند؟ گفتند: از همان افرادی که در استرالیا زندگی می‌کنند.

گفتم: آقا، این مسجد حضرت زهرا(س) است، این بانی را می‌شناسید؟ گفتند: بله، می‌شناسیم. پرسیدم: از کجا هستند؟ گفتند: از سفارت عربستان سعودی.

وقتی شنیدم «سفارت عربستان سعودی»، واقعاً شگفت‌زده شدم و گفتم: آن‌ها که سنی و وهابی هستند، حالا چطور ممکن است، سنی عادی که محب حضرت زهرا(س) باشد هم نیستند، گفتم به آنها گفتید، مسجد برای شیعیان بسازد؟ گفتند: بله، سفیرشان آمده و در جریان است.

سفیر گفت: ما در این کشور غریب هستیم، شما هم هستید، ما هم هستیم، پس باید با هم تعامل داشته باشیم. ممکن است روزی به مسجد شما نیاز پیدا کنیم و شما هم به مسجد ما. بنابراین ما مسجد را می‌سازیم و تحویل شما می‌دهیم و در طول سال هر وقت لازم بود، با ما همکاری کنید. گفتم: پس مشکلی ندارند که می‌خواهند مسجد را برای شیعیان سفارت عربستان در استرالیا بسازند؟ گفتند: نه آقا، هیچ مشکلی ندارد.

فقط یک حرفی زدند، گفتند: نام مسجد را باید عوض کنیم؛ گفتم: تمام دعوا بر سر اسم است. گفتم: اسم مسجد را عوض کنیم، چه بگذاریم؛ عایشه، حفصه؟ ما مسلمانان که نمی‌توانیم نام مسجد را این موارد بگذاریم. گفت: نه، می‌گوید اسم مسجد را حضرت زهرا(س) نگذارید. گفتم: یعنی چی؟ گفت: سفیر عربستان می‌گوید: نام مسجد را امام جعفر صادق(ع)؛ مسجد امام رضا(ع)؛ مسجد امام حسین(ع)، صاحب‌الزمان(عج)بگذارید. هر نامی برای مسجد می‌گذارید بگذارید ما مشکلی نداریم، فقط اسم حضرت زهرا(س) را نگذارید، امام صادق(ع) که مال خودتان است، امام محمدباقر(ع) که امام شماست، فقط اسم فاطمه الزهرا(س) نباشد. 
 
علامه سیدمحمدکاظم قزوینی فرمود: من تازه آنجا فهمیدم وقتی پیغمبر(ص) می‌فرماید: ویلون لمن شک فی فضل فاطمه، ویل لمن کتم فضلها، یعنی چی؟؛ تا الان بغض فاطمه زهرا(س) در دلشان است و با اسم حضرت زهرا(س) مشکل دارند.  

مرحوم علامه سیدمحمدکاظم قزوینی فرمود: گفتم به آنان بگویید: این مسجد، مسجد فاطمه زهراست؛ نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. هیچ لازم نیست پول بدهند و کمک کنند. خودمان از شیعیان پول جمع می‌کنیم— حتی اگر شده گدایی کنیم— و این مسجد را می‌سازیم، لذا کم‌کم پول جمع کردیم و الحمدلله ربّ العالمین مسجد ساخته شد و به نام فاطمه زهرا(س) ثبت شد.

حضرت فرمودند: تمام دنیای اسلام جمع شدند تا اسم حضرت زهرا(س) گم، دفن و فراموش شود. اما فقط خدا و اهل‌بیت(ع) می‌خواهند که این نام باقی بماند و باقی خواهد ماند.
 
 
خدا مرحوم آیت‌الله ری‌شهری را رحمت کند. ایشان یک قصه‌ای شبیه همین داستان نقل می‌کردند، از یک قاری قرآن که در حبشه بود. آقای ری‌شهری — که خودش رئیس سازمان حج و زیارت بود— می‌گفت: یکی از مسلمان‌های صاف و ساده‌دل اتیوپی برای حج آمده بود. در مکه و مدینه بسیار گریه، زیارت، طواف و نذر می‌کرد. می‌گفت: خدایا من زمینی دارم که ارث پدری است و کاملاً حلال، خودم هم بنا هستم. یا رسول‌الله می‌خواهم همین‌جا، یک مسجد بسازم و آن را وقف شما کنم الی‌الابد. این وقف فقط برای شما باشد. هیچ پولی هم از کسی نمی‌گیرم؛ چون زمین، مال خودمان است و خودم هم بنا هستم و می‌توانم یک طبقه را بسازم. این مرد متوسل شد و پیامبر(ص)را در خواب دید. پیامبر فرمودند: مسجد را بساز، قبول می‌کنم؛ به شرطی که به نام دخترم فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد.

می‌گفت: از خواب بیدار شدم، آمدم و از هر کسی سؤال کردم؛ از امام جماعت‌مان هم پرسیدم. گفتم: می‌خواهم مسجدی بسازم به نام دختر پیامبر(ص). پیامبر دختری داشته؟ امام جماعت کمی فکر کرد و گفت: برای چه؟ گفتم: می‌خواهم مسجد را به نام دختر پیامبر بزنم. گفت: به نام عایشه بزن؛ گفتم: عایشه که همسر پیامبر(ص) است، من می‌خواهم مسجد را به نام دختر پیامبر بگذارم. گفت به نام حفصه بزن، گفتم او هم که همسر پیامبر است. دختر پیامبر کیست؟ جواب نداد. از امام جمعه پرسیدم، جواب نداد. از مُفتی‌ها پرسیدم، آنها هم جواب ندادند. رفتم سراغ رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی و گفتم: پیامبر دختری داشته؟ گفتند: بله. پرسیدم:  اسم دختر چه بوده؟ گفتند: فاطمه زهرا(س).

گفتم: من می‌خواهم مسجدی بسازم، اما این‌ها حتی اسم دختر پیامبر(ص) را هم به من نمی‌گویند. می‌گفت: مسجد را در یک طبقه با دست خودم ساختم، اما شبی نیست که شیشه‌های مسجد را پایین نیاورند و مسجد را سنگ‌باران نکنند. با این حال، نام فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) را به فرمان رسول‌الله(ص) بر سر در مسجد نصب کردم، تا کور شود هر آن‌که نتواند دید.

انتهای پیام